آیا تجربههای زندگی ما، شبیه به قرار گرفتن در معرض خشونت، سوءاستفاده یا حتی قلدری و زورگویی قرار گرفتن تغییری در شکل مغر ما میدهد؟
درباره دیدن این خشونتها در بازیهای کامیپوتری یا فیلمهای سینمایی چه اتفاقی میافتد؟
به عبارت دیگر آیا شرایط سلامت ما در بزرگسالی – جسمی و روانی با زورگوییهای دوران کودکی گرفته است، ارتباط دارد یا نه.
برای رسیدن به پاسخ این سوال، تاریخچه افرادی را که سابقه مورد زورگویی قرار گرفتند را درنظر گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که چنین ارتباطی میان رفتار خشن و مغز ما وجود دارد.
ما برای پاسخ به سوالی که ما مطرح کردیمُ از تازهترین تحقیقی که در سال 2014 نیز انجام شده بود و زورگویی دوران کودکی را به عنوان یک «استرس سمی» معرفی میکرد، استفاده کردیم که نشان میداد، میزان اثرات زورگویی با میزانهای غیرطبیعی پروتئین واکنشگر C در خون قابلاندازهگیری است و تا دوران بزرگسالی ادامه مییابد. البته تحقیقات دیگر از مرز این سوال نیز جلوتر رفتهاند و نه تنها به اثرات فیزیولوژیک زورگویی جسمی پرداختند، بلکه به اثرات زورگویی شفاهی هم پرداختهاند.
تریسی ویلاکورت، پزشکی در دانشگاه اوتاوا در کانادا که هدایت گروههایی تحقیقاتی درباره تاثیرات عاطفی و روانی زورگویی و نیزا ثرات نوروبیولوژیک آن را به عهده داشته است، از اینکه رسانهها افکار عمومی و سیاستگذاران توجه بیشتری به پژوهشهایی نشان میدهند، آسیبهای زیستشناختی ناشی از زورگویی را نشان میدهند، خشنود نیست.
او میگوید: «اگر من اثراتی زیستشناختی در این مورد را نشان دهم، از سوی رسانهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرید. به نظر من بنابر دلایلی افراد شواهد زیستشناختی را از شواهد روانشناختی (اینکه فردی بگوید من افسرده هستم. من احساس خوبی در این مورد ندارم) قانعکنندهتر مییابند. من انتظار دارد این خط مشی تغییر پیدا کند.»
زورگویی و مغز
در تحقیقی که ویلاکورت در سال 2008 انجام داد، به این نتیجه رسید . پسرهایی که در معرض زورگویی قرار گرفتهاند، سطح هورمون کورتیزول آنها بالاتر از پسربچههایی است که در معرض قلدی و زورگویی نبودهاند. موضوع درباره دخترها کاملا برعکس است و سطح هورمون کورتیزول دخترهایی که در معرض زورگویی قرارگرفتهاند، پایینتر از هم ردیفانشان است.
از سوی دیگر در همان تحقیق ویلاکورت به این نتیجه رسید نوجوانهای قرارگرفته در معرض زورگویی نسبت به همسالانشان نمرات پایینتری در آزمونهای حافظه شفاهی به دست میآورند.
این یافتهها دال بر این است که میزانهای غیرطبیعی کورتیزول ممکن است نورونهای هیپوکامپ را نابود و به مشکلات حافظه بینجامد.
ادامه دارد...