جمعیت تحت پوشش مراقبان سلامت زیاد است
14 February 2016 ساعت: 19:2
14 February 2016 ساعت: 19:2
عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در گفتوگو با سپیدآنلاین با بیان اینکه سال 1364 با تشکیل خانههای بهداشت، ایران شاهد یک تحول ساختاری در بخش بهداشت و درمان بود، گفت: «این طرح در روستاها و توسط بهورزان اجرا و موجب ایجاد دسترسی به مراقبتهای بهداشتی اولیه برای همه مردم کشور شد که تجربه خیلی خوب و موفقی بود. اما مدتی بعد از اجرا، دچار نوعی سکوت شد و متعاقب آن بهداشت رشد نکرد.»
حسین ملکافضلی ادامه داد: «این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در دولت جدید و وزرات سید حسن هاشمی، بحث تحول در نظام سلامت مطرح شد. اما بحث درمان در آن مقطع زمانی یک مبحث اورژانسی به حساب میآمد و مردم گلایههای زیادی در این زمینه داشتند. تا جایی که تجهیزات بیمارستان را لاجرم میباید از بیرون خریداری میکردند. لذا وزیر بهداشت در وهله اول به بیمارستانها توجه و برنامههایی پیاده کرد که درنهایت پرداختی از جیب مردم کاهش پیدا کرد.»
وی افزود: «در ادامه دستاندرکاران بخش بهداشت نگران و از عدم توجه کافی به این بخش گلهمند بودند تا اینکه طرح و برنامههای مربوط به حاشیه شهرها پیش آمد و اجرای آن انتخاب درستی بود. به هرحال مردمی که در حاشیه شهر هستند، محرومیتهای بیشماری دارند. آنها از مواهب روستا نظیر هوا و مواهب شهر مانند شرایط اجتماعی، به صورت یکجا محروم هستند. کمااینکه آلودگیهای محیط زیست و مسائل اجتماعی نیز در این مناطق خیلی شدیدتر است. بنابراین این افراد جزء گروههای آسیبپذیر به شمار میآیند.»
ملک افضلی ادامه داد: «خوشبختانه به این بخش توجه شد و بعد از بحثهای زیادی، ترمولوژی مراقب سلامت را به کار بردند که در واقع همان بهورز است که در روستا از سلامت مردم مراقبت میکرد و در شهر با نام مراقب سلامت نامگذاری شد. این نام خیلی مهم نیست و آنچه مهم است عملکرد این افراد است.» وی تصریح کرد: «جمعیت تحت پوشش مراقبین سلامت 2500 نفر در نظر گرفته شد که به نظر بنده عدد بالایی است. در روستاها به ازای هر 1500 نفر دو بهورز وجود داشت که درواقع برای هر بهورز 750 نفر میشود. این اتفاق شاید به دلیل تراکم جمعیت بوده است، اما از آنجاکه حجم خدماتی که امروز باید در شهرها ارائه شود خیلی بیشتر از روستاها است و در حاشیه شهر بحث مراقبت از بیماران فشار خونی، دیابت، سالمندان، مشکلات اجتماعی و مسائل سوء تغذیه خیلی پیچیدهتر از روستا است، ما باید بتوانیم همه خدمات را به مردم به صورت اکتیو ارائه کنیم.»
ملکافضلی خاطرنشان کرد: «درواقع نباید منتظر بمانیم تا مردم به ما مراجعه کنند، بلکه مثل روستاها باید سرشماری کنیم و همه کسانی را که به خدمت نیاز دارند دعوت به واحد خود کرده و اگر حضور پیدا نکردند، علت عدم حضور آنها را پیگیری کنیم.»
عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در پایان گفت: «نکته بعدی این است در سیستم بهورزی افراد را از روستاها به صورت بومی انتخاب میکردیم و علت آن این بود که این افراد با فرهنگ مردم منطقه آشنا بودند و با آنها زندگی میکردند. فرد بهداشتی باید کسی باشد که با مردم عجین و در آنها ادغام شده باشد. نه اینکه برای رفتو آمد به محل کار خود مجبور باشد کیلومترها رانندگی کند. در حاشیه شهرها ممکن است خانه این فرد در همان محل خدمت نباشد که در شهرهای بزرگ این جابهجا شدنها بسیار سخت و وقتگیر است و منجربه فاصلهگیری این فرد از مردم میشود.»
وی افزود: «در ادامه دستاندرکاران بخش بهداشت نگران و از عدم توجه کافی به این بخش گلهمند بودند تا اینکه طرح و برنامههای مربوط به حاشیه شهرها پیش آمد و اجرای آن انتخاب درستی بود. به هرحال مردمی که در حاشیه شهر هستند، محرومیتهای بیشماری دارند. آنها از مواهب روستا نظیر هوا و مواهب شهر مانند شرایط اجتماعی، به صورت یکجا محروم هستند. کمااینکه آلودگیهای محیط زیست و مسائل اجتماعی نیز در این مناطق خیلی شدیدتر است. بنابراین این افراد جزء گروههای آسیبپذیر به شمار میآیند.»
ملک افضلی ادامه داد: «خوشبختانه به این بخش توجه شد و بعد از بحثهای زیادی، ترمولوژی مراقب سلامت را به کار بردند که در واقع همان بهورز است که در روستا از سلامت مردم مراقبت میکرد و در شهر با نام مراقب سلامت نامگذاری شد. این نام خیلی مهم نیست و آنچه مهم است عملکرد این افراد است.» وی تصریح کرد: «جمعیت تحت پوشش مراقبین سلامت 2500 نفر در نظر گرفته شد که به نظر بنده عدد بالایی است. در روستاها به ازای هر 1500 نفر دو بهورز وجود داشت که درواقع برای هر بهورز 750 نفر میشود. این اتفاق شاید به دلیل تراکم جمعیت بوده است، اما از آنجاکه حجم خدماتی که امروز باید در شهرها ارائه شود خیلی بیشتر از روستاها است و در حاشیه شهر بحث مراقبت از بیماران فشار خونی، دیابت، سالمندان، مشکلات اجتماعی و مسائل سوء تغذیه خیلی پیچیدهتر از روستا است، ما باید بتوانیم همه خدمات را به مردم به صورت اکتیو ارائه کنیم.»
ملکافضلی خاطرنشان کرد: «درواقع نباید منتظر بمانیم تا مردم به ما مراجعه کنند، بلکه مثل روستاها باید سرشماری کنیم و همه کسانی را که به خدمت نیاز دارند دعوت به واحد خود کرده و اگر حضور پیدا نکردند، علت عدم حضور آنها را پیگیری کنیم.»
عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در پایان گفت: «نکته بعدی این است در سیستم بهورزی افراد را از روستاها به صورت بومی انتخاب میکردیم و علت آن این بود که این افراد با فرهنگ مردم منطقه آشنا بودند و با آنها زندگی میکردند. فرد بهداشتی باید کسی باشد که با مردم عجین و در آنها ادغام شده باشد. نه اینکه برای رفتو آمد به محل کار خود مجبور باشد کیلومترها رانندگی کند. در حاشیه شهرها ممکن است خانه این فرد در همان محل خدمت نباشد که در شهرهای بزرگ این جابهجا شدنها بسیار سخت و وقتگیر است و منجربه فاصلهگیری این فرد از مردم میشود.»
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد