موزه داریم تا موزه؛ درست مثل وقتی میگوییم آدم داریم تا آدم یا خانه داریم تا خانه و هزار نمونه و مثال دیگر.
موزههایی که در دستگاههای دولتی ایجاد میشوند تا اسمی برای خودشان در کنند و موزههایی که تجهیز میشوند برای دیدن و نشان دادن تمدن و تاریخ کشور و حتی موزههایی که با هزار امید و آرزو ایجاد میشوند، اما فقط چند صباحی پابرجا میمانند و پس از مدتی هیچ کلیدی نمیتواند قفل تعطیلیشان را باز کند.
این گروه از موزهها که تعدادشان در کشور هم کم نیست و فقط نامشان آن هم به تعداد انگشتان یک دست در ذهنها باقی مانده، مشخص نیست آثارشان را حالا کجا به نمایش گذاشتهاند و چه میکنند! در انبارهایی با تلی از گرد غربت رویشان، ویترین موزههای دیگر یا هنوز در موزههای همیشه تعطیل زندانیاند.
موزه استاد «علی اکبر صنعتی» با حرف و حدیثهایی که پشت سرش داشت نمونهای بارز از این موزههای بیچاره است. موزهای که از حدود هشت سال گذشته به دلیل ناامن بودن سازه بنایش تهدیدی برای عابران میدان توپخانه دانسته شد و تعطیلش کردند با قول و قرارهایی که هر از چند گاهی نقل محفل متولیانش هلال احمر، میراث فرهنگی و شهرداری بود که مرمت میشود و بازگشایی و بازهم شاهکارهای استاد صنعتی به معرض نمایش در میآید. البته بسته شدن داربست بر پیکر رنجور این موزه از سه ماه گذشته با هدف مرمت را نباید از یاد برد، اقدامی که اگر گاهی اوقات و گذرا نگاهی به سازه آن بیندازید متوجه تفاوتی قبل از بستن داربست و پسازآن نمیشوید.
موزه «دوران اسلامی» بهعنوان بخشی از موزه «مادر» یعنی موزه ملی ایران هم تقریبا همدوره با موزه استاد صنعتی در تعطیلی این موزه است.
موزه دوران اسلامی در موزه ملی
این موزه حدود هشت سال گذشته تعطیل شد تا با ساماندهی فضا و استاندارد کردن موزه تجهیزات و ویترینهایش، بار دیگر به روی گردشگران گشوده شود. به همین دلیل قراردادها بسته شد و پیمانکاران با امضا کردن تفاهمنامه ساماندهی این موزه کار خود را آغاز کردند، اما تیر متولیان این اقدام هم به سنگ خورد و پرونده آمادهسازی فضای این بخش از موزه ملی ایران هم به دلیل سوء استفادههایی که مدیران این پروژه در دولت گذشته داشتند، تعطیل شد. موزه «تماشاگه تاریخ» هم قربانی این نوع از بیتوجهیهاست. موزهای که مدتهاست طعم بیکسی را میچشد، هرچند اکنون فقط ساختماناش آن هم برای قدیمیهای محدوده خیابان ولیعصر، میرداماد آشناست.این موزه را بنیاد مستضعفان راهاندازی کرده بود اما پس از مدتی آن را بست و به گفته برخی مسئولان قدیمی موزه، آثارش را به «دفینه» برد تا شاید روزی در کنار دیگر موزههای بنیاد مستضعفان به صورت متمرکز و در یک مکان بار دیگر برپا شود.
و هنوز این موزه در انتظار است...
موزه «مطبوعات» هم باید به این لیست اضافه کرد. موزههای که شاید کم عمرترین موزه کشور در طول چند سال گذشته باشد. این موزه نخست در مردادماه 1391 و توسط معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مکانی به نام «سرقبر آقا» در تهران افتتاح شد، اما به جز روز افتتاحیه، دیگر هیچگاه درش روی مخاطبان باز نشد و پس از ششماه بهدلیل امانی بودن وسایلش، موزه جمعآوری شد.
هر چند اردیبهشت ماه امسال خبر رسید در ساختمان روزنامه «خبر جنوب» در شیراز موزهای را برپا کردهاند و میخواهند موزه مطبوعات ایران را آنجا برپا کنند اما هنوز خبر موثقی درباره انجام این اقدام هم منتشر نشده است. موزه «هدایای ریاست جمهوری» هم از این وضعیت مستثنا نیست. موزهای تاریخچه تشکیلاش را میتوان مربوط به اوایل انقلاب اسلامی دید؛ زمانیکه مقام معظم رهبری در اوایل دوران ریاستجمهوری خود، دستور ایجاد موزه هدایای ریاست جمهوری را صادر کردند و در سال 1365 با گردآوری مجموعه هدایا و نگهداری آنها در یکی از ساختمانهای دفتر ریاستجمهوری آغاز شد، هر چند تا کنون تعداد زیادی از هدایایی که در دوران ریاستجمهوری حضرت آیتالله العظمی خامنهای به ایشان داده شده، در آستان مقدس رضوی نگهداری میشود و موزه «ریاست جمهوری رفسنجان» که هدایای ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی را در خود دارد،نیز جداگانه در سال ۱۳۷۰ طراحی و در بهمن ماه سال ۱۳۷۸ توسط سیدمحمد خاتمی افتتاح شد.
فروش هدایای ریاست جمهوری
از سوی دیگر پس از به پایان رسیدن دوره ریاست جمهوری «محمد خاتمی» فکر تشکیل یک موزه متمرکز برای نگهداری اشیا و هدایای رییسجمهور و اسناد مربوط به آن شکل گرفت. به همین دلیل بر اساس آییننامه تشکیل یادمان روسای جمهور در شورای اسناد ملی مورخ ۲۱ خردادماه سال ۸۴ موزه «یادمان روسای جمهور» زیر نظر سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در ساختمان شماره 240 کاخ سعدآباد تاسیس شد، اما در اواخر سال 1391 بر اساس گفته مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم که در بیش از صد سفر خارجی خود هدایای زیادی را به نمایندگی از مردم ایران دریافت کرده بود، اعلام کرد هدایایی که سران و مقامات کشورهای دیگر به رئیسجمهور ایران دادهاند، فروخته میشوند تا درآمد حاصل از آن، صرف کمک به نیازمندان تحت پوشش بهزیستی شود و به دنبال آن در روزهای پایانی دولت دهم برخی گزارشها خبر از انتقال دو هزار و 530 قطعه از هدایای خارجی احمدینژاد از مجموعه سعدآباد به محل دیگری دادند، اما هیچ توضیح و اطلاعی در این زمینه ارائه نشد و هنوز وضعیت این موزه و آثار آن مشخص نیست. موزه «نابینایان» هم یکی از موزههای این لیست بلندبالاست. موزهای که عمر موزه بودنش در بنای قاجاری «کوشک» در سعدآباد که روزی کلیدداران و باغبانان دربار قاجار در آن مستقر بودند، به دو سال نرسید و اوایل فصل زمستان دو سال گذشته بود که خبر رسید این موزه را که روحالله احمدزاده کرمانی یکی از روسای گذشته سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت گذشته افتتاح کرد، به «خانه طبیعت گردها» تبدیل میشود.
موزه نابینایان در سعدآباد، موزه «پژوهشی مردمشناسی کاخ سعدآباد»، موزه «میرعماد» و موزه «بهزاد» در تهران و موزه های «تاریخ و فرهنگ کودکی» ، «گرافیک» ، «مکتب کمالالملک» و سکه نیز به سرنوشت مشابه دچار شده اند.