سپید: در سریالهای رسانه ملی یکی از مواردی که هیچوقت در سکانسهای بیمارستانی فراموش نمیشود برخورد تند و آتشین پزشک با بیماران و همراهان او است. انگار پزشک باید بد عُنق باشد تا چرخِ درمان بچرخد. در یکی از این سریالها دختری در اورژانس از غم مرگ پدر بیتابی میکرد. خانم دکتر اورژانس به سرعت برق و باد خود را به او رساند و با خشونت تمام آنچنان سیلی محکمی بر صورت دختر یتیم زد که برق از چشم بینندگان هم پرید.
فارغ از سیاهنمایی صدا و سیما واقعا ما پزشکان بداخلاق هستیم؟مدتی است که این سوال ذهنم را به خود مشغول کرده. برای رسیدن به جواب آن به صرافت افتادم متاسفانه به هیچ مطالعه و آمار قابل استنادی در مورد خوشاخلاقی یا بداخلاقی پزشکان در کشور دست نیافتم. اما گفتهها و روایتهای مردم از پزشکان اکثرا نشاندهنده بداخلاقی آنان است . در بررسی که از شکایت مردم از پزشکان بیمارستان محل کارم انجام دادم، بیشتر نارضایتیها از بدرفتاری پزشکان بود تا درمان بد و شوربختانه بیشتر این شکایات مربوط به بد اخلاقی پزشکان جوان میشد تا مسنترها.
امروزه بیماران در مراجعه به پزشک، اخلاق خوب را اولین گام برای اعتماد به توصیهها و درمان پزشک میدانند. آنچنان که اگر از آنان در مورد پزشکی نظرخواهی شود، ابتدا در مورد اخلاق او اظهار نظر میکنند بعد ار تبحرش در طبابت میگویند.
شاید خود ما هم در لباس بیمار تجربههای ناخوشایندی ازبرخورد همکارانمان داشته باشیم. همکاران اسم و رسم داری که حین ویزیت کردن تمام دلنگرانیها و سوالاتمان را با حرکت دادنهای متناوب و گوناگون سر جواب میدهند و با دادن یک برگه درخواست سونوگرافی،CT اسکن و.. به دستمان پایان ویزیت را اعلام میکنند و وقتی که میگوییم: « از همکارانیم» با گوش چشمی نگاهمان میکنند شاید یعنی خوشوقتیم دکترجان!
عقیده نگارنده بر این است که خوشرفتاری پزشک با بیمار از نسلی به نسلی در حال کاسته شدن است و متاسفانه جای خالی آموزش رفتار مناسب پزشک با بیمار در بین صدها واحدی که یک دانشجوی پزشکی ملزم به گذراندن آنها است، به وضوح دیده میشود. وظیفهای که وزارت بهداشت تا امروز از آن غافل بوده است.