هشت ساله است و باید روی نیمکت مدرسه نشسته باشد، اما گوشه چادر مادرش را گرفته و همراه او از این ایستگاه به ایستگاه بعدی میرود. با وجود شلوغی و ولوله در مترو ساعتها مادرش را همراهی میکند تا با فروش آدامس و دونات و لواشک روزی خود و خانوادهاش را تامین کند. «هرروز ساعت 7 صبح میبینم که دخترهای مثل من روپوش مدرسه پوشیدن و با مامان باباهاشون دارن میرن مدرسه؛ اما من نمیتونم برم و باید به مامانم کمک کنم.» با این جمله عمق بازماندگی از تحصیلش را به رخ جامعه میکشد و یک آه از سر افسوس را مهمان دل کوچکاش میکند.
در جامعه ما کودکان زیادی از این دست هستند که به علل مختلف از جمله فقر اقتصادی خانوادهها، فقر فرهنگی، اعتیاد والدین و بدسرپرستی از مدرسه بازماندهاند. کودکانی که نیازمند توجه مسئولان و نیکوکاران هستند. کودکان بازمانده از تحصیل، واقعیتی خاموش در جامعه هستند، واقعیتی که شاید در بسیاری از اوقات به چشم مان نمیآید و همواره به راحتی از آن چشم پوشی میکنیم. اما نکته حائز اهمیت در این میان، آمارهای این کودکان است. چراکه آمار واقعی از کودکان بازمانده از تحصیل در کشور وجود ندارد و مسئولان مربوط آمارهای متفاوتی ارائه می دهند، آنهم در شرایطی که طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، تعداد سه میلیون و 500 هزار کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. این در حالی است که نهضت سوادآموزی نیز اعلام کرده که از سال 85 تاکنون بیش از یک میلیون کودک دیگر به این آمار افزوده شده است.
آمارها واقعیات را میگویند اما کارشناسان...
«داستان غمانگیز این است که وقتی وضعیت موجود را مرور میکنیم، میبینیم آموزشوپرورش نهتنها عزم جدی برای بازگرداندن ایندسته از دانشآموزان به مدرسه ندارد، بلکه خود با تکرار روشهای نامناسب آموزشی و تربیتی به نوعی مولد این پدیده شوم است و عرصه را برای ریشهکنی بیسوادی هر روز گستردهتر میکند.» این انتقادی است که شکوفه ابراهیمیان، مدیر یکی از مدارس دخترانه تهران در گفتوگو با «سپید» مطرح میکند و میگوید: «بازماندگی از تحصیل برای کودکان و نوجوانان در کشور آمار نگران کننده و ضد و نقیضی را به وجود آورده است. به طوریکه طبق آخرین آمار معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی در خرداد ماه 94، در سال تحصیلی 94-93، یکمیلیون و 430 هزار نفر بین سنین 6 تا 18 سال در هیچ مدرسهای از کشور ثبتنام نکردند.» این آمارها از سوی این مدیر مدرسه که کارشناس انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل است در حالی مطرح میشود که به گفته اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نیز تعداد کودکان بازمانده از تحصیل پایتخت را 25 هزار کودک و نوجوان اعلام کرده است که به مدرسه نمیروند. در سال گذشته نیز 39هزار و 500 کودک شش ساله در پایتخت به مدرسه نرفته بودند.
«آمار متناقضی که از کودکان بازمانده از تحصیل وجود دارد از چند ده هزار نفر شروع می شود و به چند میلیون نفر هم میرسد. چند میلیون نفری که به طور دقیق در گزارش سال ۹۰ مرکز پژوهشهای مجلس، به این ترتیب آورده شده بود، «بیش از سه میلیون و ۵۰۰ کودک بین ۶ تا ۱۷ ساله از تحصیل بازماندهاند که یا اصلاً به مدرسه نرفتهاند یا در طول سال های تحصیلی به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند.» این آمار را ابراهیمیان در واکاوی شمار کودکان بازمانده از تحصیل مطرح میکند و میافزاید: «این آمار، منهای کودکان و نوجوانانی است که در سالهای قبل از ۱۳۸۵، به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند و هم اکنون از چرخه نوجوانی وارد جوانی شده و پای در دهه دوم زندگی خود گذاشتهاند.» هرچند نباید فراموش کنیم که بسیاری از مسئولان آموزشو پرورش کشور معتقدند هم اکنون این رقم به مرز ۴ میلیون نفر در سن تحصیل رسیده است. چهار میلیون نفری که به قول آنها به معنای «تزریق بی سوادی به جامعه» است.
ترک تحصیل سالانه یک چهارم دانشآموزان
هر ساله شاهد ترک تحصیل دانشآموزانی در مقاطع مختلف و به دلایل متعدد هستیم. با توجه به گزارش مرکز آمار ایران بیش از یک چهارم دانشآموزان سالانه ترکتحصیل میکنند. این آمار نشان میدهد که نتوانستهایم ریشه این مشکل را پیداکرده و درجهت رفع آن گام برداریم. از ترک تحصیل دانشآموزان تاکنون آمارهای مختلفی منتشر شده است. آمار در مهر ماه سال 90 نشان میداد 7 میلیون و 135 هزار دانشآموز ایرانی ترک تحصیل کردهاند. در آن سال با توجه به گزارشهای مرکز آمار ایران و جمعیت 19 میلیون و 435 هزار نفری در سنین 7 تا 19 سال که باید آموزش خود را در مدارس ادامه دهند، بیش از 7 میلیون و 135 هزار نفر به دلایل مختلف قادر به ادامه تحصیل نبودند و بیش از 37 درصد دانشآموزان ایرانی مجبور به ترک تحصیل شده بودند. در خرداد سال گذشته نیز اخباری منتشر شد مبنی بر افزایش موج ترک تحصیل در ایران. اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران نیز چندی قبل از آن گفته بود در سال تحصیلی 93 ـ 92 نزدیک به 150 دانشآموز در دوره متوسطه اول و حدود 760 دانشآموز در دوره متوسطه دوم در پایتخت ترک تحصیل کردهاند که این رقمها با محاسبه ارقام ترک تحصیل در کل کشور بسیار بزرگتر میشوند. آذر ماه سال گذشته نیز معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزشوپرورش اعلام کرد که در این سال تحصیلی ۷۵ هزار دانشآموز ترک تحصیل شناسایی شدند. محمد دیمهور توضیح داده بود که تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل از طریق انطباق با سامانه سناد (ثبتنام دانشآموزان در مدرسه) و سامانه موالید ثبت احوال شناسایی میشود. همچنین بیشترین بازماندگان از تحصیل در پایه اول، محل توجه هستند و در تمامی استانها کار گروه انسداد مبادی بیسوادی تشکیل شده است تا بچههایی که شناسایی شدهاند، وارد مدرسه شوند.
کودکان بازمانده از تحصیل فراموش شدهاند؟
حال که سه میلیون و 500 هزار کودک بازمانده از تحصیل، آن هم بر اساس آمارهای سه سال گذشته در کشور وجود دارد، ارگانها و مسئولان مربوطه چه چارهای اساسی اندیشیدهاند تا با یک کار اساسی این معضل کشور برطرف شود. به گفته مسئولان آموزش و پرورش پوشش تحصیلی کودکان واجب التعلیم در ایران ۹۸ درصد است. اگر منظور ورود کودکان شش سال تمام به دبستان است، این آمار را می توان با کمی اختلاف پذیرفت، اما اگر منظور از کودکان واجب التعلیم، همه کودکان ۶ تا ۱۸ ساله است، آمار ۹۸ درصد پوشش تحصیلی درست نیست. چرا که همیشه تعدادی از دانش آموزان در طول سالهای تحصیلی از چرخه آموزش خارج میشوند به همین دلیل هم آمارهای متفاوتی از کودکان بازمانده از تحصیل ارائه میشود. آمارهای متفاوتی که الان هم شاهدش هستیم که از چند ده هزار نفر تا چند میلیون نفر را شامل میشود. البته حتی در دورهای وزارت آموزش و پرورش، وجود کودکان بازمانده از تحصیل را به کل انکار کرد. در حالی که تنها کافیاست ثبت موالید و متوفیان کشور را با آمار دانش آموزان مشغول تحصیل مطابقت داد تا مشخص شود که چه تعداد از کودکان از تحصیل بازماندهاند. البته به طور تخمینی حدود ۲۰ هزار کودک بدون شناسنامه و دهها هزار کودک مهاجر افغان را که درآمارهای رسمی دیده نمیشوند، هم باید به این لیست اضافه کرد.