«طب اورژانس» در وضعیت اورژانسی
22 May 2020 ساعت: 10:5
22 May 2020 ساعت: 10:5
سختی کار و متناسب نبودن دستمزدها، موجب شده است که حدود 80 درصد ظرفیت دانشگاهها در دوره دستیاری طب اورژانس خالی بماند، ماهیت کارشان طوری است که کوچکترین اشتباه و خطا میتواند به قیمت جان بیماران تمام شود. متخصصان طب اورژانس با پذیرش اضطراب کاری بالا به درمان بیماران حادی میپردازند که خیلی از آنها در یک قدمی مرگ و زندگی قرار دارند.
با وجود حساسیت بالای طب اورژانس، آمارها و ارقام نشان میدهد که وضعیت این طب اضطراری چندان روبراه نیست. از یک سو، متخصصان طب اورژانس از وضعیت معیشتی خود گلایه دارند و از سوی دیگر، میزان استقبال پزشکان برای تحصیل در دوره دستیاری طب اورژانس، روز به روز کمتر میشود. متخصصان طب اورژانس هشدار میدهند که در آیندهای نه چندان دور با کمبود شدید متخصص طب اورژانس مواجه خواهیم شد، زیرا سختی کار متخصصان اورژانس و دستمزدهای پایین آنها، جذابیتهای این رشته تخصصی را بسیار پایین اورده است. مجموع این شرایط نامطلوب در نهایت به ضرر بیماران تمام میشود و آمار مرگومیر بیماران اورژانسی را افزایش میدهد.
در این نوشتار با متخصصان طب اورژانس، همکلام شدهایم و پای دغدغههای آنها نشستهایم. آنها میگویند اگر همین وضع ادامه داشته باشد، بسیاری از متخصصان طب اورژانس از کشور مهاجرت خواهند کرد. آنها تاکید دارند که با تعرفههای فعلی در طب اورژانس، کمتر پزشکی حاضر میشود که این رشته پراضطراب و پرتنش را برای دوره دستیاری انتخاب کند.
آمارهای رسمی هم میگوید که امسال در بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی کشور، ظرفیت پذیرش دستیاری در رشته طب اورژانس، تکمیل نشده است و بسیاری از صندلیهای دانشگاه در این دوره دستیاری، خالی ماندهاند.
نیمنگاهی به آمار بالای مراجعه بیماران اورژانسی
آمار مراجعه بیماران به بخش اورژانس، رقم بسیار خیرهکنندهای است. سالانه حدود 30 میلیون نفر به اورژانس بیمارستانهای کشور مراجعه میکنند. بسیاری از آنها در وضعیت سلامتی بسیار ناپایداری قرار دارند. پزشک متخصص طب اورژانس باید این گروه از بیماران بدحال را به وضعیت باثبات برساند تا سپس خیلی از آنها آماده ارجاع به بخشهای بیمارستانی شوند. درواقع، اولین مواجهه با میلیونها بیمار با شرایط حاد، متخصصان طب اورژانس هستند.
طبق آمارها نیز ایران در رتبه هشتم مرگ و میر در تصادفات جادهای است و سالانه حدود 17 هزار ایرانی در حوادث جاده ای فوت میکنند. همچنین شاخص مرگ و میر حوادث ناشی از کار در جامعه کارگری ایران نیز ۱۲ نفر در هر ۱۰۰ هزار کارگر اعلام شده است. از نظر حوادث طبیعی چون سیل و زلزله نیز کشور ما در زمره 10 کشور نخست دنیا قرار دارد.
بنابراین با توجه به آمار بسیار بالا در بروز حوادث و تروما که به طور مستقیم به افزایش فعالیت اورژانسها منجر میشود، متخصصان طب اورژانس با ترافیک کاری بالایی روبرو هستند. علاوه بر حوادث و تروما، بسیاری از مردم با علایم خفیف تا شدید بیماری هم به بخش اورژانس بیمارستانها مراجعه میکنند که همین مساله نیز به ترافیک کاری در اورژانسها اضافه میکند.
با احتساب این آمارها میبینیم که بسیاری از متخصصان طب اورژانس، روزانه با ترافیک بالایی از بیماران روبرو هستند که گذر ثانیهها برای خیلی از این بیماران اورژانسی، حکم مرگ و زندگی را دارد.
از شرایط کاری سخت تا بیانگیزگی برای ادامه خدمت
در دوران مقابله با کرونا، بسیاری از بیماران با علایم حاد تنفسی به اورژانس مراجعه میکنند که متخصص طب اورژانس برای درمان این بیماران، درواقع خود را در معرض خطر ابتلا به کرونا قرار میدهد. متخصصان طب اورژانس را میتوان در خط مقدم مقابله با کرونا دانست که از زمان شیوع بیماری در اواخر سال گذشته تا امروز، نقش جدی در مهار بیماری کرونا داشتهاند.
بهروز هاشمی، متخصص طب اورژانس در گفتگو با سپید، به گوشهای از مشکلات شغلی متخصصان طب اورژانس اشاره میکند و میگوید: «اغلب همکاران ما در ایام عید به طور کامل در شیفت ارائه خدمت حضور داشتند و به درمان بیماران مبتلا به کرونا میپرداختند. متاسفانه هنوز در برخی بیمارستانهای کشور، لوازم و تجهیزات حفاظتی لازم در اختیار متخصصان طب اورژانس قرار نگرفته است و برخی بیمارستانها اعلام کردهاند که به دلیل کمبود منابع مالی نمیتوانند تجهیزات ایمنی کافی را خریداری کنند. اگرچه در برخی بیمارستانها میبینیم که ماسک و دستکشهای تولید داخل را به عنوان تجهیزات چند بار مصرف عرضه میکنند، اما واقعا هیچ تحقیقی صورت نگرفته است که ببینیم آیا واقعا این تجهیزات چند بار مصرف میتواند در مقابل بیماری کرونا، کارساز باشد یا خیر.»
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه تاکید میکند: «تاکنون هیچ تسهیلات و امتیازی برای متخصصان طب اورژانس که در دوران مقابله با کرونا فعال بودهاند، تعلق نگرفته است. حتی از آنجا که بسیاری از بیماران ترومایی به دلیل ترس از ابتلا به کرونا به اورژانس مراجعه نمیکنند، کارانه متخصصان طب اورژانس نسبت به دوران قبل از کرونا کمتر شده است. در دوران کرونا، خوددرمانیها نیز بیشتر شده و آمار مراجعه به بیمارستانها نیز کمتر از قبل شده است. همین مساله در درآمد بیمارستانها و وضعیت معیشتی پزشکان هم بسیار اثرگذار بوده است.»
او با بیان اینکه تعرفههای اعلام شده برای خدمات طب اورژانس، فاجعهآمیز است، خاطرنشان میکند: «در نظر بگیرید که متخصص طب اورژانس در یک شرایط حاد و اضطراری که بیمارش در وضعیت اورژانسی خطرناکی قرار دارد، برای ویزیت این بیمار اورژانسی، مبلغی حدود 49 هزار تومان میگیرد که در حد یک شوخی تلخ است، در حالی که تعرفه خدمات در خیلی از مشاغل غیرپزشکی، بسیار بالاتر از طب اورژانس است. نکته دیگر اینکه خیلی از بیمههای درمانی کوچکتر، حتی همان تعرفه امسال را هم نمیپردازند و هنوز همان تعرفه سال 97 را پرداخت میکنند.
از سوی دیگر، بسیاری از مطبها نیز به دلیل بیماری کرونا، تعطیل شده است و درآمدی هم که به اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی پرداخت میکنند، رقم بسیار ناچیزی است که یک استاد طب اورژانس براحتی میتواند آن را رها کند.»
هاشمی میگوید که موافق افزایش زیاد تعرفههای ویزیت پزشکان نیست، زیرا در آن صورت، مردم هم توان مراجعه به بیمارستانها را نخواهند داشت، اما او معتقد است که اگر تعرفهها منطقی شود و پوشش بیمهها نیز افزایش یابد، در آن صورت انگیزهها برای ادامه خدمت پزشکان بالا خواهد رفت.
او یادآور میشود: «بسیاری از خدمات درمانی تحت پوشش بیمه نیست و دولت در این زمینه، منفعل عمل میکند. از سوی دیگر، نظام تعرفهگذاری برای خدمات طب اورژانس نیز ناعادلانه است. مثلا تعرفه خدمات طب اورژانس با این حجم از اضطراب و فشار کار با تعرفه پزشکی که کار اورژانسی انجام نمیدهد و اضطراب کاری چندانی ندارد، کاملا یکسان است. مساله دیگر این است که مشاوره طب اورژانس با تعرفه ویزیت این خدمات نیز یکسان دیده میشود. یعنی اگر مثلا به من زنگ بزنند و تحت عنوان مشاور طب اورژانس به بالین بیمار بروم، مبلغی حدود 49 هزار تومان به من پرداخت میکنند که فقط نصف این مبلغ به مشاور تعلق میگیرد. 15 درصد آن را هم خود بیمارستان برمیدارد و در نهایت مبلغی که به متخصص طب اورژانس میرسد، حدود 15 هزار تومان میشود. درنتیجه باید مبلغی هم روی آن بگذارد تا هزینه رفتوآمدش را پرداخت کند. یعنی اگر متخصص طب اورژانس به عنوان مشاور به بالین بیمار اورژانسی برود، باید مبلغی هم از جیبش پرداخت کند. به همین دلیل نیز خیلی اوقات، متخصصان طب اورژانس این مشاورهها را نمیپذیرند. نتیجه این اتفاق هم این میشود که آمار مرگ و میر در بخش اورژانس بالا میرود. مثلا بیماری که الکل صنعتی مصرف کرده و در حال مرگ است، باید ظرف کمتر از یک ساعت حتما دیالیز شود، اما وقتی زحمت کار متخصص طب اورژانس دیده نمیشود، در نتیجه کمتر متخصصی حاضر میشود که برای ارائه مشاوره درمان به بیمارستان مراجعه کند.»
به گفته هاشمی «اتفاق بسیار تلخی که افتاده این است که برخی از دستیاران طب اورژانس در نیمه راه، تحصیل را رها میکنند، زیرا میبینند که سختی کار آنها با درآمدی که کسب میکنند، تطابق ندارد. نبود آینده شغلی روشن باعث شده است که خیلی از پزشکان به فکر مهاجرت باشند. حتی دانشجویان پزشکی که در کلاس درس من حضور دارند و به آنها تدریس میکنم، خیلی از آنها در حال خواندن زبان آلمانی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور هستند، زیرا به این نتیجه رسیدهاند که آینده شغلی روشنی در انتظارشان نخواهد بود.»
صندلیهای خالی در دورههای دستیاری طب اورژانس
وضعیت اقتصادی دانشآموختگان یک رشته تخصصی و آینده شغلی آن، تاثیر زیادی در کم و زیاد شدن تعداد دستیاران رشتههای مختلف دارد. چندی قبل، محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی با صراحت اعلام کرد که بیش از ۸۰ درصد صندلیهای دوره دستیاری طب اورژانس در سال ۹۸، خالی ماندند.
اینکه داوطلب دستیاری ترجیح میدهد که پزشک عمومی باقی بماند، اما دوره دستیاری طب اورژانس را انتخاب نکند، وضعیت بغرنجی است که تداوم آن به کمبود متخصص طب اورژانس در کشور، دامن میزند.
بابک مهشیدفر، متخصص طب اورژانس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم در گفتگو با سپید نسبت به خطر کمبود متخصص طب اورژانس در آیندهای بسیار نزدیک هشدار میدهد و میگوید: «به دلیل اینکه آینده شغلی متخصصان طب اورژانس، مبهم و تاریک است، شاهد هستیم که روز به روز تعداد دستیاران طب اورژانس کمتر میشود. امسال در دانشگاه علوم پزشکی تهران، فقط نصف ظرفیت پذیرش دستیاری در رشته طب اورژانس، تکمیل شده است. دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم کمتر از نصف ظرفیت، دانشجوی رزیدنتی در طب اورژانس جذب کرده است. در سایر دانشگاههای کشور هم ظرفیت تکمیل شده دستیاری در طب اورژانس حدود یک دهم و حتی در برخی دانشگاهها صفر بوده است. مثلا امسال دانشگاه علوم پزشکی ایران حدود 30 ظرفیت پذیرش دانشجوی دستیاری طب اورژانس را اعلام کرد، اما فقط حدود چهار نفر جذب شدهاند. دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز فقط دو نفر رزیدنت طب اورژانس، پذیرش داشته است.»
او تصریح میکند: «همین نبود استقبال نسبت به تحصیل در طب اورژانس، حتی در کیفیت آموزش هم تاثیر گذاشته است. مثلا اگر ببینیم که یک دانشجوی دستیاری طب اورژانس، صلاحیت علمی یا اخلاقی تحصیل در این رشته را ندارد، نمیتوانیم براحتی او را اخراج کنیم، چون اگر بخواهیم سختگیرانه برخورد کنیم، دیگر دانشجوی دستیاری طب اورژانس باقی نمیماند که بخواهد در کشور خدمت کند. به همین دلیل گاهی مجبوریم با مدارای بیشتری برخورد کنیم که با کمبود متخصص طب اورژانس مواجه نشویم.»
به گفته او، «الان برخی افراد که وارد رشته طب اورژانس میشوند، صرفا به دلیل افزایش حقوق بازنشستگی به تحصیل در این رشته میپردازند. این رشته نیاز به نیروی جوان و باانگیزه دارد، اما به دلیل خالی بودن ظرفیتها، گاهی یک پزشک با سن بالا که مثلا پنج سال به پایان بازنشستگیاش باقی مانده است، وارد رشته طب اورژانس میشود تا فقط حقوق بیشتری در دوران بازنشستگی دریافت کند.»
مهشیدفر که سالها در حوزه اورژانس پیشبیمارستانی هم فعالیت کرده است، گریزی به وضعیت شغلی در این بخش میزند و میگوید: «در این بخش هم وضعیت مطلوبی نداریم. وقتی پرسنل اورژانس پیشبیمارستانی در خطر کتک خوردن، فرسایش شغلی، انتقال بیماری و سختی کار روزانه باشند، اما حقوق مناسب و تجهیزات استانداردی به آنها ندهیم، چطور انتظار داریم که از جان و دل کار کنند.»
او بر این باور است که تداوم وضع فعلی، طب اورژانس را به قهقرا میبرد و باعث میشود که جایگاه طب اورژانس در نظام سلامت، سال به سال افت کند. این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: «الان علاوه بر مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان دوره پزشکی عمومی، برخی دستیاران طب اورژانس هم کار را رها کردهاند و به مهاجرت فکر میکنند. در همین چند سال اخیر، تعداد قابل توجهی از اعضای هیات علمی دانشگاهها که به دستیاران طب اورژانس آموزش میدادند، از کشور رفتند. اینها دردهایی است که متاسفانه روز به روز در حال عمیقتر شدن است و اگر تدبیر درستی نشود، وضعیت طب اورژانس در کشور بسیار ناگوارتر خواهد شد.»
کمبود نیروی متخصص در طب اورژانس
استقبال پزشکان برای تحصیل در رشته طب اورژانس، کمتر از قبل شده و همین موضوع به کمبود متخصص در طب اورژانس، دامن زده است. خود وزارت بهداشت هم بارها به مسئله کمبود متخصص طب اورژانس اشاره کرده است.
پیرحسین کولیوند، رئیس اورژانس کشور هم با بیان اینکه در زمینه طب اورژانس با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم، تصریح میکند: «طب اورژانس بسیار نوپا بوده و لازم است در زمینه تربیت متخصصان این حوزه تلاش بیشتری صورت گیرد. تربیت نیروهای انسانی در قالب طب اورژانس، فرصتی برای سازمان اورژانس و اورژانس پیشبیمارستانی است. این متخصصان به عنوان مکمل عمل میکنند و میتوانند در بهبود بیماران و مصدومان نقش موثری ایفا کنند.»
به گفته کولیوند «این متخصصان به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمینه بهبود و درمان بیماران عمل میکنند و خوشبختانه اکنون هماهنگی بسیار خوبی بین متخصصان طب اورژانس و پرسنل درمانی وجود دارد.»
با این حال کارشناسان بر این باورند که برای ارائه خدمات اورژانسی باکیفیت و استاندارد در بیمارستانها، حداقل به حدود هفت هزار متخصص اورژانس نیاز داریم که تامین این نیروی انسانی متخصص در اورژانسها، منوط به این است که بتوانیم جذابیتهای شغلی و معیشتی این رشته را افزایش دهیم تا پزشکان بیشتری برای تحصیل در طب اورژانس، رغبت نشان دهند.
در این نوشتار با متخصصان طب اورژانس، همکلام شدهایم و پای دغدغههای آنها نشستهایم. آنها میگویند اگر همین وضع ادامه داشته باشد، بسیاری از متخصصان طب اورژانس از کشور مهاجرت خواهند کرد. آنها تاکید دارند که با تعرفههای فعلی در طب اورژانس، کمتر پزشکی حاضر میشود که این رشته پراضطراب و پرتنش را برای دوره دستیاری انتخاب کند.
آمارهای رسمی هم میگوید که امسال در بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی کشور، ظرفیت پذیرش دستیاری در رشته طب اورژانس، تکمیل نشده است و بسیاری از صندلیهای دانشگاه در این دوره دستیاری، خالی ماندهاند.
نیمنگاهی به آمار بالای مراجعه بیماران اورژانسی
آمار مراجعه بیماران به بخش اورژانس، رقم بسیار خیرهکنندهای است. سالانه حدود 30 میلیون نفر به اورژانس بیمارستانهای کشور مراجعه میکنند. بسیاری از آنها در وضعیت سلامتی بسیار ناپایداری قرار دارند. پزشک متخصص طب اورژانس باید این گروه از بیماران بدحال را به وضعیت باثبات برساند تا سپس خیلی از آنها آماده ارجاع به بخشهای بیمارستانی شوند. درواقع، اولین مواجهه با میلیونها بیمار با شرایط حاد، متخصصان طب اورژانس هستند.
طبق آمارها نیز ایران در رتبه هشتم مرگ و میر در تصادفات جادهای است و سالانه حدود 17 هزار ایرانی در حوادث جاده ای فوت میکنند. همچنین شاخص مرگ و میر حوادث ناشی از کار در جامعه کارگری ایران نیز ۱۲ نفر در هر ۱۰۰ هزار کارگر اعلام شده است. از نظر حوادث طبیعی چون سیل و زلزله نیز کشور ما در زمره 10 کشور نخست دنیا قرار دارد.
بنابراین با توجه به آمار بسیار بالا در بروز حوادث و تروما که به طور مستقیم به افزایش فعالیت اورژانسها منجر میشود، متخصصان طب اورژانس با ترافیک کاری بالایی روبرو هستند. علاوه بر حوادث و تروما، بسیاری از مردم با علایم خفیف تا شدید بیماری هم به بخش اورژانس بیمارستانها مراجعه میکنند که همین مساله نیز به ترافیک کاری در اورژانسها اضافه میکند.
با احتساب این آمارها میبینیم که بسیاری از متخصصان طب اورژانس، روزانه با ترافیک بالایی از بیماران روبرو هستند که گذر ثانیهها برای خیلی از این بیماران اورژانسی، حکم مرگ و زندگی را دارد.
از شرایط کاری سخت تا بیانگیزگی برای ادامه خدمت
در دوران مقابله با کرونا، بسیاری از بیماران با علایم حاد تنفسی به اورژانس مراجعه میکنند که متخصص طب اورژانس برای درمان این بیماران، درواقع خود را در معرض خطر ابتلا به کرونا قرار میدهد. متخصصان طب اورژانس را میتوان در خط مقدم مقابله با کرونا دانست که از زمان شیوع بیماری در اواخر سال گذشته تا امروز، نقش جدی در مهار بیماری کرونا داشتهاند.
بهروز هاشمی، متخصص طب اورژانس در گفتگو با سپید، به گوشهای از مشکلات شغلی متخصصان طب اورژانس اشاره میکند و میگوید: «اغلب همکاران ما در ایام عید به طور کامل در شیفت ارائه خدمت حضور داشتند و به درمان بیماران مبتلا به کرونا میپرداختند. متاسفانه هنوز در برخی بیمارستانهای کشور، لوازم و تجهیزات حفاظتی لازم در اختیار متخصصان طب اورژانس قرار نگرفته است و برخی بیمارستانها اعلام کردهاند که به دلیل کمبود منابع مالی نمیتوانند تجهیزات ایمنی کافی را خریداری کنند. اگرچه در برخی بیمارستانها میبینیم که ماسک و دستکشهای تولید داخل را به عنوان تجهیزات چند بار مصرف عرضه میکنند، اما واقعا هیچ تحقیقی صورت نگرفته است که ببینیم آیا واقعا این تجهیزات چند بار مصرف میتواند در مقابل بیماری کرونا، کارساز باشد یا خیر.»
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه تاکید میکند: «تاکنون هیچ تسهیلات و امتیازی برای متخصصان طب اورژانس که در دوران مقابله با کرونا فعال بودهاند، تعلق نگرفته است. حتی از آنجا که بسیاری از بیماران ترومایی به دلیل ترس از ابتلا به کرونا به اورژانس مراجعه نمیکنند، کارانه متخصصان طب اورژانس نسبت به دوران قبل از کرونا کمتر شده است. در دوران کرونا، خوددرمانیها نیز بیشتر شده و آمار مراجعه به بیمارستانها نیز کمتر از قبل شده است. همین مساله در درآمد بیمارستانها و وضعیت معیشتی پزشکان هم بسیار اثرگذار بوده است.»
او با بیان اینکه تعرفههای اعلام شده برای خدمات طب اورژانس، فاجعهآمیز است، خاطرنشان میکند: «در نظر بگیرید که متخصص طب اورژانس در یک شرایط حاد و اضطراری که بیمارش در وضعیت اورژانسی خطرناکی قرار دارد، برای ویزیت این بیمار اورژانسی، مبلغی حدود 49 هزار تومان میگیرد که در حد یک شوخی تلخ است، در حالی که تعرفه خدمات در خیلی از مشاغل غیرپزشکی، بسیار بالاتر از طب اورژانس است. نکته دیگر اینکه خیلی از بیمههای درمانی کوچکتر، حتی همان تعرفه امسال را هم نمیپردازند و هنوز همان تعرفه سال 97 را پرداخت میکنند.
از سوی دیگر، بسیاری از مطبها نیز به دلیل بیماری کرونا، تعطیل شده است و درآمدی هم که به اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی پرداخت میکنند، رقم بسیار ناچیزی است که یک استاد طب اورژانس براحتی میتواند آن را رها کند.»
هاشمی میگوید که موافق افزایش زیاد تعرفههای ویزیت پزشکان نیست، زیرا در آن صورت، مردم هم توان مراجعه به بیمارستانها را نخواهند داشت، اما او معتقد است که اگر تعرفهها منطقی شود و پوشش بیمهها نیز افزایش یابد، در آن صورت انگیزهها برای ادامه خدمت پزشکان بالا خواهد رفت.
او یادآور میشود: «بسیاری از خدمات درمانی تحت پوشش بیمه نیست و دولت در این زمینه، منفعل عمل میکند. از سوی دیگر، نظام تعرفهگذاری برای خدمات طب اورژانس نیز ناعادلانه است. مثلا تعرفه خدمات طب اورژانس با این حجم از اضطراب و فشار کار با تعرفه پزشکی که کار اورژانسی انجام نمیدهد و اضطراب کاری چندانی ندارد، کاملا یکسان است. مساله دیگر این است که مشاوره طب اورژانس با تعرفه ویزیت این خدمات نیز یکسان دیده میشود. یعنی اگر مثلا به من زنگ بزنند و تحت عنوان مشاور طب اورژانس به بالین بیمار بروم، مبلغی حدود 49 هزار تومان به من پرداخت میکنند که فقط نصف این مبلغ به مشاور تعلق میگیرد. 15 درصد آن را هم خود بیمارستان برمیدارد و در نهایت مبلغی که به متخصص طب اورژانس میرسد، حدود 15 هزار تومان میشود. درنتیجه باید مبلغی هم روی آن بگذارد تا هزینه رفتوآمدش را پرداخت کند. یعنی اگر متخصص طب اورژانس به عنوان مشاور به بالین بیمار اورژانسی برود، باید مبلغی هم از جیبش پرداخت کند. به همین دلیل نیز خیلی اوقات، متخصصان طب اورژانس این مشاورهها را نمیپذیرند. نتیجه این اتفاق هم این میشود که آمار مرگ و میر در بخش اورژانس بالا میرود. مثلا بیماری که الکل صنعتی مصرف کرده و در حال مرگ است، باید ظرف کمتر از یک ساعت حتما دیالیز شود، اما وقتی زحمت کار متخصص طب اورژانس دیده نمیشود، در نتیجه کمتر متخصصی حاضر میشود که برای ارائه مشاوره درمان به بیمارستان مراجعه کند.»
به گفته هاشمی «اتفاق بسیار تلخی که افتاده این است که برخی از دستیاران طب اورژانس در نیمه راه، تحصیل را رها میکنند، زیرا میبینند که سختی کار آنها با درآمدی که کسب میکنند، تطابق ندارد. نبود آینده شغلی روشن باعث شده است که خیلی از پزشکان به فکر مهاجرت باشند. حتی دانشجویان پزشکی که در کلاس درس من حضور دارند و به آنها تدریس میکنم، خیلی از آنها در حال خواندن زبان آلمانی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور هستند، زیرا به این نتیجه رسیدهاند که آینده شغلی روشنی در انتظارشان نخواهد بود.»
صندلیهای خالی در دورههای دستیاری طب اورژانس
وضعیت اقتصادی دانشآموختگان یک رشته تخصصی و آینده شغلی آن، تاثیر زیادی در کم و زیاد شدن تعداد دستیاران رشتههای مختلف دارد. چندی قبل، محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی با صراحت اعلام کرد که بیش از ۸۰ درصد صندلیهای دوره دستیاری طب اورژانس در سال ۹۸، خالی ماندند.
اینکه داوطلب دستیاری ترجیح میدهد که پزشک عمومی باقی بماند، اما دوره دستیاری طب اورژانس را انتخاب نکند، وضعیت بغرنجی است که تداوم آن به کمبود متخصص طب اورژانس در کشور، دامن میزند.
بابک مهشیدفر، متخصص طب اورژانس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم در گفتگو با سپید نسبت به خطر کمبود متخصص طب اورژانس در آیندهای بسیار نزدیک هشدار میدهد و میگوید: «به دلیل اینکه آینده شغلی متخصصان طب اورژانس، مبهم و تاریک است، شاهد هستیم که روز به روز تعداد دستیاران طب اورژانس کمتر میشود. امسال در دانشگاه علوم پزشکی تهران، فقط نصف ظرفیت پذیرش دستیاری در رشته طب اورژانس، تکمیل شده است. دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم کمتر از نصف ظرفیت، دانشجوی رزیدنتی در طب اورژانس جذب کرده است. در سایر دانشگاههای کشور هم ظرفیت تکمیل شده دستیاری در طب اورژانس حدود یک دهم و حتی در برخی دانشگاهها صفر بوده است. مثلا امسال دانشگاه علوم پزشکی ایران حدود 30 ظرفیت پذیرش دانشجوی دستیاری طب اورژانس را اعلام کرد، اما فقط حدود چهار نفر جذب شدهاند. دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز فقط دو نفر رزیدنت طب اورژانس، پذیرش داشته است.»
او تصریح میکند: «همین نبود استقبال نسبت به تحصیل در طب اورژانس، حتی در کیفیت آموزش هم تاثیر گذاشته است. مثلا اگر ببینیم که یک دانشجوی دستیاری طب اورژانس، صلاحیت علمی یا اخلاقی تحصیل در این رشته را ندارد، نمیتوانیم براحتی او را اخراج کنیم، چون اگر بخواهیم سختگیرانه برخورد کنیم، دیگر دانشجوی دستیاری طب اورژانس باقی نمیماند که بخواهد در کشور خدمت کند. به همین دلیل گاهی مجبوریم با مدارای بیشتری برخورد کنیم که با کمبود متخصص طب اورژانس مواجه نشویم.»
به گفته او، «الان برخی افراد که وارد رشته طب اورژانس میشوند، صرفا به دلیل افزایش حقوق بازنشستگی به تحصیل در این رشته میپردازند. این رشته نیاز به نیروی جوان و باانگیزه دارد، اما به دلیل خالی بودن ظرفیتها، گاهی یک پزشک با سن بالا که مثلا پنج سال به پایان بازنشستگیاش باقی مانده است، وارد رشته طب اورژانس میشود تا فقط حقوق بیشتری در دوران بازنشستگی دریافت کند.»
مهشیدفر که سالها در حوزه اورژانس پیشبیمارستانی هم فعالیت کرده است، گریزی به وضعیت شغلی در این بخش میزند و میگوید: «در این بخش هم وضعیت مطلوبی نداریم. وقتی پرسنل اورژانس پیشبیمارستانی در خطر کتک خوردن، فرسایش شغلی، انتقال بیماری و سختی کار روزانه باشند، اما حقوق مناسب و تجهیزات استانداردی به آنها ندهیم، چطور انتظار داریم که از جان و دل کار کنند.»
او بر این باور است که تداوم وضع فعلی، طب اورژانس را به قهقرا میبرد و باعث میشود که جایگاه طب اورژانس در نظام سلامت، سال به سال افت کند. این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: «الان علاوه بر مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان دوره پزشکی عمومی، برخی دستیاران طب اورژانس هم کار را رها کردهاند و به مهاجرت فکر میکنند. در همین چند سال اخیر، تعداد قابل توجهی از اعضای هیات علمی دانشگاهها که به دستیاران طب اورژانس آموزش میدادند، از کشور رفتند. اینها دردهایی است که متاسفانه روز به روز در حال عمیقتر شدن است و اگر تدبیر درستی نشود، وضعیت طب اورژانس در کشور بسیار ناگوارتر خواهد شد.»
کمبود نیروی متخصص در طب اورژانس
استقبال پزشکان برای تحصیل در رشته طب اورژانس، کمتر از قبل شده و همین موضوع به کمبود متخصص در طب اورژانس، دامن زده است. خود وزارت بهداشت هم بارها به مسئله کمبود متخصص طب اورژانس اشاره کرده است.
پیرحسین کولیوند، رئیس اورژانس کشور هم با بیان اینکه در زمینه طب اورژانس با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم، تصریح میکند: «طب اورژانس بسیار نوپا بوده و لازم است در زمینه تربیت متخصصان این حوزه تلاش بیشتری صورت گیرد. تربیت نیروهای انسانی در قالب طب اورژانس، فرصتی برای سازمان اورژانس و اورژانس پیشبیمارستانی است. این متخصصان به عنوان مکمل عمل میکنند و میتوانند در بهبود بیماران و مصدومان نقش موثری ایفا کنند.»
به گفته کولیوند «این متخصصان به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمینه بهبود و درمان بیماران عمل میکنند و خوشبختانه اکنون هماهنگی بسیار خوبی بین متخصصان طب اورژانس و پرسنل درمانی وجود دارد.»
با این حال کارشناسان بر این باورند که برای ارائه خدمات اورژانسی باکیفیت و استاندارد در بیمارستانها، حداقل به حدود هفت هزار متخصص اورژانس نیاز داریم که تامین این نیروی انسانی متخصص در اورژانسها، منوط به این است که بتوانیم جذابیتهای شغلی و معیشتی این رشته را افزایش دهیم تا پزشکان بیشتری برای تحصیل در طب اورژانس، رغبت نشان دهند.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد