پرآوازه ترین چشم پزشک سالهای قبل و بعد از انقلاب مشروطیت، استاد چشم پزشکی دارالفنون به مدت 25 سال، نماینده مجلس شورای ملی در دوره های اول و دوم بود که سال 1324 در همدان به دنیا آمد.
مدرسه دارالفنون که در سال 1230 ش. توسط امیرکبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه تاسیس شد، محل تحصیل بسیاری از مشاهیر و نام آوران علمی کشورمان در قرن گذشته بوده است. از جمله این نفرات «یحیی میرزا لسان الحکما» بوده است. یحیی میرزا فرزند «عبدالحسین میرزا شمس الشعرا» نواده فتحعلیشاه قاجار بود و یکی از زمینداران معروف همدان شناخته میشد. یحیی در ابتدا به نقاشی روی آورد اما در این هنر موفق به پیشرفت نشد و به این ترتیب در سال 1265 ش. وارد مدرسه دارلفنون شد و بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی به آموختن علم «طب» روی آورد. در آن زمان طب نوین توسط «دکتر آلبو» فرانسوی و طب قدیم توسط «سلطان الحکما نائینی» آموزش داده میشد. پس از رفتن دکتر آلبو از ایران، مسوولیت وی به دکتر «بازیل» محول شد و یحیی میرزا مدرک دیپلم و مجوز طبابت خود را از او دریافت کرد و به طبابت مشغول شد. در آن زمان هنوز چشم پزشکی به عنوان یک تخصص جداگانه در کشورمان محسوب نمیشد.
ادامه تحصیل در فرانسه
یحیی از جمله دانشجویانی بود که برای کامل کردن اطلاعات پزشکی خود به فرانسه سفر کرد. وی در سال 1276 از ایران خارج شد و نزد استادانی چون پروفسور «پاناس» و «گالزفسکی» به شاگردی مشغول شد. او از سال 1278 تا 1280 رییس کلینیک بیمارستان مخصوص دکتر «گالزفسکی» شد و در همان زمان به تحصیل خود ادامه داد. او پس از کسب مقام عالی تخصصی چشم پزشکی و گرفتن دانشنامه رسمی از کلینیک چشم پزشکی در فرانسه در سال 1281 به ایران بازگشت.
حضور در مجلس
اندکی پس از ورود وی به کشور، انقلاب مشروطه در ایران به وقوع پیوست و ایران برای نخستین بار دارای مجلس شورای ملی شد. یحیی میرزا در اولین دوره مجلس به عنوان نماینده مشهد انتخاب شد و در دومین دوره مجلس شورای ملی به عنوان نماینده تهران وارد مجلس شد. وی از کسانی بود که در تهیه و تدوین قانون اساسی کشورمان و متمم قانون مشروطه شرکت داشتند؛ اما علاقه شدیدی که به تخصص خود و درمان بیماران داشت، سبب شد که از سیاست کنارهگیری کند و رییس بخش چشم پزشکی بیمارستان دولتی (سینای کنونی) شود. مدتی بعد و در سال 1294 ش. و در زمان جنگ جهانی اول، شهاب الدوله برادر لسان الحکما وزیر علوم شد و در مدرسه طب، کلاس چشم پزشکی تشکیل داد.
سرپرستی کلاس بر عهده یحیی بود و با گذشت زمان، چشم پزشکی ایران پیشرفتهای قابل توجهی به دست آورد. دکتر لسان الحکما تلاش فراوانی میکرد که با تمام وجود به همنوعان خود کمک کند.
او در مطب خود نه تنها از بیماران چیزی به عنوان دستمزد دریافت نمیکرد، بلکه مبلغی نیز به عنوان هزینه دارو و غذا به افراد نیازمند هدیه میداد. وی در کار خود ابتکار به خرج میداد به طوری که روش های مخصوص او در معالجه بیماریهای چشم، بعدها نیز در کشورمان توسط دیگر پزشکان تکرار شد. او در سیاست نیز بسیار وطن پرست بود ولی احساس کرد که در پزشکی برای کشور خود مفیدتر خواهد بود به همین دلیل از سیاست کناره گرفت و بعدها حتی پیشنهاد وزارت فرهنگ و بهداری را از طرف نخستوزیر وقت (مستوفی الممالک) نپذیرفت.
پس از پایان سلسله قاجار، القاب از اسامی حذف و استفاده از نام خانوادگی مرسوم شد. لسان الحکما نیز نام فامیل «شمس» را برگزید. یحیی شمس به مدت 25 سال ریاست دارالفنون را بر عهده داشت.
دکتر یحیی شمس ملک آراء (لسان الحکماء) در صبحگاه روز یکشنبه 26 فروردین 1324 از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ 72 سال داشت. او تا آخرین لحظات عمر خود به پزشکی مشغول بود و حتی بیماران فقیر را در کنار بستر خود میپذیرفت و برای درمان آنها تلاش میکرد. دکتر لسان الحکماء دارای 5 فرزند پسر و 4 دختر بود که فرزندان او به درجات بالای علمی رسیده و خدمات فراوانی به سرزمین خود کردند.
یکی از پسران وی «پروفسور محمدقلی شمس» بنیانگذار چشمپزشکی نوین در ایران بود. دیگر فرزندان وی «دکتر علی شمس» خونشناس و رییس بهداری ارتش بود. «دکتر فتحعلی شمس» چشمپزشک و استاد دانشگاه تهران و «دکتر قهرمان شمس» استاد دانشگاه تهران بودند. دیگر فرزندان وی نیز عبارت بودند از: مهندس اکبر شمس، عالم شمس، ملک حامی، پروین جهانبانی و جهان شمس.
همچنین دو تن از نوههای لسان الحکماء به چشمپزشکی روی آوردند: «دکتر هرمز شمس» چشمپزشک و استاد دانشگاه تهران و «دکتر محمد معصومی» چشمپزشک در آمریکا. کتاب «بصائر العیون» نیز از نوشتههای معروف یحیی شمس است.
پرآوازه ترین چشم پزشک سالهای قبل و بعد از انقلاب مشروطیت، استاد چشم پزشکی دارالفنون به مدت 25 سال، نماینده مجلس شورای ملی در دوره های اول و دوم بود که سال 1324 در همدان به دنیا آمد.
مدرسه دارالفنون که در سال 1230 ش. توسط امیرکبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه تاسیس شد، محل تحصیل بسیاری از مشاهیر و نام آوران علمی کشورمان در قرن گذشته بوده است. از جمله این نفرات «یحیی میرزا لسان الحکما» بوده است. یحیی میرزا فرزند «عبدالحسین میرزا شمس الشعرا» نواده فتحعلیشاه قاجار بود و یکی از زمینداران معروف همدان شناخته میشد. یحیی در ابتدا به نقاشی روی آورد اما در این هنر موفق به پیشرفت نشد و به این ترتیب در سال 1265 ش. وارد مدرسه دارلفنون شد و بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی به آموختن علم «طب» روی آورد. در آن زمان طب نوین توسط «دکتر آلبو» فرانسوی و طب قدیم توسط «سلطان الحکما نائینی» آموزش داده میشد. پس از رفتن دکتر آلبو از ایران، مسوولیت وی به دکتر «بازیل» محول شد و یحیی میرزا مدرک دیپلم و مجوز طبابت خود را از او دریافت کرد و به طبابت مشغول شد. در آن زمان هنوز چشم پزشکی به عنوان یک تخصص جداگانه در کشورمان محسوب نمیشد.
ادامه تحصیل در فرانسه
یحیی از جمله دانشجویانی بود که برای کامل کردن اطلاعات پزشکی خود به فرانسه سفر کرد. وی در سال 1276 از ایران خارج شد و نزد استادانی چون پروفسور «پاناس» و «گالزفسکی» به شاگردی مشغول شد. او از سال 1278 تا 1280 رییس کلینیک بیمارستان مخصوص دکتر «گالزفسکی» شد و در همان زمان به تحصیل خود ادامه داد. او پس از کسب مقام عالی تخصصی چشم پزشکی و گرفتن دانشنامه رسمی از کلینیک چشم پزشکی در فرانسه در سال 1281 به ایران بازگشت.
حضور در مجلس
اندکی پس از ورود وی به کشور، انقلاب مشروطه در ایران به وقوع پیوست و ایران برای نخستین بار دارای مجلس شورای ملی شد. یحیی میرزا در اولین دوره مجلس به عنوان نماینده مشهد انتخاب شد و در دومین دوره مجلس شورای ملی به عنوان نماینده تهران وارد مجلس شد. وی از کسانی بود که در تهیه و تدوین قانون اساسی کشورمان و متمم قانون مشروطه شرکت داشتند؛ اما علاقه شدیدی که به تخصص خود و درمان بیماران داشت، سبب شد که از سیاست کنارهگیری کند و رییس بخش چشم پزشکی بیمارستان دولتی (سینای کنونی) شود. مدتی بعد و در سال 1294 ش. و در زمان جنگ جهانی اول، شهاب الدوله برادر لسان الحکما وزیر علوم شد و در مدرسه طب، کلاس چشم پزشکی تشکیل داد.
سرپرستی کلاس بر عهده یحیی بود و با گذشت زمان، چشم پزشکی ایران پیشرفتهای قابل توجهی به دست آورد. دکتر لسان الحکما تلاش فراوانی میکرد که با تمام وجود به همنوعان خود کمک کند.
او در مطب خود نه تنها از بیماران چیزی به عنوان دستمزد دریافت نمیکرد، بلکه مبلغی نیز به عنوان هزینه دارو و غذا به افراد نیازمند هدیه میداد. وی در کار خود ابتکار به خرج میداد به طوری که روش های مخصوص او در معالجه بیماریهای چشم، بعدها نیز در کشورمان توسط دیگر پزشکان تکرار شد. او در سیاست نیز بسیار وطن پرست بود ولی احساس کرد که در پزشکی برای کشور خود مفیدتر خواهد بود به همین دلیل از سیاست کناره گرفت و بعدها حتی پیشنهاد وزارت فرهنگ و بهداری را از طرف نخستوزیر وقت (مستوفی الممالک) نپذیرفت.
پس از پایان سلسله قاجار، القاب از اسامی حذف و استفاده از نام خانوادگی مرسوم شد. لسان الحکما نیز نام فامیل «شمس» را برگزید. یحیی شمس به مدت 25 سال ریاست دارالفنون را بر عهده داشت.
دکتر یحیی شمس ملک آراء (لسان الحکماء) در صبحگاه روز یکشنبه 26 فروردین 1324 از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ 72 سال داشت. او تا آخرین لحظات عمر خود به پزشکی مشغول بود و حتی بیماران فقیر را در کنار بستر خود میپذیرفت و برای درمان آنها تلاش میکرد. دکتر لسان الحکماء دارای 5 فرزند پسر و 4 دختر بود که فرزندان او به درجات بالای علمی رسیده و خدمات فراوانی به سرزمین خود کردند.
یکی از پسران وی «پروفسور محمدقلی شمس» بنیانگذار چشمپزشکی نوین در ایران بود. دیگر فرزندان وی «دکتر علی شمس» خونشناس و رییس بهداری ارتش بود. «دکتر فتحعلی شمس» چشمپزشک و استاد دانشگاه تهران و «دکتر قهرمان شمس» استاد دانشگاه تهران بودند. دیگر فرزندان وی نیز عبارت بودند از: مهندس اکبر شمس، عالم شمس، ملک حامی، پروین جهانبانی و جهان شمس.
همچنین دو تن از نوههای لسان الحکماء به چشمپزشکی روی آوردند: «دکتر هرمز شمس» چشمپزشک و استاد دانشگاه تهران و «دکتر محمد معصومی» چشمپزشک در آمریکا. کتاب «بصائر العیون» نیز از نوشتههای معروف یحیی شمس است.