آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که معتقدید باید پزشکان مسن، به محض آنکه در کارهایشان با کندی مواجه شدند، مجبور به بازنشستگی شوند؟ بعضی از متخصصان در تستهای صلاحیت، معتقدند پزشکان باید در سن 65 سالگی ارزیابی شوند و اینطور توجیه میکنند که این سن، زمانی است که ناتوانیهای فیزیکی و روانی افراد شروع به ظاهر شدن میکنند.
تعداد اندکی از بیمارستانها در آمریکا این برنامه را آغاز کردهاند تا پزشکانی را که در دهه 70 زندگی خود به سر میبرند، با تستهای صلاحیت ارزیابی کنند. اگر نتایج تستها اختلالات قابل توجهی را در پزشکان مسن نشان دهند، بسته به شدت ضایعه، از این پزشکان خواسته میشود درمانهای مورد نیاز خود را دریافت کنند، محدودیتهایی را در امتیازات خود انتخاب کنند و یا به طور کامل بازنشسته شوند. بعضی از متخصصان اذعان دارند که سن مرزی برای انجام این تستها، 65 سالگی است که تاثیر عظیمی بر پزشکان خواهد گذاشت.
در حال حاضر، بعضی سازمانها در آمریکا به دنبال آن هستند که چارچوبی برای ابداع گایدلاینهایی در این زمینه وضع کنند، اما گروه دیگری از پزشکان مخالف این کار هستند و این مساله باعث ایجاد دوگانگی در جامعه پزشکان شده است. طرفداران انجام تستهای مرتبط با سن میگویند، دیگر نمیتوان به سادگی اجازه داد پزشکان مسن خود تعیین کنند که چه زمانی بازنشسته شوند، زیرا بسیاری از آنها میخواهند حتی پس از آنکه تستها هم اختلالاتی را نشان دادند، باز به کار خود ادامه دهند. مخالفان این طرح نیز ادعاهای خود را دارند. آنها میگویند پزشکان جوانتر هم ممکن است دچار اختلالاتی شوند و هدف قرار دادن پزشکان مسن تحقیرآمیز است.
دودستگی پزشکان مسن
پزشکان در دهه 70 عمر خود نقشی کلیدی و تعیین کننده در هر دو سوی بحث دارند. بهطور مثال، این پزشکان مسن و باتجربه هستند که اغلب نقش کلیدی در انتشار دستورالعملهای تشخیصی و درمانی انجمنهای علمی دارند. همچنین در کمیتههایی هم که باید تصمیمهای سرنوشتساز بهداشتی گرفته شود، اغلب عضو هستند.
البته بعضی از این پزشکان مسن، خود موافق انجام تستهای بررسی سلامت هستند، زیرا دلایل زیادی وجود دارد که انجام تستها ضروری هستند. متاسفانه بسیاری از پزشکان مسن، خود نمیدانند چه زمانی باید کار بالین را کنار بگذارند و از سوی دیگر، بسیار هم مشکل است که این تصمیم را به همکارانشان بسپاریم تا آنها را متقاعد کنند که بازنشسته شوند. باید این موضوع را هم قبول کرد که اگر پزشک مسنی در تستها هیچگونه اختلالی را نشان نداد، باید اجازه داشته باشد که به کار خود ادامه دهد و مهم نیست که چه سنی دارد. حتی زمانی که اختلالات آنها تشخیص داده شد، هر تلاش و کمکی باید به کار گرفته شود تا آنها بتوانند بدون آنکه به کار خود پایان دهند، مشکل خود را حل کنند و یا کار بالین خود را اصلاح کنند. اما اگر پزشکان مسن با اختلالات شدید و جدی مواجه باشند، مانند دمانس، لازم است که از ادامه کار سرباز زده و استعفا دهند و بازنشسته شوند.
متخصصان معتقدند بسیاری از پزشکان مسن در برابر انجام تستهای مرتبط با سن مقاومت خواهند کرد. مسلما این چیزی نیست که بتوان به راحتی وارد جامعه پزشکی کرد. مخالفان علیه این سیاست در حال حاضر در سنگرهای خود جای گرفتهاند. آنها مدعی هستند که این پزشکان مسن نیستند که مشکلسازاند. پزشکانی که در نیمه راه عمر حرفهای خود قرار دارند، بهطور نامتناسبی، بیشتر مسوول تعداد بالاتر پیامدهای بد هستند. آنها میگویند، اگر پزشکان مسن با ناتوانی فیزیکی مواجه شوند، خود یاد میگیرند که چگونه با آن تطبیق پیدا کنند. اگر حافظه آنها مثل قبل کار نمیکند یا دیگر نمیتوانند بسکتبال بازی کنند، به آن معنی نیست که باید کار بالین و حرفه پزشکی را کنار بگذارند. آنها یاد میگیرند که جبران کنند. آنها خود دیگر بیماران زیادی را پذیرش نمیکنند، بیشتر بر بیمارانی تمرکز میکنند که نیاز به تیزهوشی بالایی نداشته باشد و طول مدت ویزیتهای خود را برای هر بیمار طولانیتر میکنند، همانطور که بیماران دوست دارند.
متخصص دیگری نیز همگام با نظرات فوق، میگوید که فقط دو روز در هفته بیمار ویزیت میکند و معتقد نیست که حدت توانایی ذهنی خود را از دست داده باشد: «اگر علایم کاهش توانایی ذهنی در من نمودار شود، همکارانم به من خواهند گفت.» البته وی اذعان دارد، بسیاری از پزشکان مسنی که در انتهای دوره زندگی کاری خود قرار دارند، حتی با ظهور علایم اختلال فیزیکی و روانی، تمایلی به بازنشسته شدن ندارند. بسیاری از پزشکان میگویند خود میدانند که نیاز است دست از کار بکشند، اما واقعیت آن است که اغلب آنها این کار را نمیکنند.
سن مناسب بازنشستگی چهزمانی است؟
یکی از متخصصان که خود 65 سال داشته و قبلا پزشک اورژانس بوده، معتقد است انجام این تستها باید برای اولین بار در همین سن کنونی پزشکان انجام شود تا اطلاعات اولیهای از وضعیت کنونی آنها به دست آید و شاید هم از همین سن باشد که اختلالات شروع به تظاهر کنند. وی در مقام مشاور، سن 70 سالگی را سن بازنشستگی میداند. هرچند معتقد است باید قوانینی در این زمینه تصویب شوند تا شاید این مرز سنی کاهش یابد. به اعتقاد وی، بسیاری از پزشکان که در دهه 60 عمر خود به سر میبرند، به احتمال زیاد قوانین سن بازنشستگی پزشکان را خواهند پذیرفت و با تغییرات مدیریتی همگام خواهند شد.
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که پزشکان مسنتر چگونه آزموده شوند؟ براساس رویکردی که در حال حاضر معرفی شده، توانایی و کارآیی آنها باید بوسیله یک متخصص حرفهای و به صورت چهره به چهره ارزیابی شود. این متخصص، اغلب فردی است که آموزش دیده تا خلبانان خطوط هوایی تجاری و دیگر متخصصان را ارزیابی کند. این آزمون اغلب حدود یک ساعت بهطول انجامیده و دامنههای شناختی، متابولیک، روانی و فیزیکی بدن را تحت پوشش قرار میدهد. اگر پزشکان در هر یک از این حوزهها اختلال و نقصی را نشان دهند، برای انجام تستهای دقیقتر ارجاع داده میشوند.
این رویکرد ارزیابی اولیه، هزینهای حدود 300 تا 500 دلار دارد که به نظر میرسد خود بیمارستانها باید آن را بپردازند. پزشکانی که در این تستها، اختلالاتی برایشان تشخیص داده میشود، طی قراردادی محرمانه با مقامات بیمارستان، با هم به توافق میرسند که چگونه و با چه شرایطی میتوانند به کار خود ادامه دهند. بهطور مثال، یک پزشک مسن شاید موافقت کند که دیگر در شیفت شب حاضر نشود، جراحیهای طولانیمدت را انجام ندهد یا شیفتهای طولانی را تحویل نگیرد.
متخصصان اغلب متذکر میشوند که وقتی پزشکان به سن خاصی میرسند، باید آنها را به تدریج و سادگی از ادامه کار بازداشت. بهطور مثال، خلبانان خطوط هوایی تجاری آمریکا در سن
65 سالگی بازنشسته میشوند و 15 سال پیش هم، بعضی بیمارستانها در خدمات ملی سلامت بریتانیا جراحان خود را در سن 65 سالگی بازنشسته میکردند، البته این قانون در حال حاضر لغو شده است.
به نظر میرسد، بازنشستگی اجباری باید از برنامههای انجام تست آسانتر گرفته شود، هرچند بعضی نیز مخالف این کار هستند. آنها معتقدند بسیاری از پزشکان حتی در دهه 80 زندگی خود هم میتوانند به خوبی کار کنند (مانند جراح معروف قلب، دکتر Michae- E. DeBakey و مجبور کردن همه پزشکان مسن به بازنشسته شدن، شتاب زیادی به کمبود پزشک در جامعه میدهد.
در شماره آینده به دیگر موارد در این زمینه اشاره خواهد شد.