مریم منصوری
دوازدهمین کنگره بینالمللی قرآن، عترت و عوامل موثر بر سلامت 23 و 24 بهمن 1403 در دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد. یکی از نشستهای تخصصی این کنگره در رابطه با نقش آموزههای قرآن و عترت در تکامل دوران اولیه کودکی بود که کارشناسان در آن به بررسی تاثیر تعالیم دینی بر رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی کودکان پرداختند. در این نشست، متخصصان علوم پزشکی، روانشناسی و الهیات به بیان دیدگاههای خود درباره پیوند مفاهیم تربیتی قرآن و آموزههای عترت با مبانی علمی رشد کودک پرداختند.
یکی از محورهای اصلی این نشست، نقش خانواده در انتقال ارزشهای دینی و تاثیر آن بر شکلگیری شخصیت و مهارتهای اجتماعی کودکان بود. کارشناسان تاکید کردند که محیط خانوادگی، بهویژه در سالهای نخست زندگی، نقش اساسی در پرورش حس معنویت، اعتمادبهنفس و رفتارهای مثبت اجتماعی دارد.
همچنین در این نشست، به یافتههای علمی درباره ارتباط بین آموزههای دینی و سلامت روان کودکان اشاره شد. پژوهشگران تاکید کردند که مفاهیمی مانند محبت، مهربانی و مسئولیتپذیری که در قرآن و سیره اهلبیت(ع) مورد توجه قرار گرفتهاند، میتوانند در کاهش اضطراب، تقویت تابآوری و افزایش حس امنیت روانی در کودکان موثر باشند.
در ادامه نظرات دو تن از کارشناسان این حوزه آورده شده است که میخوانید.
اصول علمی رشد و تکامل کودکان
دکتر سیدحامد برکاتی
متخصص کودکان و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
امام سجاد (ع) در دعای ۲۵ صحیفه سجادیه میفرمایند: «خداوندا، بر من منت گذار به بقای فرزندانم و به شایستهنمودن ایشان برای من و به برخورداری من از آنان. خداوندا، عمر آنان را برای من طولانی گردان و بر ایام زندگیشان برای من بیفزا و خردسالشان را برایم تربیت کن و ناتوانشان را برایم نیرو ده و بدنها و دینشان و اخلاقشان را برایم به سلامت دار و آنان را در جان و اعضا و هر کارشان که به آن اهتمام دارم عافیت بخش و برای من و به دست من، روزی آنان را وسعت ده.»
سالهای آغازین، حیاتیترین دوره زندگی هر فرد بهشمار میآید که پایههای زندگی آینده او را شکل میدهد. این دوره شامل تغییرات فیزیکی، شناختی، اجتماعی و عاطفی است که از تولد آغاز شده و تا هشتسالگی ادامه دارد. در این دوره، مغز کودک بیشترین رشد را تجربه میکند؛ بهطوریکه بیش از ۹۰ درصد از توسعه مغزی در این زمان رخ میدهد. این امر نشاندهنده حساسیت و اهمیت ویژه این بازه زمانی در زندگی انسان است. بههمیندلیل، توجه به این مرحله از زندگی کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است و اثرات آن بهوضوح در سلامت، یادگیری و آینده ایشان مشاهده میشود.
اصول علمی رشد و تکامل کودکان
رشد شناختی: به تواناییهای مغزی و فکری کودک و نحوه پردازش اطلاعات مربوط میشود. کودک در این دوران مهارتهای زبانی خود را توسعه میدهد و به توانایی حل مسئله و تفکر انتقادی دست مییابد.
ژان پیاژه، نظریهپرداز مشهور، معتقد است که کودکان دارای مراحل مختلفی از رشد شناختی هستند که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. او مطرح میکند که کودکان در سنین ۲ تا ۷ سالگی، که به مرحله پیشعملیاتی معروف است، شروع به توسعه زبان و تفکر نمادین میکنند و میتوانند به جهان اطرافشان با استفاده از نمادها و تصاویر ذهنی پی ببرند.
در این دوره، حافظه کاری کودکان بهشکل چشمگیری ارتقا پیدا میکند؛ بهطوریکه ظرفیت این حافظه میتواند تا ۳۰۰ درصد افزایش یابد. استفاده از بازیهای تعاملی و محیطهای آموزشی مناسب در این دوران میتواند بسیار موثر باشد.
رشد اجتماعی-عاطفی: شامل توسعه مهارتهایی چون خودتنظیمی، همدلی و توانایی برقراری ارتباطات اجتماعی موثر است. این بخش از رشد، به نحوه تعامل کودک با دیگران و توانایی مدیریت احساسات خود اشاره دارد.
اریک اریکسون، روانشناس برجسته، به اهمیت تجربههای اولیه کودک در توسعه اعتمادبهنفس و امنیت روانی تاکید دارد و معتقد است که در اولین ۱۸ ماه زندگی، پایههای اعتماد در کودک شکل میگیرد. تجربههای مثبت و مراقبتی که کودک از والدین و محیط پیرامون خود دریافت میکند، نقش مهمی در ساختار شخصیتی و اجتماعی او ایفا میکند.
رشد جسمی-حرکتی: به پیشرفت تواناییهای فیزیکی کودکان و بهبود مهارتهای حرکتی اشاره دارد. کودک در این دوران از خزیدن بهسمت راهرفتن و سپس دویدن و پریدن حرکت میکند. بازیهای فعال و حرکتی که کودکان را تشویق به استفاده از مهارتهای حرکتی ظریف و درشت میکنند، میتوانند اثر مثبتی بر این بخش از رشد کودکان داشته باشند.
سازمان جهانی بهداشت تاکید میکند که ۶۰ درصد رشد قد انسانی در پنج سال اول زندگی رخ میدهد و برای این منظور، اهمیت فضاهایی که امکان فعالیت حرکتی و بازی آزاد را فراهم میکنند، بسیار بالاست.
آمادگی تحصیلی: آمادگی برای ورود به نهادهای آموزشی شامل توانمندیهای شناختی، عاطفی، اجتماعی و جسمی است که برای یادگیری و مواجهه با چالشهای آموزشی اساسی محسوب میشوند.
مطالعات بانک جهانی (۲۰۲۰) نشان میدهد که سرمایهگذاری در این دوره و فراهمسازی محیطهای یادگیری مناسب میتواند برای هر دلار هزینهشده، بازدهی ۱۳ دلاری در بزرگسالی بههمراه داشته باشد. این امر نهتنها بر اهمیت اقتصادی توجه به رشد و تکامل کودکان تاکید میکند، بلکه بر ضرورت ایجاد محیطهای یادگیری غنی و متنوع نیز اشاره دارد.
نظام تربیتی قرآن و عترت در تربیت کودک
آموزههای دین مبین اسلام، بهویژه تاکیدات قرآن و اهلبیت(ع)، نقش محوری در تربیت جامع و متوازن کودکان دارد. قرآن کریم با ارائه رهنمودها و اصول اخلاقی، به تربیت صحیح و اسلامی کودکان توجه ویژهای دارد. بهعنوان مثال، در آیه ۷۸ سوره نحل، خداوند به ویژگیهای ذاتی که در کودکان نهاده شده است—همچون حس شنوایی و بینایی—اشاره میکند و بر اهمیت هدایت و تعلیم آنها برای رشد صحیح تاکید دارد.
در آموزههای اهلبیت(ع) نیز توصیههای بسیاری در زمینه تربیت اخلاقی و دینی کودکان وجود دارد. امام علی(ع) به والدین توصیه میکند که با محبت و آموزش صحیح، پایههای اخلاق و ایمان را در کودکانشان بنا نهند. در نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) در نامهای به امام حسن(ع) به این مسئله اشاره دارند که «قلب نوزاد مانند زمین خالی است که هر بذری در آن افکنده شود، میپذیرد.»
همچنین، حضرت فاطمه(س) با روشهای آموزشی نظیر آموزش سورههای قرآنی به شیوههای ساده و جذاب، اثر قابلتوجهی در نهادینهکردن ارزشهای دینی در کودکان داشتهاند.
تلفیق تکامل ابتدای کودکی (تاک) با آموزههای دینی
تلفیق آموزههای دینی با اصول علمی رشد و تکامل کودکان میتواند به ایجاد بسترهای تربیتی جامع و متوازن بیانجامد. از جمله راهکارهای پیشنهادی در این زمینه، استفاده از بازیهای آموزشی با محتوای قرآنی است. این بازیها میتوانند با طرحهایی از آیات قرآنی یا داستانهای اسلامی طراحی شوند تا ضمن توسعه خلاقیت و تفکر انتزاعی در کودکان، آنها را با مفاهیم دینی و اخلاقی نیز آشنا سازند.
داستانسرایی با محتوای قرآنی و به زبان کودکان، از دیگر روشهای موثر در تربیت معنوی آنها است. این روش به کودکان کمک میکند تا با شخصیتهای قرآنی و داستانهای آموزنده آشنا شوند و مهارتهای اجتماعی همچون مدیریت احساسات و روابط فردی را بر اساس الگوهای مثبت بیاموزند.
همچنین، فعالیتهای حرکتی که با ذکرهای ساده و کودکانه همراه شوند، میتوانند نقش مثبتی در تشویق کودکان به یادگیری و حفظ ارزشهای دینی داشته باشند.
چالشها و راهکارها در تلفیق آموزههای دینی با اصول علمی رشد و تکامل کودکان
تلفیق آموزههای دینی با اصول علمی رشد و تکامل کودکان با چالشهایی همراه است که میتوانند مانع بهرهبرداری بهینه از این ترکیب شوند. یکی از مهمترین این چالشها، تضاد ظاهری میان روشهای تربیتی مدرن و سنتی است. برخی والدین و مربیان ممکن است روشهای علمی رشد کودک را با آموزههای دینی در تضاد ببینند، درحالیکه تلفیق صحیح این دو حوزه میتواند منجر به رویکردی جامعتر شود.
کمبود منابع آموزشی تلفیقی که بهطور همزمان به یافتههای علمی و تعالیم دینی بپردازند نیز از دیگر موانع موجود است. علاوه بر این، برخی جوامع با مقاومتهای فرهنگی در برابر تغییر رویکردهای تربیتی مواجهاند که میتواند پذیرش روشهای جدید را دشوار کند.
راهکارهای پیشنهادی
برای غلبه بر این چالشها، طراحی برنامههای آموزشی جدید مبتنی بر یافتههای عصبشناسی رشد و احادیث دینی پیشنهاد میشود. این برنامهها میتوانند به والدین و مربیان کمک کنند تا روشهای خود را بازبینی کرده و آنها را با نیازهای واقعی کودکان امروز هماهنگ سازند. آموزش والدین بر اساس سیره پیامبر اکرم (ص) و اصول روانشناسی رشد، میتواند در درک بهتر نیازهای تربیتی کودکان موثر باشد.
همچنین، تولید محتوای دیجیتال ترکیبی، مانند اپلیکیشنهای آموزشی و انیمیشنهایی که داستانهای اهلبیت را روایت میکنند، میتواند به افزایش جذابیت و تاثیر آموزشهای دینی منجر شود. این نوع محتوا با بهرهگیری از فناوریهای جدید، کودکان را بیشتر به یادگیری و تعمیق در مفاهیم دینی تشویق میکند.
نتیجهگیری
ترکیب هوشمندانه یافتههای علمی در زمینه تکامل ابتدایی کودکی (تاک) با آموزههای قرآن و عترت، الگویی جامع برای تربیت نسل آینده ارائه میدهد. این رویکرد نهتنها با دستورات دینی همخوان است، بلکه با جدیدترین پژوهشهای علوم اعصاب و نظریات روانشناسی رشد نیز همسو میباشد.
برای تحقق موفقیت این الگوریتم، همکاری متقابل بین متخصصان علوم تربیتی، علمای دینی و خانوادهها در چارچوب یک برنامه عملیاتی منسجم و همهجانبه ضروری است. همکاری نزدیک این گروهها میتواند منجر به تربیت کودکانی فرهیخته، باایمان و توانمند در جامعه مدرن گردد و زمینهساز ایجاد یک جامعه توسعهیافته و پایدار بر اساس اصول قرآن و عترت باشد.
تکامل دوران اولیه کودکی از نگاه قرآن و عترت
حجتالاسلام والمسلمین
دکتر ابوالفضل ساجدی
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)
آیات و روایات برای هفت سال اول زندگی نکات و توصیههای فراوانی برای والدین دارد که زمینهساز رشد اخلاقی و معنوی آینده کودکان و توجه به اصالت روح در تربیت است. اسلام، نظری فراگیر به تحولات کودکی دارد که قبل از ازدواج شروع میشود و تمام دوران کودکی را دربر میگیرد. آیات و روایات، ناظر به مدیریت تحولات گرایشی، شناختی و رفتاری کودک در مسیر تحولات اخلاقی و معنوی مطالب فراوانی فرمودهاند. برای نیل به این هدف، اولین گام، مدیریت عواطف و هیجانات والدین است.
گام بعدی راهکارهایی است که به سه دسته مدیریت تحولات گرایشی، شناختی و رفتاری قابل تقسیم است که در ذیل اشاره خواهد شد.
نقش ویژه والدین
والدین در رشد و تعالی یا انحطاط کودک طولانیترین و عمیقترین آثار را دارند. پدر و مادر افزون بر دخالت در سرنوشت اولاد خود از طریق وراثت، به واسطه تاثیر فراوانی که در تربیت او دارند، زمینهساز سعادت و شقاوت فرزندشان میباشند. قرآن کریم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهی خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید.» (تحریم، 6)
این آیه در باب اهمیت تربیت و عواقب بیتوجهی به آن سخن میگوید. در روایات نیز به این جایگاه ویژه والدین در تربیت کودک توجه شده است. برای نمونه، پیامبر خدا (صلىاللهعلیهوآله) میفرماید: «هر مولودی بر فطرت (توحید) زاده میشود و این پدر و مادر او هستند که وی را یهودی و نصرانی بار میآورند.»
اصالت روحالهی
اسلام در میان ابعاد مختلف وجودی فرزند، اهتمام بیشتری به ساحت اخلاقی و معنوی میدهد و آن را بر سایر ابعاد ترجیح میدهد. در این رابطه، خداوند میفرماید:
«و از تو درباره روح میپرسند. بگو: روح از امور پروردگارم است و جز اندکى از دانش به شما داده نشده است.» (اسراء، 85)
نگاه فراگیر اسلام به تحولات کودکی
توصیههای اسلام نسبت به والدین برای عوامل موثر در تحولات دوران اولیه کودکی، دوران قبل از ازدواج را نیز دربرمیگیرد و لذا روایات در مورد انتخاب همسر نکاتی مانند سلامت نسب، اصالت خانوادگی، اخلاق، ایمان، پاکدامنی، شرم و حیا، زیرکی و خردمندی را ذکر کردهاند. بعد از ازدواج هم از دوران انعقاد نطفه و حاملگی تا سالهای کودکی سفارشات خاص عرضه شده است. برای مثال، پیامبر برای نطفه حضرت زهرا(س) 40 روز عبادت ویژه دارد.
مدیریت تحولات گرایشی کودک
برای نیل به این هدف، اولین گام، مدیریت عواطف و هیجانات والدین است. هیجانات کودکان خردسال با وضعیت شناختی آنها در ارتباط است و حالات خلقی خاص میتواند برخی عملکردهای شناختی را تسهیل نماید. اگر مادر یا سایر مراقبان با حالات خلقی مثبتتر، با ثباتتر و اجتماعیتر با کودکان زیر سه سال برخورد مثبت داشته باشند، این امر تحول شناختی و عاطفی آنها را تسهیل مینماید.
از روایات معصومین(ع) نیز روشن است که مجموعه حالات هیجانی انسان با نوع اخلاق و روند رشد معنوی او ارتباط نزدیک دارند. پس والدین باید بتوانند احساسات خود را مدیریت کنند تا در تعامل با کودک، این مدیریت در روند رشد اخلاقی و معنوی او موثر باشد. والدین برای تاثیرگذاری مفید در روند تحولات دوران اولیه کودکی باید بتوانند احساسات و حالات روحی خود را مدیریت کنند. رسول خدا(ص) میفرماید: «هر کس کودک خود را خوشحال سازد، خداوند او را در قیامت خوشحال میسازد.» شادی، آرامش و خوشحالی نوعی حالات هیجانی هستند که برای رشد اخلاقی کودک در آینده ضروری است. والدین زمانی میتوانند این حالت را در کودک به وجود آورند که خودشان بتوانند هیجان خود را مدیریت کنند.
درگذشتن از خطای دیگران نوعی مدیریت هیجان است. والدین باید احساسات خود را کنترل کنند و هنگام خطای کودک عصبانی و خشمگین نشوند. زمانی که والدین این روش را در ارتباط با کودک به کار ببرند، یعنی هنگام خطای کودک احساس خود را مهار کنند، این روش به طور خودکار به کودک نیز منتقل میشود. رسول خدا (ص) از ادب کردن و تنبیه کردن در هنگام خشم منع کرده است. امام علی(ع) نیز میفرمایند: «هنگام خشمگینی جای تادیب کردن نیست.» فردی که خشمگین است نباید به ادب کردن و تربیت دیگران بپردازد، در این صورت فرد نتوانسته هیجان خود را مدیریت و خشم خود را کنترل کند، در نتیجه تربیت او آسیبزا بوده و نتیجه معکوس خواهد داد. این نشان میدهد که هیجانات والدین روی کودک اثر میگذارد.
معصومین (علیهمالسلام) ناظر به مدیریت تحولات گرایشی، شناختی و رفتاری کودک در مسیر تحولات اخلاقی و معنوی مطالب فراوانی فرمودهاند که فهرستوار به برخی راهکارهای پیش روی والدین برای مدیریت این تحولات اشاره میشود.
راهکارهای مدیریت تحولات گرایشی کودک
ابراز محبت از طریق کلام، تماس بدنی، در اختیار کودک بودن، شیر دادن، ارضای نیازها
تامین نیاز به امنیت در کودک در برابر خطرها
مدیریت علاقه کودک به شناخت محیط و جهان بیرونی به سوی امور اخلاقی و معنوی
پیوند زدن آرزوهای کودک به خدا و معصومین (علیهمالسلام) و تحکیم دلبستگی معنوی، انس با قرآن با استفاده از بالش قرآنی و...
بهکارگیری یاد خدا در تعامل با کودک و ارتباط با کودک در حالات معنوی
جلب حمایت الهی برای کودک از طریق برنامه مستمر دعا برای فرزند، قربانی (عقیقه)، صدقه برای طفل
تربیت صفت شکرگزاری در برابر نعمتها و کمکهای دیگران
توجه دادن ویژه به نعمتهای الهی
خوشایندسازی معنوی
بها دادن به اعیاد مذهبی در زندگی خانواده
راهکارهای مدیریت تحولات بینش اخلاقی، اجتماعی و معنوی فرزندان
1. آموزش مفهوم خدا و پیامبر و معاد به زبان مناسب هنری مانند داستانسرایی و...
2. ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به صفات خداوند
3. آشنایی کودک با دعا و ارتباط با خدا
4. رعایت اصول خاص در آموزش معارف و اعمال دینی به کودکان، مانند اصل تدریج و ترتیب در ارائه مفاهیم، در نظر گرفتن توان کودک و پرهیز از ایدهآلگرایی و توجه ویژه به نقش بازی و تقلید در یادگیری
5. توجه به سطح ناخودآگاه کودک و ادراکهای زیرآستانهای او در اذکار توحیدی و آموزههای دینی.
6. آموزش اذکار دینی در سنین مناسب، مانند تلقین اذان و اقامه، آیاتی از قرآن مانند سوره حمد و توحید، سوره ناس و فلق، آیهالکرسی، آیات آخر سوره حشر و سوره مومنون.
7. تقویت جایگاه الگویی والدین و بزرگترها با رعایت اصول اخلاقی و معنوی، تا فرزند از آنها الگو بگیرد.