روز جهانی بهداشت روان با هدف ارتقاء سطح آگاهی عمومی در مورد مسائل مربوط به این زمینه، از طرف سازمان بهداشت جهانی نام گذاری شده است. این سازمان سعی میکند با افزایش آگاهی در مورد سلامت روان، در جهت اصلاح تصویر و تصوری تلاش کند که باعث میشود افراد به خاطر ترس از قضاوت اطرافیان و جامعه، از مراجعه به متخصص در زمینههای سلامت روانی خودداری کنند.
از جمله گروههایی که باید در زمینه سلامتروان، مورد توجه ویژه قرار بگیرند سالمندان هستند. اگر چه بیماریهای روانی، بخشی طبیعی از پیری نیست اما این قشر به خاطر شرایط خاص سنی، به شدت در خطر آسیبهای روانی هستند. یک مشکل عمده در تشخیص و درمان سالمندان درگیر با مشکلات روانی این است که افراد سالمند بیشتر، مشکلات و موارد جسمی را گزارش میکنند و استرسهای عاطفی و مشکلات روانی خود را طبیعی و همراه روزهای پیری به شمار میآورند. علاوه بر عدم توجه افراد سالمند و اطرافیان آنها به مشکلات بهداشت روانی، متخصصان مراقبتهای بهداشتی هم بیشتر بر مراقبت و درمان جسمی این افراد تکیه میکنند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، تقریباً 15درصد از بزرگسالان بالای شصت سال از یک بیماری روانی مانند افسردگی، وسواس یا اضطراب رنج میبرند. از آنجا که انتظار میرود جمعیت بزرگسالان جهان طی 30 سال آینده دو برابر شود، بسیار مهم است که زمان و منابع کافی و اقدامات تخصصی در جنبههای مختلف، برای ایجاد زیربنایی کارآمد برای سالخوردگی سالم اختصاص یابد.
افراد سالمند با چالشهای ویژه بهداشت جسمی و روانی روبرو هستند که باید مورد شناسایی قرار گیرند. بسیاری از افراد مسن در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی و عصبی و همچنین سایر موارد مربوط به سلامت، مانند دیابت، کاهش شنوایی و آرتروز هستند و با افزایش سن، افراد ممکن است به طور همزمان چندین مشکل را با هم تجربه کنند.
همه افراد از جمله افراد سالمند در زندگی دچار استرس و نگرانی میشوند ولی باید به این نکته توجه کرد که فشارهای عاطفی و جسمی همراه با افزایش سن میتوانند از عوامل تشدید خطر ابتلا به بیماریهای روانی باشند. سلامت جسمی و عاطفی بر یکدیگر تاثیر مستقیم دارند. با ابتلا به بیماریهای مزمن یا کم توانیهای جسمی، احتمال ابتلا به افسردگی بالا میرود و از سوی دیگر با عدم سلامت روانی و عدم وجود روحیه مثبت در سالمندان، تاثیر دارو و درمان بر مشکلات جسمی نیز کم میشود. آموزش در مورد سلامت روانی برای سالمندان و اطرافیان آنها و مراقبین بهداشتی و درمانی آنها امری ضروری است تا این بینش ایجاد شود که فرسودگی روحی، همراه طبیعی دوران پیری و فرسودگی جسمی فرد سالمند نیست.
در هر مرحله از زندگی ممکن است عوامل خطرساز متعددی برای مشکلات بهداشت روان وجود داشته باشد. افراد سالمند خصوصا در اولین سالهای بازنشستگی ممکن است در زندگی مشترک، دچار تنش شوند و به جای استراحت و آرامش، استرس و اندوه نصیب آنان شود. افراد سالمند در سن و سالی هستند که عوامل استرسزای بیشتری را نسبت به دیگران تجربه میکنند. عواملی مانند از دست دادن قابل توجه ظرفیتهای جسمی و ذهنی، کاهش تحرک، درد مزمن، ضعف و یا سایر مشکلات سلامتی از تجربیات معمول دوران سالمندی است. علاوه بر این سالمندان با سوگواری مکرر و از دست دادن دوستان و نزدیکان هم سن خود روبرو میشوند یا ممکن است افت وضعیت اقتصادی یا اجتماعی را تجربه کنند. همه این عوامل استرسزا میتوانند منجر به انزوا ، تنهایی یا پریشانی روانی در افراد مسن شوند. همچین سالمندان ممکن است در معرض آزار جسمی، کلامی، روانی یا مالی قرار بگیرند که به شدت بر سلامت روانی آنها تاثیر خواهد گذاشت. رها کردن و بی توجهی به آنان، رسیدگی همراه با منت از ایشان و از دست دادن جدی عزت و احترام میتواند حتی بیش از آسیب جسمی باعث بیماری و ناتوانی آنها گردد و در دراز مدت منجر به افسردگی آنها شود.
عوامل محرک بسیاری برای بیماریهای روانی در افراد مسن وجود دارد که از آن جمله میتوان به درد یا بیماری مزمن، از دست دادن یا بیماری عزیزان، ناتوانی جسمی یا عدم تحرک راحت، تنهایی، تغییرات عمده در ساختار زندگی، از دست دادن همسر، مصرف تعداد زیادی دارو یا تداخلات دارویی، سوء تغذیه یا رژیم غذایی نامناسب اشاره کرد.
وقتی به موارد بهداشت روان در سالمندان فکر میکنیم، آلزایمر و زوال عقل در راس این موارد قرار میگیرند. این مشکل معمولاً از نوع مزمن یا پیشرونده است که در آن، حافظه، تفکر، رفتار و توانایی انجام فعالیتهای روزمره رو به زوال میرود. این بیماری عمدتا افراد مسن را درگیر میکند، اگرچه این یک قسمت طبیعی از پیری نیست.
افسردگی یکی از بزرگترین تهدیدهای سلامت روان سالمندان است. با این وجود در شرایط مراقبت از سالمندان خصوصا در مواجه با بیماریهای جسمی این افراد، معمولا امکان افسردگی در نظر گرفته نمیشود، علائم آن نادیده گرفته میشود و فرد برای آن تحت درمان قرار نمیگیرد.
افسردگی میتواند عملکرد سالمندان را در زندگی روزمره مختل کند. سازمان بهداشت جهانی عنوان میکند که افسردگی و سایر اختلالات روانی تقریباً 15درصد از افراد بالای 60 سال را تحت تاثیر قرار خواهد داد، انتظار میرود این آمار با توجه به افزایش تعداد سالمندان، به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
با وجود اینکه با افزایش سن افراد، ایجاد برخی تغییرات جسمی و روحی طبیعی است ولی همانطور که هر ضعف جسمی را به پای سن و سال حساب نمیکنیم و در مورد آن از افراد مطلع و متخصصین درمانی کمک میخواهیم در مورد مسائل روانی هم باید به همین صورت عمل کنیم. درست است که فراموشی گاه به گاه، یک مسئله معمول در زمان سالمندی است اما تکرار آن خصوصا وقتی با از دست دادن شناخت یا مشکل جدی حافظه همراه باشد یک مشکل جدی روانی است که باید برای درمان آن، اقدام سریع و موثر صورت گیرد. اضطراب شدید یا افسردگی طولانی مدت نیز به همین صورت است.
اطرافیان و مراقبان افراد سالمند باید علائم هشدار دهنده را که میتواند نشان دهنده یک نگرانی در مورد سلامت روان افراد سالمند باشند مد نظر داشته باشند. مواردی چون تغییر در ظاهر یا لباس یا مشکلاتی در نگهداری خانه و زندگی روزمره، مشکلات تمرکز یا تصمیم گیری، کاهش یا افزایش اشتها و تغییر در وزن، افزایش حالتهای افسردگی و وسواس بیش از دو هفته، احساس بی ارزشی، درماندگی و فکر و صحبت در مورد خودکشی، کاهش حافظه و به ویژه مشکلات حافظه اخیر یا کوتاه مدت، کناره گیری اجتماعی، از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً لذت بخش بودند، مشکل در اداره امور مالی یا کار با اعداد و خستگی بدون دلیل، از دست دادن انرژی یا تغییرات خواب از جمله مواردی هستند که باید مورد توجه جدی قرار گیرند و برای حل آنها از متخصص و مشاور کمک گرفت.
سازمان بهداشت جهانی دهه پیش رو را با عنوان «دهه سلامت سالمندان» نامگذاری کرده است تا ضمن همسو کردن سیستمهای قانونگذاری، اجرایی و بهداشتی در جوامع مختلف با نیازهای جمعیتهای سالمند، شاهد اقدامات موثری برای سلامت جسمی و روانی این افراد در دنیا باشیم.
شرایط کرونایی باعث انزوا و استرس برای همه افراد در همه جای دنیا بوده و هست. با توجه به اینکه سالمندان به خاطر شرایط ویژه جسمی، امکان ابتلای سختتری دارند، استرس و تنهایی بیشتری بر این قشر تحمیل شده است. مراقبتهای بهداشتی جهت جلوگیری از انتقال این بیماری باعث شد تا لازم باشد که سالمندان کمتر از خانه بیرون بیایند و عملا زندگی اجتماعی آنها تعطیل شود و حتی از دیدار فرزندان و نزدیکان خود محروم شوند. تجربه این شرایط نشان میدهد که جوامع باید برای بحرانهای بعدی، به فکر حمایتهای ویژه جسمی و روانی از قشر سالمند جامعه باشند.
ایران از جمله کشورهایی است که در دهههای پیش رو، با بالارفتن تعداد جمعیت سالمند خود روبرو خواهد بود و نکته جالب توجه هم این است که پیش بینیهایی که برای چند دهه آینده و سالمندی جمعیت ارائه میشود در واقع نمایی است از روزهای سالمندی افرادی که امروز قشر جوان و نیروی کاری جامعه در جنبههای مختلف هستند. در دهه سلامت سالمندی اگر محققین و اساتید دانشگاهی، متخصصین در زمینههای مختلف مانند ساخت و ساز شهری، قانونگذاران و مجریان قانون و هر فردی که به نحوی در ایجاد یا ارائه خدمات به افراد جامعه نقش و تاثیری دارد با هم اندیشی و همراهی همدیگر، جامعه را برای سلامت و مشارکت بیشتر سالمندان آماده کنند در واقع فردای پیری خود را ضمانت و بیمه کردهاند.
زهرا جنت/کارشناس ارشد حقوق بشر