سپید: ۲۲ بهمن، ساعت 40 دقیقه بامداد ماموریتی به تکنسینهای اورژانس مشهد اعلام شد. بیمار مورد نظر اختلال هوشیاری داشت و بدحال بود. وقتی آمبولانس به محل رسید، متوجه شد خانه بیمار در یکی از کوچههای فرعی است که امکان ورود آمبولانس به آن کوچه وجود ندارد. برای همین هم آمبولانس را ۳۰ متر دورتر از در خانه پارک کردند.
زمانی که به خانه رسیدند حدود ۲۰ نفر داخل منزل بیمار بودند؛ همسایهها و خانواده بیمار اما دیدن بیمار و وضعیتش تکنسینها را شوکه کرد. به گفته مرتضی مرتضوی، تکنسین اورژانس، او برای اولین باری بود که بعد از ۱۰ سال کار، بیماری با این وضعیت میدید.
پسری ۴۰ ساله که ۲۰۰ کیلو یا شاید کمی بیشتر وزن داشت و ارست قلبی و تنفسی کرده بود. تکنسینها از همراهان خواستند با تسلط به خود به آنها اجازه بدهند تا کارشان را انجام دهند.
حالا نوبت به احیا قلبی و تنفسی رسید. اما شرایط بیمار به گونهای بود که باید به بیمارستان منتقل میشد. سوار آمبولانس کردن بیمار، کار سختی بود که باید انجام میشد. برانکارد را کنار بیمار آوردند و ۷-۸ نفری بیمار را روی برانکارد گذاشتند. به هر شکل ممکن بیمار با مادرش به عنوان همراه، به داخل آمبولانس و بعد از آن به نزدیکترین مرکز منتقل شد. بین راه مادر پسر گریهکنان گفته بود که پسرش سابقه بیماری ندارد اما چندین بار به او تذکر داده بود که چاقی زیادش کار دستش میدهد. بعد از رسیدن به بیمارستان به کمک چند نفر از نگهبانها، پرستارها و کمک بهیارها، بیمار را به اتاق احیا منتقل کردند و عملیات احیا ادامه پیدا کرد. زمانی که تکنسینها قصد داشتند برانکارد را داخل آمبولانس بگذارند، چرخهای برانکارد خراب شده و از جا در آمده بود. بعد از مدتی تکنسینها از بیمارستان استعلام گرفتند و خبر بدی شنیدند؛ بیمار فوت شدهبود.