آنقدر بیمار اورژانسی دیده بود که از قبل میدانست که باید چه دستوری صادر کند. همین یکنواختی موجب شد که دستیار از این مسئله انتقاد کند که چرا طب بالینی آنها به بیماران اورژانسی محدود شده است؟! این اعتراض خاص دستیار یک بیمارستان آموزشی نیست. بیشتر دستیاران از اختصاص فضای کل بیمارستان، به بیماران اورژانسی شکایت دارند و بر این باورند که این بیماران بار آموزشی لازم را ندارند. آنها اعتقاد دارند که کادر درمانی باید آنها را درمان کند و از چرخه آموزشی حذف شوند چون دستیاران هرچه لازم بوده، آموختهاند. وجود همین دغدغهها موجب شد با محمد جلیلی، معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، گفتوگویی داشته باشیم که در ذیل میخوانید.
چالش مهم بسیاری از بیمارستانهای آموزشی این است که به دلیل حضور گسترده بیماران اورژانس تمام پتانسیل این بیمارستانها، به درمان این بیماران اختصاص یافته و در عمل آموزش دستیاران با اخلال مواجه شده است. به نظر شما این چالش در چه صورت پایان مییابد؟
این واقعیت وجود دارد که هر چقدر میزان بیمارانی که باید خدمات بگیرند، افزایش یابد، امکان دارد که از فرصتهای آموزشی کم شود. البته این نکته را مد نظر قرار بدهید که اگر این بیماران نباشند، آن فرصت آموزشی هم فراهم نمیشود. به هرحال آموزش بالینی بر بالین بیمار رخ میدهد و اولین شرط آن، حضوربر بالین بیمار است. هرچند حضوربر بالین بیمار برای امر آموزش ضروری است، اما گاهی تعداد زیاد بیماران اورژانسی، تنوع لازم آموزشی را از گروه گرفته و موجب میشود تا مجموع موارد متنوعی که یک پزشک باید در دوران آموزشی خود ویزیت کند، کاهش یابد.
وقتی تنوع آموزشی از بین برود چه اتفاقی میافتد؟
درچنین شرایطی، زمینهای فراهم میشود که فرصت آموزشی کمتری در برخی از موارد فراهم شود، هرچند میزان بیماران مراجعه کننده نمایانگر تعداد بیماران موجود است. اگر بیمارانی که با مشکلی خاصی رجوع میکنند، بیشتر است، این نشان میدهد که این بیماری شیوع بیشتری داشته و نیازمند آموزش بیشتری است. به همین دلیل نمیتوان این ارزیابی را داشت که یک پزشک باید تمام موارد را به یک نسبت آموزش ببیند، بلکه توانمندیها باید متناسب با نیازجامعه ایجاد شود. تا زمانی که مشکل ارائه خدمات در سیستم درمانی ما به دلیل کمبود امکانات درمانی به نسبت نیازهای جامعه وجود دارد، این مشکل پابرجا است. این وضعیت نقطه بهینهای دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر تعداد بیماران از یک حدی کمتر شود، فرصت آموزشی فراهم نخواهد شد.
شما معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران هستید. آیا در این مورد تدابیری نیاندیشیدهاید که این مشکل اساسی حل شود؟
در حال حاضر،برخی از مراکز درمانی که میزان مراجعه کنندگان آن بیش از حدی است که برای آموزش نیاز میباشد، راهحلهایی را در نظر گرفتهاند. مثلا بیمارستان فارابی تعداد زیادی مراجعه کننده دارد که برای امر آموزش مناسب نیست. در این شرایط، درمان این بیماران بر عهده کادر درمانی گذاشته میشود تا در چرخه آموزش قرار نگیرد. این مدل در سایر مراکز هم قابلیت اجرا دارد البته باید این نکته را همواره مورد توجه قرار داد که نباید فراگیر را از بیمار دور کرد. پزشک نباید تصور کند که تنها در کتابخانه و پشت میز قرار است آموزش بالینی ببیند.اگر پزشک در شرایط فانتزی کار کند. در این صورت، بعد از فارغ التحصیلی با میزان بالای کار مواجه شده و آمادگی مواجهه با این مسئله را نخواهند داشت.
برخی از دستیاران اعتراض دارند که تعداد بیماران اورژانسی بسیار زیاد است و همه بیمارستان را اشغال کردهاند که در عمل جای برای بیماران الکتیو باقی نمیماند. شما در این مورد چه نظری دارید؟
باید مستندات آن موجود باشد.همین الان در بیمارستانهای آموزشی تعداد زیادی عمل الکتیو انجام میشود. این موضوع در مورد بیماران داخلی تداخلی ندارد چون درمانگاه بیماران الکتیو را ویزیت میکند. این مسئله در مورد اورژانس جراحی موضوعیت دارد که میتوان بررسی کرد که چقدر از اعمال جراحی که در این مراکز انجام میشود اعمال جراحی الکتیو است. این ارزیابی درست نیست که حضور بیماران اورژانس تاثیری ندارد، اما این همه دغدغه و نگرانی با آن ابعاد هم درست نیست. مطالعات نشان داده که میزان درک افراد از شلوغی با واقعیت تطابق ندارد.
منظورتان چیست؟
امکان دارد فردی که شیفت بوده بگوید که بخش خیلی شلوغ بوده است. پس از استخراج آمار و ارقام مشخص میشود که خیلی هم شلوغ نبوده است. در این شرایط فرد به خاطر میزان بالای کارو درصد بالای بیماران اورژانسی فراموش میکند که اعمال الکتیو هم انجام داده است. در این موارد چون درصد بیماران الکتیو کمتر است این حس ایجاد میشود که اعمال الکتیوی انجام نشده و از بین رفته است. این واقعیت وجود دارد که اگر امکان داشت تا انتخاب بیشتری صورت بگیرد. آن زمان میتوان گفت که برنامه آموزشی به صورت سیستماتیک دنبال میشود. شما باید بدانید که مراکز آموزشی، امکان انتخاب ندارند. به همین دلیل آموزش داده شده تابع بیماری است که به آن مرکز مراجعه میکند. اگر ظرفیت افزایش یابد اولویت با مواردی است که از نظر پزشکی اولویت داشته و جان بیمار را تهدید میکند.
آیا تحقیق کردید که میزان آموزش دستیاران بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران قبل و بعد از اجرای طرح تحول چه تفاوتی کرده است؟
نه.دغدغه اصلی این است که میزان آموزش را به چه صورت میخواهید اندازه گیری کنید. شما باید به محصول آموزش نگاه کنید. دستیاری که در این سیستم آموزش دیده با دستیاری که در سیستم قبلی آموزش دیده چه تفاوتی دارد؟ پاسخ به این سوال صرفنظر از اینکه تابع عوامل متعددی است به این سرعت قابل اندازه گیری نیست. به هرحال نزدیک به ده ماه از اجرای طرح تحول گذشته است. به همین دلیل انتظار نمیرود که در طول این 10 ماه، اتفاق خاصی در حوزه آموزش رخ داده باشد. امکان دارد که شما بپرسید که دستیاری که 4 سال در این سیستم کار کرده چقدر توانمندی داشته و خروجی آن چه تفاوتی کرده است؟ صرفنظر ازاینکه پاسخ به این سوال نیازمند مطالعات درازمدت است. باید شاخصهای واضح و قابل اسنادی وجود داشته باشد. مطالعات نشان میدهد که مراکز درمانی بین 20-12 درصد شلوغتر شده است. این مسئله که این شلوغی تا چه حد تاثیر بر امر آموزش داشته است چندان قابل ارزیابی نیست و در یک مدت کوتاه، نمیتوان آن را انجام داد.
اگر بخواهید به آموزش دستیاران دانشگاه تهران نمره بدهید، چه نمرهای میدهید؟
نمیتوان به آن نمرهای داد.
شما چقدر راضی هستید؟
اگر شما معیار را آزمونهای کشوری قرار بدهید. میتوان گفت که درصد قابل توجهی از رتبههای برتر متعلق به این دانشگاه هستند. تعداد زیادی از دانشجویان ما در امتحانات بورد قبول شده و در مسیر ادامه تحصیل هم موفق بوده و مشا خدمات ارزندهای شدهاند. البته باید پرسید که نمره 20 از نظر شما چیست؟ وضعیت آموزشی دستیاران با توجه به ظرفیتهای موجود و اعضای هیئت علمی برجسته درخور توجه و شایسته است.هرچند نقایصی هم دارد که باید برای رفع آن تلاش شود.