سپید: به گفته محققان علیرغم سه دهه پیشرفت در درمان کودکان مبتلا به سرطان، بیمارانی که نجات مییابند و وارد دوران بزرگسالی میشوند، سلامت جسمانی و روانی بهتری را نسبت به افرادی که در سالهای پیشین درمان شدهاند گزارش نمیکنند. بالغینی که در زمان کودکی در دهه ۱۹۹۰ میلادی درمان شدند در قیاس با بزرگسالانی که به عنوان کودک در دهه ۱۹۷۰ معالجه شدند، به میزان بیشتری نقصان سلامت کلی و اضطراب را گزارش میکنند.
 این چیزی نبود که پژوهشگران انتظارش را داشتند. با این حال، اکنون بیماران نسبت به نسلهای گذشته بیشتر عمر میکنند. بر اساس آمار موسسه ملی سرطان آمریکا، بیش از ۸۰ درصد از بچههایی که مبتلا به سرطان تشخیص داده میشوند، حداقل ۵ سال پس از تشخیص زنده میمانند. تلاشهای چشمگیری برای کاهش عوارض جانبی سمی درمانهای سرطان صورت گرفته است. پروتوندرمانی، آسیب اشعه به بافت سالم را محدود کرده و جراحی حفظ عضو، تا حد زیادی جایگزین قطع عضو شده است. با اینکه نتایج این مطالعه ناامید کننده بوده است، آگاهی بازماندگان از عوارض بالقوه یا «عوارض جانبی تاخیری» درمان سرطان در حال بهبود است. دو سوم از تمام بازماندگان، به یک یا چند عارضه جانبی تاخیری از بیماری خود، درمانشان یا هر دو دچار میشوند.
 به گزارش موسسه ملی سرطان، حدود 5/15 میلیون نجاتیافته از سرطان در ایالات متحده وجود دارد. محققان در تورنتو و سراسر آمریکا برای این بررسی جدید، اطلاعاتی را از مطالعه بازماندگان سرطان دوران کودکی ارزیابی کردند. این مطالعه با استفاده از دادههای پروندههای پزشکی بازماندگان شکل بلندمدت در چندین بیمارستان انجام شد. مطالعه در اصل شامل بیمارانی است که بین سالهای 1970 و 1986 بیمار شدند و به تازگی به بیمارانی که از 1987 تا 1999 تشخیص داده شدند، گسترش یافت. در این پژوهش، بیش از ۱۴۵۰۰ بزرگسال شرکت کردند که در حال حاضر بین 18 تا 48 ساله هستند و پنج سال یا بیشتر پس از تشخیص زنده ماندهاند. همگی آنها کودکانی بودند که در سالهای 1970 تا 1999 تحت درمان قرار گرفتند. این بررسی بر مبنای گزارشهای خود بیماران از سلامت کلی جسمی و روانیشان، توانایی عملکرد، محدودیتهای فعالیت و اضطراب و درد مرتبط با سرطان بود.
 نسبت بیمارانی که بیماریهای مزمن شدید، ناتوانکننده یا تهدیدکننده حیات را گزارش کردند، از بیش از 33 درصد در کسانی که از 1970 تا 1979 درمان شده بودند، به 21 درصد در افرادی که بین 1990 و 1999 تحت درمان قرار گرفتند، کاهش یافته بود. همچنان پیامدهای بهداشتی جانبی در نسلهای مختلف کاهش نداشته است. به ویژه بازماندگان لوسمی و استئوسارکوم (نوعی سرطان استخوان)، به میزان بسیار بالاتری عوارض جانبی را گزارش کردند.
 برای مثال، بیش از یک سوم (37 درصد) از بیماران استئوسارکوم درمانشده در دهه ۹۰، درد ناشی از سرطان را گزارش دادند. در آن دسته از بیماران استئوسارکوم که در دهه ۷۰ درمان شده بودند، حدود یک چهارم (24 درصد) گفتند که درد مربوط به سرطان داشتهاند. درد طولانی ممکن است ناشی از جراحی حفظ اندام باشد.