همه شخصیتهای تاثیرگذار محک روزی با سرطان در تماس بودهاند. همهشان برق دندان سرطان را دیدهاند و بهجای ترسیدن، در برابر آن مقاومت کرده یا خلاقیت به خرج دادهاند. در این میان موسسه محک سه شخصیت تاثیرگذار دارد. موسس خیریه، پزشک و بانی بیمارستان را میتوان اصلیترین و تاثیرگذارترین انسانها در تاسیس و فعالیت این موسسه دانست.
سعیده قدس
همهچیز از خبر سرطان کودک او شروع میشود. در کلیههای کیانا توده خوشخیمی زندگی میکرد که سالها بعد زندگی بسیاری از کودکان مبتلابه سرطان را تغییر داد. سعیده قدس اینگونه از آن روزها روایت میکند: «در دو سالی که درگیر درمان کیانا بودم، در دریایی از غم و ناامیدی و اندوه سرگردان میچرخیدم. وقتهایی که حالش بد بود نگران خودش بودم وقتی هم حالش خوب بود یاد بچهای که همین امروز روی تخت کناری جان داد یا بچهای که دیروز چشمش را تخلیه کردند یا بچهای که قرار است دو روز دیگر پایش را قطع کنند. از یکجایی به بعد غم بچههای دیگر نمیگذاشت آسوده باشم.» قدس حتی روایت میکند که آن زمان پزشکان خیلی راحت او را نسبت به زندهماندن دخترش ناامید میکردند. مشاهده این روزها دنیای این زن را تغییر داد. حتی بعد از بهبودی دخترش نمیتوانست نسبت به دیگران بیخیال باشد. از خودش میپرسد چرا دیگران هیچ اعتراضی نمیکنند؟ چرا فقط من شلوغ میکنم؟ چرا دکتر اینطور رفتار کرد؟ چرا پرستار این را گفت؟ چرا این سرنگ آماده نیست؟ هزار چرای دیگر او را وامیدارد تا موسسهای برای پشتیبانی از این کودکان تاسیس کند. درمان کیانا دو سال طولکشید و پنج سال هم برای قطعیشدن درمان باید هرچند وقت یکبار چکاپ میشد تا روزی که دیگر بهطور یقین گفتند درمان تمامشده و کیانا دیگر هیچ نشانهای از بیماری ندارد. در همان پنج سال پس از درمان بود که ایده محک شکل گرفت . قدس ایده محک را از یک موسسه آلمانی میگیرد. انجمنی که برای والدین کودکان مبتلابه سرطان تاسیس شدهبود. از آن زمان محک جزئی از زندگی خانواده قدس میشود. موسسهای که ابتدا قرار بود تنها پشتیبان والدین کودکان باشد.
پروانه وثوق
معروف است به «فرشته نجات کودکان سرطانی ایران». این نام را اگر به زبان لاتین هم جستوجو کنیم، نام پروانه وثوق را نشان میدهد. برخی هم به او عنوان مادر ترزای ایران را دادهاند. پروفسور وثوق دکترای عمومی خود را در سال ۱۳۴۲ از دانشکده علوم پزشکی تهران گرفت و دورههای تخصصی و فوق تخصصیاش در خون و سرطانشناسی را در دانشگاههای کمبریج، ماساچوست و ایلینوی گذراند. وثوق کار خود را با «مرکز آموزشی درمانی حضرت علیاصغر» شروع و بخش خونشناسی و سرطانشناسی در این بیمارستان را تاسیس کرد. او بعد از بازنشستهشدن به محک رفت و بیمارانش را به آن موسسه معرفی کرد. همکاران او، وثوق را شخصی جدی ولی دوستداشتنی برای کودکان معرفی میکنند. پروفسور وثوق چهره آشنایی میان بیماران قد و نیم مبتلابه سرطان داشت و به روایت متخصصان آنکولوژی دنیا جزو 5 نفر اول درمان سرطان در جهان و بنیانگذار آنکولوژی اطفال در ایران بود. بنابرین محک در روز اول تاسیس با 20 بیمار روبروشد. همین باعث شد موسسه خیریهای که باهدف کمک به کودکان مبتلابه سرطان تاسیس شدهبود به بیمارستان بزرگی در شمال شرق تهران تبدیل شود. او ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ پس از یک دوره بیماری در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
جواد کرباسیزاده
او رئیس هیات مدیره موسسه محک است. اما درواقع پشت چهره این مرد، زنی قرارداشته که بانی خرید ساختمان بیمارستان بودهاست.
افسانه دبیری، همسر جواد کرباسی زاده، بعد از ابتلا به سرطان نذرمیکند که کاری برای افراد شبیه به خود انجامدهد.
این بانوی نیکوکار ایرانی مقیم پاریس که قبل از آن هزینه تاسیس چندین مدرسه در روستاهای دورافتاده ایران را تامین کردهبود با رفتوآمد به ایران و آشنایی با سعیده قدس اولین قدمها برای تاسیس این بیمارستان را برداشت.
زمین بیمارستان در سال ۱۳۷۶ در تپههای دارآباد خریداریشد تا بتواند با جمعآوری کمکهای مردمی، دولتی و بینالمللی، بیمارستان برای کودکان مبتلابه سرطان باشد.6 ماه پیش از درگذشت افسانه دبیری، ساختمان نیمهکاره بیمارستان محک حاضر شد تا او شاهد ثمره مهرورزی به همنوع در تپههای دارآباد باشد.