نقل است که روزگاری، فردی روستایی به امید داشتن فرزند پسر به نزد حکیم محل میرفت و اتفاقا فرزندان یکی بعد از دیگری دختر میشدند. بعد از چند سال فرزند یازدهم بالاخره پسر شد و مرد همه جا فریاد سر می داد که اگر نسخه حکیم نبود، این یکی هم دختر می شد؛ هرچند از یاد برده بود که فرزندان پیشین نیز از طبابت ایشان بیبهره نبودند، اما به هزار و یک علت همچون پاک نبودن نیت و عمل نکردن دقیق به دستورات، گناه حکیم را گردن خود میانداخت.
حکایت این روزهای طب غیرکلاسیک، حکایت همان حکیم باشی و اهالی روستاست. اگر درمان افاقه کند که توانایی حکیم است و اگر بیتاثیر باشد که یا نقصان نیت و کمی ایمان است و یا مشیت الهی. با این اوصاف هیچگاه نمیتوان یک مدعی شبه علم را به ناتوانی متهم کرد؛ که ایشان همیشه دلیل غیر قابل ردی در آستین ادعای خویش پنهان کرده است.
در مورد بیماری کرونا نیز وضع به همین منوال خواهد بود. فعلا که جام سکوت سرکشیدهاند و مشغول ارزیابی اوضاع؛ اما یقینا بعدا مدعی خواهند شد آنانکه بهبود یافتهاند به دستورات ایشان عمل کردهاند و حتی مثالهایی خواهند زد از افرادی که بهداشت را رعایت نکرده و بیمار هم نشدهاند.
نمیدانم که داستان ما و این عاشقان بیهنر طبابت به کجا کشیده خواهد شد، اما آنچه که عیان است تا زمانی که بستر فکری جامعه از دانش و آگاهی، بارور نشده باشد، بازار این مدعیان، پررونق و داغ خواهد بود.
سلامتی درّ گرانبهایی است که همچون نعمت عقل در اختیار آدمی قرار گرفته است و آن کس که اولی را در اختیار نااهل آن قرار میدهد، خود را از دومی نیز بی بهره کرده است.
حبیب معظمی گودرزی، فوق تخصص غدد