در شماره گذشته، قسمت سوم مقاله مروری جدیدی به بحث گذاشته شد که به بررسی مضرات بالقوه پرتوهای مایکروویو که از وسایل بیسیم و تلفنهای همراه ساطع میشود، به ویژه در کودکان پرداخته است. در قسمت آخر، دیگر جنبههای این موضوع از نظر میگذرد.
همانطور که اشاره شد بسیاری از دادههای موجود اساس قابلاعتمادی نداشته و با فرضیه وجود فاصله زمانی طولانی بین مواجهه با عامل سرطانزا و تشکیل تومور جور درنمیآیند. به عنوان مثال یکی از بیماران 21 ساله مبتلا به سرطان پستان تنها 6 سال از تلفن همراه استفاده کرده بود. اطلاعات مربوط به میزان استفاده بیمار از تلفن همراه به شدت توسط شرکتهای ارایه کننده این خدمات محافظت شده و تقریبا غیرقابل دسترسی به شمار میآید به همین دلیل برای ارزیابی مدت زمان و میزان تماس فرد با پرتوهای مایکروویو باید به حافظه فرد بیمارتکیه کرد که به دلیل امکان بالای بروز اشتباه چندان قابل اعتماد نیستند. به علاوه فرآیند ایجاد سرطان در این موارد به خوبی شناخته نشده و به نظر میرسد که این روند با نظر پذیرفته شده رایج که سلولهای دارای سرعت تقسیم بالاتر (مانند سلولهای پوست) را در معرض خطر بالاتری برای بروز سرطان میداند، در تضاد باشد. بر اساس باور فوق انتظار میرود که میزان بروز سرطانهای موضعی مناطقی از پوست که در تماس نزدیک با تلفن همراه قرار میگیرند بیشتر شده باشد، حال آنکه در حال حاضر هیچ گزارشی مبنی بر افزایش خطر ابتلا به ملانومای موضعی، سرطانهای سلولهای قاعدهای یا سنگفرشی منتشر نشده است.
دادههای متناقض
خطرات احتمالی استفاده از تلفنهای همراه بر سلامتی فرد، به خصوص خطر ایجاد سرطان مغز، همواره موضوعی جالب بوده است. درحال حاضر، هیچ توافقی در مورد سرطانزا بودن تلفنهای همراه برای بافت مغزی و نیز میزان خطر ایجاد شده در اثر استفاده از این دستگاهها وجود ندارد. به عنوان مثال، اخیرا یک مطالعه فرانسوی نشان داد افرادی که از تلفن همراه خود بسیار زیاد استفاده میکنند، نسبت به افراد عادی، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به گلیومها و مننژیومها قرار دارند. این پژوهش هیچ رابطهای بین استفاده معمولی از تلفن همراه و بروز تومورهای مغزی نشان نداد اگرچه ارتباط بین استفاده شدید و فزاینده در درازمدت (در طول عمر) با بروز این تومورها کاملا معنیدار گزارش شد. اولین مطالعهای که در سال 2011 در اروپا به طور خاص به سنجش تاثیر استفاده از تلفنهای همراه بر سلامتی کودکان و نوجوانان پرداخت، رابطه معنیداری بین استفاده از این ابزارها و خطر بروز تومورهای مغزی در این گروه خاص نشان نداد اما وقتی سازمان جهانی بهداشت در همان سال میدانهای الکترومغناطیسی را در رده عوامل سرطانزای احتمالی برای انسانها (گروه 2B)طبقهبندی کرد، آتش این بحث مجددا شعلهور شد. این تصمیم سازمان جهانی بهداشت بر مبنای چند پژوهشی اتخاذ شد که افزایش خطر بروز گلیومهای مغزی را با استفاده از تلفنهای همراه مرتبط دانسته بودند. همچنین در سال 2011 مطالعه ملی بزرگی که در دانمارک به انجام رسید، هیچ شاهدی دال بر افزایش کلی در بروز تومورهای مغزی یا هر نوع سرطان دیگری در یک فاصله زمانی 18 ساله به دست نیاورد. در مطالعه اولیه خطر ابتلا به سرطان در تمامی 420 هزار و 95 مشترک دانمارکی خدمات تلفن همراه با فاقد تلفن همراه در فاصله زمانی بین سالهای 1982 تا1995 مقایسه شد. در نهایت پیگیری افراد تا سال 2007 میلادی نیز ادامه داده شد. وقتی دادهها بر اساس زیرگروههای موفولوژیک تومورهای داخل جمجمهای سیستم اعصاب مرکزی تحلیل شد، افزایش کوچکی در نسبت بروز گلیومها در مردان دیده شد که البته از نظر آماری معنیدار نبود (08/1; فاصله اطمینان 95 درصد برابر 96/0 تا 22/1). این نسبت در مصرفکنندگانی که مدت کمتری بود از تلفن همراه میکردند (1 تا 4 سال) بیشترین مقدار را داشت. اگرچه نتایج این مطالعه با انتقاد شدید گروهی از صاحبنظران بینالمللی مواجه شد که با همکاری یکدیگر پاسخی را در رد نتایج این پژوهش تهیه و در وبسایت موسسه بهداشت الکترومغناطیس (مرکزی برای پشتیبانی و آموزش بهداشت در این زمینه)، به انتشار رساندند. با وجود تمامی نقایص و تضادهای فوق، بازهم شواهد کافی برای جلبتوجه دولتها و حساس کردن مردم نسبت به این خطرات احتمالی در دست است.
ارغوان حاجشیخالاسلامی