ترجمه: محمدمهدی فخاری
فشار زندگی مدرن و ریتم تند روزمره، والدین را ناخواسته به استفاده از عباراتی مانند «عجله کن» سوق میدهد. این جمله ساده که در ظاهر تنها راه برای مدیریت زمان است، اکنون زیر ذرهبین قرار گرفته و پرسشهایی درباره اثر آن بر سلامت روان کودکان مطرح شده است. والدین در تلاشاند تا شیوههای ارتباطی بهتری با فرزندان خود پیدا کنند، اما در این مسیر، فهرست «نبایدها» روزبهروز طولانیتر میشود و احساس گناه بیشتری بر آنها تحمیل میگردد.
تقریباً تمام والدینی که فرزندان خردسال دارند – چه در راه مدرسه و چه در مسیر فعالیتهای فوقبرنامه – تجربه کردهاند که گاهی برای رسیدن به زمانبندی مشخص، مجبورند کودک خود را با عجله از خانه بیرون ببرند. این فشارهای روزمره پرسشی جدی را مطرح میکند: آیا این رفتار طبیعی و رایج والدین، بهراستی منبع اضطراب برای کودکان است یا صرفاً جنجالی دیگر در فضای تربیت مدرن؟
سندرم کودک عجول چیست؟
این اصطلاح که چندان هم بر تحقیقات علمی متکی نیست، برای اولینبار توسط روانشناس دکتر دیوید الکیند در کتاب «کودک شتابزده» که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، مطرح گردید. بهگفته دکتر الکیند، سندرم کودک عجول زمانی اتفاق میافتد که کودک تحت فشار قرار میگیرد تا «بسیار سریع» بزرگ شود؛ مانند زمانی که برای کودک بیشازحد برنامهریزی میشود، در فعالیتهای فوقبرنامه فشرده مشارکت میکند، برای دستیابی به موفقیت تحت فشار است یا از او انتظار میرود فراتر از سنش رفتار کند.
بااینحال، سندرم کودک عجول یک تشخیص رسمی در حوزه بهداشت روان نیست و بیشتر بهعنوان یک مفهوم نظری مطرح میشود.
اما آیا گفتن «عجله کن» واقعاً باعث اضطراب میشود؟
بهنظر میرسد که مفهوم «سندرم کودک عجول» متفاوت از گفتن گهگاهِ «عجله کن» به کودکان باشد. بااینحال، ممکن است این پرسش برای والدین مطرح شود که آیا گفتن مداوم «عجله کن» به کودکان میتواند منجر به اضطراب در آنها شود یا خیر؟ شواهد موجود نشان میدهد که قرار گرفتن منظم در معرض فشار و عجله میتواند باعث ایجاد استرس شود و در درازمدت احتمالاً به اضطراب مزمن دامن بزند.
بااینحال، تاکنون هیچ مدرک علمی یا تحقیق معتبری وجود ندارد که نشان دهد گفتن «عجله کن» یا وادار کردن کودک به عجله، بهتنهایی منجر به اضطراب یا پیامدهای منفی جدی میشود. این مسئله بیشتر به نوع تعامل و مدیریت والدین در موقعیتهای پرتنش مربوط میشود تا استفاده از یک عبارت خاص.
تحقیقات نشان میدهد که اختلالات اضطرابی در کودکان نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است و بهندرت یک عامل بهتنهایی باعث ایجاد این اختلال میشود. برخی مطالعات، کنترل بیشازحد والدین را با افزایش اضطراب در کودکان مرتبط میدانند. این کنترل میتواند به شکل ندادن حق انتخاب به کودک در فرآیند آمادهشدن، ندادن کنترل بر برنامههایش یا انجام تمامی کارها بهجای او باشد.
بااینحال، گفتن «عجله کن» یا وادارکردن گهگاه کودک به سرعت عمل، بهخودیخود نشانه رفتار کنترلکننده یا مزاحم والدین نیست. در نگاهی کلیتر، تحقیقات نشان میدهد که نقش والدین تنها حدود ۴ درصد از عوامل موثر در اضطراب کودکان را تشکیل میدهد. این آمار نشان میدهد که تصمیمات و رفتارهای والدین بهتنهایی عامل ایجاد اختلالات اضطرابی در کودکان نخواهد بود.
ما هیچ مدرکی نداریم که نشان دهد درخواست از کودک برای «عجله کردن» باعث اضطراب میشود. بااینحال، گفتن «عجله کن» به فرزندتان ممکن است موثرترین راهبرد نباشد، زیرا این عبارت آموزنده نیست و مهارتی را به کودک آموزش نمیدهد. علاوهبراین، عجلهکردن ممکن است باعث افزایش استرس فوری، هم برای شما و هم برای فرزندتان شود.
وقتی احساس نیاز به گفتن «عجله کن» دارید، چه میتوانید انجام دهید؟
دقیقتر باشید. گفتن «عجله کن» یا وادارکردن کودک به عجله، ذاتاً ایرادی ندارد اما این عبارت به کودک اطلاعاتی درباره آنچه باید انجام دهد، نمیدهد. هرچند ممکن است این موضوع برای بزرگسالان بدیهی باشد، اما همیشه برای کودکان واضح نیست. بهعنوانمثال، بهجای «عجله کن»، میتوانید بگویید: «لطفاً به سمت ماشین برو». برخی روانشناسان توصیه میکنند که والدین تنها با یکی دو کلمه به کودکان بگویند چه کاری باید انجام دهند؛ عباراتی مانند «کفش» یا «صبحانه». سادهسازی زبان در این موقعیتها میتواند برای والدینی که تحت فشار هستند، بسیار مفید باشد.
به فرزندان خود کمک کنید مهارتهای مدیریت زمان را توسعه دهند. از ابزارهایی مانند زمانسنجها (زمانسنجهای دیداری بسیار کارآمد هستند)، آهنگها یا روشهای مشخص برای توضیح مدتزمان استفاده کنید تا به کودکان درک بهتری از زمان بدهید. یکی از اهداف اصلی ما بهعنوان والدین این است که به فرزندان خود یاد دهیم بتوانند زمان خود را مدیریت کنند.
زمان بیشتری اختصاص دهید. همه کارها با کودکان بیشتر از آنچه فکر میکنید زمان میبرد و بسیاری از فشارهای زمانی ما ناشی از خودمان است؛ زیرا بهاندازه کافی وقت نمیگذاریم. در عوض، تلاش کنید ۱۵ دقیقه زودتر آماده شوید تا زمانی که موقعیتهایی مانند تعویض غیرمنتظره پوشک یا گمشدن کفش پیش میآید، دچار استرس دیر رسیدن نشوید.
بگذارید کودکان با عواقب طبیعی دیر رسیدن مواجه شوند. این کار همیشه امکانپذیر نیست، اما هر زمان که میتوانید، اجازه دهید فرزندتان عواقب طبیعی دیر رسیدن را تجربه کند. البته این به معنای اجازه دادن برای دیر رسیدن هر روزه به مدرسه نیست، اما در موقعیتهایی که کودک انگیزه کافی برای رسیدن به موقع دارد – مانند جشن تولد یا رفتن به سینما – میتوان اجازه داد کودک تاخیر را تجربه کند. ممکن است نتیجه این تاخیر از دست دادن بخشی یا کل رویداد باشد. البته منصفانه است که به کودک هشدار داده شود. برای مثال: «من تایمر را برای پنج دقیقه تنظیم میکنم؛ اگر قبل از پایان زمان حرکت نکنیم، ممکن است بخشی از فیلم را از دست بدهیم.»
هنگام تاخیر، اضطراب خود را مدیریت کنید. دیر رسیدن یکی از محرکهای اصلی اضطراب در والدین است و منطقی هم هست؛ چراکه در بزرگسالی دیررسیدن پیامدهای واقعی دارد. اگر هر روز دیر به محل کار برسید، ممکن است شغلتان یا دستکم احترام همکارانتان را از دست بدهید. این اضطراب در ترکیب با کودکانی که گاه بهطرز غیرقابلتصوری آهسته حرکت میکنند، میتواند وضعیت را بدتر کند. بااینحال، همانطور که احتمالاً از تجربه میدانید، مضطربشدن یا ازدستدادن خونسردی تنها شرایط را پیچیدهتر میکند. برای حفظ آرامش خود، از مهارتهای مقابلهای مانند تنفس عمیق یا گفتوگو با خود استفاده کنید. مثلاً به خود بگویید: «این یک وضعیت اضطراری نیست» یا «این موضوع ارزش ازدستدادن آرامشم را ندارد».
منبع: yahoo/lifestyle / اکتبر 2024