دکتر علی ملائکه
پژوهشهای فراوان در سالهای اخیر نشان میدهند که تفاوتهای متعددی بین زن و مرد هم در فیزیولوژی طبیعی و هم در پاتوفیزیولوژی بیماریها وجود دارند.
تا همین اواخر، اکثر تحقیقات پایه و بالینی یا منحصراً در مردان انجام میشدند یا اگر هر دو جنس را شامل میشد، در تجزیهوتحلیل دادهها بین زن و مرد تفاوت قائل نمیشدند. این وضعیت در وقایع بازتاب پذیرفتن این فرضیه نادرست بود به غیر از مواردی که به طور خاص سیستم تولیدمثل را درگیر میکنند، تفاوتهای حداقلی در فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی میان زنان و مردان وجود دارند.
تفاوتهای مبتنی بر جنسیت در بیماریهای انسانی
تفاوتهای مهمی بین مردان و زنان در بروز و ظهور بسیاری از بیماریهای عمده وجود دارد. بهعنوانمثال 80 درصد از بیماران مبتلا به پوکی استخوان را زنان تشکیل میدهند. پوکی استخوان یک بیماری چندعاملی است و ازجمله عوامل موثر در ایجاد آن میتوان به ویژگیهای ژنتیکی، ورزش، سابقه رژیم غذایی و نقشهای هورمونهای جنسی تستوسترون و استروژن در متابولیسم استخوان اشاره کرد. کاهش تولید هورمونهای استروژن یکی از عوامل کلیدی است که زنان یائسه را مستعد ابتلا به پوکی استخوان میکند.
به طور مشابه، 80 درصد از بیماران مبتلا به بیماری خودایمنی نیز زن هستند، که به این معنی است که هورمونهای استروئیدی جنسی و/یا ویژگیهای ژنتیکی مرتبط با جنسیت میتوانند عملکرد سیستم ایمنی را عمیقاً تغییر دهند. تفاوت بین جنسیتها در بروز بیماریهای خودایمنی چشمگیر است، به ویژه در مورد تیروئیدیت (التهاب تیروئید) هاشیموتو که شیوع آن در زنان 10 برابر بیشتر از مردان است، پرکاری تیروئید در بیماری گریو که شیوع آن در زنان 7 برابر بیشتر از مردان است. و بیماری لوپوس که شیوع آن در زنان 6 برابر بیشتر از مردان است. همچنین تفاوتهای برجستهای بر اساس جنسیت در بروز و بیان طیف گستردهای از بیماریهای روانی، ازجمله افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال هراس وجود دارد. بهعنوانمثال، افسردگی در زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان تشخیص داده میشود. برعکس، گرچه به طور سنتی تصور میشد که بیماری قلبی عمدتاً یک بیماری مردانه است، اما در واقعیت، اینطور نیست: بیماری قلبی علت اصلی مرگ هم در زنان و هم در مردان است. با این حال، سن شروع بیماری شریانهای کورونری (رگهای تغذیهکننده عضله قلب) به طور متوسط در زنان تقریباً یک دهه دیرتر از مردان است. بروز بیماری قلبی در زنان پس از یائسگی به طور قابلتوجهی افزایش مییابد. درحالیکه این افزایش به شدت بر نقش محافظتکننده قلبی برای هورمون جنسی زنانه استروژن دلالت دارد، چگونگی تاثیر استروژن در سلامت قلب و عروق هنوز دقیقاً روشن نشده است. البته باید توجه داشت که هر چقدر هم که تفاوت در سن شروع بیماری قلبی قابلتوجه باشد، تنها یک جنبه از تفاوت بین زنان و مردان در پاتوفیزیولوژی قلبی عروقی است. علاوه بر این، تفاوتهای متعدد مبتنی بر جنسیت در علائم، پیشرفت، بیماریهای همراه و پیامدهای بیماری قلبی وجود دارد که پیامدهای مهمی برای شناخت و درمان بیماری قلبی در زنان در مقایسه با مردان دارد و نشاندهنده تفاوتهای گسترده مبتنی بر جنسیت در فیزیولوژی اساسی دستگاه قلبی عروقی است.
علل بالقوه تفاوتهای زنان و مردان در پاتوفیزیولوژی بیماریها
تفاوتهای مبتنی بر جنسیت در فیزیولوژی طبیعی، یا در استعداد ابتلا به یک بیماری خاص، میتواند به دلیل تفاوتهای ژنتیکی، عملکرد هورمونهای استروئیدی جنسی یا تعامل بین این عوامل باشد.
اساس ژنتیکی آشکار برای تفاوتهای جنسی در این واقعیت نهفته است که زنان دارای دو کروموزوم X هستند اما کروموزوم Y ندارند، درحالیکه مردان یک کروموزوم Y دارند اما فقط یک کروموزوم X دارند. ژنهایی در کروموزوم Y وجود دارند که مشابهی روی کروموزومهای X ندارند و برعکس، ژنهای واقع در کروموزوم X میتوانند در برخی موارد در زنان نسبت به مردان در سطوح بالاتری بیان شوند. علاوه بر این، بیان ژن میتواند توسط هورمونهای استروئیدی جنسی تغییر یابد.
هورمونهای استروئیدی جنسی شامل آندروژنها (هورمونهای جنسی مردانه)، استروژنها و پروژستینها (هورمونهای جنسی زنانه) هستند. گیرندههای هورمونهای استروئیدی جنسی در بسیاری از بافتهای غیر تولیدمثلی ازجمله قلب، استخوان، ماهیچههای اسکلتی، عروق، کبد، سیستم ایمنی و مغز وجود دارند. این گیرندههای استروئیدی اثرات بافت هدف خود را نه تنها از طریق تاثیرات بر ژنها بلکه با از راههای غیر از تاثیر بر ژنها هم اعمال میکنند.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اگرچه میزان هورمونهای جنسی مردانه در گردش خون در مردان نسبت به زنان بیشتر است و میزان هورمونهای جنسی زنانه استروژن/پروژسترون در گردش در زنان قبل از یائسگی بیشتر از مردان است، اما هم در بدن مردان هورمونهای جنسی زنانه هم تولید میشود و هم در بدن زنان هورمونهای جنسی مردانه. علاوه بر این، گیرندههای هورمونهای جنسی زنانه و مردانه در بافتهای غیر تناسلی هر دو جنس مونث و مذکر وجود دارند و اثرات فیزیولوژیکی را در هر دو جنس ایجاد میکنند. در واقع، به نظر میرسد برخی از اعمال مهم فیزیولوژیکی هورمونهای جنسی مردانه موجود در خون، مانند اثرات آنها بر متابولیسم استخوان انجام میشود، با تبدیل هورمون جنسی مردانه تستوسترون به هورمون جنسی زنانه استروژن در مردان توسط آنزیمی به نام آروماتاز انجام شود. اثرات هورمون جنسی مردانه تستوسترون بر عضلات دیواره عروق نیز ممکن است تا حدی با تبدیل آن بهوسیله آروماتاز به هورمون جنسی زنانه استروژن ایجاد شود.
یکی از پیچیدگیهای آشکار کردن نقش هورمونهای جنسی در فیزیولوژی طبیعی یا بیماری، تغییر نقش این هورمونها در طول تکامل است. هورمونهای جنسی در رحم برای تعیین و تمایز جنسی جنین بسیار مهم هستند، و میزان هورمون استروئیدی غدد جنسی و نقش آنها در عملکرد فیزیولوژیکی، در انتقال از کودکی به نوجوانی تا بزرگسالی دستخوش تغییرات مشخصی میشوند. در زنان، متغیرهای اضافی چرخه قاعدگی، بارداری و یائسگی وجود دارد و در زنان و مردان، میزان هورمون جنسی تستوسترون با افزایش سن کاهش مییابد. علاوه بر نقش ژنتیکی و اثرات هورمونهای استروئیدی غدد جنسی در پاتوفیزیولوژی بیماری، همچنین باید نقش قابلتوجه عوامل اجتماعی در بروز و بیان بیماری باید مورد توجه قرار گیرد. تفاوتهای جنسیتی در سبک زندگی، محیط روزانه و مراقبتهای بهداشتی همگی میتوانند نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی داشته باشند.
تفاوتها در فیزیولوژی طبیعی میان مردان و زنان
یکی از پیامدهای تفاوت در ویژگیهای ژنتیکی و میزان هورمونهای استروئیدی جنسی این است که تفاوتهای ساختاری/ ریختشناختی (مرفولوژیکی) بین مردان و زنان وجود دارد. تفاوتهای بر اساس جنسیت در ترکیب بدن به خوبی شناختهشده است: مردان معمولاً نسبت به زنان دارای توده عضلانی بیشتر، توده استخوانی بیشتر و درصد کمتری از چربی بدن هستند. این تفاوتها، تا حد زیادی، پیامد اثرات ثابتشده هورمونهای جنسی بر متابولیسم ماهیچههای اسکلتی و استخوانها هستند.
چیزی که کمتر شناختهشده است این است که تفاوتهای ساختاری بین مردان و زنان بالغ برای بسیاری از (اگر نه همه) دستگاههای اندامی وجود دارند که میتواند تاثیر قابلتوجهی بر عملکرد فیزیولوژیکی آنها داشته باشد؛ بهعنوانمثال، تفاوت جنسی در اندازه ریه پیامدهای مهمی دارد. مردان ریههای بزرگتر، راههای هوایی گستردهتر و ظرفیت انتشار ریههای بیشتری نسبت به زنان دارند، حتی زمانی که این مقادیر نسبت قد تعدیل شوند. یک پیامد مهم این تفاوت ساختاری این است که برخلاف مردان جوان سالم، حداکثر ظرفیت ورزش ممکن است زنان به ویژه در زنان مسن به علت همین کمتر بودن ظرفیت ریوی محدود شود.
تفاوتهای کاملاً مشخصی در ساختار مغز وجود دارد که ناشی از قرار گرفتن جنین در معرض هورمونهای استروئیدی غدد جنسی است. این تفاوتهای ساختاری، در هماهنگی با اثرات هورمونهای استروئیدی جنسی بر عملکرد سلولهای مغزی یا نورونها، بهعنوان علت تفاوتهای گوناگون میان مردان و زنان مانند تفاوت در آستانه درد و شیوه شناختی و پاسخ هورمونهای استرس مانند کورتیزول به عوامل استرسزا در زنان در مقایسه با مردان پیشنهاد شدهاند. گیرندههای هورمونهای استروئیدی جنسی در چندین نواحی مغز یافت میشوند و تاثیر هورمونهای استروئیدی جنسی در گردش و ترکیبات استروئیدی موضعی موثر بر سلولهای عصبی از طریق آنها ایجاد میشود.
گیرندههای هورمونهای جنسی به وفور در نواحی مغز درگیر در تنظیم دستگاه عصبی خودمختار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) قرار دارند و بنابراین بالقوه میتوانند بر طیف وسیعی از فرآیندهای تنظیمی هومئوستاتیک (تعادل محیط درونی بدنی) تاثیر بگذارند. تفاوتهای متعددی بین زنان و مردان از نظر عملکرد طبیعی قلب و عروق وجود دارد. بهعنوانمثال، توده و حجم درونی بطن چپ در مردان به طور قابلتوجهی بیشتر از زنان است. از آنجایی که «کسر جهشی» بطن چپ (درصد حجم خون خروجی از بطن چپ نسبت به حجم کلی حفره درونی آن) در هر دو جنس یکسان است، «حجم ضربهای» (میزان حجم خون خارجشده در هر ضربان از قلب) در مردان بیشتر از زنان است.
علاوه بر این، تفاوتهای مرتبط با جنسیت در بیان شکل مولکولی پروتئین میوزین در عضلات در مدلهای حیوانی کشف شدهاند که نشان میدهد ممکن است تفاوتهای قلبی مبتنی بر جنسیت پیچیدهتر از یک تفاوت ساده در اندازه باشند.
علاوه بر این، تنظیم فشار خون بین زنان و مردان از چند جهت متفاوت است. زنان فشار خون در حالت استراحت کمتری دارند و ضربان قلب در حالت استراحت بالاتری دارند و تحمل کمتری نسبت به استرس ارتواستاتیک (ناشی از بلند شدن از حالت نشسته) و اختلال بازگشت وریدی دارند فاصله Q-T در نوار قلبی نیز در زنان طولانیتر از مردان است که نشاندهنده تفاوت جنسی اساسی در ویژگیهای الکتروفیزیولوژیکی اساسی قلب است. در نتیجه، بروز اختلالهای ریتم ضربان قلب در زنان بیشتر از مردان است.