hacklink al duşakabin fiyatları fethiye escort bayan escort - vip elit escort dizi film izle erotik film izle duşakabin hack forum casibom marsbahis marsbahisgirtr marsbahis matadorbet casibom starzbet ما از ابتدا برای رزیدنت شدن تربیت می‌شویم » سپید آنلاین
برنا علی‌نژاد، رتبه سوم آزمون دستیاری سال 99 در گفت‌وگوی اختصاصی با سپید:
ما از ابتدا برای رزیدنت شدن تربیت می‌شویم
16 شهریور 1399 ساعت: 10:6



 برنا علی‌نژاد، 25 ساله، اهل لاهیجان و ساکن رشت است. وی در مهر سال 92 با رتبه 163 کشوری در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفته شد. او در پره‌اینترنی رتبه 8 کشور را دارد و در چهل و هفتمین آزمون دستیاری در سال 99 هم موفق شد به همراه یکی دیگر از نخبگان رشته پزشکی، مشترکا رتبه 3 این آزمون را به دست آورد.
آنچه در پی می‌آید، حاصل گفت‌وگوی اختصاصی خبرنگار روزنامه سپید با علی‌نژاد است.

سپید: شما امروز موفق شده‌اید در آزمون دستیاری رتبه بسیار خوبی را به دست بیاورید. چقدر این موفقیت را مرهون آموزش‌های خوبی می‌دانید که در دوره پزشکی عمومی گذرانده‌اید و چقدر متاثر از تلاش و کوشش و مطالعات انفرای شما بوده است؟

سوال سختی است چون اگر من بخواهم جواب صادقانه بدهم باید بگویم حداقل امثال ما که در دانشگاه‌های تهران درس می‌خوانیم، در دوره پزشکی عمومی ارتباط نزدیکی با اساتیدمان نداریم. درواقع بیشتر کارهای عملی را که از رزیدنت‌ها یاد می‌گیریم و مباحث تئوریک را هم ما مجبوریم خودمان سرچ کنیم و مطالعه کنیم چون رفرنس‌هایی که در این دوره به ما معرفی می‌شود، با رفرنس‌هایی که اساتید ما در دوره فوق‌تخصصی به آن رجوع می‌کنند، فرق دارد و از این رو مجبوریم خودمان خودمان را بالا بکشیم. ولی با وجود این چیزی که می‌گویم، اگر از من بپرسید از درس خواندن در دانشگاه شهید بهشتی پشیمان هستم یا نه، پاسخ خواهم داد که خیر؛ واقعا پشیمان نیستم چون بالاخره من ساکن رشت هستم. اگر در گیلان می‌ماندم، جو رقابتی که در این دانشگاه وجود دارد را نمی‌توانستم تجربه کنم. بالاخره ما رتبه‌های برتر کنکور را اینجا دیدیم. خود من از رتبه 163 کشور شروع کرده‌ام و کم‌کم تلاش کردم و در رقابتی که وجود دارد، خودم را به رتبه 8 کشور رساندم و امروز هم در آزمون دستیاری به رتبه 3 دست پیدا کرده‌ام. ضمن اینکه این جو به خود من هم خیلی کمک کرد. یعنی وقتی می‌دیدیم دیگران اهل درس خواندن هستند، من هم بیشتر درس می‌خواندم.

سپید: آقای دکتر یک بخش از این تلاشی که شما در دوره عمومی انجام می‌دادید، به احتمال قوی مربوط به این می‌شود که شما می‌خواستید خودتان را به تبدیل به یک پزشک توانمند کنید. چه پس از اتمام دوره قصد شرکت در آزمون دستیاری را داشته باشید و چه نداشته باشید. اما بخش دیگری هم وجود دارد که مربوط به آینده است و سوال من درباره این بخش است. ایا شما از ابتدا برای ورود به دوره تخصص هدف‌گذاری کرده بودید؟

بله من از ابتدا چنین قصدی داشتم. حقیقت این است که اصلا بیمارستان‌هایی که در شهر تهران هستند، چه زیرمجموعه‌های دانشگاه شهید بهشتی، چه دانشگاه تهران و چه دانشگاه تهران، رزیدنت‌محور هستند. ما به عنوان دانشجویان دوره عمومی در بیمارستان‌ها آموزش چندانی نمی‌بینیم و آنطور که در شهرستان‌ها اینترن‌ها مسئولیت‌های بیشتری را در قبال بیماران برعهده دارند، در بیمارستان‌های تهران اصلا اینطور نیست و اینترن‌ها مسئولیت چندانی در این خصوص ندارند. درواقع ما از ابتدا اینطور بار می‌آییم که رزیدنت بشویم. خود من هنوز دوره اینترنی‌ام تمام نشده و تازه آخر شهریور تمام می‌شود و از مهرماه هم که رزیدنت می‌شوم. یعنی از اول ما را اینطور تربیت کرده‌‌اند و به نوعی ما را هولمان می‌دهند که حتما رزیدنت شویم. حتی طرح هم نرویم. یعنی به صورت استریت آزمون رزیدنتی بدهیم و وارد دوره دستیاری شویم.

سپید: اینکه می‌گویید ما را از ابتدا اینطور بار آورده‌اند و حتی می‌گویید ما را هولمان می‌دهند به سمت رزیدنتی، اینطور معنا می‌دهد که شما این پروسه را یک پروسه طبیعی نمی‌دانید؟ برداشت من درست است؟

بله من با این روند مخالف هستم. اما وقتی سیستم آموزشی به این ترتیب است و وقتی هیچ حمایتی از ما پزشکان نمی‌شود چه عمومی باشیم و چه متخصص، در نتیجه ما خودمان باید گلیم خودمان را از آب بکشیم. این رقابت وجود دارد ولی من که نمی‌توانم خودم را فدای این موضوع کنم که چون پزشکی عمومی در کشور ما تضعیف شده است، پس من چند سالی پزشک عمومی بمانم و بعد که به عنوان یک پزشک عمومی خوب خدمت کردم، آن‌وقت به سمت رزیدنتی بروم. خیر اینطور نیست. چون هیچ حمایتی که از ما نمی‌شود بنابراین ما مجبوریم مثل بقیه رشته‌ها، خودمان به فکر آینده خودمان باشیم.

سپید: می‌توانم بپرسم که در نظر دارید چه رشته‌ای را انتخاب کنید

بله من تصمیم دارم که رشته رادیولوژی دانشگاه تهران را انتخاب کنم و البته می‌دانم که همین هم یک آسیب است. در کشورهای پیشرفته رتبه‌های برتر به سمت رشته‌های بیسیک مثل دخلی، جراحی و اینطور رشته‌ها می‌روند ولی ما در ایران همه نیتمان این است که رشته‌ای را انتخاب کنیم که آینده بهتر، آرامش بیشتر و درآمد بهتری داشته باشد و متاسفانه همه این فاکتورها هم در کشور ما در رشته‌هایی جمع شده‌اند که خیلی در روند درمان یک مریض واقعی تاثیری ندارد. رشته‌هایی مثل پوست، ای‌ان‌تی، ریموپلاستی، رادیولوژی و ... آمده‌اند بالا و متاسفانه ما هم چاره‌ای نداریم جز اینکه سوار بر موجی شویم که وجود دارد. بله واقعا همه اینها آسیب است و دود آن به چشم مردم خواهد رفت. البته احساس می‌کنم در ده پانزده سال اخیر وضعیت بدتر هم شده است اگر نه قبلا رشته‌های داخلی و جراحی طرفداران بیشتری داشتند. مثلا رشته‌هایی مثل اطفال و عفونی رشته‌های بیسیکی هستند که بیماران خیلی جدی‌تری هم دارند ولی متاسفانه رتبه‌های ضعیف به سراغ این رشته‌ها می‌روند.

سپید: شما از کلاس‌های کنکور دستیاری هم استفاده کردید؟

از کلاس‌های کنکور دستیاری خیر، از مشاوره دستیاری هم خیر ولی از کتاب‌های خلاصه و جمع‌بندی موسسات مختلف استفاده کردم.

سپید: می‌خواهم ببینم آن فضایی که در دوره کنکور وجود دارد و کلاس‌ها و کتاب‌ها و مشاوره‌های رنگارنگ و منافع مالی سرشار و ... برای آزمون دستیاری هم وجود دارد؟

بله وجود دارد ولی خفیف‌تر است. البته متاسفانه در حال رفتن به همان سمت وسو است. یعنی آن رقابتی که بین گروه‌های مشاوره‌ای و کلاس‌های تدریس آنلاین و ... در کنکور دیده می‌شود، هنوز به آن شدت در آزمون دستیاری به چشم نمی‌خورد ولی متاسفانه دارد به همان سمت می‌رود.

سپید: کلاس‌های آنلاین و اصطلاحا مشاوره‌های دوراپزشکی و... را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حقیقتا خود من از این کلاس‌ها استفاده نکرده‌ام و تجربه‌ آنها را ندارم ولی بعضی از دوستانم هستند که استفاده می‌کنند و ظاهرا راضی هم هستند ولی اینکه تا چه حد تاثیر‌ دارد را نمی‌دانم.

سپید: رقابت در آزمون امسال چطور بود؟

به نظر من رقابت امسال شدیدتر بود چون حدود 6 ماهی به تعویق افتاد و همه بچه‌ها تقریبا همه مباحث را خوانده بودند و وقتی می‌خواستیم در مردادماه امتحان بدهیم، کسی درسی نداشت که حذف کرده باشد. ولی از طرفی هم از اسفندماه به بعد یک مقدار رقابت نابرابر شد. به خصوص برای ما بچه‌های استریت و بچه‌هایی که داخل طرح بودند. چون فارغ‌التحصیلان 6 ماه فرصت داشتند که در خانه بنشینند و درس بخوانند ولی مثلا خود من در بحبوحه کرونا 25 کشیک در مسمومین و طب اورژانس داشتم و بالاخره اینترن بودم و مجبور بودم که این کشیک‌ها را بدهم و در آن زمان واقعا نمی‌توانستم درس بخوانم ولی درصد زیادی از شرکت‌کنندگان فارغ‌التحصیل بودند.

سپید: اگر بتوانید از وزیر بهداشت به عنوان شخص اول بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور یک درخواست داشته باشید که اجابت شود، آن درخواست شما چیست؟

به نظر من مهمترین ضعف سیستم در حال حاضر، عدم حمایت از دانشجویان پزشکی است. امثال ما که دوره درس خواندمان تقریبا تمام می‌شود و بیرون هم کار می‌کنیم، می‌توانیم درآمد خوبی داشته باشیم ولی در آن هفت سال که دوره طولانی هم هست، واقعا از بچه‌های پزشکی حمایت کافی به عمل نمی‌آید و اینها هم بالاخره انسان هستند. ممکن است همه این بی‌مهری‌ها تبدیل به عقده‌هایی شود و بعد که وارد کار می‌شوند، متاسفانه به جای اینکه دید درمانی به بیماران داشته باشند، ناگزیر یک دید بازاری پیدا می‌کنند. چیزی که باعث شده این روزها بین ما و بقیه مردم یک فاصله‌ای بیفتد. البته به دلیل فداکاری‌های کادر درمان در دوران کرونا، یک مدتی هست که دید مردم دوباره نسبت به پزشکان دارد مثبت می‌شود ولی حقیقت این است که مشکل اصلی ما در نظام سلامت کشور، عدم حمایت از دانشجویان پزشکی اعم از دانشجویان دوره عمومی و رزیدنت‌ها است. اگر از دانشجویان ما حمایت کافی بشود و آنها حداقل دغدغه مالی برای معیشت خودشان نداشته باشند، شما مطمئن باشید که بسیاری از مشکلات سیستم درمانی ما حل می‌شوند.

سپید: اگر صحبت دیگری دارید در پایان بفرمایید

اجازه بدهید من این آخر مصاحبه یک حقیقتی را به شما بگویم. خود من اگر شرایط مالی مناسبی داشتم، ایران نمی‌ماندم. آن هم فقط به خاطر همین نوع برخورد با دانشجویان و دستیاران پزشکی. البته چون من توانستم رتبه 3 آزمون را به دست بیاورم ممکن است وارد کارهای مشاوره و ... بشوم و بالاخره یک درآمدی از این طریق به دست بیاورم ولی واقعیت این است که 99 درصد رزیدنت‌ها اگر شرایط مالی خانواده‌شان خوب نباشد و حمایت مالی آنها را نداشته باشند، در این دوره به مشکل می‌خورند. بالاخره یک دانشجوی پزشکی باید 11 سال درس بخواند و 4 سال هم طرح برود و تا سنین سی و اندی سالگی زیر دو میلیون تومان درآمد داشته باشند در حالی‌که ما بیشترین زحمت را هم کشیده‌‌ایم. بیشترین تلاش را برای کنکور سراسری کرده‌ایم، بعد 7 سال در دوره عمومی زحمت کشیده‌ایم، 4 سال هم دوره تخصص و واقعا بیشترین سختی را متحمل می‌شویم ولی متاسفم که این را می‌گویم باتوجه به این حمایت‌های اندکی که می‌شود و موارد دیگری که هست، بخش قابل توجهی از بچه‌های باسواد ما اگر توانایی مالی داشته باشند، متاسفانه ایران نمی‌مانند. خود من در دانشگاه شهید بهشتی که یکی از دانشگاه‌های برتر ایران است تحصیل می‌کنم ولی می‌بینم که چه تعداد از دوستان هم‌دوره‌ای من در حال ترک ایران هستند.
برچسب ها
دیدگاه کاربران
نام :    ایمیل : 

عکس خوانده نمی‌شود کد امنیتی :      

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد

طراحی و اجرا توسط: هیاهو