چندین سال قبل از تشکیل شورای عالی نظام پزشکی بحثی مبنی بر تعیین مدت زمان ویزیت اول مطرح شد تا به واسطه ویزیت و وقتی که برای بیمار صرف میشود تعرفه تعیین شود. در آن زمان 15 دقیقه ویزیت برای پزشکان عمومی و برای متخصصین، به تناسب، زمانهای ویژه در نظر گرفته شد.
مدت زمانی که در حال حاضر برای ویزیت پزشکان توسط وزارت بهداشت تعیین شده است براساس کارسنجی صورت نگرفته است. باید در این زمینه با مجامع صنفی نیز هماهنگی صورت میگرفت تا به واقعیت نزدیک باشد. زمانی که برای ویزیت پزشکان در نظر گرفته شده است در بسیاری از درمانگاههای دولتی و وابسته به نهادهای عمومی و یا غیر دولتی که با کثرت مراجعهکنندگان مواجه هستند، امکان پذیرنیست و در بسیاری از مطبها نیز شاید این زمان امکانپذیر نباشد.
باید همزمان با استاندارد کردن زمان ویزیت، دریافتی پزشکان نیز اصلاح شود. ما معتقد هستیم که وقتی یک پزشک برای ویزیت اول صرف می کند با وقتی که برای ویزیتهای بعدی صرف میکند، بسیار متفاوت است یا مدت زمان ویزیت یک روانپزشک با جراح بسیار متفاوت است . این تفاوتها تا زمانی که در زمان ویزیت در نظر گرفته نشود قطعا پیروی از آن از طرف جامعه پزشکی با خلل مواجه خواهد بود.
در کشورهایی که نظام پزشک خانواده مستقر شده است مدت زمان ویزیت متخصص برایشان ارزشمند است چرا که قبل از آن یک پزشک خانواده بیمار را ویزیت کرده است، خلاصه پروندهای تهیه و در فرم ارجاع نوشته شده است و در نهایت متخصص بر روی مورد مشاوره متمرکز میشود.اما متاسفانه الزاماتی که در حال حاضر در ارتباط با مدت زمان ویزیت وجود دارد به درستی رعایت نشده و طبیعی است که این اختلال وجود داشته باشد.
زمانی که باید برای هر کدام از ویزیتها تعیین شود و متغیرهایی که برای تعیین این زمان لازم است وسیع تر از آن است که بخواهیم زمان 15 دقیقه استاندارد را تعیین کنیم.
البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که برخی از همکاران ما در مراکز درمانی فعالیت میکنند که خودشان تعیین کننده تعداد ویزیتها نیستند. بخشی از این موضوع نیز به خصوص در سطوح تخصصی مربوط به تعرفهها است. ما معتقد هستیم، وقتی یک متخصص بیمار را ویزیت می کند باید وقت زیادی را صرف بیمار کند و تعداد ویزیت کمتری را در روز انجام دهد. ولی در کشور ما اینگونه نیست و برعکس این قضیه است. وقتی به مطب پزشکان عمومی مراجعه میکنید با خلوتی مواجه هستیم، ولی وقتی به پزشکان متخصص مراجعه می کنیم با شلوغی. یعنی وقتی که یک پزشک عمومی صرف میکند بیشتر از وقتی است که یک متخصص برای بیمار در نظر میگیرد.
در این هرم وارونه پزشکان مقصر نیستند بلکه سیستم بهداشت و درمان مقصر است . این هرم وارونه تنها در نظام سطح بندی و ارجاع قابل اصلاح است نه با تعیین یک زمان و آن هم به صورت دستوری.
مسلما اگر یک معاینه به صورت کامل نباشد به همان نسبت خطای پزشکی افزایش مییابد. به صورت معمول به غیر از مراکز دولتی و غیر دولتی در سیستم پزشک خانواده و پزشکانی که در حال حاضر مطب دارند، این قضیه کمتر به چشم میخورد و عمدتا وقتی را به بیمار اختصاص می دهند.
برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در همه سیستم های پیشرفته دنیا عمل شده و پدیده موفقی بوده به طوری که سازمان جهانی بهداشت نیز بر این موضوع تاکید کرد و حتی در برنامه پنج ساله نیز به آن اشاره شده است. تا زمانی که نظام سطح بندی، ارجاع و استقرار نظام پزشک خانواده را نداشته باشیم، طبیعی است که کنترل سیستمها به صورت سیستمیک انجام نخواهد شد. بارها این موضوع را به مسئولان مربوطه اعلام کردهایم، ولی متاسفانه با کندی در استقرار نظام پزشک خانواده مواجه هستیم. لازم است اراده وزارت بهداشت در این زمینه مستحکم تر باشد.