کرونا و ابعاد روانی ایرانیان
9 June 2020 ساعت: 11:6
9 June 2020 ساعت: 11:6
زندگی ویروس کرونا در میان ایرانیان به چهارماهگی خود رسیده است و نگرانیها در میان مردم و هوشیاری آنها آرام آرام در حال رنگ باختن است. بسیاری از مشاغل بازگشایی شده و زندگی نیز به روزهای قبل از کرونا باز میگردد در حالیکه ویروس هنوز با سرعت میتازد و تعداد بیشتری را مبتلا میکند.
کاهش میزان نگرانی مردم به کرونا
بر اساس اعلام نتایج آخرین نظرسنجی صورت گرفته توسط مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در 17 خردادماه میزان نگرانی مردم به این ویروس به پایینترین حد خود رسیده است. نتایج اجرای ۶ موج نظرسنجی توسط این مرکز و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران نشان میدهد نگرانی شهروندان تهرانی از ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا، در نیمه خرداد ۱۳۹۹ کاهش پیدا کرده است و ۴۱ درصد شهروندان به مقدار «زیاد» نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. این رقم پایینترین درصد، در طول اجرای ۶ موج نظرسنجی است. بر اساس این نظرسنجی از هر ۱۰ شهروند تهرانی، چهار نفر نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا است. همچنین ۴۱ درصد از پاسخگویان به مقدار «زیاد»، ۲۲ درصد به مقدار «متوسط» و ۳۷ درصد به مقدار «کم» نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. نتایج به تفکیک گروههای مختلف نشان میدهد، زنان بیشتر از مردان نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. جوانان زیر ۳۰ سال نسبت به سایر گروههای سنی نگرانی کمتری دارند. بین افراد با تحصیلات دانشگاهی و غیردانشگاهی نیز تفاوت معناداری مشاهده نمیشود. موج ششم نظرسنجی ابعاد شیوع ویروس کرونا در تهران به صورت تلفنی، با جامعه آماری شهروندان بالای ۱۸ سال ساکن شهر تهران و با حجم نمونه ۱۰۵۵ در تاریخ ۱۱ تا ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ اجرا شده است.
ایسپا همچنین اعلام کرد: «نتایج اجرای ۶ موج نظرسنجی توسط این مرکز و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران نشان میدهد، نگرانی شهروندان تهرانی از ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا، در نیمه خرداد ۱۳۹۹ کاهش پیدا کرده است. با توجه به نتایج نظرسنجی، به نظر میرسد اوج نگرانی شهروندان، مربوط به اوایل اردیبهشت است، زمانی که دولت پس از چند هفته تعطیلی، تصمیم به بازگشایی مجدد کسب و کارها کرده است و بعد از آن، از میزان نگرانی شهروندان کاسته شده است.»
علی رغم عادی سازی کرونا در جامعه، بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان از سبک زندگی کرونایی و پسا کرونایی سخن میگویند. سبک زندگی متناسب با این ویروس با سبکی که قبلا زیست میکردهایم نیست؛ در عین حال که واجد برخی ویژگیهای جدید است اما ریشههایی از گذشته نیز در خود دارد. از سوی دیگر در این دوران که مردم در قرنطینه خانگی بودهاند، با وضعیتهای روانی متفاوتی مواجه شدهاند که چه بسا سلامت روان آنها را دچار چالش کرده است. نحوه مواجه مردم با این ویروس بیماریزا، رعایت نکات بهداشتی و حفظ فاصلهگذاری علاوه بر اپیدمیولوژیستها و متخصصان سلامت این روزها سر از محافل آکادمیک دیگری چون اندیشکدههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و .. در آورده است. محافلی که میکوشند با تجزیه و تحلیل آنچه طی این چندماه بر سر مردم آمده است راهکارهایی را نیز برای آینده ترسیم کنند تا دولتها و زندگی مردم بیش از پیش دچار چالشها مختلف نشود.
به گزارش خبرنگار سپید روزگذشته 19 خردادماه مرکز مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی نشستی را با عنوان بحران کرونا و سبک زندگی ایرانیان به صورت ویدئوکنفرانس و با حضور عبدالعظیم کریمی، روانشناس تربیت و سیدعلیرضا مرتضوی، مشاور و روانشناس، برگزار کرد، تا به ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر جنبههای وابسته به کرونا بپردازد.
باورمندی به ویروس
عبدالعظیم کریمی روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست با بیان اینکه دو نوع سامانه باورمندی در سبک زندگی ما وجود دارد و انسانها در این مقوله دو دسته هستند، اظهار کرد: «آنهایی که جهان را از چشم خویش مینگرند و آنهایی که خود را از چشم جهان مینگرند. به تعبیر دیگر، آنهایی که میخواهند جهان برایشان بهترین باشد و آنهایی که میخواهند برای جهان بهترین باشند.»
وی با بیان اینکه ویروس کرونا را هم به تبع همین سامانه باورمندی میتوان از منظر انسان و انسان از منظر ویروس نگاه کرد. گفت: « اگر خود را از منظر جهان ببینیم، معادله ویروس کرونا و انسان کاملاً معکوس میشود. زیرا برخی خود را از دید جهان میبینند و برخی جهان را از دید خود مینگرند. برای آنهایی که جهان را از دید خود مینگرند، کرونا یک ویروس مزاحم و مخرب و کشنده است که موجب بیماری و نابودی انسان میشود و باید هر چه سریعتر آن را نابود کرد. اما برای آنهایی که خود را از منظر جهان مینگرند ویروس کرونا یک منجی و مدافع حیات بشر و کره زمین است و معتقدند کرونا با فدا کردن خود (پاکسازی) درصدد نجات انسانهاست.»
کریمی بیان کرد: «در گام نخست باید درباره برخی پرسشهای چالشانگیز به تامل نشست که آیا انسان یک ویروس مخرب در طبیعت است یا کرونا؟ آیا طبیعت هوشمند است که با سازوکار دستگاه تنظیمکننده خودکار(self-correction) در پی نجات خویش از دست انسان به مثابه ویروس است و یا انسان برای نجات خود باید به جنگ ویروس کرونا برود؟ آیا این ما هستیم که در نقش ویروس ویرانگر در پیکره حیات زمین و ریه محیط زیست نفوذ کردهایم و ناخواسته در حال تخریب همه چیز هستیم و یا این ویروس کروناست که تهدیدکننده حیات است؟ گویا یک جابجایی بین نقش ویروس و انسان رخ داده است که ما در مقام ویروس آلودهساز مدتهاست که در حال فروپاشی حیات و سلامت محیط زیست هستیم و اکنون این ویروس آلودهزا آمده است تا ما را از آلودگیها نجات دهد.»
تغییر شیوه زیستن در نتیجه تغییر نگاه در اثر کرونا
وی با تاکید بر اینکه شیوه زیستن، شیوه اندیشیدن را تعیین میکند، تصریح کرد: «تغییر اندیشه کسی را تغییر نمیدهد، بلکه تغییر سبک زندگی شیوه اندیشیدن را تغییر میدهد. هستی ما در تفهم ما و تفهم ما، همان هستی ماست. تغییر پارادایم از راه دانستن و گفتن، رخ نمیدهد.
این پاردایم یک سیر انفسی را میطلبد که باید در درون اتفاق افتد. کرونا زیرسازههای نگاه ما به جهان هستی را نه در نوع اندیشیدن بلکه در شیوه زیستن دگرگون میکند. تنها راه تغییر انسانها تغییر سبک زیستن آنهاست و آنگاه سبک اندیشیدن در پی آن ناخودآگاه رخ میدهد.»
کرونا و شاکل زیست فردی و جهانی
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه اغلب ما در جایی که هستیم وجود نداریم، بلکه در جایی که نیستیم به سر میبریم، اظهار کرد: «اغلب ما آنچه شدهایم، نیستیم و آنچه هستیم، نشدهایم. ما آنچه مینماییم نیستیم و آنچه هستیم نمینماییم. در فرایند تغییر سبک زندگی انسان هیچچیز مهمتر از اصالت خویشتن، غنای روح و مناعت طبع و اتصال به معبود نیست؛ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ اَنْفُسَکُمْ یا این آیه شریفه که میفرماید: اقْرَاْ کِتابَکَ کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً؛ در قیامت به انسان گفته مىشود کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خودت حسابگر خویش باشى. گویی کرونا به مثابه رسالتی الهی، آمده است بیدار باشی برای ما باشد، آرزو برای بازگشت به گذشته محال است.»
کریمی ادامه داد: «وقتی صحبت از شاکله میکنیم به این معناست که با درونسازی و برونسازی سازگار شویم. اگر شاکله فعال شود و به آن عمل کنیم، سبک زندگی یا همان شاکله ما در پهنای هستی جهان تغییر میکند. اگر ما بتوانیم شاکله وجودی و هستی شناسانه خود و نه صرفاً شاکله(سبک زندگی) مصرف، فراغت، ترافیک و ارتباطات را تغییر دهیم، به مقصد مطلوبی خواهیم رسید. شاکله همان سبک زندگی و اصطلاحی قرآنی است. شاکله اسم مونث و زایشی و پویشی است. جهان را شکل میدهد و از آن شکل میپذیرد.»
سطوح فرایند درمان اختلالات روحی
در ادامه این نشست، سیدعلیرضا مرتضوی، عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران نیز با بیان اینکه وقتی میتوان گفت زندگی شاد است که همراه با معنا باشد، اظهار کرد: «پرسش این است که برای ایجاد معنا چه باید کرد؟ در بحث معناگرایی، ایجاد معنا در خودِ فرد خلاصه میشود. کرونا که آمد، تلنگر بزرگی زد و این توفیق و رسالت ایجاد شد که درباره این پرسش تامل کنیم؛ آیا سبک زندگی و ارتباطات ما مطابق با معنا و حقیقت ماست؟ اگر کسی زندگی شاد و همراه با شادکامی حقیقی را دنبال میکند باید به ایجاد معنا در خود و بیندیشد. یکی از تلنگرهای بزرگ کرونا شوکی بود که به ما وارد کرد. اما توانایی مدیریت این شرایط در کجا قرار دارد؟»
این روانشناس ادامه داد: «وقتی در پی فرایند درمان هستیم، باید به سه طبقهبندی توجه کنیم، نخست مهارتهای فردی است، توانمندیهای یک فرد در مواجهه با یک بحران چیست؟ انسان نیاز دارد با خود خلوت کند، از هیجانات دور شود و بررسی کند که چه مهارتهایی دارد و چقدر برای مدیریت این شرایط توانمند است؟ چقدر توانایی خودتنظیمی و تسلط بر خود را دارد؟ آن دسته افرادی که مهارت خودآگاهی را دارا هستند، در بحران کرونا و در مواجهه با این تلنگر بزرگ میتوانند اوضاع را مدیریت کنند. افراد باید فرصت و فراغتی را برای ارزیابی خود لحاظ کنند و آنچه هستند و آنچه را باید باشند و میتوانند باشند ارزیابی کنند. کسانی میتوانند مسیر سلامت روانی را به خوبی طی کنند که تواناییهای خود را بشناسند و ارتقا بخشند.»
دلیل بدبینی به اخبار کرونا
مرتضوی با بیان اینکه زمینههای بروز اختلالات روحی و روانی در افرادی که ساختار خانواده آنها دچار ایراد شده بیشتر است، تصریح کرد: «آنهایی که ساختار خانوادگی قویتری دارند، وقوع این فرایندها در آنها کمتر است. یکی از نیازهای اصلی در این ساختار، نیازهای عاطفی و احساسی است که نباید در آن خلئی وجود داشته باشد. اگر نیازهای عاطفی و احساسی اعضای خانواده به خوبی تامین نشود، تزلزل را شاهد خواهیم بود. بر همین اساس، در طبقهبندی ذکر شده در فرایند درمان، دو سطح دیگر شامل حمایت خانواده و حمایت اجتماعی است که مورد سوم (حمایت اجتماعی) به دست مسئولان است. بدبینیها به اخبار منتشرشده از کرونا، یکی از جنبههای خلا حمایتها در سطح اجتماع است.»
وی یادآور شد: «فرایند خانواده و مهارتهای فردی به دست خود ماست. اگر شکستی در زندگی رخ دهد که با آنچه در ذهن انتظار داشتیم، متفاوت بود، معمولاً دو نوع واکنش نشان میدهیم. عدهای سرزنش کرده و برخی همدلی میکنند. اما نکته اینجاست که ما چقدر نگاه دوم را در مورد خودمان به کار بردهایم، در ارتباط خود با خود و فرایند ذهنیمان، چقدر از خودمان حمایت میکنیم و دست یاری به سوی خود دراز میکنیم؟ کاری که کرونا کرد این بود که در بعد روحی و روانی به ما تلنگری زد که چقدر به خود رسیدهایم، چقدر با خود مهربان بودهایم؟ و چقدر روح خود را نوازش کردهایم.»
عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران در ادامه با بیان اینکه اختلال روحی و روانی در جایی اتفاق میافتد که منِ حقیقی را فراموش کنیم و به خود لطمه بزنیم، گفت: «اتفاقی که افتاده این بوده که لنگرِ زندگی را انداختهایم و در حوزه ارتباطی، همه چیز قطع شد، یعنی ارتباط حقیقی دیگر به آن معنا وجود ندارد. آیا در چنین شرایطی ارزیابی کردیم دوستی که انتخاب کردهایم، کاری که داریم، با منِ حقیقی ما چه ارتباطی دارد؟ آنچه در روابط خانوادگی و سایر روابطمان شاهد بودیم، بیشتر شدن تلههای ذهنی و گستردهتر شدن اختلافات بود. در این شرایط افرادی وارد فرایندهای منفی ذهنی نشدند که خود را بهتر شناخته بودند و با منِ حقیقی خود آشنا بودند.»
سرمایهگذاری بر روی فرآیندهای روانی و ذهنی
مرتضوی در پایان گفت: «اگر میخواهیم به بیماریهای روحی و روانی دچار نشویم، باید بر روی فرایندهای ذهنی و شناختی سرمایهگذاری کنیم، خود حقیقیمان را بشناسیم و روی توانمندیهای ارتباطیمان کار کنیم. در حوزه روحی و روانی پارامتر زمان خیلی مهم است. اگر جسم انسان دچار زخم کوچکی شود و رسیدگی نکند، عمیق شده و عفونت میکند. باید در حوزه روح و روان و فرایندهای آن حساس باشیم، کوچکترین ایرادی را مشاهده کردیم، به سرعت پیگیری کنیم و به فکر درمان آن باشیم.»
بر اساس اعلام نتایج آخرین نظرسنجی صورت گرفته توسط مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در 17 خردادماه میزان نگرانی مردم به این ویروس به پایینترین حد خود رسیده است. نتایج اجرای ۶ موج نظرسنجی توسط این مرکز و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران نشان میدهد نگرانی شهروندان تهرانی از ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا، در نیمه خرداد ۱۳۹۹ کاهش پیدا کرده است و ۴۱ درصد شهروندان به مقدار «زیاد» نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. این رقم پایینترین درصد، در طول اجرای ۶ موج نظرسنجی است. بر اساس این نظرسنجی از هر ۱۰ شهروند تهرانی، چهار نفر نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا است. همچنین ۴۱ درصد از پاسخگویان به مقدار «زیاد»، ۲۲ درصد به مقدار «متوسط» و ۳۷ درصد به مقدار «کم» نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. نتایج به تفکیک گروههای مختلف نشان میدهد، زنان بیشتر از مردان نگران ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا هستند. جوانان زیر ۳۰ سال نسبت به سایر گروههای سنی نگرانی کمتری دارند. بین افراد با تحصیلات دانشگاهی و غیردانشگاهی نیز تفاوت معناداری مشاهده نمیشود. موج ششم نظرسنجی ابعاد شیوع ویروس کرونا در تهران به صورت تلفنی، با جامعه آماری شهروندان بالای ۱۸ سال ساکن شهر تهران و با حجم نمونه ۱۰۵۵ در تاریخ ۱۱ تا ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ اجرا شده است.
ایسپا همچنین اعلام کرد: «نتایج اجرای ۶ موج نظرسنجی توسط این مرکز و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران نشان میدهد، نگرانی شهروندان تهرانی از ابتلای خود و خانواده به ویروس کرونا، در نیمه خرداد ۱۳۹۹ کاهش پیدا کرده است. با توجه به نتایج نظرسنجی، به نظر میرسد اوج نگرانی شهروندان، مربوط به اوایل اردیبهشت است، زمانی که دولت پس از چند هفته تعطیلی، تصمیم به بازگشایی مجدد کسب و کارها کرده است و بعد از آن، از میزان نگرانی شهروندان کاسته شده است.»
علی رغم عادی سازی کرونا در جامعه، بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان از سبک زندگی کرونایی و پسا کرونایی سخن میگویند. سبک زندگی متناسب با این ویروس با سبکی که قبلا زیست میکردهایم نیست؛ در عین حال که واجد برخی ویژگیهای جدید است اما ریشههایی از گذشته نیز در خود دارد. از سوی دیگر در این دوران که مردم در قرنطینه خانگی بودهاند، با وضعیتهای روانی متفاوتی مواجه شدهاند که چه بسا سلامت روان آنها را دچار چالش کرده است. نحوه مواجه مردم با این ویروس بیماریزا، رعایت نکات بهداشتی و حفظ فاصلهگذاری علاوه بر اپیدمیولوژیستها و متخصصان سلامت این روزها سر از محافل آکادمیک دیگری چون اندیشکدههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و .. در آورده است. محافلی که میکوشند با تجزیه و تحلیل آنچه طی این چندماه بر سر مردم آمده است راهکارهایی را نیز برای آینده ترسیم کنند تا دولتها و زندگی مردم بیش از پیش دچار چالشها مختلف نشود.
به گزارش خبرنگار سپید روزگذشته 19 خردادماه مرکز مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی نشستی را با عنوان بحران کرونا و سبک زندگی ایرانیان به صورت ویدئوکنفرانس و با حضور عبدالعظیم کریمی، روانشناس تربیت و سیدعلیرضا مرتضوی، مشاور و روانشناس، برگزار کرد، تا به ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر جنبههای وابسته به کرونا بپردازد.
باورمندی به ویروس
عبدالعظیم کریمی روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست با بیان اینکه دو نوع سامانه باورمندی در سبک زندگی ما وجود دارد و انسانها در این مقوله دو دسته هستند، اظهار کرد: «آنهایی که جهان را از چشم خویش مینگرند و آنهایی که خود را از چشم جهان مینگرند. به تعبیر دیگر، آنهایی که میخواهند جهان برایشان بهترین باشد و آنهایی که میخواهند برای جهان بهترین باشند.»
وی با بیان اینکه ویروس کرونا را هم به تبع همین سامانه باورمندی میتوان از منظر انسان و انسان از منظر ویروس نگاه کرد. گفت: « اگر خود را از منظر جهان ببینیم، معادله ویروس کرونا و انسان کاملاً معکوس میشود. زیرا برخی خود را از دید جهان میبینند و برخی جهان را از دید خود مینگرند. برای آنهایی که جهان را از دید خود مینگرند، کرونا یک ویروس مزاحم و مخرب و کشنده است که موجب بیماری و نابودی انسان میشود و باید هر چه سریعتر آن را نابود کرد. اما برای آنهایی که خود را از منظر جهان مینگرند ویروس کرونا یک منجی و مدافع حیات بشر و کره زمین است و معتقدند کرونا با فدا کردن خود (پاکسازی) درصدد نجات انسانهاست.»
کریمی بیان کرد: «در گام نخست باید درباره برخی پرسشهای چالشانگیز به تامل نشست که آیا انسان یک ویروس مخرب در طبیعت است یا کرونا؟ آیا طبیعت هوشمند است که با سازوکار دستگاه تنظیمکننده خودکار(self-correction) در پی نجات خویش از دست انسان به مثابه ویروس است و یا انسان برای نجات خود باید به جنگ ویروس کرونا برود؟ آیا این ما هستیم که در نقش ویروس ویرانگر در پیکره حیات زمین و ریه محیط زیست نفوذ کردهایم و ناخواسته در حال تخریب همه چیز هستیم و یا این ویروس کروناست که تهدیدکننده حیات است؟ گویا یک جابجایی بین نقش ویروس و انسان رخ داده است که ما در مقام ویروس آلودهساز مدتهاست که در حال فروپاشی حیات و سلامت محیط زیست هستیم و اکنون این ویروس آلودهزا آمده است تا ما را از آلودگیها نجات دهد.»
تغییر شیوه زیستن در نتیجه تغییر نگاه در اثر کرونا
وی با تاکید بر اینکه شیوه زیستن، شیوه اندیشیدن را تعیین میکند، تصریح کرد: «تغییر اندیشه کسی را تغییر نمیدهد، بلکه تغییر سبک زندگی شیوه اندیشیدن را تغییر میدهد. هستی ما در تفهم ما و تفهم ما، همان هستی ماست. تغییر پارادایم از راه دانستن و گفتن، رخ نمیدهد.
این پاردایم یک سیر انفسی را میطلبد که باید در درون اتفاق افتد. کرونا زیرسازههای نگاه ما به جهان هستی را نه در نوع اندیشیدن بلکه در شیوه زیستن دگرگون میکند. تنها راه تغییر انسانها تغییر سبک زیستن آنهاست و آنگاه سبک اندیشیدن در پی آن ناخودآگاه رخ میدهد.»
کرونا و شاکل زیست فردی و جهانی
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه اغلب ما در جایی که هستیم وجود نداریم، بلکه در جایی که نیستیم به سر میبریم، اظهار کرد: «اغلب ما آنچه شدهایم، نیستیم و آنچه هستیم، نشدهایم. ما آنچه مینماییم نیستیم و آنچه هستیم نمینماییم. در فرایند تغییر سبک زندگی انسان هیچچیز مهمتر از اصالت خویشتن، غنای روح و مناعت طبع و اتصال به معبود نیست؛ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ اَنْفُسَکُمْ یا این آیه شریفه که میفرماید: اقْرَاْ کِتابَکَ کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً؛ در قیامت به انسان گفته مىشود کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خودت حسابگر خویش باشى. گویی کرونا به مثابه رسالتی الهی، آمده است بیدار باشی برای ما باشد، آرزو برای بازگشت به گذشته محال است.»
کریمی ادامه داد: «وقتی صحبت از شاکله میکنیم به این معناست که با درونسازی و برونسازی سازگار شویم. اگر شاکله فعال شود و به آن عمل کنیم، سبک زندگی یا همان شاکله ما در پهنای هستی جهان تغییر میکند. اگر ما بتوانیم شاکله وجودی و هستی شناسانه خود و نه صرفاً شاکله(سبک زندگی) مصرف، فراغت، ترافیک و ارتباطات را تغییر دهیم، به مقصد مطلوبی خواهیم رسید. شاکله همان سبک زندگی و اصطلاحی قرآنی است. شاکله اسم مونث و زایشی و پویشی است. جهان را شکل میدهد و از آن شکل میپذیرد.»
سطوح فرایند درمان اختلالات روحی
در ادامه این نشست، سیدعلیرضا مرتضوی، عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران نیز با بیان اینکه وقتی میتوان گفت زندگی شاد است که همراه با معنا باشد، اظهار کرد: «پرسش این است که برای ایجاد معنا چه باید کرد؟ در بحث معناگرایی، ایجاد معنا در خودِ فرد خلاصه میشود. کرونا که آمد، تلنگر بزرگی زد و این توفیق و رسالت ایجاد شد که درباره این پرسش تامل کنیم؛ آیا سبک زندگی و ارتباطات ما مطابق با معنا و حقیقت ماست؟ اگر کسی زندگی شاد و همراه با شادکامی حقیقی را دنبال میکند باید به ایجاد معنا در خود و بیندیشد. یکی از تلنگرهای بزرگ کرونا شوکی بود که به ما وارد کرد. اما توانایی مدیریت این شرایط در کجا قرار دارد؟»
این روانشناس ادامه داد: «وقتی در پی فرایند درمان هستیم، باید به سه طبقهبندی توجه کنیم، نخست مهارتهای فردی است، توانمندیهای یک فرد در مواجهه با یک بحران چیست؟ انسان نیاز دارد با خود خلوت کند، از هیجانات دور شود و بررسی کند که چه مهارتهایی دارد و چقدر برای مدیریت این شرایط توانمند است؟ چقدر توانایی خودتنظیمی و تسلط بر خود را دارد؟ آن دسته افرادی که مهارت خودآگاهی را دارا هستند، در بحران کرونا و در مواجهه با این تلنگر بزرگ میتوانند اوضاع را مدیریت کنند. افراد باید فرصت و فراغتی را برای ارزیابی خود لحاظ کنند و آنچه هستند و آنچه را باید باشند و میتوانند باشند ارزیابی کنند. کسانی میتوانند مسیر سلامت روانی را به خوبی طی کنند که تواناییهای خود را بشناسند و ارتقا بخشند.»
دلیل بدبینی به اخبار کرونا
مرتضوی با بیان اینکه زمینههای بروز اختلالات روحی و روانی در افرادی که ساختار خانواده آنها دچار ایراد شده بیشتر است، تصریح کرد: «آنهایی که ساختار خانوادگی قویتری دارند، وقوع این فرایندها در آنها کمتر است. یکی از نیازهای اصلی در این ساختار، نیازهای عاطفی و احساسی است که نباید در آن خلئی وجود داشته باشد. اگر نیازهای عاطفی و احساسی اعضای خانواده به خوبی تامین نشود، تزلزل را شاهد خواهیم بود. بر همین اساس، در طبقهبندی ذکر شده در فرایند درمان، دو سطح دیگر شامل حمایت خانواده و حمایت اجتماعی است که مورد سوم (حمایت اجتماعی) به دست مسئولان است. بدبینیها به اخبار منتشرشده از کرونا، یکی از جنبههای خلا حمایتها در سطح اجتماع است.»
وی یادآور شد: «فرایند خانواده و مهارتهای فردی به دست خود ماست. اگر شکستی در زندگی رخ دهد که با آنچه در ذهن انتظار داشتیم، متفاوت بود، معمولاً دو نوع واکنش نشان میدهیم. عدهای سرزنش کرده و برخی همدلی میکنند. اما نکته اینجاست که ما چقدر نگاه دوم را در مورد خودمان به کار بردهایم، در ارتباط خود با خود و فرایند ذهنیمان، چقدر از خودمان حمایت میکنیم و دست یاری به سوی خود دراز میکنیم؟ کاری که کرونا کرد این بود که در بعد روحی و روانی به ما تلنگری زد که چقدر به خود رسیدهایم، چقدر با خود مهربان بودهایم؟ و چقدر روح خود را نوازش کردهایم.»
عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران در ادامه با بیان اینکه اختلال روحی و روانی در جایی اتفاق میافتد که منِ حقیقی را فراموش کنیم و به خود لطمه بزنیم، گفت: «اتفاقی که افتاده این بوده که لنگرِ زندگی را انداختهایم و در حوزه ارتباطی، همه چیز قطع شد، یعنی ارتباط حقیقی دیگر به آن معنا وجود ندارد. آیا در چنین شرایطی ارزیابی کردیم دوستی که انتخاب کردهایم، کاری که داریم، با منِ حقیقی ما چه ارتباطی دارد؟ آنچه در روابط خانوادگی و سایر روابطمان شاهد بودیم، بیشتر شدن تلههای ذهنی و گستردهتر شدن اختلافات بود. در این شرایط افرادی وارد فرایندهای منفی ذهنی نشدند که خود را بهتر شناخته بودند و با منِ حقیقی خود آشنا بودند.»
سرمایهگذاری بر روی فرآیندهای روانی و ذهنی
مرتضوی در پایان گفت: «اگر میخواهیم به بیماریهای روحی و روانی دچار نشویم، باید بر روی فرایندهای ذهنی و شناختی سرمایهگذاری کنیم، خود حقیقیمان را بشناسیم و روی توانمندیهای ارتباطیمان کار کنیم. در حوزه روحی و روانی پارامتر زمان خیلی مهم است. اگر جسم انسان دچار زخم کوچکی شود و رسیدگی نکند، عمیق شده و عفونت میکند. باید در حوزه روح و روان و فرایندهای آن حساس باشیم، کوچکترین ایرادی را مشاهده کردیم، به سرعت پیگیری کنیم و به فکر درمان آن باشیم.»
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد