رشته زنان و زایمان، مانند تمام شاخههای جراحیهای جزو رشتههای بالینی و تخصصی است که ازلحاظ عملکردی سخت است و نیاز به نیروی جسمانی، فیزیکی، روحی روانی مناسب دارد.
البته در طول سالهای بعداز انقلاب، اقدامات و خدمات خوبی توسط متخصصان زایمان صورت گرفته است. نباید کتمان کرد که به یاری آنها پیشرفتهای قابل توجهی حاصل شده است. اما واقعیت این است که هر زمان هر پدیدهای از جنبه رقابتی خارج شود، بهطور قطع در کیفیت نهایی تاثیرگذار است. این اتفاق در مورد رشته زنان افتاده است.
اگر فرض کنیم، 50 درصد جامعه پزشکی را آقایان تشکیل دهند، آنها از رقابت در این رشته محروم شدند. همین موضوع باعث میشود، زنان با شانس بیشتری وارد رشته زنان و زایمان شوند. ضمن اینکه در طول سنوات گذشته، ورودی زنان برای این رشته تعداد قابل توجهی بوده و افزایش یافته است. شانس قبولی در این رشته برای زنان بیشتربوده و این رشته از جنبه رقابتی خارج شده و به آن صورت نبوغ ندارد. اگر در رشته پزشکی رقابت کمرنگ باشد، کیفیت نهایی کار تاثیر میپذیرد.
از سوی دیگر زنانی که وارد این رشته می شوند، به علت سنگینی این رشته و حجم کاری زیادی که به خصوص در دوره دستیاری وجود دارد یا مسائل شخصی از جمله بارداری، زایمان و بچهداری، سختی برای کار در مناطق دورافتاده و ... نمیتوانند، آنطور که باید و شاید برای این رشته وقت بگذارند. از طرف دیگر به علت جابهجاییهای ناخواستهای که بهتبع جابهجایی همسر آنها اتفاق میافتد، مجبور به ترک محل کار خود هستند و چون محیط این رشته زنانه است، تا این وضعیت تنطیم شود و فشار به کل سیستم تقسیم شود، به نحوی که اختلال در کار ایجاد نشود، مهم است. گاهی در مدیریت بخشهای زنان و زایمان از لحاظ پوشش دستیاری مشکلاتی وجود دارد. متخصصان در رشته زنان و زایمان با جان دو انسان سروکار دارند، که هر دو در وضعیت بحرانی هستند و همین موضوع رشته زنان و زایمان را به یکی از سختترین رشتههای پزشکی تبدیل کرده است. اگر از بعد شرعی و فقهی قضیه که مهم است، بگذریم،(چراکه در حیطه ما نیست که نظر بدهیم) از لحاظ حیطه علمی، در بسیباری از بخشها بهطور قطع، ورود دوباره متخصصان مردان میتواند به تقویت رشته زنان و زایمان کمک کند. اما درحال حاضر و در کوتاهمدت هم این بازنگری و تغییر نگرش امکانپذیر نخواهد بود.