نیمهشب گذشته است و در درمانگاه محل کارتان نشستهاید. خستگی یک روز کامل روی شانههای شماست، اما هنوز باید سر کار بمانید چرا که تا تغییر شیفت کاریتان زمان باقیست. دلتان را خوش میکنید که پس از بیرون رفتن این بیمار از اتاق میتوانید چند دقیقهای چشم روی هم بگذارید، اما شماره تازه خوانده میشود و بیمار بعدی وارد میشود.
خبری از خواب نیست و بیمار شما نیز مردی 45 ساله است که از شما میخواهد لکهای را که روی پوست دستش دارد، معاینه کنید. عکسالعمل شما چیست؟ آیا برخوردی از موضع بالا با او انجام میدهید؟ آیا او را مسخره میکنید یا راهی دیگر به ذهنتان میرسد؟
مورد داشتهایم که پزشک در این موقعیت رفتار تندی انجام داده که الان چه کاری از دست من برمیآید؟ خارش داری؟ درد داری؟ خونریزی داری؟ حساسیت داری؟ چه اتفاقی افتاده که ساعت 3 نیمه شب آمدهای درباره بزرگشدن لکهای حرف میزنی که خودت میگویی سه ماهی میشود که روی دستت است.
پاسخ بیمار در این موقعیت این بود؛ «دیدم لکه خیلی بزرگ شده و حالا که من بیخواب شدهام، شما هم لابد بیدار هستید، بیایم دکتر. من چه میدانستم شما اعصاب ندارید؟»
این موقعیت ایجاد نمیشد اگر و تنها اگر مراجعهکننده برای یک لحظه با خودش میگفت که من نیاز به دکتر عمومی درمانگاه ندارم و باید برای لکه روی دستم پیش دکتر متخصص پوست بروم.
او با احتمال خیلی بالایی در آن لحظه دچار ترس شده و بزرگی لکه توجهش را جلب کرده است. به همین دلیل تصمیم گرفته تا این ترس را به روی خودش نیاورد و به پزشک عمومی بگوید دیدم بیخواب شدهام و البته این موقعیت نیز میتوانست ایجاد نشود، به شرط آنکه مراجعهکننده پیش از آنکه شال و کلاه کند و خودش را به درمانگاه برساند، به خودش یادآوری کند وقتی 3 ماه به این لکه بیتوجهی کردهام تا فردا صبح هم میتوانم آن را تحمل کنم. با این وجود، بهترین راهحل چیست؟
برای بیماری که ساعت 3 صبح به درمانگاه مراجعه کرده و انگار حوصلهاش در خانه سررفته و مشکلی اساسی ندارد، چه میتوان گفت که میانه پزشک و بیمار به هم نریزد و اعتماد بیمار به درمانگاه نیز از میان نرود؟
توصیه شده در این مواقع خشم خود را کنترل کنید و پس از معاینه بیمار به او قوت قلب دهید که این لکه چندان حاد نیست، ولی بهتر است در اولین فرصت آن را به پزشک متخصص نشان دهد. جملههایی کوتاه، تاکیدی و مطمئن به شما کمک میکند تا نه تنها ترس را از او دور کنید، بلکه به او اجازه دهید تا به خانه برود و بخوابد. چیزی که خودتان نیز دلتان برای آن لک زده است، اما مراقب باشید به خاطر لذت چنددقیقهای سر را به پشتی صندلی تکیه دادن، معاینه را سردستی انجام ندهید.
نگار مفید