طبق آخرین آمار سازمان ثبت احوال، کل ولادتهای ثبت شده در کشور به 1/471/834 نفر رسیده است که اگر در کنار ادعای محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت و جمعیت خانواده وزارت بهداشت درباره آمار سقط جنین کشور قرار گیرد، بدان معناست که از هر 8 زن ایرانی که باردار میشوند، یکی از آنها سقط جنین میکند و 7 نوزاد دیگر فرصت حیات مییابند. آماری که پیشتر نیز مشخص کرده بود که سالانه ۲۱۳هزار سقط غیرقانونی در کشور انجام می شود. گرفتن فرصت زندگی اکنون به پدیدهای شناخته شده تبدیل شده، هرچند که هنوز به شکل غیر قانونی در ابعاد وسیعی و به دلایل مختلفی رخ میدهد. پدیدهای که در بعضی موارد به جهت بارداریهای نامشروع اتفاق میافتد، اما در مواردی، هرچند باورش کمی سخت است، اما جنسیت سبب بروز این پدیده میشود. تصمیمی که از سوی والدین کودک اتخاذ و در نهایت به برهم زدن توازن جمعیت جنسیتی جامعه منجر میشود.
مرگ سالانه1.500.000 جنین دختر
در جهان سالانه1.500.000جنین دختر توسط خانوادههایی که به لحاظ مسائل فرهنگی پسران را ارزشمندتر از دختران میدانند، قربانی انتخاب جنسیتی میشوند. از جمله پیامدها و عوارض اینگونه سقط برای مادران، خونریزی، عفونت و سوراخ شدن رحم است. این موارد از مهمترین اخباری بود که هفته گذشته در نشست تخصصی «سقط جنین؛ اجبار یا اختیار» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران مطرح شد. این نشست با حضور سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس، از بعد پزشکی و جامعه شناسی به بررسی این مسئله پرداخت.
همدستی مردسالاری و تکنولوژی
در ابتدای این نشست سیمین کاظمی، پزشک و استاد جامعهشناس با مطرح کردن عنوان همدستی مردسالاری و تکنولوژی در سقط جنین مونث بیان کرد: ««ترجیح جنسی» یعنی گرایش والدین به یکی از دو جنس (معمولا پسر). «تشخیص جنسی» نیز به معنای روشهای تکنولوژی تعیین جنس جنین است. «انتخاب جنسیت» نیز بدین معناست که والدین بعد از آگاهی از جنسیت جنین ترجیح میدهند یکی از دو جنس را انتخاب کنند. وی در ادامه درباره وضعیت سقط جنین مونث در جهان بیان کرد: «در جهان سالانه 1.500.000جنین دختر قربانی انتخاب جنسیتی میشوند. تعداد کشورهایی که از نظر عدم توازن نسبت جنسی زیر نظر قرار میگیرند رو به افزایش است که اغلب این کشورها در آسیا هستند، در هند، چین، ویتنام، کشورهای جنوب و شرق آسیا، آسیای میانه و کشورهای اروپای شرقی این پدیده بیشتر دیده میشود. در حال حاضر ایران جزو این کشورها نیست.»
کاظمی با اشاره به آمارسنجی انجام شده در ارتباط با سقط جنین مونث خاطرنشان کرد: «ما زمانی میفهمیم سقط جنین مونث صورت میگیرد که نسبت طبیعی جمعیت جنسیتی به هم میخورد. در کل میانگین طبیعی این نسبت تعداد ۱۰۵پسر به ۱۰۰دختر است. در ایران نیز این نسبت در سال ۸۳، 104/6 به ۱۰۰ بوده است. این نسبت اکنون در استان تهران ۱۰۷ به ۱۰۰ و در شهر تهران108/2 به ۱۰۰است. در سایر استانهای کشور نیز شاهد تغییرات چشمگیر در این زمینه بودهایم. این افزایش نسبت جنسیتی تولد نشاندهنده حذف جنین مونث پیش از تولد و سقط جنین دختر است. کاهش نسبت دختر به پسر حاکی از فرهنگی است که در آن نابرابری جنسیتی، عمیقا ریشه دونده است.»
بحران فرهنگی پسر سالاری
در ادامه این نشست وی ترجیح دادن پسر، کاهش سایز خانواده ایدهآل و گسترش سریع تکنولوژی تعیین جنسیت را از عواملی دانست که باعث میشوند نسبت جنسیتی به هم بخورد و تصریح کرد: «عامل اول در مورد خانوادههایی اتفاق میافتد که به لحاظ مسائل فرهنگی پسران را ارزشمندتر از دختران میدانند که در گذشته به خاطر دلایل اقتصادی، سیاسی، عهده دار بودن پسر برای تداوم نسل و … بوده است. اگرچه ترجیح جنسیتی مذکر و ارزشمندی پسر نسبت به دختر در گذشته مبنای اقتصادی داشته اما اکنون یک مبنای فرهنگی است.»
کاظمی در ادامه اظهار کرد: «درباره عامل دوم باید گفت اگر در گذشته تعداد اعضای خانواده مهم نبوده است اما اکنون ایدهها تغییر کرده و از نظر افراد، خانوادهای خوشبخت و بهتر است که تعداد فرزند کمتری داشته باشد. این مورد در کنار ترجیح جنسیتی قرار میگیرد به این شکل که اگر خانواده دو فرزند دارد ترجیح میدهد یکی از آنها حتما پسر باشد. در توضیح عامل سوم نیز اشاره میشود که سه روش برای تعیین جنسیت وجود دارد: سونوگرافی، آمنیو سنتز و آزمایش خون مادر. صددرصد سونوگرافیستها بدون اینکه اعلام ضرورت پزشک وجود داشته باشد جنس جنین را اعلام میکنند. همچنین در هفتههای دهم بارداری با روش خون مادر به جنسیت جنین پی میبرند. ضرورت پزشکی در مواردی است که به بیماریهای وابسته به جنس شک وجود داشته باشد. متاسفانه آزمایشگاهها این آزمایش را بدون اینکه پزشک ضروری بداند انجام میدهند این نوع آزمایش هزینههای زیادی را هم در بردارد. کسی که کنجکاو است هرچه سریعتر جنسیت جنین را بداند ممکن است به سمت سقط جنین مونث هم برود.»
پیامدهای اجتماعی سقط گزینشی
این جامعهشناس همچنین درباره پیامدهای تعیین جنسیت جنین بیان کرد: «هر سقط جنینی عوارضی خواهد داشت. سقط میتواند جان مادر را به خطر اندازد. خونریزی، عفونت و سوراخ شدن رحم از عوارض جسمی سقط برای مادر است. مشخص شدن جنسیت گاهی اوقات باعث میشود زن تحت فشار خانوادهها قرار گیرد یا همسرش او را ترک کند و اینها همه افسردگی زنان را به همراه دارد. حتی ممکن است مادر از مراقبتهای بهداشتی دور بماند. تعیین جنسیت اگر به سقط جنین هم منجر نشود باعث بازتولید کلیشههای جنسیتی میشود نظیر صورتی بودن لباس نوزاد دختر و آبی بودن لباس نوزاد پسر.»
به گفته کاظمی تعیین جنسیت و به دنبال آن سقط جنین پیامدهای اجتماعی را هم به همراه دارد که شاید در کوتاه مدت مشاهده نشوند اما در دراز مدت خود را نشان میدهند. مثلا در کشورهایی نظیر چین، هند و ویتنام مردان برای ازدواج دچار مشکل شدهاند و از کشورهایی نظیر کُره زنانی را برای ازدواج با این مردان وارد کشورشان میکنند. در این میان مردان فقیر، بیسواد و روستایی در این شرایط شانس کمتری برای ازدواج دارند و این باعث افزایش خشونت در سطح جامعه میشود. برخی معتقدند کمتر شدن تعداد جمعیتی زنان باعث میشود که مردان ارزش زنان را بیشتر بدانند اما کمتر شدن زنان و اینکه آنها به شکل یک کالا و ابزار دیده شوند باعث میشود که دیگر به کرامت و فردیت او توجه نشود.
وی با بیان اینکه نابرابری جنسیتی باید تعدیل شود، اظهار کرد: «سیاستهایی که زنان را از اشتغال، تحصیل، مشارکت سیاسی و … منع میکند، باید تعدیل شود و در مکانهایی که نسبت جنسیتی به هم خورده است توجه بیشتری شود. گزارش دادن درباره جنس جنین در سونوگرافیهای و آزمایشگاهها مگر با ضرورت دانستن پزشک ممنوع و دورههای آموزشی برای پزشکان و ماماها در خصوص تبعات تعیین جنسیت و سقط جنین جنسیتی برگزار شود.»