زیبا کاوه ئی
امنیت غذایی به معنای دسترسی همه افراد به غذای کافی، ایمن و مغذی برای حفظ سلامت و زندگی فعال است. با توجه به چالشهای بیشتری که در نتیجه تغییرات اقلیمی، بحرانهای اقتصادی و شیوع بیماریها بروز میکند، بررسی این مقوله به امری ضروری تبدیل شده است. دکتر شیخ الاسلام متخصص اپیدمیولوژی با گرایش تغذیه در این گفتگو به تحلیل وضعیت فعلی امنیت غذایی در ایران، عواملی که بر بیثباتی در تامین غذا تاثیر میگذارند و راهکارهای ممکن برای بهبود وضعیت تغذیه و سلامت عمومی میپردازد. این گفتگو میتواند به روشن شدن نقش سیاستها و برنامههای بهداشتی در ارتقاء امنیت غذایی کمک کند.
خانم دکتر! به نظر شما، امنیت غذایی چیست و چرا برای یک کشور اهمیت دارد؟
اگر بخواهیم روراست باشیم ما واژههایی را از سازمان جهانی بهداشت یا به نظر من سازمان جهانی سلامت وارد فرهنگ لغاتمان میکنیم و اغلب مشکل را پیچیدهتر میکنیم. ما از قبل از اینکه این واژهها بیایند به هر حال سازمان های مختلفی در کشور داشتیم که مسئولیت واردات یا تولید اقلام غذایی را برای کشور داشتند. سازمانهایی داشتیم که از ما که دفتر بهبود تغذیه بودیم و مهم تر از انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی استعلام می کردند که چقدر کالری و مواد مغذی مهم دیگر برای کشور با این جمعیت لازم است؟ اگر میگفتیم که گروههای سنی را به ما بدهید، گروههای سنی را میدادند که در حقیقت بیان کنیم که سازمانهای تولیدکننده و واردکننده مواد غذایی چه موادی و چقدر مواد غذایی را باید تولید یا وارد کنند که با روش های خودشان به دست مصرف کنندگان برسانند.
بنابراین، وقتی واژه امنیت غذایی و ایمنی غذایی آمد، همه فکر کردند واژه جدیدی است در حالی که این طور نیست. ما باید به مردممان غذا سالم برسانیم تا آنها را سالم نگه داریم. اولین نیاز سالم بودن داشتن تغذیه سالم است همه باید بتوانند مواد غذایی مختلف را بخرند یعنی روزانه سبد غذایی مورد نیاز خود را بخرند و از این سبد غذای مورد علاقه خود را تهیه و سر سفره ای بیاورند که اعضای خانواده با تنوع این سفره سیر شوند و منظورمان از سیری تنها سیری شکم نیست چون با نان خالی هم می توان سیر شد اسمش را حالا میگذاریم سیری سلولی، منظور اینست که با تنوع در مصرف بتوانند به سلول های مختلف بدنشان مواد غذایی مناسب و سالم برسانند تا بتوانند کار کنند، تا بتوانند فکر کنند، تا بتوانند برای آیندهشان نقشه بکشند. وقتی که ما این را ساده کنیم نیازی نیست از اصطلاحاتی استفاده کنیم من خیلی وقتها دیدم که حتی بین ایمنی غذا و امنیت غذا در مسئولین بلندپایه کشور هم اشتباه وجود دارد.
تعریف امنیت غذایی هم خیلی ساده است. اگر بخواهیم به آن تعریفهای پیچیده و دور و دراز سازمانهای بینالمللی اتکا نکنیم یعنی هر فردی روزانه دسترسی کامل - هم از نظر اقتصادی و هم از نظر وجود غذای سالم در منطقه - بتواند غذای مورد نیاز خودش را برای همه ایام دریافت کند. نه اینکه یک روز داشته باشد و بعد فکر کند دیگر روز بعدی وجود ندارد.
وضعیت امنیت غذایی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه عواملی بر آن تاثیرگذارند؟
وضعیت کنونی مناسب نیست. به دلیل تورم، مسائل سیاسی،تصمیمگیریهای نامناسب، اینکه سازمانهای مختلف وظایف خودشان را در برآورد امنیت غذایی نمیدانند. در مورد ایمنی غذایی هم به همچنین. مثالهای زیادی هست که می تواند ثابت کند وضعیت امنیت غذایی که ایمنی یا سلامت غذا که بخشی از امنیت غذایی است، خوب نیست. بنابراین، ارزیابی من این است که خیلی از به اصطلاح هدفمان که تامین غذای سالم و کافی برای جمعیتمان است؛ عقب مانده ایم. باید واقعا فکری بکنیم. عواملی که بر این مهم تاثیر می گذارند خوب خیلی زیاد است ولی آنچه که مهم است این است که ما الان از نظر اقتصادی تورم غیرقابل تحمل داریم و این تورم را به کشور تعمیم دادیم بدون اینکه به فکر این باشیم که این سبد غذایی که هر روز یک خانواده باید در اختیارش باشد اگر قیمتش به اندازه قیمت یک ماه درآمدش باشد، چگونه می تواند امنیت غذایی را در خانوادهاش برقرار کند؟ واقعاً یک سوال است. درآمد بعضی از خانوادهها ممکن است به اندازه دو روز یا سه روز مواد غذایی باشد که میتوانند در آن سه روز یک خانواده پنج نفره مصرف کنند بنابراین، بحران داریم. ما الان در بحران هستیم و این بحران خطرناک است. نسل آینده را معیوب، ضعیف و ناتوان می کند. ایمنی بدن پایین می آید و ما باید هزینه دارو، بیمارستان و همه چیز بدهیم آن هم برای اینکه امنیت غذایی و سلامت غذایی را فراهم نکردیم.
خیلی از کشورها هستند که به بهانه بیماریهای مختلف، داروهای بسیار زیادی را که ممکن است همان داروها هم ایمن نباشند وارد کشور میکنند ولی حاضر نیستند، سرمایه گذاری کنند برای تغذیه مردم و به خصوص تغذیه در مدارس. ما همین شیر مدرسه را نتوانستیم به اجرا در بیاوریم. وقتی که ما نتوانیم با وجود کارخانههای بزرگ تولید لبنیات یک لیوان شیر را در سراسر کشور به بچهها برسانیم چگونه میتوانیم، حق داریم اصلاً از امنیت غذایی صحبت کنیم؟!
ما در ایران با تغییرات مدیریتی که خیلی به سازمانها لطمه میزند، مجبور هستیم با هر تغییر جلسات بسیار زیادی را برای اقناع مدیران جدید بگذاریم. در حال حاضر، جمع سالهایی که شخصا در مورد امنیت غذایی داشته ایم بسیار بیشتر از اقدام برای تامین این امنیت بوده است بطوری که پیشنهاد میکنم اسم این مصاحبه را بگذارید نشستند و گفتند و برخاستند " چون رنج میکشم از اینکه مرتب ما عوارض و عواقب مشکلات تغذیهای را بیان میکنیم و هیچ اقدام عملیاتی یا پیشنهاد عملی و اجرایی نمیبینیم.
البته مردم را هم ناراحت میکنیم چون وقتی میفهمند که چه مواد غذایی نیاز دارند و دسترسی به آن مواد غذایی ندارند خب معلوم است، دیگه ناراحت می شوند از یک طرف شما می روید به منطقه شمالی تهران میبینید انواع و اقسام میوههای خارجی استوایی برای نسل از ما بهتران از جاهای دور وارد می شود و این طرف ما به سختی میتوانیم نان را در کشور سالم کنیم و یک نان سالم اقلاً به مردم بدهیم .
مهمترین چالشهای امنیت غذایی در ایران چیست و چگونه میتوان به آنها رسیدگی کرد؟
مهم ترین چالش، این است که هیچکس دنبال اقدام نیست. شاید یک فردی که الان دارد روی نان کار می کند که حالا اسمش را من می گویم ولی میتوانید ننویسید، کسی که پدرش نانوا بوده و خودش تحصیلات دانشگاهی دارد وبا علاقه در کشور میچرخد و به مردم و به نانواها یاد می دهد که چگونه می توانند با آرد کامل گندم نان بپزند چون آرد سفیدی که ما مصرف میکنیم خودش زمینه ساز بیماریهای متابولیک است که بیشترین هزینه را به کشور تحمیل می کند. این مرد بدون دریافت هیچ حقوقی به تمام استانها می رود. نانواها را جمع می کند یادشان می دهد و تولید نان آرد کامل گندم را باب می کند. چون کارخانهها یعنی صنعت آسیابانی کشور هنوز به روش قدیمی آرد سفید تقریبا بدون سبوس تولید می کند در حالی که آرد کامل گندم به خاطر داشتن سبوس خیلی خیلی برای سلامت مردم مهم است و من می گویم بزرگترین چالش ما این است که اقدام کنندهها را طرد میکنیم، رد میکنیم می گوییم نباشید، از جلو چشم ما دور بشوید برای اینکه کسی که اقدام می کند و کار مثبتی انجام می دهد. مورد حسد قرار میگیرد و یک عدهای نمیتوانند تحمل کنند..
چگونه نوسانات اقتصادی و افزایش قیمتها بر امنیت غذایی خانوادهها تاثیر میگذارد؟
اینا همه مرتبطند. نمیتوانیم اینها را از هم جدا کنیم. مسلماً نوسانات اقتصادیست که ما را دچار این همه مشکل کرده. ببینید الان در ایران همه میدانند قیمت دلار چگونه روز به روز بالاتر می رود. این از یک نظر هم جالب است که ما با اینهمه تلاش سالها نتوانستیم در وزارت بهداشت مثلاً در مورد یک عبارتی که یایک مسئلهای که به سلامت مرتبط است فرض کنید "روغن جامد نخوریم یا قند کمتر بخوریم یا مثلاً شیر مادر بهترین غذای نوزاد ، " توانستیم این عبارت را آنقدر ملی کنیم که همه در تمام کشور بدانند؟ ولی قیمت دلار را از روستا های دامنه زاگرس تا جنوبی ترین کپر در سیستان و بلوچستان هر روز میدانند ! توانایی ما در مورد آموزش مسائل بهداشتی هرگز نمی تواند مثل این واژه دلار چنده در دل همه مردم کشور به اصطلاح به عنوان مهمترین نکته ثبت بشود چرا برای اینکه این دلار تبدیل شده است است به ابزاری که سرنوشت همه را دارد تعیین می کند .اقتصاد حرف اول را در کشور دارد می زند و اقتصاد است که نقش عمده را بازی می کند.
تغییرات اقلیمی چه تاثیری بر تولید مواد غذایی و امنیت غذایی در ایران دارد؟
خوب مسلما تغییرات اقلیمی اثر دارد ولی به نظر من یه عده خیلی خوشحالند از اینکه یک تغییرات اقلیمی حادث شد. یا با تلاش خودشان حادثش کردند که ضمن تلاش در نابودی سرزمین همه فقر غذایی را به گردنش بیاویزند. در همان سالها تا سال 1400 بر اساس گفته دکتر مهدی زارع استاد زلزله شناسی و پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله 350 هزار چاه غیرمجاز و 550 هزار چاه مجاز در کشور از آب سفره های زیر زمینی این سرزمین استفاده کرده اند در حالی که در سال 1357 حدود 60 هزار چاههای مجاز و غیر مجاز داشته ایم.
اقلیم به دلیل بیتوجهیهای همان افرادی که به هر حال تصمیم گیرندههای نادان بودند و بر این نادانی پافشاری کردند، شروع شد. همه بیاد داریم دریاچه زیبای ارومیه شهید بزرگ این بی توجهی بود البته با توجه به دوره خشکسالی که هیچ تلاشی برای پیشگیری از آن نشد الان هنوز در بعضی از نقاط کشور وجدان های آن مردم همیشه هوشمند که به اتکای قناتها یک زمانی در بدترین شرایط اقلیمی زندگی میکردند؛ در همین ایران دارند قناتها را زنده میکنند. همان آدمایی که ما به نام نمی شناسیمشان ولی مدیون تلاشهایشان هستیم.
همان اقدام کنندههای نامرئی نامشهور! اقدام کنندههایی که نمیخواهند کسی نامشان را آن بالا بنویسد و خوشحالیم که نمینویسند چون از بینشان میبرند و می گویند چرا دخالت کردی؟!
الان مواد غذایی در کشور ما اگر عادلانه تقسیم بشود به همه میرسد. به نظر من اثر تغییرات اقلیمی را باید خیلی خیلی مراقبش باشیم که بدتر از این نشویم. ما الان نتوانستیم هنوز به مردم بقبولانیم که آشغالتان را را زمین نریزید. هزینههای زیادی باید صرف بشود که این آشغالها جمع بشود. شیرآبههای این موادی که خودمان به عنوان زباله تولید میکنیم بدترین چیزهایی است که اقلیم را خراب می کند. چطور به مسائل جوی دقت میکنیم ولی به آن مسائلی که خودمان به وجود می آوریم دقت نمیکنیم؟ من میخواهم بگویم ما نتوانستیم مردم را همراه کنیم. اگر مردم همراه باشند، از جان مایه می گذارند برای درست کردن کارهایی که روی زمین مانده است. ما به همدیگر احتیاج داریم و کار درست نمیشود اگر همه باری به هر جهت باشیم.
مسئله بی آبی و کم آبی هم بخشی مهمی ازمشکل تامین غذا شده است که تا کنون با آن کنار آمده ایم ولی در همین شرایط عده ای هستند که با روش های جدید توانسته اند مشکلات را پشت سر بگذارند با اطمینان میگویم که اگر ازاین روش های جدید کشت هیدرو پونیک استفاده کنیم روش هایی که به خاک و سم هم نیاز ندارد و از آبیاری خاصی همراه با مواد مغذی استفاده می شود با این روش حدود 90 درصد در مصرف آب صرفه جویی می شود. روش دیگر، ایرپونیک است که گیاهان در محیط کنترل شده کشت می شوند و ریشه های آنها در هوا آزاد است و مواد مغذی ضروری بصورت مه یا قطره های ریز به ریشه ها می رسد. ویژه گی خاص این روش توانایی دریافت اکسیژن، مواد مغذی و رطوبت است که مستقیم به ریشه ها میرسد و رشد و بهره وری را بیشتر میکند.
چه پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت امنیت غذایی در ایران دارید؟
برای بهبود امنیت غذایی ما باید یاد بگیریم که با هم کار کنیم. در حقیقت تولید کننده مواد غذایی، وزارت جهاد کشاورزی است. آیا ما ادارات مختلف یا ادارات کل مختلف وزارت جهاد کشاورزی را ،تک تکشان را میشناسیم و وظایف آنها را میدانیم؟ همان قدر که ما نمیدانیم آنها هم نمیدانند که به هر حال در وزارت بهداشت یا وزارتخانههای دیگریا دامپروری، دامپزشکی در سازمانهای مختلفی که به هر حال بیشترین مسئولیت غذا را برای عده زیادی از افراد به عهده دارند؛ اینها کجاها هستند چه نیازهایی دارند و چه اقداماتی باید در سطح کلان انجام شود تا غذای سالم به مردم برسد. نقش هماهنگی با هم و کسب مشارکت مردم دو اصل مهم بوده که فراموش شده اند و در واقع، همکاریهای بین بخشی و مشارکت جامعه در این میان اهمیت بسزایی دارند.
دولت چه اقداماتی باید انجام دهد تا امنیت غذایی را بهبود بخشد؟
دولت باید کارها را به کاردان بسپرد همین! دولت باید کسی را که اعلام می کند من میتوانم این مشکل را حل کنم صدا بزند و بگوید در چه مدتی چه برنامهای و چگونه میخواهد اجرا کند؟ به او بگویند ما هر هماهنگیکه لازم داری انجام می دهیم و پشتت هستیم. آن وقت شما ببینید چقدر مشکلات کشور می تواند حل بشود.