ابزاری برای شناخت بهتر احساسات، عواطف و هیجانات
چرخه احساسات پلاچیک

12 تیر 1404 ساعت: 09:4

فرزانه فولادبند
دانشجوی دکتری تخصصی علوم ارتباطات
انسان در هر لحظه از زندگی احساسات، عواطف و هیجانات مختلفی را تجربه می‌کند. شناخت دقیق این حالات و ابراز و کنترل آنها به شکل صحیح مهارت بسیار مهمی است که بر سلامت جسم و روان فرد، کیفیت ارتباطات او با دیگران و سلامت جامعه اثر می‌گذارد.  چرخه احساسات پلاچیک مدلی است که توسط رابرت پلاچیک، (۱۹۲۷ تا ۲۰۰۶) طراحی شد تا به توضیح عملکرد احساسات کمک کند. این مدل راهی ساده اما قدرتمند برای درک طیف و پیچیدگی احساسات انسانی در زندگی روزمره ارائه می‌دهد. ما در طول روز احساسات مختلفی را تجربه می‌کنیم، گاهی همه آنها به‌صورت همزمان تجربه می‌شود و تشخیص دقیق آنچه احساس می‌کنیم آسان نیست. پلاچیک این چرخه را طراحی کرد تا درک و نامگذاری احساساتمان را آسان‌تر کند و نشان دهد احساسات چگونه به یکدیگر مرتبط هستند و چگونه با هم تعامل دارند.


احساسات ترکیبی
احساسات می‌توانند ترکیب شوند تا احساسات جدید و پیچیده‌تری ایجاد کنند، درست مانند ترکیب رنگ‌ها در یک چرخه رنگ. برای مثال، ترکیب شادی و اعتماد منجر به عشق می‌شود، درحالی‌که غم و انزجار ممکن است باعث پشیمانی شوند. از ترکیب دو احساس انتظار و خشم؛ پرخاشگری شکل می‌گیرد، درحالی‌که ترس و شگفتی ممکن است حیرت را به وجود آورند. این ترکیبات احساسی به توضیح این موضوع کمک می‌کنند که چرا احساسات انسانی می‌توانند اینقدر پیچیده و چندلایه باشند.


احساسات متضاد
مدل پلاچیک به‌صورت یک چرخه رنگی طراحی شده که در آن هشت احساس اولیه به‌صورت دایره‌ای چیده شده‌اند. این احساسات در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند تا احساسات متضاد را نشان دهند. برای مثال، شادی در مقابل غم و خشم در مقابل ترس قرار دارد. این چیدمان نشان می‌دهد که برخی احساسات به‌طور طبیعی در مقابل هم قرار می‌گیرند و به ندرت هر دو را همزمان تجربه می‌کنیم.


شدت احساسات
در چرخه احساسات پلاچیک شدت احساسات نیز مورد توجه قرار گرفته است. این چرخه لایه‌هایی دارد که در آنها شدت هر احساس با دور شدن از مرکز کاهش می‌یابد. به این صورت که احساساتی که در قسمت‌های درونی مدل قرار گرفته‌اند شدت بیشتری دارند. در واقع با حرکت از سمت بیرونی این مدل به سمت داخل آن شدت احساسات بیشتر می‌شود. برای مثال احساس آرامش شدت کمتری نسبت شادی و احساس شادی شدت کمتری نسبت به وجد دارد، یا خشم در کمترین میزان شدت تحریک‌پذیری است و در بالاترین سطح شدت، به جنون تبدیل می‌شود. یا احساس کسالت می‌تواند در صورت عدم توجه تشدید شده و به نفرت و انزجار تبدیل شود. این تفاوت‌ها در شدت احساسات توضیح می‌دهند که چرا ما همیشه در موقعیت‌های مشابه یکسان واکنش نشان نمی‌دهیم.


احساسات برای حفظ بقا
یکی از ایده‌های کلیدی در نظریه پلاچیک این است که احساسات سازگارانه هستند، یعنی در طول تکامل انسان شکل گرفته‌اند تا به بقای ما کمک کنند. به گفته پلاچیک، هر احساس هدف خاصی در بقا دارد. این بدان معناست که احساسات ما را به سمت رفتارهای خاصی سوق می‌دهند. برای مثال، ترس، پاسخ «جنگ یا گریز» را فعال می‌کند که ما را برای مقابله با خطر آماده می‌سازد. خشم می‌تواند به دفاع از خود منجر شود، درحالی‌که شادی رفتارهایی را تشویق می‌کند که پیوندهای اجتماعی و رفاه را تقویت می‌کنند. این پاسخ‌های احساسی تصادفی نیستند، بلکه در وجود ما نهادینه شده‌اند تا با چالش‌های محیطی مقابله کنیم. در واقع این تمایل‌ها رفتارهای سازگارانه‌ای هستند که در طول تکامل به ارث رسیده‌اند، زیرا به ما کمک می‌کنند تا با چالش‌های مختلف زندگی روبه‌رو شویم.


آگاهی عاطفی و سلامت روان
چه شادی را تجربه کنید، چه خشم، ترس یا هر احساس دیگری، چرخه پلاچیک بینشی ارائه می‌دهد که چرا چنین احساسی دارید و این احساسات چگونه می‌توانند اقدامات شما را هدایت کنند. این درک از احساسات به‌عنوان پدیده‌ای سازگار، جهانی و چندبعدی، می‌تواند ابزاری ارزشمند برای بهبود آگاهی عاطفی و رفاه روانی باشد.


تبدیل احساسات
این چرخه نشان می‌دهد که احساسات چگونه به‌صورتی به هم مرتبط هستند که تجربیات اجتماعی و شخصی ما را منعکس می‌کنند. ما احساسات را به‌صورت مجزا تجربه نمی‌کنیم؛ واکنش‌های احساسی ما در یک موقعیت می‌توانند بر احساسات آینده ما تأثیر بگذارند. برای مثال، ترس ممکن است بعداً به خشم تبدیل شود اگر احساس کنیم که ترس ما ناموجه بوده است. به‌طور مشابه، شادی می‌تواند در یک رابطه به اعتماد یا عشق تبدیل شود.


مدیریت احساسات
به‌طور خلاصه، چرخه احساسات پلاچیک با ترسیم احساسات اولیه، شدت آن‌ها و نحوه ترکیب‌شان به ما کمک می‌کند تا طبیعت غنی و پیچیده احساسات خود را تجسم و درک کنیم. این چرخه نشان می‌دهد که احساسات به هم مرتبط، هدفمند و دائماً در حال تغییر هستند. این مدل به ما کمک می‌کند تجربیات عاطفی خود را معنا کنیم، الگوها را تشخیص دهیم و واکنش‌های احساسی خود را بهتر مدیریت کنیم.


احساسات جهانی
جنبه مهم دیگر نظریه پلاچیک این است که احساسات جهانی هستند. او معتقد بود که همه انسان‌ها، فارغ از فرهنگ، این احساسات اولیه را تجربه می‌کنند، هرچند ممکن است نحوه ابراز یا مدیریت آنها در فرهنگ‌های مختلف متفاوت باشد. بیان احساسات ممکن است متفاوت باشد. این جهان‌شمولی نشان می‌دهد که احساسات ریشه‌های زیست‌شناختی دارند، یعنی بخشی از چیزی هستند که ما را انسان می‌سازد. حتی اگر شیوه‌های ابراز احساسات در فرهنگ‌های مختلف متفاوت باشد، احساسات اساسی در سراسر جهان یکسان هستند. این ایده توسط تحقیقاتی تأیید شده که نشان می‌دهند افراد از فرهنگ‌های مختلف معمولاً می‌توانند به‌طور یک‌سان حالت‌های چهره مرتبط با احساسات (مثل لبخند برای شادی یا اخم برای غم) را تشخیص دهند.


احساسات اساسی
در هسته اصلی چرخه احساسات پلاچیک، هشت احساس اساسی شادی، غم، ترس، خشم، اعتماد، شگفتی، انزجار و انتظار که در تجربه انسانی وجود دارند قرار دارد. این احساسات به‌عنوان احساسات اولیه در نظر گرفته می‌شوند، زیرا پایه بسیاری از احساسات دیگر هستند که تجربه می‌کنیم.


هیجانات متغیر در رفت‌وآمد
پلاچیک تأکید می‌کند که احساسات حالت‌های موقتی هستند، نه صفات دایمی. فقط به این دلیل که گاهی عصبانی یا غمگین می‌شویم، به این معنی نیست که آدم‌های عصبانی یا غمگینی هستیم. احساسات می‌آیند و می‌روند و بسته به شرایط و افکار ما تغییر می‌کنند. درک این موضوع می‌تواند به ما کمک کند انعطاف‌پذیری بیشتری در مواجهه با احساسات داشته باشیم، به جای اینکه در یک حالت عاطفی خاص گیر کنیم.


درک بهتر هیجانات
در روان‌شناسی مدرن، مدل پلاچیک هنوز به‌طور گسترده استفاده می‌شود، زیرا پیچیدگی احساسات انسان را به‌صورت بصری و ساده نشان می‌دهد. این مدل ابزاری کاربردی برای کسانی است که می‌خواهند خود و دیگران را بهتر درک کنند. چه در تلاش باشید بفهمید چرا احساس خاصی دارید و چه بخواهید به فردی در شرایط سخت کمک کنید، این چرخه چارچوبی روشن برای تحلیل احساسات ارائه می‌دهد.


کنترل هیجانات
چرخه احساسات پلاچیک همچنین به درک سلامت عاطفی و رفاه کمک می‌کند. با درک این موضوع که احساسات می‌توانند ترکیب شوند، در شدت متفاوت باشند و اهداف سازگارانه داشته باشند، می‌توانیم واکنش‌های عاطفی خود را بهتر مدیریت کنیم. این مدل چارچوبی به ما می‌دهد تا احساسات خود را واضح‌تر تحلیل کنیم، که این می‌تواند در مدیریت استرس، تعارضات و چالش‌های عاطفی مفید باشد.
برای مثال، اگر بفهمیم که خشم ما فقط شکل شدیدتری از ناراحتی است، ممکن است بتوانیم قبل از تشدید آن، این احساس را کنترل کنیم. به‌طور مشابه، اگر بدانیم که ترس گاهی می‌تواند باعث اجتناب نابجا شود، می‌توانیم به جای فرار، با موقعیت‌ها روبه‌رو شویم.


شناسایی احساسات
این چرخه در درمان و مشاوره نیز کاربرد دارد. متخصصان سلامت روان از مدل‌هایی مانند چرخه پلاچیک استفاده می‌کنند تا به افراد کمک کنند احساسات خود را شناسایی و درک کنند. با ترسیم منشأ احساسات و ارتباط آن‌ها، افراد می‌توانند بینش بهتری نسبت به واکنش‌های عاطفی خود پیدا کنند. این موضوع به‌ویژه در مدیریت اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی یا سایر مشکلات عاطفی که در آن‌ها احساسات ممکن است گیج‌کننده باشند، مفید است.