نگاه نادرستی که در طول سالیان به بیماران روانی در جامعه وجود داشت و انگانگاری این اختلالات در میان مردم، سلامت روان را تبدیل به بحثی مهجور و کمتر مورد توجه در میان سیاستگذاران بهداشت و درمان کرده است. این موضوع، زمانی بیشتر نگران کننده میشود که بیماران مزمنی را درگیر کند که در فرایند درمان قرار میگیرند، بیآنکه به سلامت روان آنها توجهی شود. بیمارانی که روزها و ماههای متمادی تحت استرسهای ناشی از بیماری قرار دارند و این استرسها میتواند زمینهساز بروز اختلالات روانی در آنها شود. هزینههای درمان سنگین بسیاری از این بیماران نیز به گونهای است که رفتن به دنبال خدمات روانپزشکی بیشتر اقدامی لوکس برای آنها و خانوادههایشان به نظر میآید. بر این اساس در گفتگو با علی اسدی، معاون اجرایی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و درمان، دلایل این بیتوجهی و راهکارهای لازم برای رفع این مشکل را بررسی کردیم:
بیتوجهی به موضوعات توانبخشی به ویژه توانبخشی روانی یکی از مسائل مبتلابه سیستم بهداشت و درمان است. اما متولی این حوزه چندان مشخص نیست. این موضوع تا چه حد به سیستم ارائه خدمات توانبخشی ضربه زده است؟
توانبخشی موضوعی چند وجهی است و سپردن بخشی از کار به سازمان بهزیستی نیز در این راستا صورت گرفته است. بنابراین در جایی که توانبخشی به عنوان یکی از مراحل درمان مطرح میشود و نیاز به مداخلات درمانی در این حوزه وجود دارد مسوولیت کار به طور کامل بر عهده وزارت بهداشت قرار میگیرد. این موضوع در مورد توانبخشی روانی نیز صدق میکند. اما نگاه و رویکرد بیمارنگری که در حوزه بهداشت ودرمان رواج دارد، باعث تحتالشعاع قرار گرفتن موضوعات سلامت محور از جمله بازتوانی روانی به ویژه برای بیماران مزمن شده است.
به نظر میرسد توانبخشی در ایران بیشتر معطوف به توانبخشی فیزیکی است و کمتر به بازتوانی روانی بیماران پرداخته میشود. آیا واقعا چنین موضوعی صحت دارد؟
زمانی که فردی با بیماری قلبی در بیمارستان بستری میشود به طور قطع تحت استرسهای مزمن ناشی از بیماری قرار میگیرد و ممکن است دچار اختلالات روانی نظیر ترس، افسردگی و تغییر خلق شود. توجه به این اختلالات و مداخلات درمانی در این زمینه مستقیما به عهده وزارت بهداشت است و این بیمار همانطور که برای کنترل بیماری قلبی وی اقدامات لازم انجام شده، باید تحت درمانهای روانشناختی نیز قرار گیرد. اما واقیعت این است که نگاه بیمارینگر حاکم بر سیستم بهداشت و درمان یکی از خلاءهای بزرگ در حوزه روانپزشکی است و کمتر دیده شده که بیماری که به دلیل یک بیماری جسمی ماهها در بیمارستان بستری میشود و ممکن است دچار تغییرات خلقی شود، تحت درمانهای روانشناختی و روانپزشکی قرار گیرد.
چرا قانونی که در زمینه تاسیس بخشهای روانپزشکی وجود دارد اجرایی نشده است؟
بر اساس قانونی که بیشتر از 15سال از تصویب آن میگذرد، همه بیمارستانهای عمومی کشور موظفند 10درصد از تختهای خود را به بخش روانپزشکی اختصاص دهند. اما این مهم پس از سالها و با توجیهات مالی و فنی همچنان اجرایی نشده است. هماکنون بسیاری از بیمارستانهای تخصصی وعمومی فاقد بخش روانپزشکی هستند و تنها چند بیمارستان محدود هستند که اقداماتی در این زمینه انجام دادند.
بنابراین بیتوجهی به توانبخشی روانی یکی از مشکلات در سیستم بهداشت و درمان است. آیا وزارت بهداشت راهحلی برای رفع این مشکل دارد؟
در نظام تحول سلامت یکی از مشکلاتی که مورد توجه قرار گرفته همین موضوع است و تلاش شده راهکارهایی برای رفع این معضل اندیشیده شود. هم اکنون خدمات روان درمانی برای بیماران تحت پوشش بیمه نیست، اما تلاشهایی شده تا در نظام تحول سلامت بستههای آموزشی برای ارتقای خدمات روانپزشکی ارائه شود تا هر بیماری که بنا به تشخیص پزشک نیاز به دریافت خدمات رواندرمانی دارد، امکان دریافت این خدمات را تحت پوشش بیمه داشته باشد. البته راه طولانی در پیش است و باید کارهای زیادی برای این موضوع و تغییر رویکرد اشتباهی که به خدمات رواندرمانی به عنوان یک خدمت لوکس وجود دارد انجام دهیم. هماکنون بیمار قلبی که در بیمارستان بستری است از مشاوره و خدمات پزشک داخلی تحت پوشش بیمه برخوردار است اما به دلیل اینکه خدمات روانپزشکی یک خدمت لوکس به حساب میآید، بیمار از این خدمات مشاورهای با پوشش بیمهای بیبهره میماند.
سازمان بهزیستی هم نقشی در این خصوص دارد؟
از سالها پیش نگهداری بیماران مزمن روانی بر عهده سازمان بهزیستی قرار داده شد و بودجهای نیز به این سازمان برای انجام این کار تعلق گرفت تا یارانههایی برای بیماران روانی ناتوان و نیازمند اختصاص یابد. اما با توجه به بار مشکل و تعداد کثیر این بیماران، بودجههای بهزیستی کفاف این هزینهها را نمیدهد بنابراین لازم است در این مورد نیز راهکارهایی اندیشیده شود.
پیشبینی میکنید این بستهها از چه زمانی اجرایی شود؟
اقدامات و بررسیهایی که تاکنون صورت گرفته در قالب پیشنهاد مطرح شده و مورد موافقت کلی مسوولان وزارت بهداشت قرار گرفته ، اما برای اجرای آن با ید منابع و راهکارهای لازم دیده شود که این کار نیاز به برنامهریزی های گسترده و در عین حال راضی کردن شرکتهای بیمهگر برای پوشش این خدمات دارد. البته تاکنون نشستهایی برگزار شده و رویکرد همکاری وزارتخانه و سازمانهای بیمهگر در این خصوص به وجود آمده است.