سازمان محیطزیست از اوایل سال ۷۸ هشدارهای لازم در خصوص روند نزولی سطح آب دریاچه ارومیه و لزوم بازنگری در رویکردهای توسعه را به مراجع اعلام کرده بود. این اظهارنظر حمید گشتاسب، مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست روز گذشته در حالی خبرساز شد که به گفته وی، تنها راه نجات و احیای مجدد دریاچه ارومیه جلوگیری از استفاده بیرویه از آب با هدف بهبود شرایط دریاچه است که مستلزم تحقق آن تغییر رویکرد برنامههای کنونی با تکیه بر مدیریت ریسک به سمت مدیریت بحران است. مسئله مهمی که در نگاه این کارشناس حوزه محیطزیست، در سالهای اخیر به دست فراموشی سپرده شده و ماحصل آن دستاوردی نداشته جز مرگ دریاچه ارومیه.
15 سال هشدار مداوم و آخر هیچ
«سازمان حفاظت محیطزیست از اوایل سال ۱۳۷۸ مکاتبات و هشدارهای لازم در خصوص روند نزولی سطح آب دریاچه ارومیه و لزوم بازنگری در رویکردهای توسعه منطقه را به مراجع مختلف دولت و مجلس شورای اسلامی اعلام و هشدار داده بود که روند حیات دریاچه حکایت از مرگی زودرس دارد. مرگی که امروز شاهد تحقق آن در سایه غفلتها هستیم.» این بخشی از بازخوانی پرونده مرگ ارومیه از زبان از مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیطزیست است. پروندهای که به گفته وی سوابق نامهنگاریها و روند هشدارهایش در آرشیو سازمان موجود است و قابل استناد. گشتاسب با تاکید بر اینکه سطح تراز دریاچه ارومیه به کمترین میزان در سالهای اخیر رسیده بهطوریکه بر اساس آخرین رصد معاونت امور عمرانی استانداری آذربایجان غربی، سطح تراز ممتازترین دریاچه نمکی دنیا، به هزار و 270 متر رسیده است، میگوید: «این عدد در مقایسه با مدتزمان مشابه در سال گذشته، حکایت از کاهش ۵ سانتیمتری سطح تراز این دریاچه دارد. روندی که بنا بر هشدار مسئولان استانداری آذربایجان غربی، با توجه به آغاز فصل گرما و کاهش بارشهای نزولات آسمانی، وضعیت بزرگترین دریاچه نمکی خاورمیانه را بیشازپیش در معرض خطر خشکسالی قرار میدهد.»
وی با اشاره به اینکه تاکنون کارگروه نجات دریاچه ارومیه بیش از ده پروژه با هدف حمایت و احیای این دریاچه به اجرا درآورده است و آخرین پروژه نجات نیز رهاسازی ۱۳۷ میلیون مترمکعب آب پشت سدهای استان آذربایجان غربی به دریاچه ارومیه بوده که در اسفندماه سال گذشته به اجرا درآمده است، اعتقاد دارد: «تمامی این طرحها نویدبخش این امید بودند که بخش اندکی از آب ازدسترفته این دریاچه به سطح تراز این منطقه بازگردانده میشود و از همین رو شاهد بازگشت حیات به این منطقه و رونق دوباره دریاچه خواهیم بود، اما شواهد حاکی از آن است که شدت خشکسالی این منطقه بهقدری زیاد است که اجرای طرحهای احیا که شامل رهاسازی بخشی از آب پشت سدهای استان آذربایجان غربی به دریاچه ارومیه نیز میشود، توان آن را ندارد تا شوک احیا را به این دریاچه وارد کند و سایه مرگ همچنان بر سر ارومیه سنگینی میکند.»
همگی در مرگ دریاچه ارومیه مقصریم
«دولتها و ملت در سالهای گذشته دستبهدست هم دادند و دریاچه ارومیه را خشکاندند. در حال حاضر نیز سازمان محیطزیست بار دیگر حکم مرگ ارومیه را صادر کرده و این دریاچه رو به احتضار است.» مسئله مهمی که عیسی کلانتری، نماینده ویژه رئیسجمهور در ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح و تاکید میکند: «اینکه بسیاری از مسئولان گذشته سازمان محیطزیست به مرگ حتمی دریاچه ارومیه بیتوجه بودند، مسئلهای غیرقابلانکار است. بهطوریکه ماحصل این بیتوجهیهاست که امروز دریاچه را به بستر مرگ انداخته است.»
وی با یادآوری اینکه مطالعات اخیر سازمان و کارشناسان حوزه محیطزیست نشان میدهد که احیای دریاچه امری شدنی و امکانپذیر بوده و هست، اما عزم ملی و جدی را طلب میکند، میافزاید: «به جد میگویم با اجرایی کردن راهکارهای 26 گانه ملی در سال آبی 1403، سطح ازدسترفته دریاچه ارومیه به سطح اکولوژیک استاندارد میرسد و با تزریق 15 میلیارد مترمکعب آب به دریاچه نیز وسعت آن به 4300 کیلومترمربع میرسد. افزایش حجم و ترازی که دستاورد مهمش، حذف توفانهای نمکی در این منطقه است.»
به گفته کلانتری، سالانه 33 میلیارد مترمکعب آب به منابع زیرزمینی این منطقه افزوده میشود، اما درعینحال 55 میلیارد مترمکعب برداشت نیز صورت میگیرد. همین برداشت بیشازحد تامین منابع آبی است که حیات دریاچه را به خطر انداخته و علاوه بر اجرای طرحهای مدون و استاندارد، بر ضرورت مشارکتهای مردمی تاکید میکند. مشارکتهایی که اگر صورت نگیرد، مرگ دریاچه قطعی و حتمی است حتی همین میزان باقیمانده.
حیات مجدد ارومیهدرگرو مشارکتهای مردم
پیشبینیها حکایت از آن دارد که تابستان امسال شاهد هوای بسیار گرمی در منطقه آذربایجان غربی خواهیم بود. این بدین معناست که حتی با وجود اجرای طرحهای احیا نیز نباید چندان دلخوش باشیم که دریاچه ارومیه وضعیتی بهتر از شرایط کنونی پیدا خواهد کرد.» این اظهارات نگرانکننده را هادی بهادری، معاون عمرانی استانداری آذربایجان غربی در حالی عنوان میکند که معتقد است هیچکدام از طرحهایی که تاکنون برای احیای دریاچه ارومیه به اجرا درآمدهاند، کارساز نبوده و ادامه حیات و بهنوعی نجات این دریاچه نمکی، در مشارکت مردم منطقه ریشه دارد. وی دراینباره به سپید میگوید: «یکی از دلایل مرگ دریاچه ارومیه در سالهای گذشته، کمرنگ بودن مشارکت مردم در اجرای طرحهای احیای این منطقه بوده است. اما امروز مسئولان احیای دریاچه به این نتیجه رسیدهاند که بدون مشارکت همگانی و مردمی، احیای دریاچه ارومیه مشکل و حتی غیرممکن خواهد بود.» به اعتقاد وی بخش حائز اهمیتی از این مشارکتها، به کشاورزان این منطقه بستگی دارد زیرا حجم قابلتوجهی از آب موردنیاز برای احیای دریاچه، میتواند از طریق صرفهجویی و اصلاح الگوی مصرف آب کشاورزان و مردم این منطقه تامین شود.
واقعیتی از جنس مرگی تدریجی
نزدیک دو دهه است دریاچه ارومیه آهنگ خشک شدن را به صدا درآورده که یک دهه از آن، با توجهی مسئولان وقت گذشت تا اینکه در سالهای اخیر همایشهای بینالمللی، ملی و استانی برگزار شد حتی شورای منطقهای مدیریت حوضه آبخیز دریاچه ارومیه نیز تشکیل و طرحهای مختلفی در مسیر احیای این دریاچه نمکی تدوین شد. اما باگذشت تمام سالهای طلایی نجات ارومیه، هنوز مسئولان و کارشناسان اندر خم یک کوچهاند و ارومیه در دام مرگ تدریجی دستوپا میزند. چراکه آمارها از میزان پیشرفت پروژههای احیای این دریاچه و نظرات کارشناسی، تفاوتهای فاحشی با یکدیگر دارند. تا جایی که برخی کارشناسان حوزه محیطزیست، پایین بودن راندمان آب در بخش کشاورزی و مصرف بالای این بخش در مصرف آب را علت مرگ ارومیه میدانند. برخی دیگر نیز اجرای طرحهای سدسازی بیرویه و بستن مسیر برونرفت آب از درون زمین در حاشیه این دریاچه را علت مرگ بزرگترین دریاچه نمکی خاورمیانه عنوان میکنند. از همین رو است که به نظر هنوز باگذشت دو دهه از آغاز بحران تا امروز که بحران به نهایت خود رسیده است، هنوز مسئولان به نظر واحد و راهکارهای عملی مشخص و مدونی برای حل هرچه سریعتر بحران ارومیه نرسیدهاند. بحرانی که نویدبخش اتفاقات ناگواری در آینده نهچندان دور است و اکولوژی این محیط را با خطراتی جبرانناپذیر مواجه خواهد کرد.
چکاوک ابراهیمی