روز یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 دکتر مهرک گلکاریان 32 ساله و دستیار تخصصی رشته بیهوشی در زمان ادای وظیفه دستیاری در بیمارستان قائم مشهد دچار ایست قلبی تنفسی گردیده متاسفانه تلاش همکاران پزشک وی جهت احیای قلبی عروقی او نتیجه نیافت و ایشان در همان بیمارستان و در حین انجام کار فوت کردند. اگرچه هنوز گزارشی راجع به سابقه احتمالی بیماری قبلی از ایشان و دلیل فوتشان به افکار عمومی و به خصوص جامعه پزشکی ابلاغ نگردیده است اما این اتفاق ناگوار ممکن است باردیگر توجه جامعه را به وضعیت نامطلوب پزشکان در حال گذراندن تخصص جلب نماید. کشیکهای فراوان، ساعات کار بسیار بالاتر از قانون کار، حقوق نامناسب و اصولا مستحق ندانستن سیستم درمانی به دادن حقوق به پزشکان در حال گذراندن تخصص به بهانه گذراندن دوره آموزشی، رفتارهای خاص و ایجاد فشار شدید روحی و روانی توسط بسیاری از بخشهای آموزشی به این پزشکان درحال تحصیل همگی از شرایط نامطلوبی حکایت میکند که این جامعه از یاد رفته با آن دست به گریبان است. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید اقدامی عاجل برای وضعیت بسیار نابسامان دستیاران تخصصی کشور انجام دهد. آنها از هیچ پوشش و حمایت قانونی برخوردار نیستند.
آنها با آنکه بهطور مشخص و واضح یک کار تماموقت با ساعت کاری بسیار بیشتر از زمان موظف وزارت کار انجام میدهند به بهانه آنکه مشغول به تحصیل هستند، از هیچگونه پوشش تامین اجتماعی برخوردار نیستند. معلوم نیست به چه دلیل در طول سالیان طولانی وزارت کار و امور اجتماعی هیچگونه اعتراضی به وضعیت نامطلوب این گروه اندک جامعه انجام نداده است؟!
وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی کشور باید به این سوال پاسخ دهند که به چه دلیل و با چه مجوزی به این اقشار زحمتکش کادر درمانی کشور هیچگونه حقی مشابه آنچه برای تمام افراد شاغل در کشور وجود دارد، داده نمیشود. مگر این افراد ساعتهای طولانی و فراتر از آنچه مصوب قانون وزارت کار است، در بیمارستانهای دولتی کشور کار نمیکنند؟ پس چگونه است که هیچگونه قراردادی از طرف وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی کشور با این افراد وجود ندارد؟آیا اینکه پزشکان مذکور علاوه بر آنکه کار موظف خود را انجام میدهند، مشغول تحصیل نیز هستند، میتواند دلیل بر تضییع حقوق آنان و عدم عقد هیچ قراردادی با این افراد باشد؟
به چه دلیل با آنکه سالانه نظام درمانی کشور مبالغ هنگفتی را بابت کار تقریبا مجانی و بدون هیچگونه ضابطه آنها کسب مینماید، این افراد نه تنها هیچگونه قرارداد کاری نداشته بلکه در صورت هرگونه سرپیچی از فرمانهای دانشگاهها و بخشهای تخصصی مربوط ملزم به پرداخت جریمه هستند و حتی به راحتی اخراج از محل کار خود میشوند؟
به چه دلیل حاصل کار دستیاران تخصصی کشور بهطور مشخص باید به اساتید آنها تعلق گیرد و نکته تاسفبارتر اینکه دانشگاههای علوم پزشکی و بخشهای تخصصی مجری و ناظر تمامی این شرایط بوده و هرگونه اعتراض و نافرمانی این پزشکان برای آنها عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت. طبق تعهدنامه محضری که وزارت بهداشت از یکایک دستیاران تخصصی قبل از شروع تحصیل اخذ مینماید آنان ملزم به پرداخت ضرر و زیان و خسارت در صورت عدم اتمام تحصیل یا اخراج به هر دلیل هستند. در این تعهدنامه البته وزارت بهداشت خود را ذیصلاح برای تشخیص وقوع هرگونه تخلف میداند. این مشکلات نه تنها در زمان تحصیل حتی پس از شروع رسمی کار تخصصی که دیگر بهانه آموزش گرفتن نیز برای آنها وجود ندارد، پا برجا بوده بازهم وزارت بهداشت برای خود حقوقی بسیار بالاتر از آنچه وزارت کار و امور اجتماعی و قوانین رسمی کشور برای کارفرما تعیین کرده قائل میشود.
«پس ازشروع به کار به هر علتی از موسسه محل خدمت اخراج شوم و یا ترک خدمت کنم و به طور کلی چنانچه از هر یک از تعهداتی که طبق این قرارداد بر عهده گرفتهام تخلف نمایم، متعهد میگردم معادل 2 برابر شهریه و هزینه تحصیلی بهعلاوه 2 برابر حقوق و مزایای دریافتی را به صورت یکجا و بدون هیچگونه قید و شرطی به صندوق دولت بپردازم.»
روزنامه آفتاب یزد- 6/4/1394
بابک قرائیمقدم
پزشک