امروزه تاکید بر نقش پزشک عمومی در مراقبتهای پیشگیرانه از کودکان در حال افزایش است اما نکته مهم چگونگی ادراک کودک از پزشک است. بر طبق تحلیل و بررسی ادراک کودک از پزشک، عوامل تاثیرگذار بر این ادراک اهمیت بسزایی در این میان دارد. عوامل موثر بر ادراک کودک از پزشک میتواند در روند بهبودی کودکان بیمار تاثیر داشته باشد. حال سوال این است چه عواملی بر ادراک کودک از پزشک تاثیر دارد؟ برای رسیدن به این تحلیل،در پژوهشی نقاشیهای کودکان نیوزیلند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این بررسی با نگاهی به نقاشیهای کودکان از پزشک خانوادگیشان در روستایی در این کشور به دست آمده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد پسران بیش از دختران، پزشکان را شخصیتی مخوف و تهدید کننده ترسیم کردهاند و اظهار کردهاند که ارتباط پزشکی کمتری داشته باشند. یکی از عواملی که در ترسیم تصاویری اینچنینی از پزشک خانوادگی میتواند تاثیر داشته باشد، تماشای تلویزیون است. همچنین شخصیت، سن، پیشینه خانوادگی و تواناییهای هنری نیز از جمله مواردی بودکه در این بررسی مد نظر قرار گرفت.
ادراک کودک از پزشک
ادراک کودک از پزشک و نقش او، به منبعی نیاز دارد که این منبع میتواند تجربه فردی قبلی کودک یا تجربه خانوادگی، دوستان و رسانه باشد. دیدن پزشک میتواند موجب اضطراب و نگرانی بچهها شود و در بعضی از آنها این احساس به وجود میآید که روش و کار بیمارستان مانند حمله شخصی به آنها است. نگرانیهایی از این دست زمانی که توضیحی شفاف و صادقانه از طرز عمل و روش پزشک ارایه شود کاهش یافته و در نهایت نگرانی و اضطراب کودک از بین میرود.
علاوه بر اینها، این موضوع مورد توجه است که کودکان ممکن است مناظر تحریف شدهای حتی از یک عمل ساده برای تشخیص ارایه دهند. برای مثال استفاده از گوشی یا سرنگ به نظر آنها کاری وحشتناک به حساب آید. تحلیل ادارک کودک از پزشک و عوامل تاثیرگذاری در این ادارک از این نظر دارای اهمیت است که میتواند به فهم رابطه پزشک و کودک بیمار کمک کند. از سوی دیگر بررسی تحلیلهایی از این دست میتواند با تاکید بر افزایش نقش پزشکان عمومی در مراقبتهای پیشگیرانه برای کودکان پیش از مدرسه مفید باشد.
تصویر شخصیت پزشکان
نقاشیهای کودکان بازتابی از نگرانیهای آنهاست، برای مثال نقاشیهایی که کودکان درباره دندانپزشکان میکشند ترسهایشان در آن نهفته است. چهار مطالعه که اخیرا انجام شده تلاش کودکان در تفسیر و تجسم پزشکشان در نقاشیهایشان بوده است.
در دو مطالعه صورت گرفته بعضی از کودکان در نقاشیهایشان، پزشکان را به عنوان موجوادتی مخوف و با ظاهری ترسناک ترسیم کردهاند که اصطلاح «سندرم دکتر مرگ» برای توصیف تعدادی از نقاشیهایی که پزشکان به عنوان چنین شخصیتی تصویر شده بودند، ابداع شد. زیرا بعضی از کودکان پزشکشان را به عنوان موجودی ترسناک، مسوول تحمیل درد میبینند که این عنوان در مقالات روزنامهها توسعه یافته است. بعضی از این نقاشیها تصویر «دکتر غول» را نشان میدهد.
بر اساس نقاشی یک کودک که احساسات خود انگیزش را بیان کرده است، این موضوع مطرح شد که نقاشی کودکان از پزشکشان میتواند برای پزشکان عمومی بازتابهای موثر و مفیدی در رابطه با الگوهای ارتباط با کودکان داشته باشد.
پزشکان مهربان
گزارش شده است که ادارک و واقعیت بصری رفته رفته در سن 10سالگی و فراتر از آن یازده سالگی به بهترین بیان توسعه مییابد، در این دوره بیان هنری خودانگیز در حال از بین رفتن است.
پژوهشی روی گروهی از کودکان 7 تا 11 ساله انگلیسی که نقاشی از پزشک خانوداگیشان کشیده بودند، انجام گرفت. این کودکان شامل تمام بچههای دو کلاس در یک مقطع دبستانی مشابه از یک منطقه انتخاب شدند. در این پژوهش تاریخچه پزشکی بچهها از سوابق عملی کارشان مورد توجه قرار گرفت.
این مطالعه نشان داد در 50 درصد نقاشیها، پزشکان به عنوان شخصیتهایی مهربان و لطیف ترسیم شدهاند. در 44 درصد نقاشیها آنها موجوداتی مخوف و تهدیدگر ترسیم شدند و در باقیمانده، یعنی 6 درصد از نقاشیها، به شکل شخصیتهای خنثی به تصویر کشیده شدند.
این الگو از تجربه نیوزیلند متفاوت بود، جایی که مطالعهای میان کودکان منطقهای نشان داد که در 84 درصد از نقاشیها دکتر به عنوان شخصیتی مهربان و لطیف ترسیم شده است و مطالعه دیگری از 40 کودک آن منطقه نشان داد 92 درصد از پزشکان به عنوان افرادی طبیعی و شاد ترسیم شدهاند و تنها یک کودک، تصویر پزشکی را با صورتی نامطلوب کشیده بود. برخلاف یافتههایی که از دو مطالعه در نیوزیلند به دست آمد، هیچ کدام از نقاشیهای انگلیسی شخصیت «مرگ پزشک» را ترسیم نکرده بودند.
در میان نقاشیهایی که کشیده شدند، بیست و چهار نقاشی صرفا پرترهای از یک شخص شامل جزییاتی در پس زمینه بود.
ده نقاشی نشان داد که پزشک چیزی را در دستش نگه داشته است. در دو نقاشی سرنگ و فشار سنج، دو نقاشی فقط یک سرنگ و دو نقاشی چکش، در دو نقاشی دیگر کیسه سیاه و در یکی از آنها جعبه کمکهای اولیه در دست پزشک بود و یکی از نقاشیها نشان میداد پزشک آبپاش در دست دارد! سه نقاشی حاوی اطلاعات سلامتی نکاتی بهداشتی د؛ دو نقاشی به سیگار نکشیدن و یکی به خون دادن اشاره کرده بود. داروها هم در دو نقاشی نشان داده شده بود و یکی دیگر از نقاشیها از دست دادن خون را نشان میداد.
در این مطالعه 34 پسر و 16 دختر شرکت کردند. 19 پسر و تنها 3 دختر پزشکشان را به عنوان شخصیتی مخوف و تهدید کننده ترسیم کردند. عاملی که میتواند تفاوت میان دختران و پسران را توضیح دهد، الگوهای تماشای تلویزیون است. گرچه این مناقشه در نیوزیلند وجود دارد که تماشای خشونت در تلویزیون گرایشات پرخاشجویانه کودکان را افزایش داده است. این واقعیت وجود دارد که پسران و دختران ترجیح میدهند که برنامههای متفاوتی را تماشا کنند و این ترجیح در گروههای سنی نیز تفاوت دارد. یکی از یافتههایی که در مطالعات نیوزیلند به دست آمد، این موضوع را مطرح کرد که تجسم کودکان از پزشکشان به شدت تحت تاثیر تلویزیون است. در مطالعهای که در انگلستان هم صورت گرفته یکی از مادران اظهار داشت که پسرش «دکتر کیلدر» را نقاشی کرده است. در تایید حرف این مادر باید اظهار داشت که قدرت رسانه(تلویزیون) آنقدر است رفتار کودکان درباره مردم و فعالیتهایشان در رویارویی با برنامههای تلویزیونی را تغییر میدهد.
گرچه تاثیر احتمالی برنامههای تلویزیونی که از سوی بچهها دیده میشوند روی بیان هنریشان مورد بررسی قرار گرفته اما یافتهها هنوز بینتیجه و ناتمام است.
گرچه بعضی از تفاسیر کودکان از پزشکشان به عنوان شخصیتی مخوف یا تهدید کننده است اما هنوز توضیح کافی و قانعکننده برای ترس آشکار آنها وجود ندارد. عواملی که ممکن است باعث این ترس شده باشد، میتواند شامل برنامههای تلویزیونی باشد که توسط بچهها دیده میشود و همچنین تفاوت تماشای برنامهها با توجه به تفاوت جنیست باشد. همچنین گزارش شده است که بچههای کوچکتر در ادراک پزشک خانوادگیشان شکنندهتر از بچههای بزرگتر نشان دادهاند.
این احتمال هم وجود دارد که شخصیت کودک، پیشینهای که در خانه داشته و تواناییهای هنری هم دراین موضوع دخیل باشد. به علاوه اگر پزشک یکی از دوستان خانوادگی باشد و کودک او را در محیط غیرکاری نشسته روی صندلی خانهشان ببیند، ممکن است بر شخصیتی که تصویر میکند، تاثیر بگذارد. این عامل بالقوه بر نقاشیهای کودکان در تصویر کردن پزشکشان تاثیر داشته و میتواند به احتمال زیاد یکی از عوامل با ارزش برای مطالعات بعدی باشد.
منبع: www.ncbi.nlm.nih.gov
ترجمه: زینب کاظمخواه