فرق میان کیلویی 2 هزار و ۱۵۰ تومان، با کیلویی 3 هزار و 500 تومان، ۱۳۵۰ تومان است و همین مبلغ باعث شده که در روزهای گذشته یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های مطبوعات خودش را عیان کند؛ مساله کاغذ. گران شدن و بعد کمبود کاغذ در بازار سبب شد تا رسانه‌های کاغذی کشور کم‌کم دست به واکنش بزنند. یکی از نشریات تولید کاغذی‌اش را تا زمان مشخص شدن وضعیت بازار کاغذ متوقف کرد، برخی روزنامه‌ها از تعداد صفحات‌شان کاستند و در عین حال همگی تلاش کردند تا صدای اعتراض‌ و دغدغه‌شان را به گوش دولت برسانند.
امیرعباس فتاح‌زاده مدیرمسئول روزنامه سپید در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد» نگاهی داشت به شروع این داستان که حالا بازمانده آرامش مطبوعات را هم برهم زده است. او می‌گوید که به صورت جدی وجود مافیای کاغذ در کشور را رد می‌کند. از دید او تمامی این داستان حاصل سوء‌مدیریت است.
مشکل کمبود و گرانی کاغذ در روزهای گذشته تبدیل به دغدغه اصلی رسانه‌های کاغذی کشور شده است. شما به عنوان یکی از صاحبان این رسانه‌ها فکر می‌کنید شروع داستان از کجا بود؟
پنج عامل سبب شد تا وضعیت بازار کاغذ به اینجا برسد. نقطه شروع گرانی کاغذ برمی‌گردد به چند ماه گذشته که شایعه مربوط به افزایش تعرفه گمرکی واردات کاغذ توسط برخی منابع ایجاد شد. فکر می‌کردند افزایش تعرفه کاغذ به شرکت چوب مازندران کمک خواهد کرد و برای همین در فضاهای کارشناسی این بحث مطرح شد اما متاسفانه در فضای افکار عمومی این شایعه پیچید که قرار است تعرفه کاغذ افزایش پیدا کند. پس از این ماجرا فعالان حوزه فرهنگ شامل ناشران، مطبوعاتی‌ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسات کارشناسی که در محل ریاست‌جمهوری، اتاق بازرگانی و در آخر ستاد تنظیم بازار به ریاست آقای سینکی تشکیل شد، استدلال‌های خود را وارد موضوع کردند و موضع مصرف‌کنندگان کاغذ هم توسط ستاد تنظیم بازارشنیده شد. ستاد تنظیم بازار به دنبال این جلسه تصمیم گرفت که به صورت جدی بحث افزایش تعرفه حقوق گمرکی مربوط به واردات کاغذ را نفی کند و صراحتا بگوید که تعرفه کاغذ به هیچ عنوان افزایش پیدا نخواهد کرد. موضع ستاد بعدا در مصاحبه‌ای از سوی آقای سینکی معاون بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت مطرح و حتی قرار شد برنامه تنظیمی کاغذ ذکر شود که در طول چهار سال آینده هم به هیچ عنوان تعرفه حقوق گمرکی واردات کاغذ شامل کاغذ روزنامه، کاغذ نشر و کاغذ سبک اندود شده (LWC) افزایش پیدا نخواهد کرد و حتی تعرفه گمرکی مربوط به واردات کاغذ سبک اندود شده که مورد استفاده مجلات و نشریات غیرروزنامه‌ای است، کاهش پیدا کرده و به حد کاغذ روزنامه برسد. این موضوع در اینجا حل شد. اما در پی شایعه افزایش تعرفه کاغذ، حرف دیگری بر سر زبان‌ها افتاد که البته تا اندازه‌ای حقیقت داشت. گفتند ارز مبادله‌ای کاغذ روزنامه و نشر قرار است حذف شود. بنابراین پیش‌زمینه ذهنی به وجود آمد که کاغذ قرار است با ارز آزاد عرضه شود و طبیعتا چون بازار هم از افزایش قیمت ارز در طول دو ماه گذشته ملتهب بود، شاهد بودیم که قیمت کاغذ از کیلویی 2 هزار و 150 تومان که با پرداخت‌های متعارف یک ماهه انجام می‌شد، به 3 هزار و 500 تا 3 هزار و 600 تومان رسید. البته شنیدم که این رقم دوباره پایین آمده و احتمالا به دلیل برخی مداخلاتی که صورت گرفته، این رقم‌ها پایین‌تر هم خواهد آمد. نکته اصلی این بود که تجار احساس کردند قرار است کاغذ با ارز آزاد وارد کنند و به همین دلیل قیمت کاغذ بالا می‌رود. متاسفانه برخی افراد از این فضا سوء‌استفاده کردند و بخشی از موجودی‌شان را هم در این شرایط نگه داشتند که خود این مسئله به بار مشکل کاغذ افزود.
یکی از موضوعاتی که در مورد بالارفتن قیمت کاغذ و کمبود آن مطرح شد، نقش روزنامه‌های بزرگ بود. این مسئله چقدر در به هم خوردن تعادل بازار نقش داشت؟
مشکلی که وجود داشت این بود که مصرف‌کنندگان عمده مطبوعات مانند روزنامه همشهری و برخی از روزنامه‌های بزرگ که بخش عمده مصرف بازار را دارند، پیش از این یا کاغذشان را راسا از محل تولید کاغذ مازندران یا از محل کاغذ وارداتی تامین می‌کردند. متاسفانه به دلیل مشکلات و میراثی که از مدیریت قبلی روزنامه همشهری مانده و انبارشان تا حدی خالی مانده بود و از طرفی به این دلیل که کاغذ مازندران هم کاغذی که باید را تامین نکرد، مدیریت جدید روزنامه چاره‌ای نداشت جز اینکه کاغذ مورد نیازش را اصطلاحا از کف بازار تامین کند. طبیعتا مقادیر زیادی هم کاغذ صرف تامین نیاز این روزنامه شد.
نکته دیگر این بود که سیاست‌های حمایتی وزارت ارشاد در طول یک سال گذشته تغییر کرد و به سمت طرح اشتراک نشریات رفت. بسیاری از مدیران مسئول مطبوعات، مخالفت خودشان را با آن اعلام کردند اما متاسفانه به هر دلیل، مدیریت وقت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تصمیم گرفت که این موضوع که مبنی بر حمایت از توزیع‌کنندگان طرح اشتراک بود را پیش ببرد. بنابراین مطبوعاتی که تا قبل از این برای بخشی از کاغذ مصرفی‌شان یارانه دریافت می‌کردند، ناگهان با عدم حمایت یارانه‌ای از تولیدشان مواجه شدند و نقدینگی‌شان به‌شدت کاهش پیدا کرد و در نهایت این مشکل منجر به این شد که بخشی از تاجران نتوانند به موقع مطالبات خودشان را از ناشران مطبوعات دریافت کنند. پس تجار هم دچار کمبود نقدینگی شدند.
رشد قیمت جهانی کاغذ هم پنجمین دلیل افزایش قیمت کاغذ در بازار داخلی بوده است و این عامل را نمی‌شود نادیده گرفت. این عامل پنجم دیگر نه در کنترل تاجران بوده است، نه مسئولان و نه شرایط داخلی. هرچند ااز گران شدن نرخ یورو مبادله‌ای هم نباید غفلت کرد.
همه این عوامل که گفتم باعث شد تا در طول دو ماه گذشته قیمت کاغذ بیش از 60 درصد افزایش پیدا کند. این تجربه تلخ و بدی برای ناشران و مدیران مطبوعات است و حقیقتا ناراحتیم. امید‌مان این است که با مداخله هر چه سریع‌تر دولت این موضوع حل شود و این نکته مغفول نماند که کاغذ یک کالا و محصول استراتژیک است و خوراک فکری و فرهنگی جامعه را تامین می‌کند و باید شرایط ثبات در بازار کاغذ به وجود‌ آید.
به هر حال مایه تاسف است که ما در کشور یک ذخیره استراتژیک کاغذ نداریم. یعنی اگر فردا اتفاقی بیفتد و هیچ‌کس به ما کاغذ نفروشد، نباید یک ذخیره استراتژیک شامل 5 تا 10 هزار تن داشته باشیم که توسط دولت نگهداری شود؟ به هر حال اگر مثلا تاجری خواست کار اشتباهی انجام دهد، دولت باید بتواند وارد عمل شود و قیمت کاغذ را در سطح منطقی نگه دارد. الان مهم‌ترین موضوع این است که ثبات بازار هر چه سریع‌تر بازگردد و ما جز این هم انتظاری از دولت آقای روحانی نداریم.
در این چند روز و با پررنگ شدن مسئله بالارفتن قیمت کاغذ، بارها در فضاهای مختلف عنوان «مافیای کاغذ» مطرح شد. شما وجود چنین مافیایی و نقش آن را در به هم خوردن تعادل بازار کاغذ قبول دارید؟
من معتقدم ما چیزی به اسم مافیا نداریم و اینها همه حرف است. من همه دلایلی که به نظرم تاثیرگذار بود را اسم بردم. به نظرم بزرگ‌ترین مشکل این است که بخش‌هایی که باید با هم هماهنگ عمل می‌کردند، توجه کافی به تغییرات بازار نشان ندادند و این مشکل پیش آمد. مافیا یعنی چه؟ این حرف کاملا بی‌معنا است. من صددرصد معتقدم که سوء‌مدیریت در این کار مشهود است نه هیچ‌چیز دیگر. طرح عنوان مافیا، بهانه‌ای است برای سرپوش گذاشتن بر بی‌تدبیری برخی مسئولین. ما در نمایشگاه مطبوعات به مسئولین هشدارهای لازم را دادیم و گفتیم این مشکلات در راه هستند. متاسفانه بر‌خلاف پیش‌بینی کارشناسانی که در جریان بودند و آمارها را رصد می‌کردند، برخی از مسئولان ما تا وقتی مشکل را به چشم نبینند، آن را باور نمی‌کنند. اگر به موضوع ارز مبادله‌ای اینقدر میدان نمی‌دادند و کنترل را در دست می‌گرفتند این مشکلات به وجود نمی‌آمد.
فرق میان کیلویی 2 هزار و ۱۵۰ تومان، با کیلویی 3 هزار و 500 تومان، ۱۳۵۰ تومان است و همین مبلغ باعث شده که در روزهای گذشته یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های مطبوعات خودش را عیان کند؛ مساله کاغذ. گران شدن و بعد کمبود کاغذ در بازار سبب شد تا رسانه‌های کاغذی کشور کم‌کم دست به واکنش بزنند. یکی از نشریات تولید کاغذی‌اش را تا زمان مشخص شدن وضعیت بازار کاغذ متوقف کرد، برخی روزنامه‌ها از تعداد صفحات‌شان کاستند و در عین حال همگی تلاش کردند تا صدای اعتراض‌ و دغدغه‌شان را به گوش دولت برسانند.
امیرعباس فتاح‌زاده مدیرمسئول روزنامه سپید در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد» نگاهی داشت به شروع این داستان که حالا بازمانده آرامش مطبوعات را هم برهم زده است. او می‌گوید که به صورت جدی وجود مافیای کاغذ در کشور را رد می‌کند. از دید او تمامی این داستان حاصل سوء‌مدیریت است.
مشکل کمبود و گرانی کاغذ در روزهای گذشته تبدیل به دغدغه اصلی رسانه‌های کاغذی کشور شده است. شما به عنوان یکی از صاحبان این رسانه‌ها فکر می‌کنید شروع داستان از کجا بود؟
پنج عامل سبب شد تا وضعیت بازار کاغذ به اینجا برسد. نقطه شروع گرانی کاغذ برمی‌گردد به چند ماه گذشته که شایعه مربوط به افزایش تعرفه گمرکی واردات کاغذ توسط برخی منابع ایجاد شد. فکر می‌کردند افزایش تعرفه کاغذ به شرکت چوب مازندران کمک خواهد کرد و برای همین در فضاهای کارشناسی این بحث مطرح شد اما متاسفانه در فضای افکار عمومی این شایعه پیچید که قرار است تعرفه کاغذ افزایش پیدا کند. پس از این ماجرا فعالان حوزه فرهنگ شامل ناشران، مطبوعاتی‌ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسات کارشناسی که در محل ریاست‌جمهوری، اتاق بازرگانی و در آخر ستاد تنظیم بازار به ریاست آقای سینکی تشکیل شد، استدلال‌های خود را وارد موضوع کردند و موضع مصرف‌کنندگان کاغذ هم توسط ستاد تنظیم بازارشنیده شد. ستاد تنظیم بازار به دنبال این جلسه تصمیم گرفت که به صورت جدی بحث افزایش تعرفه حقوق گمرکی مربوط به واردات کاغذ را نفی کند و صراحتا بگوید که تعرفه کاغذ به هیچ عنوان افزایش پیدا نخواهد کرد. موضع ستاد بعدا در مصاحبه‌ای از سوی آقای سینکی معاون بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت مطرح و حتی قرار شد برنامه تنظیمی کاغذ ذکر شود که در طول چهار سال آینده هم به هیچ عنوان تعرفه حقوق گمرکی واردات کاغذ شامل کاغذ روزنامه، کاغذ نشر و کاغذ سبک اندود شده (LWC) افزایش پیدا نخواهد کرد و حتی تعرفه گمرکی مربوط به واردات کاغذ سبک اندود شده که مورد استفاده مجلات و نشریات غیرروزنامه‌ای است، کاهش پیدا کرده و به حد کاغذ روزنامه برسد. این موضوع در اینجا حل شد. اما در پی شایعه افزایش تعرفه کاغذ، حرف دیگری بر سر زبان‌ها افتاد که البته تا اندازه‌ای حقیقت داشت. گفتند ارز مبادله‌ای کاغذ روزنامه و نشر قرار است حذف شود. بنابراین پیش‌زمینه ذهنی به وجود آمد که کاغذ قرار است با ارز آزاد عرضه شود و طبیعتا چون بازار هم از افزایش قیمت ارز در طول دو ماه گذشته ملتهب بود، شاهد بودیم که قیمت کاغذ از کیلویی 2 هزار و 150 تومان که با پرداخت‌های متعارف یک ماهه انجام می‌شد، به 3 هزار و 500 تا 3 هزار و 600 تومان رسید. البته شنیدم که این رقم دوباره پایین آمده و احتمالا به دلیل برخی مداخلاتی که صورت گرفته، این رقم‌ها پایین‌تر هم خواهد آمد. نکته اصلی این بود که تجار احساس کردند قرار است کاغذ با ارز آزاد وارد کنند و به همین دلیل قیمت کاغذ بالا می‌رود. متاسفانه برخی افراد از این فضا سوء‌استفاده کردند و بخشی از موجودی‌شان را هم در این شرایط نگه داشتند که خود این مسئله به بار مشکل کاغذ افزود.
یکی از موضوعاتی که در مورد بالارفتن قیمت کاغذ و کمبود آن مطرح شد، نقش روزنامه‌های بزرگ بود. این مسئله چقدر در به هم خوردن تعادل بازار نقش داشت؟
مشکلی که وجود داشت این بود که مصرف‌کنندگان عمده مطبوعات مانند روزنامه همشهری و برخی از روزنامه‌های بزرگ که بخش عمده مصرف بازار را دارند، پیش از این یا کاغذشان را راسا از محل تولید کاغذ مازندران یا از محل کاغذ وارداتی تامین می‌کردند. متاسفانه به دلیل مشکلات و میراثی که از مدیریت قبلی روزنامه همشهری مانده و انبارشان تا حدی خالی مانده بود و از طرفی به این دلیل که کاغذ مازندران هم کاغذی که باید را تامین نکرد، مدیریت جدید روزنامه چاره‌ای نداشت جز اینکه کاغذ مورد نیازش را اصطلاحا از کف بازار تامین کند. طبیعتا مقادیر زیادی هم کاغذ صرف تامین نیاز این روزنامه شد.
نکته دیگر این بود که سیاست‌های حمایتی وزارت ارشاد در طول یک سال گذشته تغییر کرد و به سمت طرح اشتراک نشریات رفت. بسیاری از مدیران مسئول مطبوعات، مخالفت خودشان را با آن اعلام کردند اما متاسفانه به هر دلیل، مدیریت وقت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تصمیم گرفت که این موضوع که مبنی بر حمایت از توزیع‌کنندگان طرح اشتراک بود را پیش ببرد. بنابراین مطبوعاتی که تا قبل از این برای بخشی از کاغذ مصرفی‌شان یارانه دریافت می‌کردند، ناگهان با عدم حمایت یارانه‌ای از تولیدشان مواجه شدند و نقدینگی‌شان به‌شدت کاهش پیدا کرد و در نهایت این مشکل منجر به این شد که بخشی از تاجران نتوانند به موقع مطالبات خودشان را از ناشران مطبوعات دریافت کنند. پس تجار هم دچار کمبود نقدینگی شدند.
رشد قیمت جهانی کاغذ هم پنجمین دلیل افزایش قیمت کاغذ در بازار داخلی بوده است و این عامل را نمی‌شود نادیده گرفت. این عامل پنجم دیگر نه در کنترل تاجران بوده است، نه مسئولان و نه شرایط داخلی. هرچند ااز گران شدن نرخ یورو مبادله‌ای هم نباید غفلت کرد.
همه این عوامل که گفتم باعث شد تا در طول دو ماه گذشته قیمت کاغذ بیش از 60 درصد افزایش پیدا کند. این تجربه تلخ و بدی برای ناشران و مدیران مطبوعات است و حقیقتا ناراحتیم. امید‌مان این است که با مداخله هر چه سریع‌تر دولت این موضوع حل شود و این نکته مغفول نماند که کاغذ یک کالا و محصول استراتژیک است و خوراک فکری و فرهنگی جامعه را تامین می‌کند و باید شرایط ثبات در بازار کاغذ به وجود‌ آید.
به هر حال مایه تاسف است که ما در کشور یک ذخیره استراتژیک کاغذ نداریم. یعنی اگر فردا اتفاقی بیفتد و هیچ‌کس به ما کاغذ نفروشد، نباید یک ذخیره استراتژیک شامل 5 تا 10 هزار تن داشته باشیم که توسط دولت نگهداری شود؟ به هر حال اگر مثلا تاجری خواست کار اشتباهی انجام دهد، دولت باید بتواند وارد عمل شود و قیمت کاغذ را در سطح منطقی نگه دارد. الان مهم‌ترین موضوع این است که ثبات بازار هر چه سریع‌تر بازگردد و ما جز این هم انتظاری از دولت آقای روحانی نداریم.
در این چند روز و با پررنگ شدن مسئله بالارفتن قیمت کاغذ، بارها در فضاهای مختلف عنوان «مافیای کاغذ» مطرح شد. شما وجود چنین مافیایی و نقش آن را در به هم خوردن تعادل بازار کاغذ قبول دارید؟
من معتقدم ما چیزی به اسم مافیا نداریم و اینها همه حرف است. من همه دلایلی که به نظرم تاثیرگذار بود را اسم بردم. به نظرم بزرگ‌ترین مشکل این است که بخش‌هایی که باید با هم هماهنگ عمل می‌کردند، توجه کافی به تغییرات بازار نشان ندادند و این مشکل پیش آمد. مافیا یعنی چه؟ این حرف کاملا بی‌معنا است. من صددرصد معتقدم که سوء‌مدیریت در این کار مشهود است نه هیچ‌چیز دیگر. طرح عنوان مافیا، بهانه‌ای است برای سرپوش گذاشتن بر بی‌تدبیری برخی مسئولین. ما در نمایشگاه مطبوعات به مسئولین هشدارهای لازم را دادیم و گفتیم این مشکلات در راه هستند. متاسفانه بر‌خلاف پیش‌بینی کارشناسانی که در جریان بودند و آمارها را رصد می‌کردند، برخی از مسئولان ما تا وقتی مشکل را به چشم نبینند، آن را باور نمی‌کنند. اگر به موضوع ارز مبادله‌ای اینقدر میدان نمی‌دادند و کنترل را در دست می‌گرفتند این مشکلات به وجود نمی‌آمد.




ناحیه کاربری

آدرس ایمیل:
رمز عبور:
 
رمز عبورم را فراموش کرده‌ام

ثبت نام