بیماری پارکینسون دو جنبه دارد، یکی از نظر علائم، یکی هم از نظر حرکتی که خود این جنبه به دو بخش حرکتی و غیرحرکتی تقسیم میشود. همانطور که عوامل حرکتی باعث اختلال در روند زندگی بیمار میشود، علائم غیرحرکتی هم یکی از عوارض بیماری است. این علائم غیرحرکتی شامل اختلالات شناختی و رفتاری است، همچنین روی وضعیت عمومی بیمار هم تاثیر میگذارد، مانند یبوست، افت فشارخون، تعریق و سایر عوامل گوارشی و داخلی که زندگی روزانه بیمار را دچار مشکل میکند. یکی از مسائلی که در درمان بیماران پارکینسون برای ما اهمیت دارد، درمان اختلالات شناختی است. در مطالعات بین 40 تا 75 درصد بیماران پارکینسون در عرض 20 سال دچار اختلالات شناختی میشوند. این موضوع در هر بیمار شدت و حدت خودش را دارد و میتواند اختلالات خفیف تا مشکلات حاد باشد. در مراحل ابتدایی اختلالات شناختی پارکینسون بیشتر به علت کاهش دوپامین مغزی در بیمار است. با درمان دوپامین، میتوان این بیماری را کنترل و از پیشروی بیماری جلوگیری کرد. با پیشرفت بیماری، اختلالات افزایش پیدا میکند. مناطق دیگر مغز هم درگیر میشوند و اینجا دیگر استفاده از داروهای دوپامینرژیک تاثیر ندارد و باید از داروهایی استفاده کرد که سیستم کولینرژیک را تحریک میکند. یک جنبه دیگر علائم رفتاری در بیماران پارکینسون، سایکوز است. این اختلال که به اختلال درد هم شهرت دارد، خود را به صورت توهم و هذیان نشان میدهد. توهم هم میتواند بینایی و هم شنوایی باشد. این توهمات هم میتواند از عوامل خود بیماری و هم از عوارض داروهای مصرفی بیمار باشد، به همین خاطر پزشکان باید در تجویز این داروها نهایت احتیاط را به خرج دهند تا به مشکلات بیمار چیزی اضافه نشود. خوشبختانه از این نظر پارکینسون درمان علامتی دارویی دارد. میگویند درمان پارکینسون شفابخش نیست. یعنی اینگونه نیست که بیمار یک دوره دارو مصرف کند و مداوا شود. داروها تنها میتوانند باعث شوند علائم بیماری، مانند لرزش دست بروز پیدا نکند. این موضوع تنها از این جهت به نفع بیمار است که اگر دارو برای وی عوارض داشت، به راحتی میتوان از مصرف آن خودداری کرد یادآروی دیگری را امتحان کرد؛ اما زمانی که بیماری پیشرفت میکند، به جای اینکه داروهای دیگر را امتحان کنیم، از درمانهای جراحی استفاده میکنیم. در این جراحیها با کارگذاشتن یک الکترود میتوان بیماری را تا اندازه زیادی کنترل کرد. در این جراحی، مغز بیمار باز نمیشود والکترود از طریق دو سوراخ کوچک، وارد سر شده و در جای مخصوص کارگذاری میشود. این الکترود با یک سیم به یک باتری در جلوی سینه متصل شده و به کار میافتد.