آمارها نشان میدهد بحران بیکاری جوانان در دو سالگی دولت که بیکاری را بزرگترین مسئله داخلیاش دانسته و میداند، همچنان بر سر جامعه سایه انداخته و سیاستهای اعمال شده تاکنون، دستکم در ۱۵ استان نتیجه نداشته است. موکد این مهم نیز اخبار مختلفی است که روزانه در مورد بیکاری و وضعیت اشتغال منتشر میشود. کافی است که سری به پایگاههای خبری یا رسانههای نوشتاری و غیر نوشتاری بزنیم تا از درددل جوانانی بخوانیم و بشنویم که داد بیکاری سر دادهاند. جوانانی که در گوشه گوشه شهر از سر بیکاری پرسه میزنند و ماحصل این پرسهزنیها نیز دستاوردی ندارد جز اعتیاد، دزدی و انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی. آسیبهایی که به گفته نمایندگان مجلس در شورای اسلامی ناشی از نبود منبع کسب درآمد در جوانان است و سرخوردگیهایی را به وجود میآورد که اثرات سوء آن سلامت جامعه را به خطر میاندازند.
نبود فرصتهای شغلی و رواج اعتیاد
«مهمترین عامل بروز اعتیاد در جامعه نبود فرصت اشتغال برای جوانان و بیکاری آنها است. چراکه اگر جوانی شغل و درآمد مناسبی داشته باشد، بیشک به فکر تشکیل خانواده میافتد، نه اینکه روزها تا دیر وقت بخوابد و بعدازظهرها از سر سرخوردگی روحی و نداشتن پایگاه اقتصادی، به سراغ مواد مخدر برود.» این مهم را صفر نعیمی زر، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در حالی به سپید میگوید که فضای کنونی جامعه را متاثر از بیکاری شمار قابل توجهی از نیروهای کار میداند و میافزاید: «درست است که مجلس اعتبارات قابل توجهی در زمینه مسدود کردن مرزها جهت جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور اختصاص داده است، اما از یک سو اعتبارات در این زمینه کافی نیست از سویی دیگر انگیزه جامعه به ویژه جوانان به قدری پویا نیست که به سراغ مواد مخدر نروند.»
وی با انتقاد از اینکه در تمام دنیا این مهم ثابت شده که بیکاری سبب رشد آسیبهای اجتماعی و در پی آن افزایش شمار نیروهای کاری میشود که به استعمال مواد مخدر روی میآورند، تصریح میکند: «جوانان ما شاد نیستند. در واقع جامعه کنونی از کمبود دلخوشی و شادی رنج میبرد. دو عاملی که سبب گرایش بیش از پیش جوانان به مصرف مواد مخدر میشود. اما نباید فراموش کنیم که نبود فرصتهای شغلی مناسب آنهم در شرایطی که جوانان سالهای پویاییشان را در پشت نیمکتهای دانشگاه طی کردهاند به امید آنکه وارد بازار کار شوند، مشکلی است که امروز سبب آن شده جامعه از پویایی و توانمندی لازم برخوردار نباشد.»
نعیمی زر با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم استقلال کشور را حفظ کرده و در راستای اقتصاد مقاومتی گام برداریم، بیهیچ تردیدی به نیروی جوان رشید و برومند نیاز داریم، خاطر نشان میکند: «وقتی به تقویت تولید توجه کنیم، شاهد کاهش اعتیاد در کشور و رونق چرخه اقتصادی خواهیم بود. چراکه به چرخش درآمدن چرخهای اقتصادی کشور، خود عاملی خواهد بود برای رونق بازار کار.»
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی اما یکی از معضلات کنونی بازار کار را بازگشت مجدد نیروی بازنشسته به فرصتهای شغلی میداند و متذکر میشود: «با وجود آنکه جمعیت کارمندی کشور سنشان بالا رفته و شمار قابل توجهی از این گروه مشتغل به سمت بازنشستگی پیش میروند، اما همچنان شاهد به کارگیری مجدد بازنشستگان هستیم. آنهم در شرایطی که جوانان بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه و ورود به بازار کار و چرخه اقتصادیاند. از همین رو است که معتقدم اگر میخواهیم فضای کنونی جامعه متحول شود و حجم قابل توجهی از مشکلات و معضلات از جنس آسیبهای اجتماعی کاهش یابد، باید سیاستهای اشتغال را بازبینی کنیم و بیش از هر زمان دیگری فرصت اشتغال را برای جوانان فراهم کنیم.»
بزهکاری در کمین جوانان بیکار
«وقتی جوانان هدف ندارند، خیابانها پر میشود از دور دور کردنهای بیخودی. پرسه زدن تحصیل کردهها در داخل پارکها که با واسطه و بیواسطه به دنبال شغل مناسبی برای کسب درآمد هستند. وقتی شغل نباشد، هزاران معضل جایگزیناش میشود. وقتی اقتصاد خانوادهها پاسخگوی نیازها نباشد، افکار پر میشود از تصمیمهای غلطی که هم به خود آسیب میزند، هم به خانواده و هم جامعه.» این بخشی از چرایی بروز انواع آسیبهای اجتماعی در بین جوانان جویای کار است که مصطفی آب روشن، عضو انجمن جامعهشناسی کشور در گفتوگو با سپید تشریح میکند و میگوید: «بررسی آمارهای مربوط به بیکاری استانها در دو سال گذشته نشان میدهد اوضاع بیکاری در ۱۵ استان کشور بدتر از گذشته شده و نرخ بیکاری در شمار قابل توجهی از مناطق بالاتر رفته است. آمارهایی که نشان میدهند در نیمی از کشور، بیکاران و جویندگان شغل با مسائل و چالشهای جدیدی دست و پنجه نرم می کنند که تمامی این مشکلات منجر به بروز بزهکاری و جرائمی اجتنابناپذیر میشوند.» وی میافزاید: «اگر در این زمینه به صورت خاص به آمار بیکاری به استانهای همچون سمنان بیندازیم، میبینیم که در طول سه سال گذشته آمار بیکاری از حدود 4درصد به 11 درصد رسیده یا در استان کهگیلویه و بویراحمد این آمار از حدود 5/5 درصد به 5/12 درصد رسیده و این وضعیت در استان هرمزگان نیز مشابه است به طوریکه میزان بیکاری جوانان از 4/7 درصد به 4/10 درصد رسیده است. این یعنی بروز مشکلاتی بیشتر، رشد فرصتهای اقدام به خطا از سوی جوانان و نبود زمینه اشتغال در چارچوبهای استاندارد.»
این استاد علم جامعهشناسی بر این باور است، از همین رو است که شاهد هستیم روحیه سخت کوشی و همت اجتماعی در فضای کنونی جامعه رو به افول است و جوانان دچار نوعی سرخوردگی روحی و تجربه حس رها شدن از سوی مسئولان وقت هستند.»
فضای کسب و کار نیازمند تحول است
حسن راغفر، تحلیلگر مسائل اجتماعی از بعد نظرات اقتصادی نیز نسبت به وضعیت بیکاری و نبود پشتوانه درآمد در میان نیروی پویای جامعه ابراز نگرانی میکند و میگوید: «نرخ بیکاری جوانان در نقطه بحران قرار گرفته است. شاهد این اتفاق ناخوشایند نیز رشد نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 سال است که به 8/21 درصد رسیده آنهم در شرایطی که باید میانگین نرخ بیکاری 5/10 درصد باشد.» این استاد دانشگاه الزهرا با تاکید بر اینکه تمامی مسئولان کشور به معضلات بیکاری جوانان واقفند، اما توان ایجاد فرصتهای شغلی در کشور بسیار محدود و کم است، میافزاید: « در اینکه ناآرامیهای اجتماعی تا بروز انواع تنشهای عصبی در بطن جامعه ناشی از معضل بیکاری است، بر کسی پوشیده نیست به ویژه در میان گروهی از جوانان که در سن ازدواج قرار دارند و قادر به تامین هزینههای گزاف تشکیل خانواده نیستند، اما مسئولان نباید فراموش کنند هم میتوانند از ظرفیتهای مردمی برای پیشبرد اهداف در زمینه ایجاد فرصتهای شغلی استفاده کنند، و هم تصحیح فضای کنونی حاکم بر کسب و کار کشور باید در دستور کار مسئولان قرار گیرد تا سرمایهها و منابع بانکی به سمت بخشهای مولد هدایت شوند. در غیر اینصورت روز به روز مشکلات جوانان که پایهساز کشور هستند، بیشتر میشود و در پی آن این جامعه است که از ابعاد مختلف دچار خسارتهایی جبرانناپذیرمیشود.»
جوانان تن به مشاغل سنتی نمیدهند
بسیاری از جامعه شناسان به این نکته تاکید دارند که روحیه جامعه نیز در زمینه اشتغال تغییر کرده است. یعنی دیگر مشاغل سنتی جایی در دنیای امروزه جوانان ایرانی ندارند و این مثل قدیمی که مشاغل از پدر به پسر منتقل میشود، چندان راه به جایی نمیبرد. دلیل این مهم را میتوان در ارائه مدارک رنگ به رنگ تحصیلی از واحدهای آموزشی مختلف ریشهیابی کرد. مسئله مهمی که به اعتقاد محسن سرخو، رئیس کمیته اشتغال شورای شهر تهران سبب شده سلیقه جامعه در انتخاب شغل تغییر کندو وی با تاکید بر اینکه بارها فرصتهای شغلی برای شمار قابل توجهی از جوانان جویای کار به وجود آمده، اما سلایق جوانان مانع از اشتغالشان در آن شغل شده است، تصریح میکند: «به طور مثال جوانی را در نظر بگیرید که در رشته طراحی ساختمانی با تکنیک گرافیکی تحصیل کرده است. اگر به وی بگویید باید به جای طراحی با تکنولوژیهای کامپیوتری به صورت دستی اقدام به طراحی کند، هم ممکن است سواد لازمه را نداشته باشد و بیش از پیش متکی به نرمافزارهای هوشمند باشد و هم نحوه پرورش علمیاش به نحوی باشد که نتواند از پس کار بربیاید. این مشکل خود باعث میشود فرصت شغلی به وی تعلق نگیرد و بر شمار جویندگان کار افزوده شود. حال آنکه نحوه پرورش دانشجویان در گذشته به نحوی بوده است که آمادگی برخورد با هرگونه سختی شغل را داشتند.»
این عضو شورای شهر معتقد است، بسیاری از جویندگان کار ابتدا به ساکن شناخت دقیقی از تواناییهای خود ندارند و نمیدانند دقیقا چه چیزی میخواهند. همین نداشتن اطلاعات دقیق از خواستهشان باعث میشود هم فرصتهای شغلی مناسب را از دست بدهند و هم منابع غلطی را برای جستجوی کار دنبال کنند. از همین رو است که شاهد هستیم برخی جوانان سالهای سال است که در کنج خانه نشستهاند و نتوانستهاند به بازار کار راه یابند.»
بیکاری هم عالمی دارد
با وجود کاهش ۵۴۴ هزار نفری از تعداد جمعیت غیرفعال کشور، همچنان 5/39 میلیون نفر که توان فعالیت اقتصادی دارند، کار نمیکنند. 39 میلیون و ۵۳۰ هزار و ۷۵۶ نفر از کل جمعیتی که در سن کار کشور به سر میبرند، اما در جامعه غیرفعال محاسبه میشوند و هیچ اثری از خود در جریان اقتصاد کشور بر جای نگذاشتهاند. ندارند. از این میزان نیز ۱۲ میلیون مرد به طور کامل و صرفا خانهنشین به حساب میآیند و مشخص نیست چگونه امرار معاش میکنند. هرچند که برخی از تحلیلگران بر این باورند این گروه از مردان بیکار، در مشغالی همچون دستفروشی، خرید و فروش مواد و مخدر و سایر مشاغل کاذب، اما در آمدزا فعال هستند که روزانه تبعات منفی را متوجه جامعه میکنند. جامعهای که این روزها گرفتار اعتیاد و تبعات منفی خرید و فروش، قاچاق و استعمال مواد مخدر است و زنگهای هشدارش به صدا در آمده هر چند که به نظر میرسد با توجه به اقتصاد بیمار جامعه، هم دست مسئولان در فرصتسازیهای شغلی بسته است و هم جوانان چندان ذوق و شوق اشتغال ندارند و روحیه پویا و جویای کارشان را از دست دادهاند و ترجیح میدهند اگر از هر کدامشان پرسیده شود چه کارهای، پاخس دهند working aهیچ.
چکاوک ابراهیمی