دکتر سید موید علویان استاد دانشگاه
برای اینکه متولیان سلامت کشور را قانع کنیم که ورزش همگانی یک راهحل پیشگیرانه مؤثرتر از گسترش بیمارستانهاست، باید با استدلالهایی وارد شویم که هم علمی باشد، هم اقتصادی، و هم با زبان سیاستگذاری آشنا. مهمترین انها استراتژی قانع سازی است.
زبان هزینه و سود : باید نشان بدهیم که هزینه سرمایهگذاری در ورزش همگانی خیلی کمتر از هزینههای درمان بیماریهای متابولیک مثل دیابت، چاقی، فشار خون بالا و کبد چرب است.
مثال: هزینه ماهانه نگهداری یک بیمار دیابتی حدود ۲ تا ۳ میلیون تومان است، اما هزینه راهاندازی یک پارک مجهز یا باشگاه محلی برای ۱۰۰۰ نفر ممکن است همین مقدار باشد. با در نظر گرفتن تعداد بیماران دیابتی در کشور
آمار و شواهد علمی : با استفاده از دادههای جهانی و داخلی، ثابت کنیم که ورزش همگانی بیماریهای متابولیک را کاهش میدهد. مثالهایی از کشورهایی که این کار را کردهاند هم میتواند اثرگذار باشد (مثل فنلاند، ژاپن یا کانادا).
مطالعهها نشان دادهاند که ۳۰ دقیقه پیادهروی روزانه، ریسک ابتلا به دیابت نوع ۲ را تا ۵۸٪ کاهش میدهد.
زبان سیاستگذاری آیندهنگر : باید به آنها نشان دهیم که گسترش بیمارستانها، راهحل بلندمدت نیست. سیستم سلامت باید از "درمانمحور" به "پیشگیریمحور" تغییر کند.
شعار کلیدی: "اگر میخواهید ۱۰ سال دیگر تخت بیمارستان کم نیارید، امروز باید زمین چمن و پیست دو بسازید."
مشارکتپذیری و عدالت اجتماعی : ورزش همگانی یک راهکار برابر است که اقشار کمدرآمد هم میتوانند از آن بهرهمند شوند، برخلاف درمانهای تخصصی و گرانقیمت.
با ایجاد پیادهرو، دوچرخهراه، زمینهای ورزشی محلی، عدالت در سلامت را گسترش میدهیم.
سناریوسازی آینده : یک سناریو بنویسیم: اگر سرمایهگذاری در ورزش نشود، در ۱۰ سال آینده چه بحرانهایی از نظر هزینههای درمان، فرسودگی کادر درمان، شیوع بیماریهای غیرواگیر و افت کیفیت زندگی اتفاق میافتد.
جمعبندی پیشنهادی برای متولیان سلامت:
اگر میخواهیم در دهه آینده نظام سلامت پایدار، کارآمد و ارزان داشته باشیم، نباید فقط به ساخت بیمارستان فکر کنیم؛ باید زیرساخت ورزش عمومی را مثل واکسن توسعه دهیم—برای پیشگیری جمعی، نه درمان فردی