شعیب شاهزمانی
محمدحسن طریقت منفرد وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که در ماههای پایانی دولت دهم، پس از برکناری مرضیه وحید دستجردی، چند ماهی سکان هدایت این وزارتخانه را بر عهده گرفت. پس از آن در رسانهها حضور چشمگیری نداشت تا اینکه این بار در یک نشست خبری حاضر شد و در ارتباط با بحث داغ «تجمیع بیمهها» با خبرنگاران سخن گفت. وی معتقد است که تجمیع بیمهها در کشور ما نه تنها شدنی نیست، بلکه اساسا کار درستی هم نیست و کشورهایی که از این الگو پیروی کردهاند، بسیار کمتعداد بوده و سیستم تامین منابع مالی نظام سلامتشان هم با ما بسیار متفاوت است.
در ابتدای این نشست طریقت منفرد دلیل ورود به این بحث را تجاربی که در طول 30 سال به دست آورده است اعلام و خاطرنشان کرد: «ورود من در این مقطع به این قضیه، چند دلیل دارد. یکی اینکه تقریبا از سال 66 که من مسئول کمیسیون پزشکی تامین اجتماعی شدم و پس از آن سال 69 که مسئول اجرا و احیای بیمه درمان در کشور شدم و بعد به عضویت هیئتمدیره سازمان و مدیریت سازمان تامین اجتماعی و بعد در سال 88 که به هیئت مدیره تامین اجتماعی بازگشتم، درمجموع یک شناخت 30 ساله از سازمان تامین اجتماعی و جامعه بیمهشدگان و جامعه کارگری دارم که این مسیر طی شده و تجربیاتی که کسب کردهام به اضافه تعلق خاطری که من در این مدت به بیمه شدهها و جامعه کارگری پیدا کردهام، باعث یافتههایی شده که لازم است حتما برای کسانی که درحال حاضر میخواهند تصمیم بگیرند بازگو شود تا انشالله تصمیم درستی گرفته شود.»
وی افزود: «مسئله دیگر این است که خود من یک بار در سال 88 مسئول تجمیع بیمهها شدم و خیلی جدی این مسئله را پیگیری کردم ولی به نتیجه نرسید و نشد. این را باید عزیزانی که میخواهند تصمیم بگیرند بدانند که همین امروز هم این کار شدنی نیست. در زمان وزارت خانم دکتر وحید دستجردی یک تشکیلاتی درست شد به نام «سازمان تامین اجتماعی مادر» که به غیر از سازمان بهزیستی، همه نهادهای بیمهای که در وزارت رفاه بودند در دل این سازمان وارد شدند و به دلیل اینکه یک سری مشکلات قانونی وجود داشت، این سازمان با ماده 113 قانون به نوعی مسئولیتش جابجا شد.»
اعتراض کارگران بهحق بود
وی ادامه داد: «همزمان با تاسیس تامین اجتماعی، درمان بیمهشدگان به عهده سازمان تامین اجتماعی گذاشته شد و درمقابل بیمهشدههای جامعه کارگری مجبور به پرداخت 9 درصد از حقوق خود بابت درمان شدند. سازمان، از این حقالناس استفاده کرد و یک سری امکانات برای بیمه شدگان خود که از جامعه کارگری بودند به وجود آورد و در واقع پولی که بیمه شده میپرداخت، صرف خودش میشد. در اواخر رژیم گذشته امکانات و پول تامین اجتماعی را به وزارت بهداری منتقل کردند. جامعه کارگری معترض شدند. چون باید در همان صفی میایستادند که بقیه مردم درمان رایگان را از محل بیتالمال میگرفتند. چون میدانید که تا اوائل انقلاب درمان رایگان بود. بخش خصوصی بسیار محدود بود و بخش عمومی به مردم درمان رایگان میداد.» وی در تشریح اعتراض کارگران نسبت به الحاق تامین اجتماعی به وزارت بهداری گفت: «اعتراض بیمهشدههای کارگری این بود که اگر قرار است ما هم مثل بقیه مردم از پول نفت و بیتالمال، امکانات درمانی دریافت کنیم، پس چرا پول درمان ما را از خودمان میگیرید؟ واگر قرار بر این است که ما پول درمان خودمان را بدهیم، پس چرا این پول را خرج شخص دیگری (عموم مردم) میکنید؟ این اعتراض به حقی بود. ولی در رژیم طاغوت که گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها وجود نداشت و بعد از انقلاب هم به خاطر جنگ و درگیریهای اول انقلاب، جامعه کارگری آنطور که باید و شاید پیگیر مطالبه حق خود نشد.»
بازگشت منابع به تامین اجتماعی
طریقتمنفرد در ادامه سخنان خود گفت: «پس از جنگ در سال 68 علیرغم مخالفت سازمان برنامه، وزرات بهداشت، کمیسیون بهداشت و اصولا همه کسانیکه در مدیریت بهداشت و درمان دستاندرکار بودند، موافق نبودند که این امکانات مجددا به سازمان تامین اجتماعی برگردد. علیرغم این حرفها کمیسیون کار که آن موقع ارتباطی با وزارت بهداشت نداشت، این حق را به عنوان یک طرح مطرح کرد که پول و امکانات سازمان بر ای خودشان مصرف شود. این طرح مورد استقبال نمایندگان مردم در مجلس قرار گرفت و تصویب شد. ولی چون کمیسیون تخصصی آن، کمیسیون بهداشت بود و بالاخره آییننامه آن را وزارت بهداشتی که با این طرح موافق نبود، باید مینوشت، به نوعی یال و دم و کوپال این قانون را زدند و نهایتا قانون به شکلی به تصویب رسید که مانند خیلی دیگر از قوانین قابل اجرا نبود. به همین دلیل هم هرکسی زیر بار اجرای این قانون نمیرفت.»
وزیر سابق بهداشت افزود: «تا اینکه بالاخره سال 69 این مسئولیت به من که چند سالی بود مسئول کمیسیونهای پزشکی تامین اجتماعی بودم، واگذار شد و علیرغم اینکه به خاطر تناقضهایی که در خود قانون وجود داشت، اجرای آن سخت بود، ولی واقعا جامعه کارگری از خودش مایه گذاشت و کمک کرد تا اینکه این قانون به طور کامل اجرایی شد. من فراموش نمیکنم که در اجلاس روسای دانشگاههای علوم پزشکی در همدان روسای دانشگاهها از دست من بسیار ناراحت بودند و میگفتند که چرا اجرای این کار را پذیرفتی؟ چون 1 ریال پول تامین اجتماعی، ارزشی بیش از 100 ریال برای وزارت بهداشت داشت چراکه خارج از شمول مقررات هزینه میشد. آن زمان مقررات هزینه کردن پول در سیستم دولتی خیلی سفت و سخت بود و پولی که نیاز به رعایت مقررات و قانون نداشت، برای مجریان خیلی عزیز بود. لذا این نه بیست و هفتم سازمان تامین اجتماعی که پول قابل ملاحظهای هم بود، برای مجریان وزارت بهداشت نعمت بزرگی بود و به همین دلیل روسای محترم دانشگاهها کمکی در رابطه با اجرای این قانون نداشتند. این خود جامعه کارگری بود که با جدیت تمام دنبال این کار بود تا اینکه این قانون عملیاتی شد و لذا اینها درواقع تجربه تلخ این قضیه را دارند که اگر قرار است که از آنها پولی گرفته شود و خرج خودشان نشود، چه وضعیتی پیش میآید. آنها برای احیای نظام درمان خودشان زحمت زیادی کشیدند و به همین دلیل به راحتی در این بیست و هفت هشت سال هر بار که قصد ادغام و یا انحلال این سیستم مطرح میشود، با جدیت به دنبال حق و حقوق خودشان بودهاند. این را لازم است عزیزانی که الان میخواهند تصمیم بگیرند، درک کنند.»
بیش از 30 میلیون نفر، بیمه درمان رایگان دارند
عضو پیشین هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی گفت: «الان بیش از 30 میلیون نفر از جمعیت کشور از درمان رایگان بهرهمندند. از سال 84 که 23 میلیون روستایی و ساکنین شهرهای زیر 20هزار نفر تحت پوشش رایگان بیمههای درمان بودند و حدود 9 میلیون نفر هم طبق اظهار مسئولین تحت پوشش بیمه سلامت ایران قرار گرفتهاند.اما بین روستاییان زمیندار وشهرنشینانی که کاسب هستند و بالاخره از یک تمول نسبی برخوردارند، خیلیها هستند که وضعشان از جامعه کارگری بهتر است. بنابراین سوال همیشه برای جامعه کارگری وجود داشته است که مگر ما ایرانی نیستیم؟ و مگر ما از بیتالمال حقی نداریم؟ چطور آن 30 میلیون نفری که بعضا وضع اقتصادی آنها از ما بهتر است از پول بیتالمال درمان رایگان دریافت میکنند، ولی ما باید پول درمان را خودمان بدهیم؟»
طریقت منفرد ادامه داد: «در وضعیتی که چنین سوال عدالتمحوری که جامعه کارگری دارد، ما بیاییم پول خودشان را هم بگیریم و در یک صندوق عمومی واریز کنیم؟ ضمن اینکه سهم بیمهای که جامعه کارگری و بیمههای تامین اجتماعی میپردازند، از کارکنان دولت و سایر بیمههای عمومی بیشتر است. حالا کسانی که بیمه رایگان دریافت میکنند که جای خود دارد. ممکن است گفته شود که بیایید مثل بقیه بیمهها به آن بیمه تجمیع شده پول بدهید و بقیه پولتان را بدهید به بیمه تکمیلی یا هرچیز دیگری که میخواهید داشته باشید.»
وزیر سابق بهداشت نگاهی به سیستم تامین منابع مالی در کشورهای جهان انداخت و گفت: «کشورهایی که میگویند بیمه باید یکی باشد، در دنیا بسیار کم هستند و کشورهایی هستند که هزینههای درمان را برای آحاد جامعه از محل مالیاتها و درآمدهای عمومی تامین میکنند ولی در جایی که شما عدهای را به رایگان بیمه میکنید، عدهای سهم 6 درصد و 5 درصد و 9درصد پرداخت میکنند، تجمیع بیمهها عملی نیست. چون باید زیرساختهای آن فراهم شود که به این راحتی مقدور نیست و قوانین مربوط به آن هم باید اصلاح شود. یکی دو کشور هستند که خدماتشان یک روزی کاملا دولتی بود مثل کشورهای انگلستان و اسکاندیناوی.
این کشورها وقتی دیدند خدمات صددرصد دولتی بدون حضور و مطالبه مردم پاسخگو نیست، آمدند سیستم خود را تغییر دادند و مردم را هم مشارکت دادند. آنها از مردم پول متفاوت نمیگیرند و به یک عده مجانی سرویس نمیدهند که شبیه همانها هستند که پول میدهند. آنها یک ضابطه و زیرساخت مناسب دارند. ما هم اگر بخواهیم چنین راهی برویم سیستمهایمان باید متجانس و متناسب با همان کشورهایی باشد که چنین کارهایی میکنند.»
بیمهها باید رقابتی باشند
طریقت منفرد در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «در سیاستهای ابلاغی برنامههای چهارم و پنجم تاکید شده که بیمهها باید رقابتی باشند. رقابتی نه به این معنا که هر کسی هر خدمتی را به هر شکلی که دلش خواست ارائه کند. شورای عالی بیمه باید ورودی و خروجی را تعریف کند و نظارت کند. ولی اگر مدیریت در یک بیمهای انگیزههای بیشتری را برای مردم ایجاد میکند، نمیتوان جلوگیری کرد.»
وی در خصوص امکان انجام تجمیع منابع بار دیگر تصریح کرد: «در کشور ما شرایط برای تجمیع بیمهها فراهم نیست. ضمن اینکه اصلا کار درستی نیست. شاهدش هم این است که کشورهای موفق، غیر از این عمل میکنند.»
خبرنگاری از طریقت منفرد درخصوص اینکه آیا تجمیع منابع، تکلیف قانونی هست یا نه سوال کرد و پاسخ شنید: «از سال 80 در کشور ما براساس مطالعات گسترده تطبیقی، استفاده از تجارب جهانی و لحاظ کردن امکانات داخلی مطالعاتی انجام شد و این تبدیل شد به تعدادی قانون. منجمله قانون ساختار جامع رفاه و تامین اجتماعی که قانون بسیار مترقی و چتر حمایتی خوبی برای همه افراد آسیبپذیر بود. براساس این مطالعات، قانون برنامه پنجم نوشته شد. در این قانون برنامه، مواد بسیار مترقی، علمی و ضروری است که به دولت تکلیف شده و من مدعی هستم که ما هیچکدام از آنها را اجرا نکردهایم. تصادفا یک قانون هم هست که چیزی را تکلیف نکرده بلکه اجازه داده است.»
یک خاطره از تصویب قانون
طریقت منفرد گفت: «خود من در زمان تصویب این قانون حضور داشتم. در همین قانون، سازمان تامین اجتماعی مستثنی شده است. تبصره 4 همین ماده 38 که گفته دولت اجازه دارد بیمهها را تجمیع کند، تامین اجتماعی را استثنا کرده است. من در کمیسیون تلفیق نشسته بودم که آقای حافظی که رئیس تامین اجتماعی بود، جلوی من نشسته بود. من زدم پشت شانه آقای حافظی و گفتم بگو تامین اجتماعی را مستثنی کنند. ایشان هم گفت و دلیل آورد و تصویب هم شد. البته درست است که تفسیر متفاوت میکنند و میگویند منظور تبصره 4 این بوده که بیمارستانها در مالکیت تامین اجتماعی بماند.»
خبرنگاری از قول وزیر بهداشت نقل کرد که: «اگر تامین اجتماعی تجمیع بیمهها را قبول ندارید، بیاید بیمارستانهای دولتی را اداره کند» طریقت منفرد هم پاسخ داد: «من به عنوان یک کارشناس معتقدم که بیمارستانهای دولتی با پولی بسیار کمتر از اینی که الان دارند، قابل اداره هستند. این حرف، حرف آمار و اطلاعات است. این حرفها، بلوف است.»
طریقت منفرد در پاسخ به این ادعا که برای رفع همپوشانی بیمهها، تجمیع بیمهها الزامی است، گفت: «آیا واقعا لازم است که ما برای رفع یک چنین مشکلی بیمهها را تجمیع کنیم؟ پشت داستان تجمیع بیمهها، اهداف دیگری هست که الان لازم نمیدانم وارد آنها شوم.»