سلامت

«جای تعجب فراوان است که پزشکی بگوید بیماران بهتر است 8 تا 12 سال دیالیز شوند. دیالیز یعنی مرگ تدریجی. هفته‌ای سه روز سوزن وارد فیستول دست شما بشود و زیر دستگاه دیالیز بخوابید، مزه دیالیز را می‌فهمید. فیستول های مختلف، مرتب بسته شده و اعمال جراحی متعدد برای گذاشتن فیستول انجام می شود و آخرش رگ های مصنوعی گذاشته می شود. هفته ای سه روز از خانواده جدا بمانید و زیر دستگاه بخوابید و از کار بیکار شوید، مزه دیالیز را شاید درک کنید. اگر بچه ای باشید که هر روز به علت عدم داشتن رگ و فیستول مناسب، مایع در شکم شما برای دیالیز وارد شود چه زجری می کشید و والدین چقدر ناراحت می شوند آن وقت مزه دیالیز را خواهید فهمید.
اگر پیوند از زنده غیرفامیل بنا به پیشنهاد عده‌ای که تحت تاثیر القائات خارجی، بدون اینکه رنج دیالیز بیماران را حس کنند، پز اخلاقی می‌دهند، متوقف شود، یکباره نصف پیوند کشور تعطیل خواهد شد و در بعضی استان ها مثل ارومیه، سیستان و بلوچستان پیوند کلیه کلاًَ تعطیل می شود و رنج دیالیز و مرگ بیماران زیر دیالیز به شدت بالا می رود. واقعاً این آقایان این قدر بی مسئولیت هستند که راحت می گویند نصف پیوند کشور تعطیل شود؟
هرگز پیوند از مرگ مغزی مسئله رفع دیالیز را حل نخواهد کرد در کشوری مثل آمریکا که تمام امکانات خود را برای مرگ مغزی بسیج کرده، هر ده دقیقه یک نفر زیر دیالیز در انتظار کلیه پیوندی جان می دهد. به همین دلیل پزشکان آنها دنبال مدل ایرانی پیوند کلیه هستند، جای تعجب نیست که ما می خواهیم گواهی مرگ بیماران کلیوی را به دست خود امضاء نموده و رنج دیالیز را به بیماران تحمیل نماییم.
آیا این است سوگند پزشکی که ما خورده‌ایم. آیا بهتر نیست بجای اسم خرید و فروش، نام هدیه را که امام عزیز فرموده اند "هدیه باشد، انجام پیوند از زنده بلامانع است" فراموش و به زور کلمه خرید و فروش را بکار ببریم. اگر یک آتش نشان پول می گیرد و درون آتش می رود و جان انسان‌ها را نجات می دهد و خطر مرگش بیشتر از اهداء کلیه است کار بدی می کند، که هم مشکل مالی خانواده خود را حل می کند و هم جان انسانی را نجات می دهد یا اهداء کننده، بیمار دیالیزی را از رنج وحشتناک دیالیز خلاص می کند، کجای این کار بد است. عنوان کردن خرید و فروش، بی مسئولیتی پزشکانی است که نسبت به مرگ و رنج بیماران دیالیزی بی‌تفاوت هستند.
بیشتر پزشکانی که مسئله تعطیلی پیوند از زنده غیرفامیل را پیشنهاد می‌کنند یا متخصص کلیه نبوده و مشکل بیماران کلیوی را خوب درک نمی‌کنند یا نفرولوژیست هایی هستند که آگاهانه یا در ناخودآگاه خود به دیالیز بیشتر از پیوند علاقه دارند. انجمن حمایت از بیماران کلیوی از اهداء کنندگان امضاء می گیرد که آنچه دریافت می‌کنند هدیه است و نه قیمتی برای ایثار آنها.
بیایید به‌جای پز اخلاقی، دست آورد عظیم پیوند کلیه کشور اسلامی عزیزمان را که توانسته لیست انتظار پیوند بیماران را به حداقل برساند پاسداریم و با احترام به اهداکنندگان که مانند آتش‌نشانان جان انسان‌ها را نجات می‌دهند و مشکل مالی خود را حل می‌کنند جان هزاران دیالیزی را از مرگ و رنج نجات دهیم مخصوصاً ما پزشکان که سوگند خورده‌ایم در مقابل درد و رنج و مرگ بیماران، ازجمله بیماران مظلوم دیالیزی بی‌تفاوت نباشیم. دنیا باید از جمهوری اسلامی بیاموزد، نه ما از آنها که دنبال پیدا کردن راهی مثل راه ما هستند.
من به‌عنوان یک پزشک و کارشناس قدیمی و عده‌ای از پزشکان دلسوز پیوند کلیه ازجمله همکاران سخت‌کوش بیمارستان بقیه ا... اعظم، مانند برادر بزرگوار جناب آقای دکتر بهزاد عین الهی، که بیشترین پیوند کلیه را در ایران اداره نموده‌اند در تمام کنگره‌ها از مدل ایران دفاع کرده‌ایم و آماده‌ایم در مجلس محترم شورای اسلامی و سایر مراجع علمی و قانونی از پیوند کلیه از دهنده زنده غیر فامیل که قطعاً نتیجه آن از پیوند مرگ مغزی بهتر است و در تمام کتاب‌های علمی نوشته‌شده دفاع نمایم.»