هایپرفسفاتمی، سطح بالا و غیرطبیعی میزان فسفات سرمی است که میتواند موجب بیماری مزمن کلیوی شود. بنابراین، مدیریت هایپرفسفاتمی شامل محدودیت فسفات مصرفی در مواد غذایی روزانه و تجویز بایندرهای فسفات است. اولین بایندرهای فسسفات مورد استفاده، آنتیاسیدهای حاوی آلومینیوم و منیزیم بودند. البته عوارض ناخواسته و مسمومیت ناشی از مصرف آنها، استفاده از این گروه داروها را محدود کرد و درمان هایپرفسفاتمی به تجویز کربنات کلسیم، استات کلسیم، سولامر و کربنات لانتانوم گرایش پیدا کرد. اخیرا دو بایندر یونی فسفات از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا مورد تایید قرار گرفته اند. هایپرفسفاتمی در بیماری مزمن کلیوی درجه 1 تا 3، معمولا با تغییر و تعدیل رژیم غذایی مصرفی کنترل میشود. محصولات حاوی کلسیم اغلب به دلیل اثربخشی، ایمنی و هزینه آنها، برای موارد در درجه4 بیماری شروع میشوند. در بیماری مزمن کلیوی درجه 5، هایپرکلسمی میتواند خطر بیماری قلبی-عروقی را افزایش دهد. در بیماران با سابقه مشکل قلبی-عروقی، سولامر و لانتانوم مفیدتر هستند.
فسفر، یک الکترولیت است که در استخوانها(80 الی 85درصد) و در مایع بین سلولی یافت میشود. آنیون فسفر برای سنتز آدنوزین تری فسفات (ATP) و فسفولیپیدها مورد استفاده قرار میگیرد. غلظت طبیعی فسفر سرم معمولا بین 2/7 تا 4/5 میلیگرم بر دسیلیتر است. هایپرفسفاتمی در تعریف به غلظت سرمی فسفر بیش از4/5 میلیگرم بر دسیلیتر اطلاق میشود. علل هایپرفسفاتمی عبارتند از مختل شدن ترشح فسفر از کلیه(به دلیل نارسایی کلیوی یاهایپوپاراتیروئیدیسم)، انتشار مجدد فسفر به مایع میان بافتی(بر هم خوردن تعادل اسید و باز، رابدومیولیز، نکروز عضله، لیز تومور طی شیمی درمانی) و افزایش دریافت فسفر. داروهایی که موجب هایپرفسفاتمی میشوند عبارتند از لاگزاتیوهای حاوی فسفر، مکملهای خوراکی فسفر، مکملهای ویتامینD و بی فسفوناتها. لازم به ذکر است که در شرایط بیماری مزمن کلیوی پیشرفته، مشابه آنچه که در مورد سایر الکترولیتها اتفاق میافتد، دیالیز نمیتواند همه فسفر اضافی را دفع کند و بسیاری از این بیماران نیازمند مصرف بایندر فسفات خواهند بود. 50درصد از موارد مرگ و میر در مبتلایان به بیماری مزمن کلیوی، با عوارض قلبی-عروقی مرتبط است؛ که بیشترین خطر آنها در زمان وقوع هایپرفسفاتمی، هایپرکلسمی و هایپرپاراتیروئیدیسم است. به طور کلی، هدف درمانی رساندن فسفر به غلظت 2/7 تا 4/6 میلیگرم بر دسیلیتر (در بیمارانی است که تحت دیالیز قرار نمیگیرند) است. غلظت مطلوب فسفر برای بیماران دیالیزی، 3/5 تا 5/5 میلیگرم بر دسیلیتر است.
بایندرهای پرمصرف فسفات
محدودیت فسفات و پروتئین در رژیم غذایی مصرفی، به عنوان موثرترین روش برای درمان اغلب موارد افزایش مختصر فسفر درنظر گرفته میشود. بایندرهای فسفات نظیر آنتیاسیدهای حاوی آلومینیوم، آنتیاسیدهای حاوی منیزیم، کربنات کلسیم، استات کلسیم، سولامر و لانتانوم ممکن است برای این بیمارانی که سطح فسفر در آنها با وجود محدودیت غذایی بالا باقیمانده است، تجویز شوند.
آلومینیوم هیدروکساید:فرمولاسیونهای مختلف آنتیاسید آلومینیوم هیدروکساید، برای درمان هایپرفسفاتمی تجویز میشوند. البته این گزینه به دلیل عوارضی نظیر یبوست، مسمومیت با آلومینیوم، استئومالاسی و انسفالوپاتی دیگر به عنوان درمان خط اول درنظر گرفته نمیشود. آنتیاسیدهای حاوی آلومینیوم ممکن است جذب بسیاری دیگر از داروها نظیر فلوروکینولونها، تتراسایکلین و هورمونهای تیروئیدی را کاهش دهند. به علاوه، مطالعات نشان دادهاند که این محصولات به اندازه بایندرهای حاوی آلومینیوم فسفات موثر نیستند.
منیزیم هیدروکساید:آنتی اسید/لاگزاتیو منیزیم هیدروکساید با فرمولاسیونهای مختلف به شکل قرص یا سوسپانسیون خوراکی موجود است. قابلیت کاهندگی فسفر توسط منیزیم هیدروکساید مشابه با داروهای حاوی کلسیم است و به ندرت به عنوان درمان تکمیلی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. شایعترین عارضه ناخواسته در بیماران دریافتکننده بایندرهای فسفات حاوی منیزیم عبارت است از اسهال. میزان منیزیم در بیماران دیالیزی، به مراتب بیشتر از بیماران با عملکرد کلیوی طبیعی است. توجه داشته باشید که تجویز نمکهای منیزیم ممکن است بیمار را در معرض خطر هایپرمنیزیمی و ایست تنفسی قرار دهد.
کربنات کلسیم: کربنات کلسیم که اغلب به عنوان مکمل غذایی یا آنتیاسید تجویز میشود، قابلیت اتصال به فسفات را هم دارد. این ترکیب برای دهههای متمادی در بیماران با فسفر بالای سرم که تحت دیالیز قرار دارند مورد استفاده بوده است و یکی از رایجترین بایندرهای فسفات محسوب میشود. البته کاربرد کربنات کلسیم به دلیل نامحلول بودن آن در pH اسیدی معده، محدود شده است. اما نگرانی اصلی، هایپرکلسمی است که میتواند موجب کلسیفیکاسیون شریانی شود و با مرگ قلبی مرتبط است.
کلسیم استات: کلسیم استات در سال 1990 میلادی مورد تایید قرار گرفت و به عنوان خط اول درمانی برای پایین آوردن فسفر در مرحله 4 بیماری مزمن کلیوی تجویز میشود. مزیت کلسیم استات، جذب سیستمیک کمتر آن در مقایسه با سایر نمکهای کلسیم است؛ اما باز هم ممکن است موجب هایپرکلسمی شود. نمکهای کلسیم با تداخلات دارویی متعدد مرتبط هستند. بایندرهای فسفات حاوی کلسیم، پایین آورندههای اصلی فسفات در مرحله 4 بیماری مزمن کلیوی محسوب میشوند.
سولامر هیدروکلراید و کربنات:سولامر هیدروکلراید، ابتدا در سال 1998 میلادی برای درمان هایپرفسفاتمی در بیماران دیالیزی مورد تایید قرار گرفت؛ سپس در سال 2007 میلادی برای بیماران تحت دیالیز صفاقی تایید شد. سولامر کربنات در سال 2007 میلادی برای اندیکاسیون همودیالیز مورد تایید قرار گرفت. سولامر یک پلیمر نامحلول است که از لوله گوارش جذب نمیشود و به اندازه استات کلسیم یا کربنات کلسیم در کاهش سطح فسفر موثر است. بهنظر میرسد که سولامر در مبتلایان به بیماری مزمن کلیوی موجب کاهش مرگ ناشی از حوادث قلبی-عروقی میشود. این دارو میتواند جذب داروهای مختلفی نظیر ویتامینهای D، E، K، اسید فولیک، لووتیروکسین، مایکوفنولات، تاکرولیموس و آنتیبیوتیکهای گروه کینولونها را کاهش دهد.
لانتانوم کربنات: لانتانوم کربنات، کاتیون 3 ظرفیتی یک عنصر کانی است که به فسفات متصل میشود. این ماده در آب نامحلول است و جذبی مختصری از دستگاه گوارش دارد. لانتانوم به اثربخشی کربنات کلسیم است؛ اما وقوع هایپرکلسمی در آن کمتر رخ میدهد. مانند سولامر، لانتانوم اغلب با کاهش مرگ و میر ناشی از مشکلات قلبی-عروقی مرتبط است؛ هر چند که مکانیسم اثر لانتانوم را کمتر میشناسیم.