دکتر محمدرضا خدایی
روانپزشک و استاد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
زبان فارسی غنی از استعارهها، اصطلاحات و عباراتی است که به موقعیتهای مختلف زندگی اشاره دارد. نمونه آن را میتوان در مورد ترس و نگرانیهای راجع به اخبار ناگوار و بهخصوص جنگ مانند «ترس برادر مرگ است» و «طرف از ترس مرگ، خودکشی کرد» دید. این ضربالمثلها میزان اهمیت استرسها و فشارهایی که به ذهن، جسم و روان افراد وارد میشود را نشان میدهد. در واقع، استرس گاه از یک واقعیت، دردناکتر و اثرگذارتر است و میتواند آسیبرسان باشد. بهگفته یکی از فیلسوفان یونانی، ما از فکر یک حادثه بیشتر متأثر میشویم تا از خود حادثه. بهعبارتی زمانی که یک حادثه رخ میدهد، عملا استرس فرد کم میشود زیرا پیش از آن یکسری افکار وجود دارد که آزاردهنده است و نمونه آن شرایط امتحان است که فرد پس از برگزاری امتحان متوجه میشود آنقدرها که آن را مشکل جدی تلقی میکرد، بزرگ نبود. بدن در برابر هر احساس خطر، واکنش نشان میدهد تا بتواند خطر را بهنوعی دفع میکند اما در نهایت به سلامت روان، جسم، هیجانات و افکار آسیب میزند.
استرس مداوم بر سلامت جسم و روان تاثیر میگذارد
استرس انواع مختلف دارد و شامل استرسهای مثبت و منفی میشود. استرسهای منفی میتواند حاد، مزمن یا انواعی باشد که بهمرور زمان به بدن میرسد. بدن برای مقابله با فشارهای روانی، مکانیسمهای دفاعی دارد که در مقابل این استرسها مقاومت میکند. اما اگر میزان استرس یا تداوم آن بالا باشد یا مکانیسمهای دفاعی بدن ضعیف شود، امکان دارد استرسها عامل بروز برخی بیماریها بهخصوص بیماریهای روانشناختی و روانتنی شود.
یکی از استرسهای منفی، مربوط به اضطراب مرتبط با اخبار ناگوار بهخصوص جنگ است. معمولا این شرایط با انتظار نگرانکننده همراه است که فرد نمیتواند پیشبینی از اوضاع داشتهباشد و مدام در مورد آینده، شدت، خسارات، سرنوشت خود و دیگران دغدغه روانی دارد. زمانی که این استرسها به بدن وارد میشود، فرد تحریکپذیر و گوشبهزنگ میشود، ضربان قلب بالا میرود، گاهیاوقات حتی فشار خون افزایش مییابد و اگر استرس مزمن باشد، یکسری اختلالات روانتنی مانند ناراحتیهای گوارشی، درد قفسهسینه، خشکی دهان، تنش در عضلات، سردشدن دستها، سردرد، حالتتهوع ودلپیچه، دردهای عضلانی، بیقراری، خستگی، حملات هول بهصورت تپش قلب و تنگینفس و تعریق بروز پیدا میکند و حتی میتواند بر کیفیت خواب تاثیر بگذارد زیرا ذهن مدام درگیر است. زمانی که یک مشغله فکری اتفاق میافتد بر مجموعه عملکردهای جسمی و روانی بدن تاثیر میگذارد.
اختلال توجه و تمرکز، دلمشغولی، صحبتکردن با خود، منفینگری، زودرنجی، حالات عصبی، افزایش اختلافات بینفردی ناشی از اضطراب، ایجاد فرسودگی، خستگی، تنش، گاه بغض، احساس گناه، ناامیدی و از دستدادن انگیزه فعالیتهای روزمره زمینهساز افسردگی نیز از جمله پیامدهای این استرسها بر سلامت روان است.
پیامدهای روانی اخبار جنگ بر کودکان بیشتر است
البته این عوامل تاثیر یکسانی بر همه افراد ندارد و برحسب شدت استرس و ویژگیهای شخصیتی و نگرش به استرس متفاوت خواهدبود. بهعنوان مثال، افرادی که از نظر شخصیتی قوی هستند و آشنایی بهتری با مهارتهای زندگی دارند، راحتتر میتوانند با این مسائل کنار بیایند اما افرادی که شخصیت ضعیفتر دارند و توانایی و مهارت لازم ندارند ممکن است با اثرات بیشتر استرسها مواجه شوند. شدت و نوع استرس نیز در واکنش بدن نقش دارد؛ بهعبارتی استرس تا چه حد برای فرد مهم باشد و مدت استرس تا چه زمانی ادامه یابد که هرچه طول مدت کمتر باشد، فشار روانی نیز کمتر خواهدبود.
تاثیرات استرسهایی مانند شرایط جنگ که متاسفانه این روزها با آن روبرو هستیم بر کودکان بیشتر است زیرا کودک همهچیز را سیاه یا سفید میداند و هر خبر مربوط به جنگ را با مرگ و از دستدادن خانواده و نابودی زندگی مرتبط میداند و در مورد چینن وقایعی، انتهای وضعیت ناگوار را میبیند. به همیندلیل توصیه میشود از صحبت در مورد این اخبار و بهخصوص تجزیه و تحلیل در حضور کودکان خودداری شود زیرا اثرات مخرب و حتی پایدار دارد. بزرگسالان با توجه به تجربیات گذشته و رشد عقلی میتوانند بهتر مسائل را حل کنند اما کودکان نگرش هیجانی دارند و حتی با اینکه بیان نمیکنند اما در رفتار و ناخودآگاه آنها اثر میگذارد.
این تاثیرات بر خانمها نیز بیشتر از آقایان است و میتواند اضطراب انتظار و حتی افسردگی ایجاد کند. افراد ضعیف و ناتوان جسمی نیز استرس بیشتری را تحمل میکنند زیرا بهخاطر ناتوانی احساس میکنند پشتیبان و مراقب خود را از دست میدهند.
چه کنیم تا آسیب کمتری از اخبار جنگ ببینیم؟
این اخبار بهدلیل ماهیت ناگواری که دارند بههرحال اثراتی را بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه، کوتاهمدت یا طولانیمدت بر بدن دارند. اما میتوان با انجام برخی اقدامات فردی و اجتماعی عوارض این شرایط را کم کرد.
در وهله اول سعی شود در رسانههای ارتباط جمعی، اطلاعات بهطور واقعی و درست به مردم منتقل شود تا موجب جلب اعتماد شود. در این صورت مردم برای پیگیری اخبار به رسانههای داخلی و رسمی مورداعتماد اکتفا میکنند و به اخبار منابع دیگر توجه نمیکنند.
همچنین ارائه راهکارهای مقابله با استرس و آمادگی مواجه با این شرایط و حتی معرفی مکانهای امن برای مواقع اضطراری، ذخیرهسازی ارزاق عمومی و مسائل بهداشتی و درمانی و... نیز در آرامشبخشی جامعه نسبت به شرایط ناگوار جنگ، زلزله و... مؤثر است. اگر مردم احساس کنند که حاکمیت توجه بیشتری به آنها دارد و توانمندیهای مقابله با تهدیدات معرفی شود، مسلما بر ایجاد آرامش روان مردم تاثیر بیشتری دارد.
به عموم جامعه نیز توصیه میشود از بزرگنمایی خودداری کنند. معمولا فاجعهسازی در این شرایط اتفاق میافتد و افراد قضاوت بسیار بزرگتری نسبت به واقعیت دارند. همچنین ممکن است تفکر همه یا هیچ شکل گیرد و آینده مبهمی تصور شود که این مسئله نیز بر سلامت روان تاثیر میگذارد.
کوچکشماری وقایع نیز بهاندازه بزرگنمایی آسیبزا است چراکه واقعیت نادیده گرفته میشود و آمادگی در صورت مواجه احتمالی با خطر شکل نمیگیرد.
همچنین لازم است با تکنیکهای آرامشبخش بتوان تنشها را کنترل کرد و استرسها را کاهش داد. بهتر است استرسها و اضطرابها با دیگران بهخصوص نزدیکان درمیان گذاشتهشود و از درونریزی خودداری شود تا با اشتراکگذاری اطلاعات و آگاهی در مورد آمادگیها و بهرهمندی از تجربیات افراد آگاه استرسها کمتر شود.
توجه به راهکارهایی مانند دعا و ورزش نیز کمککننده است زیرا کنارگذاشتن چنین عادات مثبتی میتواند موجب ناامیدی، پرخاشگری، خیالپردازی و تحریکپذیری شود که اثرات مخربتری دارد. برگزاری مانور در سطح منزل برای شرایط خطر نیز میتواند به آمادگی مقابله با شرایط خطر کمک میکند و اگر نیاز به تهیه یا آمادهسازی است مدنظر باشد.
سعی شود اخبار از رسانههای معتبر دریافت شود و اعتماد به اخبار شبکههای گوناگون و فضای مجازی بهخصوص شایعات مختلف پرهیز شود زیرا موجب افزایش استرس خواهدبود و بر توانمندی نیز اثر میگذارد. همچنین برای پیگیری اخبار برنامهریزی شود و از پیگیری مداوم اخبار و تحلیلها شبانهروزی از طریق موبایل و تلویزیون خودداری شود.
نکته بسیار مهم که نباید فراموش کرد، توکل بر پروردگار است. مطمئن باشیم که خداوند همیشه یاریگر بندگان و بزرگترین پشتیبان ماست.
تا حد امکان به مسائل روز نگرش مسئلهمداری بهجای مشکلمداری باشد تا به این ترتیب بتوان راهکار و راهحل در نظر گرفت نه اینکه زندگی را تمامشده فرض کنیم.
از سرزنش خود و دیگران خودداری کنیم و از ایجاد چراهای گوناگون در ذهن دور شویم تا احساس خشم و ناامیدی بیشتر نشود. در حالیکه نگرش چگونگی برای مقابله با مشکلات میتواند به شکلگیری روشهای حل مسئله کمک کند. سعی شود تا حد امکان آرامش را حفظ کنیم و از انتقال خشم و عصبانیت به دیگران پرهیز نماییم تا به مشکل در برقراری ارتباط با دیگران نرسیم.
از پرداختن به جزئیات و حاشیهپردازی دوری کنیم، فشار کاری در زندگی را کاهش دهیم و از مصاحبت با نزدیکان و نگاه به نعمتهای زندگی بهجای غرقشدن در اخبار ناگوار لذت ببریم.
نامه به رئیسجمهور
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام،
ملت ایران در سالهای اخیر، به سبب تجربهی بحرانهای پیدرپی اقتصادی، اجتماعی و روانی، دورهای دشوار و فرساینده را از سر گذرانده است. در این میان، جنگ ۱۲ روزهی اخیر و حملات نظامی بیسابقه به خاک کشور، بهویژه در تهران و دیگر مناطق پرجمعیت، عنصری تازه و نگرانکننده بر عوامل سببساز اضطرابهای جمعی افزود؛ وضعیتی که پیامدهای آن،مرزهای امنیت فیزیکی را در نوردید، و آثار روانی، اجتماعی و نسلی آن را نمیتوان نادیده گرفت. اگرچه ارزیابی ابعاد امنیتی و نظامی این رویدادها از دایرهی تخصص ما خارج است، اما بهعنوان انجمنی علمی و تخصصی در حوزهی سلامت روان، وظیفهی خود میدانیم نسبت به تبعات روانی-اجتماعی این وقایع بیم داده و برخی توصیههای مشفقانه و کارشناسانه را به استحضار حضرتعالی برسانیم. از نگاه ما، شرایط کنونی، فرصتی است برای بازاندیشی در رابطهی دولت و ملت، احیای سرمایهی اجتماعی، و تقویت انسجام ملی. آنچه در روزهای اخیر رخ داد—از بروز نمودهایی ممتاز از همبستگی مردمی تا روایتهای تازه از وطندوستی—گواه ظرفیتهای پنهان جامعهی ایرانی است که میتواند به پشتوانهای برای ترمیم وضعیت روانی-اجتماعی جامعه بدل شود. در این راستا، با تأکید بر مسئولیت حاکمیت در سیاستگذاری کلان و فراهم آوردن زیر ساختهای لازم، و در عین حال باور به نقش جامعهی مدنی، رسانهها و نهادهای تخصصی، انجمن علمی روانپزشکان ایران پیشنهادهای خود را در پنج محور اصلی به شرح زیر تقدیم میدارد:
۱. برنامهریزی ملی برای ارتقای سلامت روان با رویکرد پیشگیرانه و ترمیمی
• طراحی برنامههای جامع مداخلات روانی-اجتماعی متناسب با شرایط پس از بحران توسط وزارت بهداشت، با همکاری نزدیک دانشگاهها، انجمنهای تخصصی، و سازمانهای مردمنهاد.
• تخصیص منابع برای ارتقاء زیرساختهای خدمات سلامت روان عمومی، بهویژه برای گروههای در معرض آسیب (از جمله کودکان، نوجوانان، بازماندگان مستقیم حملات، کادر امدادی) با اولویت حمایت از خدمات ادغام یافته در شبکه بهداشتی درمانی و سطوح پایه ارائه خدمات
• حمایت از پایش وضعیت و مطالعات علمی و مستقل در حوزهی سلامت روانی اجتماعی و توجه ویژهی سیاستگذاران به نتایج این مطالعات و هشدارهای صاحب نظران و جوامع علمی
۲. بازنگری در سیاستهای فرهنگی-اجتماعی که بر سلامت روان عمومی تأثیرگذارند:
• تقویت جریان آزاد اطلاعات و کاهش محدودیتهای بیمبنای فضای مجازی و رسانههای ارتباطی.
• اتخاذ سیاستهایی که کرامت فردی، حریم خصوصی، و سبک زندگی متنوع شهروندان را محترم شمارد.
• حمایت از آموزش هویت ملی، تاریخی، و فرهنگی ایرانزمین در برنامههای آموزشی رسمی، در کنار سایر آموزههای اعتقادی و اخلاقی.
۳. برنامهریزی اقتصادی با در نظر گرفتن پیامدهای روانی معیشت
• طراحی بستههای معیشتی و حمایت هدفمند از اقشار فرودست در مناطق آسیبدیده.
• بازنگری در سیاستهای مالیاتی و تعدیل فشارهای اقتصادی بر طبقهی متوسط و کمدرآمد.
• تقویت برنامههای رفاه اجتماعی با پیوند آنها به خدمات روانی-اجتماعی بازتوانیبخش.
۴. تقویت گفتمان همبستگی و هویت ملی
• بازبینی سیاستهای کلان خارجی بر اساس پذیرش تحولات منظومه ارزشی جامعه ایرانی
• حمایت از روایتهای فراگیر ملی مبتنی بر وحدت در عین تکثر، فارغ از مرزبندیهای قومی، مذهبی یا ایدئولوژیک.
• تقویت نقش رسانههای عمومی و مجازی در بازسازی امید اجتماعی و انسجام ملی.
• ترویج زبان گفتوگوی همدلانه و فراگیر در سطوح رسمی، مبتنی بر پذیرش تنوع اقوام، باورها، و سبکهای زندگی ایرانیان (مانند اقدام بهجا در خصوص عدم اجرای قانون حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب).
۵. گشودن فضا برای مشارکت مدنی و گفتوگوی اجتماعی
• تسهیل حضور تشکلهای علمی، فرهنگی و مدنی در طراحی سیاستهای بازسازی اجتماعی.
• حمایت از گفتوگوهای بیننسلی، بینفرهنگی، و میاننهادی با هدف کاهش شکافهای اجتماعی.
• تقویت آزادی بیان و فضای نقد سازنده در چارچوب قانون.
در جریان دوازده روز جنگ اخیر، جرقههای همدلی به شعلههای گرم همبستگی تبدیل شد. از زاویهای تخصصی یادآوری مینماییم مبادا این وضعیت، باعث خوشگمانی بیمورد، و چشم پوشیدن بر مسوولیتهای دوچندان حکمرانان گردد. آتشبس، نه به تمامی پایان بحران است و نه بهکمال آغاز آرامش. انرژی روانی تولید شده در جریان بحران که جلوههای میهندوستی و دفاع از جغرافیا و تاریخ و نام ایران یافت، اگر در فضای پس از جنگ، پاسخی متناسب از جنس فهم، مراقبت، و افقبخشی نگیرد و جامعه، حاکمیت را نه در کار بازسازی آینده، که در عزم تکرار گذشته بیابد، به ناامیدی انفجاری مبدل میشود.
انجمن علمی روانپزشکان ایران آمادگی دارد به عنوان نهاد تخصصی، در کنار سایر انجمنها و نهادهای مرتبط، در فرآیند تدوین و اجرای سیاستهای سلامت روانی- اجتماعی، به مسوولان کشور یاری رساند.
با احترام و امید به آیندهای بهتر برای ایران و ایرانیان
دکتر سیدوحید شریعت
رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران
نهم تیرماه 1404