قرابـت فلسفه و پزشکی
22 August 2020 ساعت: 10:8
22 August 2020 ساعت: 10:8
رضا داوری اردکانی استاد فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری ایران با اشاره به مناسبت سالروز ولادت حکیم ابوعلی سینا فیلسوف و پزشک ایرانی در یادداشت و پیامی به مناسبت این روز به قرابتهای میان فلسفه و پزشکی پرداخت.
داوری اردکانی نوشت:
اول شهریور روز بزرگداشت بوعلی سینای بزرگ و روز پزشکان است. پزشکان درست فکر کردهاند که روز بوعلی را روز خود دانستهاند. همین که کتاب قانون او دومین کتابی است که در اروپا چاپ شد، گواه عظمت مقام و اعتبار کتاب قانون و صاحب آن است. اروپاییان این کتاب را بر آثار جالینوس و بسیاری دیگر از بزرگان پزشکی مقدم داشته اند. کتاب قانون گرچه به اعتبار عدد صفحات و فصول مفصل مینماید در نظر نویسنده بزرگش حاوی «حداقل لازم» مطالبی است که یک پزشک باید بداند. ابن سینا در مقدمه کتاب نوشته است که کوشش دیگری در این زمینه در پیش دارد که اگر اجل به او مهلت دهد و سرنوشت یاریاش کند آن را انجام خواهد داد. کتاب قانون خیلی زود کتاب درسی پزشکی شد و شرحهای بسیار بر آن نوشتند. به زبان لاتینی هم ترجمه شد و در مدارس اروپا آن را تدریس کردند.
بوعلی سینا هم طبیب بزرگ است و هم فیلسوف بزرگ. تا زمان جدید، پزشکان بزرگ همه فیلسوف بودند و فیلسوفان اگر نه همه، غالبا پزشکی میدانستند. فیلسوفان بزرگی مثل بوعلی و بعضی از اخلاف او به شغل پزشکی نیز مشغول بودهاند. در اینکه فلسفه به پزشکی مدد رسانده است و میرساند لااقل در نظر نویسنده این سطور تردیدی وجود ندارد. اما فلسفه هم از پزشکی بهرهها برده است و میتواند بهره ببرد.
شاید یکی از مزایای کتاب قانون بوعلی این بوده است که آن را بروفق نظم منطقی و فلسفی خاص ترتیب داده و کلیات و جزییات را در هم نیامیخته و هر یک را در جای خود آورده است. پزشکان و فیلسوفان قرابتهای بسیار دارند و متاسفانه ما که در دو قرن اخیر کمتر به علم و روابط علوم و جایگاه هر یک اندیشیدهایم به این قبیل معانی اهمیت ندادهایم. اینکه پزشکان را حکیم میخواندهاند و اهل فلسفه تا این اواخر پزشکی میدانستهاند میتواند موئید این قرابت باشد. با توجه به نکتهای که گفته شد از مدتی پیش به این فکر افتادهام که مقالهای بنویسم و قرابت میان فلسفه و پزشکی و مقام و جایگاه این علم را در میان علوم و در جامعه بشری نشان دهم. البته این کار آسان نیست و لازمهاش داشتن اطلاعاتی است که متاسفانه از آنها بهره کافی ندارم. آنچه اکنون میتوان گفت این است که فلسفه و پزشکی در جان ابن سینا با هم جمع شده بود تا آنجا که میتوان گفت به نظر او فلسفه و پزشکی هر دو علم درماناند. یکی علم درمان بیماریهای مردم بیمار است و دیگر علم درمان دردهای اجتماع و زندگی عمومی، اگر او کتاب بزرگ فلسفه خود را شفا نامید و به کتاب پزشکیاش نام قانون داد وجهش اعتقاد به قرابت فلسفه و پزشکی بود.
ما اکنون چه نسبتی با ابن سینا داریم؟ به وجود او افتخار میکنیم و آثارش را کم و بیش در اینجا و آنجا میآموزیم. ما ابن سینا را بزرگ میدانیم اما کمتر به جایگاه و مقام تاریخی او میاندیشیم و از او درس تفکر میگیریم. ابن سینایی که ما میشناسیم ابن سینای قانون و شفا و تاحدودی اشارات است. اما نمیدانیم ابنسینای منطق المشرقیین و دیگر آثار گمشدهاش چه میگفته و میاندیشیده است؟ ابن سینا کتاب شفا را کتاب درسی و شرح آرا مشاییان و نه مجموعه آرا خود دانسته است. کتاب اشارات هم چندان موجز است که باید مطالب بینالسطور آن را خواند و نمیدانیم شارحان این مطالب را خواندهاند یا نه. نوشتههای تمثیلیاش هم تا این اواخر چندان مورد اعتنا نبوده است. حتی به دانشنامه علاییاش هم چنانکه باید اعتنا نکردهایم. فیلسوف در این کتاب زبان فارسی را با فلسفه آشنا کرده و به فلسفه زبان فارسی آموخته است. نکته مهم دیگر اینکه وقتی به مقام ابن سینا در فلسفه فکر می کنیم باید نسبت او و فارابی را در نظر آوریم. فارابی موسس فلسفه اسلامی است، اما همه ابن سینا را شیخالرئیس و بزرگ فیلسوفان میدانند. شیخالرئیس به فارابی احترام میگذاشت و هرگز درصدد رد نظرهای او برنیامد اما در ترتیبی که به فلسفه داد در آرا فارابی نیز تعدیلهایی پدید آورد و شاید با این تعدیلها بود که فلسفه توانست در تاریخ دوره اسلامی دوام بیاورد، بی آنکه از طرح کلی فارابی منصرف شود. به عبارت دیگر، ابن سینا هم مطالب فارابی را نظم و تفصیل داد و هم نظرها و مسائل را در جای مناسب خود نشاند و هم خردمندانه به امکانهای جهان اسلامی زمان خود نظر کرد و نسبت میان دین و سیاست را چنان دریافت که سیاست نه صرف سیاست مدنی بلکه سیاست کشور و سرزمینی بزرگ باشد. او راهی را که فارابی در نظر آورده بود چنان ممهد کرد که اخلافش توانستهاند آن را بیزحمت بسیار بپیمایند و در منزلهای این راه بود که فلسفه اشراق، مشا، عرفان و کلام با هم جمع شدند.
تکرار کنم که پزشکان کار خوبی کردند که روز ابن سینا را روز پزشکی دانستند. این روز را به آنان تبریک باید گفت و مخصوصا در ایامی که ویروس کرونا سلامت مردمان را به خطر انداخته و پزشکان در صف اول مقابله با آن ایستاده اند بیشتر باید قدر آنان را دانست. فرهنگستان علوم نیز روز این استاد و روز پزشک را به همه پزشکان و اهل فلسفه تبریک میگوید و سپاس و ستایش خود را از پزشکی و پزشکان و مخصوصا کاری که در شرایط دشوار کنونی به عهده گرفتهاند به جامعه پزشکی و نظام بهداشت و درمان کشور تقدیم میکند.
اول شهریور روز بزرگداشت بوعلی سینای بزرگ و روز پزشکان است. پزشکان درست فکر کردهاند که روز بوعلی را روز خود دانستهاند. همین که کتاب قانون او دومین کتابی است که در اروپا چاپ شد، گواه عظمت مقام و اعتبار کتاب قانون و صاحب آن است. اروپاییان این کتاب را بر آثار جالینوس و بسیاری دیگر از بزرگان پزشکی مقدم داشته اند. کتاب قانون گرچه به اعتبار عدد صفحات و فصول مفصل مینماید در نظر نویسنده بزرگش حاوی «حداقل لازم» مطالبی است که یک پزشک باید بداند. ابن سینا در مقدمه کتاب نوشته است که کوشش دیگری در این زمینه در پیش دارد که اگر اجل به او مهلت دهد و سرنوشت یاریاش کند آن را انجام خواهد داد. کتاب قانون خیلی زود کتاب درسی پزشکی شد و شرحهای بسیار بر آن نوشتند. به زبان لاتینی هم ترجمه شد و در مدارس اروپا آن را تدریس کردند.
بوعلی سینا هم طبیب بزرگ است و هم فیلسوف بزرگ. تا زمان جدید، پزشکان بزرگ همه فیلسوف بودند و فیلسوفان اگر نه همه، غالبا پزشکی میدانستند. فیلسوفان بزرگی مثل بوعلی و بعضی از اخلاف او به شغل پزشکی نیز مشغول بودهاند. در اینکه فلسفه به پزشکی مدد رسانده است و میرساند لااقل در نظر نویسنده این سطور تردیدی وجود ندارد. اما فلسفه هم از پزشکی بهرهها برده است و میتواند بهره ببرد.
شاید یکی از مزایای کتاب قانون بوعلی این بوده است که آن را بروفق نظم منطقی و فلسفی خاص ترتیب داده و کلیات و جزییات را در هم نیامیخته و هر یک را در جای خود آورده است. پزشکان و فیلسوفان قرابتهای بسیار دارند و متاسفانه ما که در دو قرن اخیر کمتر به علم و روابط علوم و جایگاه هر یک اندیشیدهایم به این قبیل معانی اهمیت ندادهایم. اینکه پزشکان را حکیم میخواندهاند و اهل فلسفه تا این اواخر پزشکی میدانستهاند میتواند موئید این قرابت باشد. با توجه به نکتهای که گفته شد از مدتی پیش به این فکر افتادهام که مقالهای بنویسم و قرابت میان فلسفه و پزشکی و مقام و جایگاه این علم را در میان علوم و در جامعه بشری نشان دهم. البته این کار آسان نیست و لازمهاش داشتن اطلاعاتی است که متاسفانه از آنها بهره کافی ندارم. آنچه اکنون میتوان گفت این است که فلسفه و پزشکی در جان ابن سینا با هم جمع شده بود تا آنجا که میتوان گفت به نظر او فلسفه و پزشکی هر دو علم درماناند. یکی علم درمان بیماریهای مردم بیمار است و دیگر علم درمان دردهای اجتماع و زندگی عمومی، اگر او کتاب بزرگ فلسفه خود را شفا نامید و به کتاب پزشکیاش نام قانون داد وجهش اعتقاد به قرابت فلسفه و پزشکی بود.
ما اکنون چه نسبتی با ابن سینا داریم؟ به وجود او افتخار میکنیم و آثارش را کم و بیش در اینجا و آنجا میآموزیم. ما ابن سینا را بزرگ میدانیم اما کمتر به جایگاه و مقام تاریخی او میاندیشیم و از او درس تفکر میگیریم. ابن سینایی که ما میشناسیم ابن سینای قانون و شفا و تاحدودی اشارات است. اما نمیدانیم ابنسینای منطق المشرقیین و دیگر آثار گمشدهاش چه میگفته و میاندیشیده است؟ ابن سینا کتاب شفا را کتاب درسی و شرح آرا مشاییان و نه مجموعه آرا خود دانسته است. کتاب اشارات هم چندان موجز است که باید مطالب بینالسطور آن را خواند و نمیدانیم شارحان این مطالب را خواندهاند یا نه. نوشتههای تمثیلیاش هم تا این اواخر چندان مورد اعتنا نبوده است. حتی به دانشنامه علاییاش هم چنانکه باید اعتنا نکردهایم. فیلسوف در این کتاب زبان فارسی را با فلسفه آشنا کرده و به فلسفه زبان فارسی آموخته است. نکته مهم دیگر اینکه وقتی به مقام ابن سینا در فلسفه فکر می کنیم باید نسبت او و فارابی را در نظر آوریم. فارابی موسس فلسفه اسلامی است، اما همه ابن سینا را شیخالرئیس و بزرگ فیلسوفان میدانند. شیخالرئیس به فارابی احترام میگذاشت و هرگز درصدد رد نظرهای او برنیامد اما در ترتیبی که به فلسفه داد در آرا فارابی نیز تعدیلهایی پدید آورد و شاید با این تعدیلها بود که فلسفه توانست در تاریخ دوره اسلامی دوام بیاورد، بی آنکه از طرح کلی فارابی منصرف شود. به عبارت دیگر، ابن سینا هم مطالب فارابی را نظم و تفصیل داد و هم نظرها و مسائل را در جای مناسب خود نشاند و هم خردمندانه به امکانهای جهان اسلامی زمان خود نظر کرد و نسبت میان دین و سیاست را چنان دریافت که سیاست نه صرف سیاست مدنی بلکه سیاست کشور و سرزمینی بزرگ باشد. او راهی را که فارابی در نظر آورده بود چنان ممهد کرد که اخلافش توانستهاند آن را بیزحمت بسیار بپیمایند و در منزلهای این راه بود که فلسفه اشراق، مشا، عرفان و کلام با هم جمع شدند.
تکرار کنم که پزشکان کار خوبی کردند که روز ابن سینا را روز پزشکی دانستند. این روز را به آنان تبریک باید گفت و مخصوصا در ایامی که ویروس کرونا سلامت مردمان را به خطر انداخته و پزشکان در صف اول مقابله با آن ایستاده اند بیشتر باید قدر آنان را دانست. فرهنگستان علوم نیز روز این استاد و روز پزشک را به همه پزشکان و اهل فلسفه تبریک میگوید و سپاس و ستایش خود را از پزشکی و پزشکان و مخصوصا کاری که در شرایط دشوار کنونی به عهده گرفتهاند به جامعه پزشکی و نظام بهداشت و درمان کشور تقدیم میکند.
برچسب ها
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد