سیاوش صحت در گفت‌وگو با «سپیدآنلاین»
کنگره طب رزم، جایی برای برنامه‌ریزی حوادث مشابه جنگ
4 March 2016 ساعت: 02:3



سیاوش صحت گفت: «در تمام مدتی که من در جاهای مختلف درکنار رزمندگان حضور داشتم،‌ یک باز نشنیدم مجروحی که درحال مرگ بود یا می‌دید که دوستش درحال مرگ است بگوید که ای‌کاش من نیامده بودم.»
این پزشک پیشکسوت که از پایه‌گذاران کنگره علمی تروما و طب رزم و جایزه شهید رهنمون است، روند شکل‌گیری این کنگره را اینچنین شرح داد: «تا شش سال پیش ما هر سال در جامعه جراحان ایران برنامه‌ای داشتیم که در آن از کسانی که در رشته پزشکی در ایران کار کرده‌اند، تجلیل می‌کردیم. یک روز در که ما در هیئت مدیره نشسته بودیم، من به شوخی گفتم که اگر من در جنگ شهید شده بودم و روح من الان در اطراف اینجا بود و شما را می‌دیدم که «سُر و مُر و گُنده» اینجا نشسته‌اید، من از دستتان ناراحت می‌شدم. این حرف من مقدمه‌ای شد برای اینکه در آن هیئت مدیره تصویب شود که ما به طرف تجلیل از پزشکانی که در جنگ حضور داشته‌اند حرکت کنیم.» وی افزود: «به دنبال این اتفاق من با سردار فتحیان که آن وقت فرمانده بهداری نیروهای مسلح بود تماس گرفتم و با کمک وی و دکتر جلیل عرب خردمند اقداماتی را آغاز کردیم تا اینکه منجر به این شد که ما نه تنها از عده‌ای تجلیل بکنیم، بلکه بیمارستان‌های صحرایی که نموداری از پزشکان ازجان گذشته و دلاور هستند را زنده بکنیم. به همین دلیل در تاریخ بیست و دوم تیرماه 6 سال پیش در شرایط گرمای 46 درجه ما به اینجا آمدیم و بیمارستان امام حسین(ع) را دیدیم و تجهیز کردیم و در پنجم اسفند همان سال ما اولین برنامه طب رزم را در آن برگزار کردیم و بعد هم به طور مرتب ادامه داشت تا اینکه به اینجا رسید.» صحت در ارتباط با ششمین کنگره طب رزم در بیمارستان صحرایی علی‌بن‌ابیطالب(ع) اظهار داشت:‌ «ما در کنگره امسال اطلاعاتی که از دوران دفاع مقدس داشتیم و مشکلات آن زمان را با هم مبادله کردیم و درمورد این موضوع به بحث و تبادل نظر پرداختیم که اگر خدای ناکرده سانحه‌ای شبیه به دوران جنگ به وجود آمد، با توجه به پیشرفت‌های علم پزشکی، به چه شکلی می‌شود کمک‌های بهتری انجام داد.» این فوق تخصص جراحی تروما با ابراز رضایت از فعالیت‌هایی که در شناسایی دوران دفاع مقدس بع نسل جوان انجام می‌شود، خاطرنشان کرد: «چیزی که مرا خوشحال می‌کند این است که حال و هوای جنگ به جوانان منتقل ‌شود. چون یک جوان بیست و چندساله که هیچ خاطره‌ای از جنگ ندارد و فقط در فیلم‌ها از جنگ توپ و تانک و تفنگ دیده،‌ واقعا نمی‌داند که چه حال و هوایی در جبهه وجود داشت، مجروحین چه می‌کردند،‌ چگونه حرف می‌زدند،‌ چگونه می‌جنگیدند و عقیده آنها چه بود. این خیلی مهم است که در تمام مدتی که من در جاهای مختلف درکنار رزمندگان حضور داشتم،‌ یک باز نشنیدم مجروحی که درحال مرگ بود یا می‌دید که دوستش درحال مرگ است بگوید که ای‌کاش من نیامده بودم.»
دیدگاه کاربران

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد