افسردگی فصلی، نوعی از اختلال افسردگی است که در فصل پاییز و زمستان شیوع پیدا میکند. پژوهش خاصی در حال حاضر انجام نشده که چه کسانی دچار این اختلال میشوند. ممکن است افرادی که از گذشته دارای بیماری افسردگی هستند یا اشخاصی که در هیچ دورهای به این بیماری مبتلا نشدهاند، دچار افسردگی فصلی شوند. این نکته را باید توجه داشت که هر غم و اندوهی در این دو فصل به معنای اینکه ما دچار اختلال افسردگی فصلی شدهایم، نیست. ما انسانها ممکن است یکی دو روزی بنا به دلایل مختلفی ناراحت، غمگین و بیحوصله باشیم یا به عبارتی دمق که این بدان معنا نیست، ما دچار افسردگی شدهایم. اما اگر در کنار این موارد، یکسری علائم دیگر باشند، آن هنگام باید توجه ویژهای داشته باشیم که شاید ما به این بیماری مبتلا شدهایم. اگر فرد چند مورد از خصوصیاتی چون افزایش خواب، علاقه شدید به خوراکیهای شیرین، نداشتن انرژی، از دست دادن تمرکز و تزلزل در قوه تصمیمگیری به همراه غمگینی و اندوه داشته باشد بهطوری که کارکردهایش از منظر شغلی، کاری و خانوادگی با اختلال روبهرو شود، پس احتمال اینکه فرد دچار این نوع افسردگی شده، بسیار زیاد است. گاهی اوقات برخی از افراد با خود میگویند این بیماری موقت است، خودش خوب میشود و نیازی به درمان ندارد که باور غلطی است. افسردگی فصلی قطعا به درمان نیاز دارد. سوال اینجاست که فرد نیاز به رواندرمانی دارد یا دارودرمانی؟ در پاسخ باید گفت که کسانی که به این اختلال دچار میشوند بهدلیل آنکه نقش بیولوژیکی در به وجود آمدن این بیماری پررنگتر از سایر افسردگیهای دیگر است، نیاز به دارودرمانی دارد. برخی از افسردگیها ممکن است در واکنش به یک اتفاق، موجهای خانوادگی، شکستهای عاطفی و... به وجود آید که با روانکاوی و رواندرمانی روی باورها، عقاید و گذشته فرد جواب میدهد و فرد درمان میشود، اما افسردگی فصلی چون جنبه زیستشناختی است، دارودرمانی بهترین روش درمان است. پس بهتر است که فرد برای معالجه از روانپزشک کمک گیرد. یکی دیگر از ابهامات این نوع افسردگی، شایع بودن آن در زنان است و باید دلیل آن را در این دانست که کلا بیماری افسردگی در میان زنان بیشتر از مردان است و طبق آمارها زنان دو برابر بیش از مردان دارای این اختلال خلقی هستند و چون افسردگی فصلی، نوع دیگری از افسردگی است پس به همان میزان در زنان هم بیشتر دیده میشود.