در منطقه ما بهویژه در پیرانشهر و سردشت که مورد آماج بمبهای شیمیایی صدام قرار گرفت، ما در سال 66 این فاجعه را در مناطق خود تجربه کردیم. در بمباران شیمیایی سردشت که شهرستانی 20 هزارنفری است بالغبر هشت هزار مصدوم شیمیایی بر جای ماند. واقعیت این است که در بمباران شیمیایی از گازهای مختلفی استفاده میشود و عمده تاثیرات آن نیز بر اعضایی مانند چشم، پوست، اعصاب و ریه است. این مشکلات به این دلیل زیاد میشود که بین 50 الی 100 سال در طبیعت باقی میمانند، یعنی حتی محیطزیست را نیز آلوده میکند. ما بررسی ژنتیکی نیز انجام دادیم و نمونههایی گرفتیم که بررسی کنیم آیا این بمباران شیمیایی بر ژنهای افراد آلودهشده تاثیر میگذارد و میتواند به نسلهای بعد منتقل شود که هنوز جواب آزمایشها ارائه نشده است. اما عمده مسئلهای که در مورد مصدومان شیمیایی ما در کشور با آن روبهرو هستیم مشکلات ریوی است که افراد آلوده بهشدت دچار التهاب ریه شده و کیسههای هوایی آنها دچار مشکل میشود. صدام از گازهای شیمیایی بهصورت مختلط استفاده میکرد و یک گاز مشخص نبود. در سردشت که چهار بار بمباران شیمیایی شده از چند گاز مختلف استفاده شد. برای مثال در حلبچه بیشتر سیانور بود و روی اعصاب تاثیر میگذارد و در حلبچه شهدای ما بیشتر از مصدومان بودند. در حلبچه 6 الی 7 هزار شهید داشتیم اما تعداد مصدومان زیاد نبود، یعنی نوع گاز هم بسیار تاثیرگذار است. گازی مانند سیانور کشنده فوری است و در طبیعت هم باقی نمیماند. اما گازهایی مانند خردل میتواند تا صد سال هم در طبیعت باقی بماند. ما در منطقه جانبازان شیمیایی بسیاری داریم. من وزیر بهداشت را هم به منطقه بردم و ایشان هم بازدید کرده و برخی بیماران را هم ویزیت کردند و از نزدیک با این مسئله آشنا شدند. بعدها چند تیم پزشکی را هم برای بازدید به منطقه فرستادند. دو میلیارد تومان هم به منطقه اختصاص دادهاند و باید کلینیکها تجهیز شوند. ما درخواست کردهایم یک شعبه از بیمارستان ساسان در سردشت ایجاد شود و مرکزی پزشکی تحقیقاتی در خصوص مصدومان شیمیایی بهصورت پیشتاز و پایلوت در سردشت راهاندازی شود، چون در هیچ جای کشور این تعداد زیاد مصدوم شیمیایی وجود ندارد و این موضوع میتواند یک دانشگاه را به خود اختصاص دهد. در پیرانشهر باید یک قطب تحقیقاتی درزمینه مصدومان شیمیایی ایجاد شود که در منطقه خاورمیانه نیز به این مرکز مراجعه شود.