در گفت‌وگوی هفته‌نامه «سلامت»با دکتر علی جعفریان، مشاور عالی و جانشین وزیر بهداشت در خصوص خشونت علیه کادر سلامت عنوان شد:
راه برخورد با کوتاهی، خشونت نیست

6 آذر 1403 ساعت: 12:9

علی ابراهیمی
ضرب و شتم کادر سلامت در بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و اورژانس اتفاق جدیدی نیست و بسیاری از ما حداقل یکبار موارد این‌چنینی را در یکی از سطوح آن مشاهده یا حتی تجربه کرده‌ایم. هرازچندگاهی خبری در این خصوص منتشر می‌شود که خشم و عصبانیت کنترل نشده همراهان بیماران را از لابلای سطرها و کلمات آن به وضوح می‌توان احساس کرد. عصبانیتی که دلایل مختلفی دارد، اما مهم‌ترین مسئله عدم توانایی در کنترل آن و گاهی هم ناشی از دامن زدن به آن توسط کادر درمان خسته‌ای است که در چنین شرایطی او هم نتوانسته عصبانیت خود را کنترل کند.
موضوعی که دکتر علی جعفریان، مشاور عالی و جانشین وزیر بهداشت هم بر آن صحه می‌گذارد و معتقد است: «اگر چنین اتفاقاتی تکرار شود کادر سلامت بیشتر از اینکه مراقب بیمار باشند باید مراقب سلامت خودش باشند. اگر قرار باشد در جایی هر اتفاق ناخوشایندی رخ داد کادر سلامت را مورد خشونت فیزیکی قرار دهند دیگر کسی نمی‌تواند آنجا کار کند»؛ حال در ادامه مصاحبه ما با این مقام مسئول را می‌خوانید.
: در خصوص خشونت‌هایی که این روزها بر علیه کادر سلامت رخ می‌دهد یک سؤال این است که چرا چنین اتفاقاتی به این شدت در حال رخ دادن است؟ سؤال دوم اینکه راه حل برون‌رفت و جلوگیری از این قبیل اتفاقات چیست؟
حوادث این‌ چنینی جنبه اجتماعی دارد و علمای علوم اجتماعی باید درباره آنها اظهارنظر کنند. اصولاً خشونت یک مسئله اجتماعی است و حتماً باید بررسی شود که انگیزه‌ها و پس‌زمینه‌های آن چیست؟  البته در همه‌جای دنیا چنین اتفاقاتی برای کادر سلامت رخ می‌دهد.
علت این است که موضوع خدمت سلامت موضوعی کاملاً حساس از نظر مردم است که بسیار طبیعی و درست است. اطلاعاتی که مردم درباره شرایط بیماری دارند همیشه کافی نیست؛ یعنی مردم نمی‌دانند که در حال حاضر اوضاع بیمارشان چگونه است؟ انتظارشان این است که وقتی به مرکز درمانی مراجعه کردند حتماً نتیجه بگیرند. بخشی از این موضوع هم برمی‌‌گردد به کادر و تیم سلامت که چقدر بتوانند مردم را توجیه کنند و شرایط را توضیح دهند و اینکه چقدر محیط پیش‌بینی‌پذیر است؟ چه مقدار امکانات در اختیار مجموعه سلامت است؟ کدام مریض را می‌توان نجات داد و کدام مریض را نمی‌توان نجات داد؟ وقتی این مقوله از دو طرف بالانس نباشد یعنی یا از طرف مردم انتظارت خیلی زیاد باشد یا از طرف کادر درمان برخورد طوری نباشد که توجیه‌کننده باشد، احتمال خشونت بالا می‌رود.
مقوله دیگر هم این است که در جامعه تا چه حد خشونت پذیرفته شده باشد؟ ممکن است در یک جامعه خشونت پذیرفته شده باشد و ممکن است در فرهنگی پذیرفته نشده باشد. یکی از همکاران ما حرف جالبی می‌زد و می‌گفت زمانی که به تهران آمدم ‌دیدم وقتی دو ماشین با هم تصادف می‌کنند مردم دعوا نمی‌کنند و تعجب ‌کردم. البته زمانی‌ در تهران هم تصادف مساوی دعوا بود، اما کم‌کم این فرهنگ عوض شد و مردم فهمیدند که وقتی تصادف می‌کنند راه‌حلش دعوا نیست و باید به پلیس زنگ بزنند و به بیمه مراجعه کنند.
بنابراین ‌زمینه اجتماعی بسیار در این موضوع تعیین‌کننده است. البته اتفاقی که در یاسوج رخ داده، اتفاق ناگواری است. من نمی‌دانم فرد ضارب تعادل دارد یا خیر؟ شخصیت ضداجتماعی است یا خیر؟ اینکه فردی بعد از حادثه‌ای که 2-3 سال قبل رخ داده و در سه مرجع قضایی بررسی و معلوم شده که هیچ کوتاهی صورت نگرفته و شرایط بیمار طوری بوده که قابل نجات یافتن نبوده و این پزشک معالج مرحوم دکتر داوودی هم هیچ کوتاهی نکرده است و هر کاری از دستش برمی‌آمده را انجام داده است، اما این آقا بعد از این همه مدت مرتکب چنین جنایتی شود، اتفاق غیرعادی و عجیبی است.
متأسفانه همواره خشونت‌هایی با شدت کمتر چه کلامی و چه فیزیکی نسبت به پزشکان و پرستاران و همه اعضای کادر درمان در حال رخ دادن است. به هر صورت به نظر می‌رسد که باید برای مراجعین روشن شود که چه انتظاری از این موضوع داشته باشند و قسمت دیگرش هم مربوط به کادر درمان است که باید برخوردشان طوری باشد که مردم تکلیف و شرایط را بدانند و درک کنند و بشناسند و بدانند چه اتفاقی قرار است بیفتد. یک بخشی هم برمی‌گردد به اینکه باید با چنین خشونت‌هایی برخورد درست صورت بگیرد که به جنبه سلبی و حقوقی برمی‌گردد. منشور حقوق پزشکی و اخلاق حرفه‌مندان پزشکی می‌گوید که کادر درمان چه حقوقی دارد. کادر درمان هم فقط تکلیف ندارد، بالاخره حقوق هم دارند و آن باید درست اجرا شود که کسی جرات نداشته باشد که در قبال پزشکان چنین رفتاری کند و بر اساس چیزی که فکر می‌کند که آنطور که باید سرویس نگرفته حق دارد حمله کند.
: اگر از نگاه مردم به این مسئله نگاه کنیم، شاید بخشی از این موضوع هم برمی‌گردد به کوتاهی‌های کادر سلامت که به دلیل مشکلاتی از قبیل دریافت حقوق کم و کمبود امکانات و...، بنابراین گاهی این نارضایتی‌ها به‌حق هستند. اینطور نیست که بگوییم بیمار هیچ‌گاه حق اعتراض ندارد و آنچه به او ارائه می‌شود فراتر از حق او است. شما به‌عنوان فردی که سال‌ها تجربه طبابت دارید با این دیدگاه موافق هستید؟
کوتاهی و کمبود دو موضوع متفاوت هستند و با هم فرق دارند. کوتاهی یعنی فردی بتواند کاری را انجام دهد، اما انجام نمی‌دهد، چنین چیزی هرگز پذیرفته نیست و هیچ کس هم از آن دفاع نمی‌کند، اما این به این معنی نیست که اگر اتفاقی هم افتاد فردی با فرد دیگر درگیر شود. شما وقتی به نانوایی می‌روید و نان ناجور می‌گیرید نانوا را نمی‌زنید بلکه شکایت می‌کنید و مسیر درستش را طی می‌کنید؛ بنابراین کوتاهی و کمبود را باید از هم جدا کرد. مسئول کمبود کادر سلامت نیست. کادر سلامت باید از آنچه در اختیار دارد استفاده کند. اگر کمبودی وجود دارد باید به‌صورت منطقی به بیمار منقل کند و بگوید که کاری که من می‌توانم برای تو انجام دهم در چه مواردی است و بیشتر از این هم اگر بخواهی کاری انجام دهی راهش چه چیزی است. من بیش از این امکانات ندارم یا راهش را بلد نیستم. در حوزه سلامت هیچ کس کوتاهی را قبول ندارد و نمی‌توانیم بپذیریم که کسی کاری را که باید انجام دهد را تعمداً انجام ندهد.
: آیا می‌پذیرید که گاهی کوتاهی رخ می‌دهد؟
اگر کوتاهی رخ دهد قطعاً قابل دفاع نیست، منتهی مسیرش برخورد فیزیکی نیست. کوتاهی در پزشکی هم مثل کوتاهی در هر کار دیگری است، شما اگر مکانیک ماشینتان را درست تعمیر نکند و در جاده ترمزش نگیرد نمی‌روید مکانیک را بکشید. مسیری وجود دارد مثل شکایت یا اعتراض. نمی‌خواهم بگویم که کوتاهی اتفاق نمی‌افتد، اما مسیرش خشونت نیست. اگر چنین اتفاقی تکرار شود، کادر سلامت بیشتر از اینکه مراقب بیمار باشند باید مراقب سلامت خودش باشند. اگر قرار باشد در جایی هر اتفاق ناخوشایندی رخ داد او را مورد خشونت فیزیکی قرار دهند دیگر کسی نمی‌تواند آنجا کار کند. کوتاهی پذیرفته نیست، ولی راه برخورد با آن خشونت نیست.
: برخی عنوان می‌کنند که باید کمیسیون عالی‌رتبه تشکیل شود که هم به بروز جنایت‌هایی از این دست بپردازد و هم به خطاهای پزشکی که وجود دارد. آیا می‌پذیرید که در شرایط فعلی خطاهای پزشکی افزایش یافته است؟
خیر، نمی‌پذیرم این موضوع باید بررسی شود؛ زیرا نیاز به شواهد دارد و من اصلاً چنین چیزی را تأیید نمی‌کنم. نمی‌دانم در حال حاضر زیاد شده یا نه؟ نمی‌توانم بدون استناد بپذیریم که زیاد شده است.
: آیا قائل هستید که باید کمیسیونی تشکیل شود؟
چنین کمیسیونی در حال حاضر وجود دارد و آمارهایش هم موجود است. آمار و اطلاعات در پزشکی قانونی و پزشکی موجود است و می‌توان چک کرد که در حال افزایش است یا کاهش. معنی آن هم این نیست که قصور زیاد شده است؛ به این معنی است که می‌توانید بروید شکایت کنید. کسی شکایت را رد نمی‌کند.
: به‌تازگی یکی از مسئولین صنوف پزشکی گفته که دولت باید به جامعه پزشکی توجه بیشتری کند. از طرفی هم گفته که کوتاهی از سمت حراست بیمارستان‌ها و نیروی انتظامی است و به نحوی توپ را در زمین آنها انداخته است. آنها هم گلایه کرده‌اند که شاید کوتاهی‌هایی وجود داشته باشد، اما نباید به‌طور کلی کادر حراست و نیروی انتظامی را مقصر دانست. نظر شما در این خصوص چیست؟
من نمی‌گویم که چنین اتفاقی می‌افتد یا نه؛ بالاخره این اتفاق ممکن است رخ دهد، ولی مسئولین حراست هم تا حدی توان مقابله دارند. مسئولین حفاظت فیزیکی در محیط‌های ما پلیس نیستند، مسلح به چیزی نیست و وسیله دفاعی هم ندارند. وقتی کسی با کلاشینکف به محیط وارد شود، آنها نمی‌توانند کاری کنند.
: منظور ما فقط نیروهای حراست وزارت بهداشت نیستند. طبق قانون باید در بیمارستان‌ها مأمور نیروی انتظامی حضور داشته باشد، اما می‌بینیم که خیلی از مراکز درمانی در حال حاضر مأمور نظامی ندارند. پلیس هم می‌گوید که نیرو کم است. نظرتان در این خصوص چیست؟
بله، چنین است و این نکته دیگری است. در برخی جاهای دنیا پلیس نه فقط به‌عنوان ضابط قانون، بلکه به‌عنوان کسی که در هر اتفاقی که در بیمارستان رخ دهد مداخله می‌کند که این مستلزم داشتن کادر کافی است. ما در بیشتر بیمارستان‌های اصلی‌مان به‌عنوان ضابطه قانونی کسی را داریم که اگر مسئله‌ای پیش آمد پلیس را خبر کنند، ولی در این حد نیست که اگر اتفاقی رخ داد خودش مداخله کند و تعدادشان برای این کار کافی نیست.
: به نظرتان نیاز است که تعدادشان زیاد شود؟
اگر قرار باشد که چنین اتفاقاتی تکرار شود، بله.
: این اتفاقات می‌تواند یکی از دلایل باشد که وزارت بهداشت پیگیری بیشتری کند تا پلیس هم این مورد را جزء اولویت‌هایش قرار دهد. آیا وزارت بهداشت پیگیری در این خصوص کرده است؟
این موضوع قابل بررسی است که حضور پلیس چقدر می‌تواند مشکلاتی از این قبیل را کم کند. اگر به این نتیجه برسیم که می‌تواند اثرگذار باشد، آنگاه باید پیگیری کنیم که چطور می‌توانیم تأمین نیرو کنیم.
: برخی معتقدند قوانین این حوزه بازدارنده نیست زیرا فرد خاطی با پرداخت‌ جریمه‌ای اندک بخشیده می‌شود و ممکن است بار دیگر فرد دیگری را در بیمارستان مورد ضرب‌وجرح قرار دهد. از نظر شما قوانین نیاز به بازبینی دارند؟
بله قوانین باید بازبینی شود وگرنه تأثیری ندارند و از چیزی بازدارندگی نمی‌کنند. به نظر من برخورد با جرائمی مثل درگیری فیزیکی نه فقط در محیط بیمارستان بلکه در هر محیطی نیاز به قوانین محکم و سخت‌گیرانه‌تری دارد. کسی که خودش تصمیم بگیرد خلاف قانون علیه کسی دیگر اعمال زور کند جز جایی که برای دفاع جان است که در همه ادیان، فرهنگ‌ها و قوانین محترم شمرده شده، نیاز به قوانین بازدارند قوی دارد.
: نکته پایانی؟
مقوله خشونت مقوله‌ای اجتماعی است که باید به آن پرداخت و نیاز به آموزش دارد. همانطور که در ابتدا گفتم زمانی «تصادف برابر با دعوا بود»، اما امروز ممکن است از هر 50 تصادف یک دعوا هم رخ ندهد و مردم یاد گرفته‌اند که راهش این نیست و صورت قضیه به‌طور کلی تغییر کرده است. ما باید در فضای اجتماعی به مردم آموزش دهیم و آن جنبه‌هایی که احساسات را علیه یک قشر تحریک می‌کند، کم کنیم. مدام در فضای رسانه‌ای نگوییم که این افراد (مثلاً کادر سلامت) کوتاهی دارند و رسیدگی نمی‌کنند و از کار فرار می‌کنند؛ چون واقعیت امر این نیست و موارد معدودی است که ممکن است آن اتفاق رخ داده باشد و اکثریت موارد بدون رخ دادن کوتاهی است. کما اینکه پرونده‌های نظام پزشکی نشان می‌دهد که همیشه در اکثریت مطلقشان، قصوری در کار نیست، اما کسی که مریضش در بیمارستان عارضه‌ای پیدا کرده یا فوت شده، ناخودآگاه این موضوع را تقصیر کادر درمان می‌داند. به‌عنوان‌مثال وقتی کسی سکته می‌کند و 80 درصد عضله قلبش از بین می‌رود، کاری از دست هیچ‌ کس ساخته نیست و ممکن است بیمار با آنکه به بیمارستان مراجعه کرده، از بین برود و ما باید این را جا بیندازیم که ممکن است فردی به بیمارستان برود، اما فوت کند. این طور نیست که هر کسی به بیمارستان مراجعه کند سالم بیرون بیاید، اصلاً نظام خلقت تابع چنین چیزی نیست. وظیفه کادر درمان این است که مانع مرگ‌های قابل پیش‌گیری شوند و از ارگان‌های قابل حفظ کردن، حفاظت کنند. این موضوع باید جا بیفتد و همچنین تحریک‌ صورت نگیرد. از طرف دیگر هم باید ما مرتب به کادر درمان تأکید کنیم که به مردم شرایط بیمارشان را کامل توضیح دهند و بگویند بیمار در چه حالی وارد بیمارستان شده است؟ چه کارهایی می‌توان برایش انجام داد؟ که اگر نتیجه کار خوب نبود، آنها تحریک نشوند.