آبانماه سال 1385 بود که معاونت توسعه و برنامه ریزی آموزش و پرورش در بخشنامهای به صراحت اعلام کرد: « استفاده از تلفن همراه در مدارس، ممنوع است». قانونی که به استناد آن مدارس موظف شدند با هر دانشآموزی که تلفن همراهی در کنار کیف و کتاب و خودکار و دیگر اقلام آموزشی به مدرسه بیاورد، برخورد کنند. هنوز بعد از گذشت هشت سال و به استناد این قانون و بند ۹ ماده ۶۸ آیین نامه مدارس، آوردن اشیای گران قیمت به ویژه تلفن همراه به محیط آموزشی، ممنوع است، اما اگر امروز، زیپ کیف شمار قابل توجهی از دانشآموزان را باز کنید، در کنار خودکار و مداد و کتابها، یک تلفن همراه جا خوش کرده و همچون جزء جدانشدنی روزهای تحصیلی، خودنمایی میکند. تلفنی که از نظر بسیاری از آسیبشناسان و معلمها، همچون تیغ تیز دولبهای است که هم فوایدی برای دانش آموزان دارد و هم مضرات. هرچند کفه مضرات و آسیبزاییاش به منافعاش میچربد و از همین رو است که همچنان در لیست ممنوعیات مدارس جا خوش کرده است.
چراکه یک تلفن همراه در عین حال که میتواند ارتباط مناسبی بین خانه و دانش آموز و حتی معلمها برقرار کند، توانایی ایجاد بحرانهای اخلاقی و آموزشی را نیز دارد. ضمن آنکه میتواند زمینهساز زایل شدن اخلاق در سیستم آموزشی، چشم و هم چشمی دانشآموزان و بحرانهای اخلاقی شود که در دنیای پنهانی کلاسهای درس، منجر به بروز فجایعی غیرقابل جبران میشوند. از همین رو است که همچنان بردن تلفن همراه از سوی دانشآموزان به مدارس کشور، مدافعان و مخالفان زیادی دارد و همین نبود شفافیتها سبب شده، ایده منسجم و یکنواختی در تمام مدارس از سوی اولیای مدرسه در پیش گرفته نشود.
تلفن همراه و افت تحصیلی
«یکی از مباحث مهمی که در سال ۹۲ برای مدتی در حوزه آموزش دانشآموزان خبرساز شد، ورود موبایل به کلاسهای درس بود. درست بعد از خودکشی دانشآموز شیرازی در نیمه دوم سال گذشته، آنهم به دلیل بردن تلفن همراه به کلاس درس و اخراج توسط مدیر مدرسه، سناریویی که یک بار دیگر روند ممنوع بودن یا نبودن ورود تلفن همراه به مدارس را بر سر زبانها انداخت.» این سخن را شیرزاد عبداللهی، کارشناس علوم رفتاری در گفتوگو با سپید در حالی یادآوری میکند که معتقد است: «ممنوعیت استفاده از تلفن همراه در کلاس درس، ممنوعیت استفاده دانش آموزان از موبایل به طور کلی و ممنوعیت ورود موبایل به مدرسه، سه موضوع متفاوت از یکدیگرند که هر کدام، ساز و کار اجرایی، برخوردی و خاص خودشان را میطلبند. به نظر میرسد در مسیر ممنوعیت ورود تلفن همراه به مدارس، تنها موضع درست، ممنوعیت ورود موبایل به کلاسهای درس است که منجر به ممنوعیت استفاده از موبایل در کلاسها میشود. چراکه بی هیچ تردیدی، ورود تلفن همراه و استفاده از این وسیله ارتباطی، آنهم در کلاسهای درس، تنها دستاوردش افت تحصیلی و کاهش بازدهی درسی دانشآموزان میشود. هرچند تلفنهای همراه روزانه از سوی والدین بررسی و مجهز به برنامههای آموزشی باشند.»
این کارشناس حوزه آموزش بر این باور است: « حتی اگر والدین دانشآموزان در کنار اولیای مدارس بکوشند تا فضای داخل تلفنهای همراه را استانداردسازی کنند، باز شاهد آن خواهیم بود که استفاده از تلفن همراه در کلاسهای درس منجر به افت تحصیلی دانشآموزان خواهد شد. چراکه ذات وسایل ارتباطی، منجر به شکلگیری ارتباط محدود بین کاربر و وسیله هوشمند میشود و در مقاطع تحصیلی، تنها دستاوردش ایجاد اختلال در تمرکز دانشآموزان است. از همین رو است که آموزش و پرورش همچنان مصرانه بر طبل ممنوعیت ورود تلفن همراه به مدارس و کلاسهای درس میکوبد. »
تلفن همراه روحیه استقلال طلبانه دانشآموزان را زایل میکند
« هرچند همه میدانند که تلفن همراه وسیله است سودمند برای ارتباطات مطلوب محسوب میشود و همراه بودنش با دانشآموز، آرامش خیال برای والدین در پی دارد؛ ولی یکی از مشکلات عمده همراه داشتن تلفن از سوی دانشآموزان در کلاسهای درس، حواس پرتی خود دانش آموز، بیتوجهی همکلاسیها به فضای کلاس و رها شدن مباحث آموزشی از سوی معلم در ساعات درسی است.»
این بخشی از گفتههای مجید ابهری، آسیبشناس خانواده درباره چرایی ممنوعیت ورود تلفن همراه به مدارس است که در گفتوگو با سپید بر اهمیت آن تاکید و عنوان میکند: «مهمترین مسئلهای که در سایه ممنوعیت بردن تلفن همراه توسط دانشآموزان به مدرسه مغفول باقیمانده، شکل نگرفتن روحیه استقلال در دانشآموز به واسطه ارتباط مداوم با والدین و ادامه کنترلهای لحظهای پدر و مادرها است که زمینه وابستگیهای مخرب را ایجاد میکند.»
وی در ادامه میگوید: « درست است که در فضای مدرسه دانشآموزان تحت تعلیم نکات آموزشی قرار میگیرند و با علوم روز آشنا میشوند، اما نباید فراموش کنیم که یکی از کاربردهای مهم مدرسه، ایجاد روحیه استقلال در دانشآموزان است. روحیهای که با نظارتهای لحظه به لحظه والدین در ساعات مدرسه زایل میشود و در نتیجه یک وابستگی مستمر در روحیه دانشآموزان از خود باقی میگذارد. از همین رو است که داشتن تلفن همراه از در کلاسهای درس در نگاه کارشناسان آموزشی سراسر دنیا همچنان جنبه مثبتی ندارد و به جای فواید، آثار تخریبی حائز اهمیتی از خود باقی میگذارد.»
اما و اگرها همچنان ادامه دارند
ورود موبایل به مدارس از جمله مباحثی بود که در سال ۹۲ بارها در سر تیتر خبرها قرار گرفت و جلسات کارشناسی به منظور بررسی این مهم با حضور جامعهشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت و نظرسنجی از معلمان و خانوادهها شکل گرفت. تا جائیکه انگشت اتهام ناکارایی بودن این قانون به سمت آئیننامه انضباطی مدارس نشانه رفت و عطاءالله سلطانی، رئیس کمیته آموزش و پرورش مجلس شورای اسلامی، قدیمی بودن این آئیننامه را عامل اصلی رعایت نشدن قانون حمل تلفن به مدارس برشمرد.
هرچند که بعد از این گفتهها و اظهار نظر کارشناسان و حتی انجام نظرسنجی از سوی سایت وزارتخانه آموزش و پرورش، چه از اولیای مدارس و معلمها و چه والدین و حتی خود دانشآموزان، یک بار دیگر ادارهکل شورای عالی آموزش و پرورش اعلام کرد: « طبق بررسیهای انجام شده، موبایل مخل یادگیری شناخته شده و ورود آن به مدارس، همانند گذشته همچنان ممنوع اعلام میشود.»
با گذشت یک سال از تصویب مجدد این قانون و ادامه روند ممنوعیت ورود تلفن همراه به مدارس، همچنان شاهد استفاده دانشآموزان از تلفن همراه، چه در فضای مدارس و چه کلاسهای درسی هستیم . بهنظر میرسد نبود شفافیتهای لازم در استفاده از این وسیله ارتباطی در مدارس سراسر کشور باعث شده موبایل به تیغی دو لبه اما تیز بدل شود که هم آسیبزاست و هم تامین کننده نیازهای معمول دانشآموزی.
چکاوک ابراهیمی