مریم منصوری
نشست خبری دکتر علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، برگزار شد و موضوعات مهمی نظیر افزایش نگرانکننده آمار سرطان در کشور، چالشهای پسماندهای بیمارستانی، برنامههای واکسیناسیون ویروس اچپیوی و راهکارهای پیشگیری از بیماریهای مزمن مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دکتر رئیسی با تاکید بر شفافسازی آمار و برنامهریزی جامع در حوزه سلامت، از اقدامات جدید برای کاهش بار بیماریها خبر داد.
دکتر علیرضا رئیسی، وضعیت سلامت عمومی کشور و چالشهای پیشرو در حوزه بیماریهای غیرواگیر را مورد بررسی قرار داد.
وی با اشاره به افزایش شیوع بیماریهای مزمن در سطح جهانی و داخلی اظهار داشت: «اگر به مسائلی مانند دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی، کمتحرکی، مشکلات ناشی از اضافهوزن و چاقی و سرطانها توجه کافی نشود، در آینده هزینههای سنگینی بر دوش سیاستگذاران نظام سلامت تحمیل خواهد شد.» وی تاکید کرد که توجه صرف به سلامت فردی کافی نیست و باید محیط زندگی افراد نیز مورد بررسی قرار گیرد.
دکتر رئیسی در اینباره گفت: «محیط میتواند تاثیرات مخربی بر سلامت داشته باشد. برای مثال، اگر فردی اصول بهداشتی را رعایت کند اما در محیطی آلوده زندگی کند یا در معرض دود سیگار و قلیان قرار گیرد، نمیتواند از اثرات زیانبار آنها جلوگیری کند. همچنین، مواد غذایی حاوی سموم و باقیماندههای غیرمجاز از دیگر عوامل تهدیدکننده سلامت هستند که کنترل آنها از توان فرد خارج است.»
معاون بهداشت بر لزوم همکاری همهجانبه سازمانها و دستگاهها برای ارتقای سلامت عمومی تاکید کرد و گفت: «برای داشتن زندگی سالم و باکیفیت، باید تمام عوامل اجتماعی موثر بر سلامت را مدنظر قرار داد. تنها با نگاه جامع و چندبعدی میتوان به بهبود وضعیت سلامت افراد و جامعه دست یافت.»
دکتر رئیسی همچنین به اهمیت نگاه فرابخشی به حوزه سلامت اشاره کرد و خواستار توجه ویژه به تاثیر عوامل محیطی، اجتماعی و سبک زندگی بر سلامت افراد شد.
وی اظهار داشت که برای ارتقای نظام سلامت کشور، لازم است تمامی دستگاهها و نهادهای مرتبط، با همکاری و تعامل بیشتری عمل کنند.
ارتقای سواد سلامت؛ نیاز اساسی جامعهامروز
یکی از موضوعات اساسی مطرحشده در نشست دکتر علیرضا رئیسی، اهمیت ارتقای سواد سلامت در جامعه بود. او تاکید کرد که سواد سلامت تنها به معنی اطلاعرسانی یا مطالعه بروشور و پمفلتهای آموزشی نیست، بلکه شامل آموزش مهارتهایی میشود که رفتار افراد را در مواجهه با حوادث پرخطر تغییر میدهد.دکتر رئیسی با تاکید بر لزوم توجه به سواد سلامت بهعنوان ابزاری برای پیشگیری، گفت: «خروجی نهایی سواد سلامت باید افزایش تابآوری افراد در برابر عوامل زیانآور و بیماریها باشد.»
او یادآور شد که آموزش مهارتهای لازم در این حوزه میتواند به بهبود رفتارها و تصمیمات مردم در جهت حفظ سلامت کمک کند. نگاه به سواد سلامت، باید فراتر از آموزشهای تئوری و به سمت تغییرات عملی و ملموس در سبک زندگی افراد حرکت کند.
نقش فناوری در ارتقای نظام سلامت؛ تیغ دولبهای که باید هوشمندانه بهکار رود
معاون بهداشت به اهمیت استفاده از فناوریهای نوین در حوزه سلامت اشاره داشت و تاکید کرد که عدم بهرهگیری از این تکنولوژیها میتواند ظرف پنج سال آینده کشور را در این عرصه عقب نگه دارد.
دکتر رئیسی گفت: «تکنولوژیهای نوین میتوانند در افزایش خودمراقبتی و نظارت مردم بر سلامت خود نقش موثری داشته باشند.» او به نمونههایی از اپلیکیشنها اشاره کرد که به کاربران امکان میدهند اصالت مواد غذایی یا محصولات مختلف را بررسی کنند. بهعنوان مثال، اپلیکیشنی وجود دارد که میتواند زعفران تقلبی را از اصلی تشخیص دهد.
وی فناوری را یک تیغ دولبه دانست و تصریح کرد: «در کنار مزایای تکنولوژی، خطر انتشار اطلاعات نادرست در فضای مجازی سلامت جامعه را تهدید میکند.» به گفته او، بسیاری از اخبار و توصیههای منتشرشده در این فضا غیرعملی و زیانبار هستند.
دکتر رئیسی به یکی از برنامههای مهم وزارت بهداشت در این دوره اشاره کرد و گفت: «ما قصد داریم سامانهای طراحی کنیم که علاوهبر پاسخگویی به شایعات، آخرین اطلاعات معتبر حوزه سلامت را ارائه دهد.» او تاکید کرد که این سامانه باید همه سامانههای موجود را یکپارچه کند تا خدمات بهداشتی در سطوح مختلف بهصورت دقیق و جامع ارائه شوند.
پاسخهای معاون بهداشت وزارت بهداشت به سوالات خبرنگاران
در ادامه نشست خبری، دکتر علیرضا رییسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت به سوالات خبرنگاران در حوزههای مختلف پاسخ داد که در ادامه میخوانید.
خبرنگار هفتهنامه «سلامت»: با توجه به کمپین سرطان که اخیرا در کشور اجرا شد، بفرمایید بار بیماری و هزینههای سالانه سرطان در ایران چقدر است و مردم چه اقداماتی برای پیشگیری از سرطان باید انجام دهند؟
بار بیماری سرطان در کشور ما بالا است؛ بهعنوان مثال، این بیماری ۲۳۲۰ سال دالی (Disability-Adjusted Life Years) را به خود اختصاص داده است. (معیار دالی، DALY میزان بار بیماری را بر اساس تعداد سالهایی که افراد بهدلیل بیماری یا ناتوانی از دست میدهند، اندازهگیری میکند.) بنابراین، توسعه برنامههای غربالگری و تقویت نظام پزشک خانواده یک ضرورت اساسی است. در حال حاضر، مورد جدید ابتلا به سرطان در دنیا سالانه ۲۰ میلیون نفر و مرگ ناشی از آن سالانه ۱۰ میلیون نفر است.
پیشبینی میشود که تا ۲۵ سال آینده، تعداد موارد جدید ابتلا به سرطان در سطح جهانی به حدود ۳۵ میلیون نفر برسد و در نتیجه تعداد مرگهای ناشی از این بیماری به حدود ۱۷ تا ۱۸ میلیون نفر خواهد رسید.
در ایران، بر اساس آخرین پیمایشها، میزان بروز سرطان از ۱۴۱ نفر در ۱۰۰ هزار نفر به ۱۷۲ نفر در ۱۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. این میزان در میان مردان کمی بیشتر از زنان مشاهده میشود؛ بهطوریکه میزان بروز سرطان در بین زنان ۱۷۱ نفر در ۱۰۰ هزار نفر و در بین مردان ۱۷۵ نفر در ۱۰۰ هزار نفر است.
پیشبینی میشود که در ۲۵ سال آینده، میزان ابتلا به سرطان در دنیا ۷۷ درصد رشد خواهد کرد، اما در کشور ما براساس پیشبینیها این میزان دو برابر خواهد شد. یعنی اگر میزان بروز سرطان در دنیا حدود ۷۷ درصد افزایش پیدا کند در کشور ما صددرصد افزایش پیدا خواهد کرد. علت این رشد سریع در کشور ما به عوامل مختلفی باز میگردد:
1. یکی از این عوامل افزایش امید به زندگی مردم و حرکت کشور به سمت سالمندی است. با افزایش جمعیت سالمندان، بروز سرطان نیز بیشتر میشود. مورد دیگر تاثیر محیط زندگی است. آلودگی هوا، وجود مواد سرطانزا و افزایش مصرف دخانیات از جمله مواردی هستند که شیوع سرطان را در کشور افزایش دادهاند. علاوهبراین، بسیاری از عوامل خطر بیماریهای مزمن مشترک هستند. اگر بتوانیم این عوامل خطر را کنترل کنیم، احتمالاً از بروز سرطان نیز جلوگیری خواهیم کرد. این عوامل شامل پرفشاری خون و مصرف زیاد نمک، مصرف بیشازحد شکر که منجر به دیابت میشود، مصرف چربیهای ناسالم که باعث بیماریهای قلبی-عروقی میشوند، کمبود مصرف سبزیجات، لبنیات و رژیم غذایی نامتعادل، افزایش مصرف فستفودها، قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا و کمتحرکی و افزایش وزن است. علاوه بر این، سبک زندگی ناسالم و عوامل ژنتیکی نیز نباید نادیده گرفته شوند. کنترل این عوامل خطر نهتنها از سرطان بلکه از بیماریهای تنفسی، قلبی-عروقی و سایر بیماریهای مزمن نیز پیشگیری میکند.
آنچه اشاره شد عوامل خطر عمومی بودند اما علاوه بر این موارد، برخی عوامل خطر اختصاصی نیز وجود دارند. بهعنوان مثال، افرادی که به دلایل شغلی یا محیطی در معرض اشعههای مضر مانند اشعه ایکس یا اشعههای فرابنفش قرار میگیرند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان هستند. همچنین، مصرف زیاد مواد غذایی حاوی سموم باقیمانده یا آلودگیهای شیمیایی و البته عوامل ژنتیکی، از دیگر دلایل قابلتوجه هستند.
2. یکی دیگر از دلایل افزایش بروز سرطان، ارتقای روشهای تشخیصی است. امروزه، تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی به ما کمک میکنند تا سرطانها را در مراحل ابتدایی با دقت بیشتری تشخیص دهیم که این مسئله نقش مهمی در پیشگیری از پیشرفت بیماری دارد.
در این میان، سه نوع سرطان وجود دارند که با تشخیص بهموقع میتوان بهطور قابلتوجهی از مرگومیر ناشی از آنها جلوگیری کرد:
الف) سرطانهای کولورکتال و روده بزرگ: این نوع سرطانها را میتوان با روشهایی مانند آندوسکوپی، تست FIT (آزمایش بررسی وجود خون مخفی در مدفوع) یا غربالگریهای منظم در سنین خاص شناسایی کرد. در بسیاری از موارد، تنها با برداشتن یک پولیپ ساده یا انجام یک جراحی کوچک، میتوان از پیشرفت بیماری جلوگیری کرد.
ب) سرطان پستان: این نوع سرطان با خودمراقبتی، آموزشهای دقیق و پیروی از دستورالعملهای استاندارد قابلتشخیص و پیشگیری است. اگر در مراحل اولیه شناسایی شود، درمان آن بسیار سادهتر است و بیمار میتواند به زندگی عادی بازگردد.
ج) سرطان دهانه رحم: یکی دیگر از سرطانهایی که با تشخیص زودهنگام میتوان از آن پیشگیری کرد، سرطان دهانه رحم (سرویکس) است. این نوع سرطان اگر در مراحل ابتدایی شناسایی شود، بهراحتی قابل درمان است. غربالگریهای منظم، نظیر تست پاپاسمیر و اچپیوی، میتوانند نقش مهمی در تشخیص زودهنگام این بیماری داشته باشند.
با توجه به آنچه گفته شد برای کاهش ابتلا به سرطان، توجه به چند تغییر مهم در سبک زندگی و رعایت موارد پیشگیرانه ضروری است:
1. اجتناب از استعمال دخانیات و تنباکو.
2. حفظ وزن مناسب بدن.
3. داشتن رژیم غذایی سالم و متعادل، شامل مصرف سبزیجات و میوههای تازه.
4. انجام فعالیت بدنی منظم.
5. پرهیز از مصرف الکل.
6. اجتناب از مواجهه با اشعههای خطرناک بهویژه اشعه ماورایبنفش و خودداری از برنزه کردن پوست.
7. کاهش مخاطرات شغلی، از جمله برخورد با اشعههای یونیزان.
8. کاهش مواجهه با آلودگی هوا.
9. مدیریت استرس و داشتن خواب کافی.
10. آشنایی با علائم هشداردهنده سرطان، نظیر تغییرات خالهای پوستی، خستگی مزمن، تودههای غیرطبیعی، خونریزی غیرطبیعی، کاهش وزن بیدلیل و مشکلات تنفسی طولانیمدت.
11. انجام مشاوره ژنتیک برای خانوادههایی که سابقه سرطان یا پولیپهای دستگاه گوارشی دارند. افراد در این شرایط باید زیر نظر متخصص از سنین پایینتر (مثلاً زیر ۲۰ سال) غربالگری کولونوسکوپی را انجام دهند. در صورتی که در حالت عادی افراد باید از سنین 50 سالگی به بعد غربالگری کولونوسکوپی را جدی بگیرند.
12. آموزش رفتارهای سالم به کودکان.
13. انجام چکاپهای دورهای و منظم طبق دستورالعملهای پزشکی. برای بررسی هر مشکلی، سن خاصی در نظر گرفته شده است که افراد باید در آن سنین چکاپهای لازم را انجام بدهند.
14. توجه به غربالگریهای مربوط به سرطان، نظیر کولونوسکوپی، ماموگرافی، پاپاسمیر و تستهای مربوط به سرطان پروستات.
15. واکسیناسیون برای پیشگیری از برخی سرطانها مانند سرطان دهانه رحم (اچپیوی) و هپاتیت.
رعایت این موارد میتواند تاثیر قابلتوجهی در پیشگیری از ابتلا به سرطان و ارتقای سلامت عمومی جامعه داشته باشد.
اخیراً بحثهایی در رابطه با واکسن اچپیوی مطرح شده است. چه اقداماتی برای ورود این واکسن به چرخه تزریق در جامعه صورت گرفته است و آیا برنامهای برای جایگزین کردن واکسنهای داخلی با برندهای خارجی وجود دارد؟ همچنین احتمال واکسیناسیون عمومی این واکسن چقدر است؟
ویروس اچپیوی یا ویروس پاپیلومای انسانی، میتواند دو عارضه اصلی ایجاد کند: یکی سرطان دهانه رحم و دیگری عفونتهایی مانند زگیل تناسلی. در ارتباط با شیوع سرطان دهانه رحم ناشی از این ویروس، باید گفت که میزان این سرطان در کشور بسیار پایین است. اگر هم بحث واکسیناسیون مطرح باشد، بیشتر با هدف پیشگیری از عفونت ناشی از اچپیوی است تا سرطان. البته سرطان دهانه رحم مهم است، اما جزو ۵ سرطان شایع در کشور محسوب نمیشود.
در مورد عفونت اچپیوی، چند مطالعه در سطح کشور انجام شده که بخشی از آن به درخواست خود ما بود و دستور بررسی این موضوع صادر شده بود تا شیوع عفونت در جمعیت بررسی شود. این مطالعات نشان داده است که شیوع عفونت اچپیوی نسبت به گذشته افزایش یافته، اما این افزایش در حدی نیست که برخی منابع ادعا میکنند. علت این افزایش نسبی، ناشی از مراجعه بیشتر افراد به متخصصان زنان، اورولوژی و عفونی است. نتایج این بررسیها به کمیته ملی واکسیناسیون ارسال شده و در آینده نزدیک اعلام خواهد شد.
در خصوص واکسن اچپیوی باید گفت، سویههایی که واکسن برای آنها ساخته میشود، باید توانایی کنترل عفونت و کاهش ابتلا به سرطان را داشته باشند. این واکسن باید به چرخه واکسیناسیون کشوری وارد شود، اما نه بهعنوان واکسنهای روتین؛ بلکه مشابه واکسن آنفلوانزا که در داروخانهها عرضه میشود، واکسن HPV نیز باید در دسترس مردم قرار بگیرد، اما واکسن عرضهشده باید کاملاً مورد تایید باشد.
استراتژی کلی ما این است که شرکتهای دانشبنیان، انستیتوهای پاستور و رازی و سایر تولیدکنندگان داخلی، واکسن اچپیوی را تولید کنند. اگر این واکسن در داخل کشور تولید شود و تاییدیههای داخلی و بینالمللی را دریافت کند، نسبت به واکسنهای وارداتی اولویت خواهد داشت. این موضوع بهدلیل مشکلات ارزی و اقتصادی کشور اهمیت دوچندان دارد.
در صورتی که کمیته ملی واکسیناسیون کشوری، تایید نهایی را برای واکسن اچپیوی صادر کند و واکسیناسیون عمومی آغاز شود، قیمت واکسن بهشدت کاهش خواهد یافت، زیرا تولید انبوه آن در داخل کشور انجام خواهد شد و به وفور در داروخانهها در دسترس مردم قرار خواهد گرفت.
در رابطه با واکسن پنوموکوک گفته شد این واکسن وارد چرخه واکسیناسیون کشوری شده است اما شنیدهها حاکی از آن است که برای تزریق این واکسن، مراکز درخواست پول کردهاند و هنوز به شکل رایگان وارد چرخه روتین واکسیناسیون کشوری نشده است. آیا تخلفی در این خصوص صورت گرفته است؟
واکسن پنوموکوک (PCV) و واکسن روتاویروس بهطور رسمی وارد واکسیناسیون روتین کشوری شده و بهطور سراسری در دسترس قرار گرفتهاند. اگر در برخی مراکز ادعا شده باشد که واکسن موجود نیست، این خود مشکلی جدی است. اما اگر بهطور غیررسمی از افراد خواسته شود که هزینهای برای تزریق بپردازند، این امر تخلف محسوب میشود و باید اطلاعات مربوطه به سامانه 190 گزارش شود. البته ممکن است برخی افراد خارج از گروههای سنی توصیهشده، بهویژه کسانی که بیماریهای مزمن دارند، به توصیه پزشکان خصوصی، درخواست واکسن کرده باشند. این افراد در گروه هدف ما قرار ندارند و باید واکسن مورد نظر خود را از داروخانه تهیه کنند.
در زمینه استفاده از تکنولوژیهای جدید مانند هوش مصنوعی چه جایگاهی داریم و چه برنامههایی برای بهرهگیری از این تکنولوژیها در آینده دارید؟
یکی از برنامههای اصلی ما در حال حاضر استفاده از تکنولوژیهای جدید، از جمله هوش مصنوعی، است. این دیگر یک انتخاب نیست، بلکه اجبار است. اگر ما به این تکنولوژیها توجه نکنیم، قطعاً در آینده از سایر حوزهها، بهویژه در حوزه سلامت، عقب خواهیم ماند. چرا که شکل ارائه خدمات در آینده ممکن است تغییر کند. ما در حال برنامهریزی برای استفاده از این تکنولوژیها، بهویژه در سیستم پزشک خانواده و نظام ارجاع هستیم. ما با یکی از دانشگاهها در این زمینه صحبت کردیم که تیم بسیار قوی از متخصصان این رشته در آنجا حضور دارند. قرار است در یکی از شهرها طرح ارائه خدمات بهوسیله هوش مصنوعی یا هوشمندسازی را آغاز کنیم. علاوهبر این، اخیراً جلسهای در وزارتخانه در مورد نقش هوش مصنوعی در ارائه خدمات سلامت برگزار شد که در آن دفتر آموزش ما با انجمن هوش مصنوعی تفاهمنامهای امضا کردهاند تا در این زمینه بهطور رسمی و مستمر فعالیتهای بیشتری صورت گیرد.
وزیر بهداشت اعلام کرده است که برای اجرای برنامه پزشک خانواده به بودجه مستقل نیاز است و تاکید کردند که مجلس و سازمان برنامه باید بودجه لازم را تامین کنند. اما شما گفتهاید که اجرای این برنامه به بودجه اضافی نیاز ندارد و بودجه مصوب فعلی کافی است. علت این اختلاف نظر چیست؟
متاسفانه این روزها در این خصوص انتقادات زیادی به من وارد میشود. پاسخ سوال شما در سه کلمه خلاصه میشود: عدم اجرای قانون. قانون برنامه هفتم بهصراحت تاکید کرده است که نظام پزشک خانواده و نظام ارجاع باید اجرا شود و در این قانون بودجه لازم نیز پیشبینی شده است. ما هیچ بودجهای فراتر از آنچه قانون تعیین کرده، نمیخواهیم؛ اما این بودجه باید مشخص شود و بهطور کامل تخصیص یابد.
مشکل فعلی این است که سرانهای که برای اجرای پزشک خانواده در قانون تعیین شده، توسط سازمان برنامه پیشبینی نشده است. در این مورد، من و وزیر محترم کاملاً همنظر هستیم و هیچ اختلافی وجود ندارد. ما خواستار اجرای قانون هستیم و اگر قانون بهدرستی اجرا شود، برنامه پزشک خانواده نیز اجرایی خواهد شد. مشکل، بودجه اضافی نیست؛ مشکل اصلی، عدم اجرای قانون است.
قانون مشخص کرده است که سرانه سلامت هر فرد ایرانی چقدر است و این سرانه باید پرداخت شود. ارقام و اعداد آن کاملاً تعیین شده است. وقتی قانونی تصویب میشود، بودجه لازم برای اجرای آن نیز در نظر گرفته شده است. اگر همان بودجه پیشبینیشده تخصیص یابد، ما حتی یک ریال اضافه نمیخواهیم.
برای مثال، در سال ۱۴۰۲ قرار بود بیمه سلامت ۱۵۶ همت دریافت کند، اما کل دریافتی آن تنها ۵۸ همت بوده است؛ این یعنی ۱۰۰ همت اختلاف. ما چقدر درخواست کردهایم؟ ۸۰ همت. حتی این رقم از اختلاف بودجه هم کمتر است. در همین سال، بیمه تامین اجتماعی حدود ۱۲۰ همت و وزارت بهداشت حدود ۱۶۰ همت تامین کردهاند. مجموعاً، ۳۰۹ همت به حوزه سلامت اختصاص یافته است که این رقم تنها ۴۸ درصد از کل بودجه موردنیاز حوزه سلامت را پوشش میدهد. اگر بخواهیم کل فرانشیز حوزه سلامت را به صفر برسانیم، به ۷۲۸ همت نیاز داریم. اما اگر همان ۳۰۹ همت بهدرستی تخصیص مییافت و قانون اجرا میشد، دیگر نیازی به درخواست بودجه اضافی نبود. ما را در یک چرخه معیوب قرار دادهاند؛ پولی که متعلق به خودمان است را نمیدهند. ما فقط خواستار دریافت همان بودجه مصوب هستیم. این بودجه حق مردم است و اگر تخصیص یابد، برای اجرای برنامهها کافی خواهد بود.
یکی از مشکلات اصلی این است که بودجهای که به وزارت بهداشت تخصیص داده میشود، بهصورت مخلوط است و باید هم به درمان و هم به آموزش اختصاص یابد. برای حل این مشکل و ایجاد شفافیت، پیشنهاد ما این است که برای اجرای پزشک خانواده، یک ردیف بودجه مشخص تعریف شود. این ردیف بودجه بهطور ویژه به پزشک خانواده اختصاص یابد تا پزشکان بتوانند به این برنامه اعتماد کرده و با ما قرارداد ببندند.
مشکل اصلی در اجرای پزشک خانواده، عدم پایداری و ثبات بودجه است، نه میزان آن. بهعنوان مثال، در استانهای فارس و مازندران، این برنامه بهدرستی اجرا نشد. چرا؟ چون بودجه پایدار وجود نداشت و همچنین سطح دوم و سوم خدمات اجرا نشد. ما تنها سطح یک را بهصورت ناقص اجرا کردیم و حالا بیماران بلاتکلیف ماندهاند که باید به کجا ارجاع داده شوند.
خوشبختانه رئیسجمهور، خودشان پزشک هستند و علاوه بر این، تجربه وزارت و نمایندگی مجلس را هم دارند. ایشان به اجرای این طرح اعتقاد راسخ دارند و معتقدند که کشور نیازمند ساماندهی در نظام ارائه خدمات سلامت است.
در حال حاضر، نظام سلامت ما خودش بیمار است و نیاز به اصلاحات جدی دارد. بسیاری از مطالبات فعلی تنها بر حوزه درمان متمرکز است، در حالی که مطالبهگری در حوزه بهداشت بسیار کمرنگ است. از طرفی، هزینههای درمانی بسیار افزایش یافته است. برای مثال، قیمت یک دستگاه MRI که قبلاً ۴۸۰۰ میلیارد تومان بود، اکنون به ۵۰ میلیارد تومان رسیده است. طبیعتاً کشور توان پرداخت چنین هزینههای سنگینی را ندارد.
اولین کسی که درباره ضرورت تعریف یک ردیف بودجه مشخص برای پزشک خانواده نامهنگاری کرد، خود من بودم. من به وزیر محترم نامه زدم و درخواست کردم که یک ردیف بودجه ویژه برای این موضوع در نظر گرفته شود. با این حال، در گروهها مورد انتقاد قرار گرفتم و به من گفتند بودجه وجود دارد. اما واقعیت این است که چنین بودجهای بهصورت مشخص وجود ندارد. در نهایت، وزیر محترم مجبور شدند نامهای به سازمان مدیریت بنویسند و درخواست کنند که برای پزشک خانواده یک ردیف بودجه مشخص تعریف شود.
در مورد آلودگی هوا و مشکلات ناشی از آن چه برنامههایی دارید؟
قانونی به نام قانون هوای پاک وجود دارد که وظایف وزارتخانهها را در این زمینه مشخص کرده است. وظیفهای که به وزارت بهداشت محول شده، شامل اندازهگیری آلودگیها و احصاء آنها از محیط زیست، برآورد بیماریها و هزینهها بوده است. وزارت بهداشت تاکنون این وظایف را بهطور دقیق و کامل انجام داده است و تمامی اطلاعاتی که شما در رسانهها میبینید، مانند میزان مرگومیر، بار بیماریها و هزینههای مرتبط، از سوی وزارت بهداشت ارائه شده است.
اما مشکل اصلی این است که ۶۰ درصد آلودگی هوا ناشی از وسایل نقلیه موتوری است، زیرا این خودروها از سوختهای با کیفیت پایین استفاده میکنند. متاسفانه خودروهای داخلی از دو جهت به ما آسیب میرسانند: از یکسو، با آلوده کردن هوا و از سوی دیگر، با ناایمن بودن خودروها که خطرات جادهای را افزایش میدهند. در چنین شرایطی چگونه میتوان به مردم توصیه کرد که پیادهروی یا ورزش کنند، وقتی هوای سالم برای این فعالیتها وجود ندارد؟
متاسفانه وضعیت حملونقل عمومی و سیستم حملونقل ریلی هم در کشور ما بسیار ضعیف هستند. برای کاهش آلودگی هوا، نیازمند افزایش ایستگاههای شارژ خودروهای برقی و گسترش استفاده از خودروهای برقی هستیم. کشورهای پیشرفته برای خود اهداف زمانی مشخص کردهاند تا این تغییرات را عملی کنند، اما در کشور ما بهدلیل محدودیتهای فناوری و تحریمها، امکان دسترسی به ابزارهای لازم محدود شده است.
وظیفه وزارت بهداشت هشدار دادن و آگاهسازی مردم است و ما این کار را انجام دادهایم. وزیر بهداشت نیز در هیئت دولت بهطور مفصل درباره آلودگی هوا بحث کردهاند و دولت را نسبت به این مسئله حساس کردهاند. به نقل از وزیر بهداشت، آقای رئیسجمهور نیز بهطور مداوم پیگیر راهکارهایی مانند استفاده از پنلهای خورشیدی هستند. با توجه به اینکه کشور ما بیش از ۲۵۰ روز آفتابی در سال دارد، این پتانسیل قوی برای استفاده از انرژی خورشیدی مهیا است.
در نهایت، وظایف وزارت بهداشت شامل موارد زیر است:
1. تعیین میزان مرگومیر و هزینههای اقتصادی ناشی از آلودگی هوا.
2. تعیین معیارهای آلودگی هوا.
3. تعیین شرایط اضطرار در مواقع بحرانی.
اما برای حل کامل این مسئله، سایر نهادها نیز باید وارد عمل شوند و اقدامات عملی انجام دهند.
با توجه به اینکه عوامل محیطی ابتلا به سرطان که هر سال همین است و نهتنها تغییر نمیکند که شرایط بدتر هم میشود، آیا برنامه غربالگری جدیدی در برنامههای وزارت بهداشت وجود دارد یا خیر؟
تا زمانی که عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، بهدرستی اصلاح نشوند، مشکلات زیادی در این حوزه باقی خواهد ماند. ما در اینجا وظیفه هشدار دادن داریم و متاسفانه کار دیگری از دستمان برنمیآید؛ نهایتاً اینکه به سمت درمان برویم.
در حوزه غربالگری، زمانی که من در وزارت بهداشت فعالیت میکردم، طرحی به نام ایراپن (بسته خدمات ضروری برای پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر در ایران) را آغاز کردیم که غربالگری بیماریها را دنبال میکرد. برنامه ایراپن براساس نظام بهداشتی ایران شامل کاهش چهار بیماری دیابت، فشارخون بالا، سرطان و بیماریهای مزمن تنفسی بود. اما متاسفانه این برنامه بهدلیل شیوع کرونا متوقف شد. با این حال، اکنون این طرح در برخی مناطق در حال اجرا است. برنامه اصلی ما این است که بر اساس قانون، هر فرد ایرانی باید یک تیم سلامت مشخص داشته باشد؛ به این معنا که هر فرد باید تحتنظر پزشک خانواده باشد. پزشک خانواده مسئول ارائه تمامی بستههای خدمتی به افراد و خانوادهها است؛ از مشاوره ژنتیک گرفته تا غربالگری و حتی بررسی عوامل خطری که به آنها در بحث سرطان اشاره کردیم. بدون اجرای این سیستم، بسیاری از افراد ممکن است از پوشش غربالگری محروم بمانند.
در حال حاضر، برنامهای نیز در استان قم بهصورت پایلوت در حال اجرا است که به غربالگری اختصاص دارد و نتایج بسیار خوبی به همراه داشته است. من بهزودی جزئیات و نتایج این طرح را ارائه خواهم کرد. اعتقاد دارم که این طرح باید در سطح کشور توسعه یابد، زیرا نتایج اولیه آن امیدبخش بوده است.
وضعیت بیمارستانها از لحاظ امحاء زبالههای بیمارستانی چگونه است؟ یکی از روسای دانشگاههای علوم پزشکی گفته است در حوزه پسماند بیمارستانی ۲۷ درصد بیشتر از استاندارد جهانی هستیم. آیا این موضوع صحت دارد؟ نقش وزارت بهداشت در امحاء زبالههای خانگی چیست؟ آیا اقدام مشترکی با شهرداری و وزارت کشور در این زمینه دارید؟
زباله به دو بخش تقسیم میشود: یکی زبالههای بیمارستانی یا عفونی و سایر زبالهها و دیگری پسماندها. در حال حاضر، حدود ۹۴ درصد بیمارستانهای کشور دستگاه امحاء زباله فعال دارند. روزانه ۱۵۰ تن پسماند بیمارستانی تولید میشود که متاسفانه از همین پسماندها نیز کلی پول درمیآورند و در این زمینه مافیای زباله وجود دارد.
وضعیت کلی پسماند در کشور اصلاً خوب نیست. در بسیاری از استانها و شهرها، محل انباشت زباله و شیرابههای آن بهوفور دیده میشود که این مسئله خطرات جدی بهداشتی ایجاد میکند. برای مثال، یکی از دلایل شیوع تب دانگی در چابهار همین تجمع زبالهها و پسماندها بود.
در حوزه پسماندهای بیمارستانی، طرح «هوشمندسازی مدیریت پسماندهای بیمارستانی» در سه استان اصفهان، همدان و قزوین در حال اجرا است و همچنین دستورالعمل مدیریت پسماندهای پزشکی نیز در دست بازنگری قرار دارد.
نکته دیگر اینکه تمام زبالههای بیمارستانی عفونی نیستند؛ برای مثال جعبههای دارو، ستهای سرم و... جزء زبالههای غیرعفونی محسوب میشوند و باید جدا شوند. اما متاسفانه در روند حمل و امحاء، این تفکیک بهدرستی انجام نمیشود و زبالههای عفونی و غیرعفونی با یک قیمت و در یک فرآیند سوزانده میشوند که هزینههای بیشتری تحمیل میکند. در این زمینه، یک اطلس پسماند تهیه شده که وضعیت زباله و پسماند کشور را نشان میدهد. بهعنوان مثال بعضی از شهرداریها، زبالهها را بار میزنند و میبرند جای دیگری تخلیه میکنند، بدون اینکه کاری روی آن انجام دهند. متاسفانه این وضعیت، در بسیاری از نقاط، بهویژه در زمان بارندگی، منجر به راه افتادن شیرابههای زباله و ایجاد مشکلات جدی بهداشتی میشود. بنابراین شهرداریها و متولیان حوزه پسماند باید بازنگری جدی در مدیریت این معضل داشته باشند.
در گفتوگویی با معاون پژوهشکده سرطان دانشگاه علوم پزشکی تهران، اعلام شد که انتشار آمار ابتلا به سرطان در کشور از سوی وزارت بهداشت متوقف شده و از سال ۱۳۹۹ به بعد آماری در این زمینه منتشر نشده است. در این خصوص چه توضیحی دارید؟
انتشار و دانستن آمار بیماریها، بهویژه سرطان، حق مردم است و عدم انتشار آن تغییری در واقعیت ایجاد نمیکند. اگر آمار منتشر شود و مردم نگران شوند، شاید این نگرانی باعث شود که بیشتر مراقب سلامت خود باشند. من معتقدم آمار باید شفاف و علنی باشد و ما این کار را انجام میدهیم. در دورهای که من هستم، آمارها را بدون نگرانی اعلام خواهیم کرد. همانطور که در دنیا آمارها بهطور شفاف منتشر میشود، ما نیز آمارمان را ارائه خواهیم داد.
برنامههای متعددی در این زمینه وجود دارد. سیستم ثبت اطلاعات سرطان ما یکی از بهترینهاست، زیرا هم بر اساس جمعیت و هم بر اساس نتایج آزمایشگاهی عمل میکند. این یعنی ما هم دادههای قطعی آزمایشگاه و هم نتایج مربوط به غربالگری و اطلاعات مراجعین ثبتشده را در اختیار داریم. این ترکیب باعث شده تا یک آمار بسیار دقیق و قابلاعتماد در اختیار داشته باشیم. در دوره قبلی نیز هر سال آمارها را اعلام میکردیم و نتایج هر پیمایش و بررسی را شفاف منتشر میکردیم. در حال حاضر نیز همین روند را ادامه خواهیم داد.
آیا در حال حاضر غربالگری سرطانهای شایعی مانند سرطان پستان و کولورکتال در مراکز بهداشتی انجام میشود؟
غربالگری جزو برنامههای بسیار جدی ما در این دوره است و قطعا باید اجرا شود. همانطور که پیشتر اشاره کردم، در استان قم یک طرح در حال اجرا است و انشاءا... بتوانیم این برنامه را گسترش دهیم. بااینحال، نکته اصلی این است که موضوع پزشک خانواده اهمیت بسیاری دارد. این طرح میتواند خدمات غربالگری را به شکل جامعتر و گستردهتری به مردم ارائه کند و در مدیریت پیشگیری از سرطان بسیار موثر باشد.
در حال حاضر غربالگری ابتدایی در سطح یک درخصوص سرطان پستان در تمام مراکز بهداشتی ما انجام میشود. اگر فردی مشکوک به سرطان باشد، به سطح بالاتر ارجاع داده میشود و این برنامه جزو بستههای خدمتی موجود است. بااینحال، واقعیت این است که من هنوز از وضعیت موجود رضایت ندارم. دلیل آن این است که در سطح روستاها، دسترسی به خانههای بهداشت وجود دارد، اما در شهرها معمولاً مردم کمتر به مراکز بهداشتی مراجعه میکنند. باید برای این مسئله راهکاری جدی پیدا کنیم تا بتوانیم کمپینهای آگاهیبخشی و غربالگری را راهاندازی کنیم. سرطانهای شایع، مانند سرطان پستان، هم قابل پیشگیری هستند و هم تشخیص زودهنگام آنها میتواند هزینههای درمانی را بهطور چشمگیری کاهش دهد. در حال حاضر، اگر فردی از یک خانواده متوسط به سرطان مبتلا شود، هزینههای درمانی آن میتواند فشار مالی شدیدی به آن خانواده وارد کند.
ما از ابتدای انقلاب از خدمات اولیه بهداشتی شروع کردیم و در حال حاضر خدمات تخصصیتری در حوزه بهداشت ارائه میشود. در حال حاضر در چه جایگاهی هستیم؟
اگر بخواهیم شاخصهایمان را قبل و بعد از انقلاب مرور کنیم، پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم. برای مثال، شاخص مرگومیر نوزادان که پیش از انقلاب ۱۵۰ در هر هزار تولد بود، اکنون به زیر ۱۰ رسیده و حتی به ۸.۸ کاهش یافته است، که واقعاً افتخارآمیز است. همچنین، شاخص مرگومیر مادران باردار از حدود ۲۵۰ در هر صد هزار تولد به کمتر از ۲۵ کاهش یافته است. این موارد، علاوه بر افتخارآفرین بودن، همچنان قابل ارتقا هستند؛ چرا که با بررسیهای استانی و شهرستانی، مشاهده شده که امکان کاهش بیشتر نیز وجود دارد.
امید به زندگی که پیش از انقلاب حدود ۵۵ سال بود، اکنون به حدود ۷۸ سال رسیده است. البته این میزان برای زنان و مردان متفاوت است و زنان بهطور متوسط دو سال بیشتر عمر میکنند.
در حوزه واکسیناسیون، پوشش ما اکنون بیش از ۹۵ درصد است که یکی از شاخصهای بسیار برجسته در حوزه بهداشت به شمار میآید.
در زمینه درمان نیز پیشرفتهای قابلتوجهی داشتهایم. در حال حاضر، نیاز به اعزام بیماران برای انجام عملهای جراحی به خارج از کشور بسیار محدود شده است. همچنین تعداد پزشکان نسبت به قبل از انقلاب افزایش چشمگیری داشته است. در گذشته، بسیاری از مناطق کشور بهدلیل کمبود پزشک، از پزشکان هندی و پاکستانی استفاده میکردند، اما اکنون این مشکل کاملا برطرف شده است.
لطفا نتایج مربوط به پویش ایدز را که چندی پیش برگزار شد اعلام بفرمایید.
سازمان جهانی بهداشت یک شاخص با هدف شناسایی و کنترل بیماری ایدز تعریف کرده بود که شامل سه مرحله ۹۰ درصدی میشد: شناسایی ۹۰ درصد از بیماران، درمان ۹۰ درصد از افراد شناساییشده و کنترل ۹۰ درصد از افرادی که تحت درمان قرار دارند. این شاخص اخیراً به ۹۵ درصد ارتقا یافته است. ما در دو مرحله پایانی (درمان و کنترل) عملکرد خوبی داشتهایم، اما در شناسایی اولیه ضعیف هستیم. در حال حاضر کمتر از ۵۰ درصد از افراد مبتلا به ایدز شناسایی شدهاند. با اینحال، برای افرادی که شناسایی میشوند، درمان موثر و مداومی ارائه میدهیم.
هدف پویش اخیر افزایش شناسایی مبتلایان بود. از سال گذشته تاکنون موفق شدیم حدود ۸ تا ۹ درصد پیشرفت داشته باشیم و اکنون میزان شناسایی به ۵۶ تا ۵۷ درصد رسیده است. این آمار نشان میدهد که هنوز حدود ۴۰ درصد از مبتلایان به ایدز شناسایی نشدهاند. یکی از دلایل اصلی این موضوع، انگ اجتماعی مرتبط با بیماری است که باعث میشود افراد پرخطر از انجام تست خودداری کنند. این در حالی است که آزمایشهای ایدز کاملاً رایگان و محرمانه است و درمان موثری نیز برای این بیماری وجود دارد که به افراد امکان میدهد زندگی کنترلشدهای داشته باشند.
هدف ما این است که تا پایان سال آینده بتوانیم حدود ۶۵ درصد از مبتلایان به ایدز را شناسایی کنیم. برای رسیدن به این هدف، برنامههایی برای فعالتر کردن مراکز شناسایی در دست اجرا داریم.
در بحث نان کامل، وزارت بهداشت تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟ با توجه به وضعیت اسفناک بهداشتی کارخانههای آرد و ناکامی در طرحهایی مانند افزودن آهن و اسیدفولیک، وضعیت فعلی و آینده طرح آرد کامل چگونه خواهد بود؟
میانگین استاندارد دریافت روزانه فیبر برای هر فرد حدود ۳۵ گرم است، اما در ایران این عدد تقریباً ۱۷ تا ۱۸ گرم در روز است. کاهش مصرف فیبر میتواند عوارض متعددی به دنبال داشته باشد. طرح نان کامل با هدف کاهش سبوسگیری مطرح شده است. در حال حاضر، ۸۰ کارخانه آرد کامل تولید کرده و بیش از ۱۴۰۰ نانوایی در کشور از آرد کامل استفاده میکنند. همچنین برنامه غنیسازی نان با آهن و اسیدفولیک که پیشتر اجرا شده بود، در حال بازنگری است.
یکی از چالشهای نان کامل این است که با کاهش سبوسگیری، فرآوری خمیر سختتر میشود و اگر نانواییها فرآیند تخمیر را کمتر از ۲ تا ۳ ساعت طی کنند، کیفیت نان کاهش مییابد. این موضوع میتواند به مشکلاتی در جذب مواد غذایی و ایجاد اختلال در سلامت منجر شود. همچنین، گندمهایی که فیبر بیشتری دارند، باید از نظر آلودگی به قارچ و باکتریها با دقت بررسی شوند تا مشکلات بهداشتی کاهش یابد.
کمیسیون اصل ۹۰ مجلس مصوب کرده است که قیمت نان سبوسدار ۲۰ درصد بیشتر از نان معمولی باشد. این افزایش قیمت میتواند در سطح کشور مشکلاتی ایجاد کند، اما حرکت به سمت نان کامل بهدلیل جایگاه نان در تغذیه ایرانیان، راهکاری موثر برای جبران کمبود فیبر است.
در بحث بهداشت نان، باید به نظارت بر بهداشت محیط و حرفهای توجه بیشتری شود. از نگاه معاونت بهداشت، کنترل کیفیت نان زمانی ممکن است که تولید نان بهطور کامل صنعتی شود. نان صنعتی این امکان را میدهد که با یک دستورالعمل مشخص، استانداردهای بهداشتی رعایت شود و در صورت لزوم، افزودنیهای لازم به آن اضافه شود. همچنین، باید برای بیماران خاص، نانهای متفاوت و ویژهای در نظر گرفته شود.
شما بارها تاکید کردهاید که پرداخت از جیب بیماران زیاد است. در حوزه بهداشت، چگونه میتوانیم پرداخت از جیب مردم را کاهش دهیم؟
سرمایهگذاری بیشتر در حوزه بهداشت، کلید کاهش پرداخت از جیب مردم است. پیگیری مسائلی مانند غربالگریها و آموزش پیشگیری از بیماریهای مزمن میتواند بار درمان را کاهش دهد و این یعنی کاهش هزینهها از جیب مردم. اگر ما نظام ارجاع را بهطور کامل پیادهسازی کنیم، میتوانیم حدود ۴۰ درصد از آزمایشهایی که در حال حاضر در کشور تجویز میشود، کاهش دهیم. این کاهش، خود به معنای کم شدن پرداخت از جیب بیماران است. همچنین، میتوانیم حدود ۳۰ درصد از داروهایی که تجویز میشود را کاهش دهیم، بدون اینکه به کیفیت خدمات لطمهای وارد شود. این بدان معناست که بسیاری از آزمایشها و داروها غیرضروری تجویز میشوند و اگر این موارد حذف شوند، صرفهجویی قابلتوجهی در هزینههای مردم به دست خواهد آمد.
دلیل افزایش آمار زگیل تناسلی در کشور چیست؟ زیرا تصور مردم این است که ارتباطات جنسی باعث افزایش آمار این بیماری شده است.
نوع انتقال ویروس اچپیوی (ویروس پاپیلومای انسانی) عمدتاً از طریق تماس پوستی است. این تماسها الزاماً شامل روابط جنسی نمیشود. در برخی موارد، تماس با سطوح آلوده میتواند موجب انتقال ویروس شود. بهعنوان مثال، در محیطهای آلوده مانند اطراف استخر، اگر فرد مبتلا در محلی بنشیند و فرد سالم نیز همان محل را لمس کند، امکان انتقال وجود دارد. ویروسهای مسری، از جمله اچپیوی، زمانی که شیوع بیشتری پیدا کنند، شانس انتقال بالاتری دارند. بنابراین، این ویروس میتواند حتی در خانوادههایی با روابط قانونی و سالم نیز از یک همسر به دیگری منتقل شود.
بهعلاوه، اچپیوی مشابه بسیاری از بیماریهای منتقله از طریق جنسی، ممکن است از طریق تماس جنسی نیز منتقل شود، اما این تنها راه انتقال آن نیست. رعایت بهداشت فردی، استفاده از وسایل شخصی و آگاهی از راههای انتقال ویروس میتواند به کاهش موارد ابتلا کمک کند.