بر نظام سلامت کشور ما در دهههای اخیر براساس شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بارهای گرانی تحمیل شده است که برداشتن هر کدام از آنها و اصلاح روند و برگشت به هدف اصلی نظام مراقبتی سلامت مستلزم وقت وهزینه بسیاری است.
یکی از آن بارها نقش و جایگاه پزشک عمومی در حوزه سلامت است. پزشک عمومی که بعد از هفت سال تحصیل حتی گاهی به اندازه یک کارشناس سایر دستگاهها نقش و جایگاهی برای وی ترسیم نشده است. جایگاه پزشک عمومی کجاست؟ در حوزه درمان، در حوزه بهداشت، در مراقبت سلامت؟ بهعنوان تصمیم گیرنده، ارجاع دهنده، مدیر و یا هیچکدام؟
این سردرگمی از یک طرف به مردم و عدم اطمینان و باورشان به پزشک بر میگردد که سرگردانی و اتلاف وقت و هزینه را برایشان رقم میزند.
از طرف دیگر به خود پزشک ، که گاه اعتماد به نفس حرفهای خود را میبازد و گاه فقط یک هدف را برای رسیدن به درآمد بیشتر و ارتقای پرستیژ و جایگاه اجتماعی- علمی دنبال می کند و آن هم ادامه تحصیل و ارتقای جایگاه به پزشک متخصص و فوق تخصص است...
اگر به بازنگری و اصلاح این جایگاه نپردازیم و علل بهوجود آورنده آن را واکاوی پژوهشگرانه نکنیم، بودجه عمومی کشور در حوزه بیمه و سلامت، پاسخگوی هزینههای بسیار گزاف نیازهای القایی به خدمات تخصصی و فوق تخصصی نخواهد بود.
با این اوضاع در آیندهای نه چندان دور سرنوشت مشابهی برای متخصصین در اکثر رشتهها رقم خواهد خورد.
قطعا بازتعریف نقش و جایگاه پزشکان عمومی از نظر آموزشی و مدیریتی و ایجاد بستر فرهنگی و تبیین جایگاه پزشکان عمومی در جامعه و در نهایت از بین بردن فاصلههای کاذب موجود میان پزشک عمومی و متخصص و طراحی مناسب نظام ارجاع یک نیاز اجتنابناپذیر است.
خوشبختانه طرح تحول نظام سلامت فرصتی طلایی برای بازگشت پزشکان عمومی خواهد بود که بازگشتی به جایگاه خود و نیز برداشتن این بار گران است.
دکتر طیب قدیمی
رئیس دانشگاه علوم پزشکی کردستان
و قائم مقام وزیر در استان