کرونا ظرف 24 ساعت، 200 هموطن را به کام مرگ کشاند
امروز همه کشورها با بحرانی عالمگیر دستبه گریبانند. ویروسی که به تعبیر بسیاری از صاحبنظران و پزشکان و ویروسشناسان، یکی از خطرناکترین و مرموزترین ویروسهایی است که بشر تاکنون با آن مواجه شده است. اخیرا هم دانشمندان با صراحت اعلام کردهاند که کروناویروس، نه فقط دستگاه تنفسی و گوارشی را درگیر میکند، بلکه توان آسیب وارد کردن به همه اعضای بدن را دارد و میتواند همه بافتهای بدن را درگیر کرده و حتی تا سکتههای مغزی و قلبی هم پیشروی کند. حالا دیگر مشاهده هیچ عارضه و علامتی از بیماری کووید19، تعجبانگیز نیست.
زنگ خطر با صدایی مهیب به صدا درآمده است
18 تیر 1399 ساعت: 11:4
18 تیر 1399 ساعت: 11:4
امروز همه کشورها با بحرانی عالمگیر دستبه گریبانند. ویروسی که به تعبیر بسیاری از صاحبنظران و پزشکان و ویروسشناسان، یکی از خطرناکترین و مرموزترین ویروسهایی است که بشر تاکنون با آن مواجه شده است. اخیرا هم دانشمندان با صراحت اعلام کردهاند که کروناویروس، نه فقط دستگاه تنفسی و گوارشی را درگیر میکند، بلکه توان آسیب وارد کردن به همه اعضای بدن را دارد و میتواند همه بافتهای بدن را درگیر کرده و حتی تا سکتههای مغزی و قلبی هم پیشروی کند. حالا دیگر مشاهده هیچ عارضه و علامتی از بیماری کووید19، تعجبانگیز نیست.
وقتی تاریخ حیات انسانها را مرور میکنیم، به کرّات با سرنوشت اقوامی مواجه میشویم که در بستری از تاریخ میزیستهاند، با مشکلاتی مواجه شدهاند و بیش و کم متحمل تلفاتی هم شدهاند؛ و آنگاه که به استیصال رسیدهاند، تدبیر مدیران و مدبران قوم را به جان شنیده و توانستهاند بر اوضاع مسلط شوند. اما دریغ که نسیم آسایش و آرامش، آنگاه که تن رنجورشان را اندکی نوازش داد، بار دیگر راه غفلت و بیخبری در پیش گرفته، چشمها و گوشهایشان را بر پند حکیمان و انذاز عقلای قوم بربسته و در نهایت آنچه با مشقت به کف آورده بودند را به چشمبرهم زدنی از کف دادهاند.
ماجرای غزوه احد و غفلتی که پس از به دستآوردن یک پیروزی موقت، سرنوشت جنگ را دگرگون کرد و به وارد آمدن تلفاتی سهمگین به سپاه اسلام منجر شد، از این دسته عبرتهای تاریخی است. اما نباید گمان برد که این فقط سرنوشت انسانهای تاریخی و اساطیری و مردمان دوران قدیم است. بلکه سرانجامی است که در هر زمان و مکان بیهیچ شک و شبههای به وقوع خواهد پیوست. سرانجامِ غفلت، شکست است و پشیمانی.
امروز همه کشورها با بحرانی عالمگیر دستبه گریبانند. ویروسی که به تعبیر بسیاری از صاحبنظران و پزشکان و ویروسشناسان، یکی از خطرناکترین و مرموزترین ویروسهایی است که بشر تاکنون با آن مواجه شده است. اخیرا هم دانشمندان با صراحت اعلام کردهاند که کروناویروس، نه فقط دستگاه تنفسی و گوارشی را درگیر میکند، بلکه توان آسیب وارد کردن به همه اعضای بدن را دارد و میتواند همه بافتهای بدن را درگیر کرده و حتی تا سکتههای مغزی و قلبی هم پیشروی کند. حالا دیگر مشاهده هیچ عارضه و علامتی از بیماری کووید19، تعجبانگیز نیست.
بدیهی است که در مقابله با چنین دشمن قهاری، برای آنکه همه هست و نیستمان را از دست ندهیم، باید تغییراتی را در سبک زندگیمان ایجاد کنیم و آنطور که لازمه این رویارویی است، صفآرایی کنیم. کمااینکه در دو سه ماه اول شیوع کووید19 در کشورمان، علیرغم اینکه شناخت درستی از بیماری نداشتیم و درعینحال با مشکلات فراوان و تحریمها و نبود تجهیزات و امکانات هم دست به گریبان بودیم، اما از یک جایی به بعد، توصیههای موکد تولیت سلامت کشور و در راس آن وزیر بهداشت که نقشی محوری در ستاد ملی مقابله با کرونا ایفا میکرد، از سوی دولت و حاکمیت شنیده شد، قوانین و مقررات محدودکنندهای که لازمه ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی بود وضع گردید، شکست بیماری به خواست عمومی مردم بدل شد و در نوک پیکان این عزم ملی هم کادر درمان، شجاعانه و ایثارگرانه ایستادند و با جانفشانی و از خودگذشتگی، بیماری را چند گام به عقب راندند.
اما این نقطه اوج، متاسفانه آغازی شد بر پای گذاشتن در همان راهی که سرانجامی جز شکست ندارد. برخی از دولتمردان به این نتیجه رسیدند که این ویروس آنقدرها هم که گفته میشد، سرکش و عصیانگر نیست و تصور کردند که شاید سران کشورهای دنیا از پشت کوه آمدهاند که نتوانستهاند موفقیت چشمگیری به دست آورند. آنان میدیدند که بسیاری از کشورهای توسعهیافته و مدعی عالم، در مدیریت اوضاع کشورشان درمانده شده و مردمشان در فروشگاهها بر سر چند بسته دستمال تنظیف با یکدیگر کشمکش دارند. و مگر حس توهم و غرور از کجا منشاء میگیرد؟
برخی دیگر، جنگ را پایانیافته تلقی کرده و مشغول برنامهریزی برای مرخص کردن سپاهیان و بازگشت به شرایط عادی زندگی شدند. گروهی از آنها هم همزمان با صدایی بلند، به نقل این فتحالفتوح خود پرداخته و در نهان و آشکار این پیروزی بزرگ را به یکدیگر تبریک میگفتند. آنقدر که دیگر صدای سپیدپوشان درمانگر کشور به گوش نمیرسید. درمانگرانی که یکی پس از دیگری، به مردم و مسئولین هشدار میدادند که اگر اصول پیشگیری از بیماری و پروتکلهای بهداشتی نادیده گرفته شوند، وادار به پرداخت تاوانی سنگین خواهیم شد. اما این باور غلط در دولتمردان و به تبع آنها در مردم ایجاد شده بود که سر غول قطع شده و چیزی به از پای درآمدنش نمانده است. از این رو، به سرعت در مسیر بازگشاییها قرار گرفتیم. آن هم نه فقط بازگشایی همراه با اصول و ضوابط مشاغلی که با نیازهای حیاتی مردم مرتبط هستند، بلکه بازگشاییهایی که برخی از آنها حتی در دوران پیش از کرونا هم توجیه آنچنانی ندشتند. درواقع نهتنها علیرغم مخالفتهای جدی وزارت بهداشت و هشدارهای پیدرپی وزیر و دیگر مدیران ارشد این وزارتخانه، طرح ترافیک برداشته شد و انبوه مردم بار دیگر دوشادوش و رودرروی هم به شکلی متراکم به نقل مکان با مترو و اتوبوس روی آوردند، و نه فقط سالنهای پذیرایی و رستورانها و کافیشاپها و آموزشگاهها و ... کسب و کار خود را از سر گرفتند، بلکه قهوهخانهها و قلیانسراها و استخرهای سرباز و برخی اماکن تفریحی و ... هم چونان زمانی که اثری از ویروس و بیماری نبود، به فعالیت خود پرداختند. راهها باز شدند و سفرهای غیرضروری و تفریحی دوباره آغاز شدند. عکسها و ویدئوهایی که از سواحل دریاهای کشور در فضای مجازی دست به دست میشود، به خوبی نمایانگر این واقعیت هستند که نه تنها متاسفانه بخشی از مردم فراموش کردهاند که در بیمارستانها چه خبر است و هموطنان و کادر درمان چگونه فوجفوج اسیر این ویروس منحوس میشوند، بلکه در مسئولین و مدیران کشوری و محلی هم عزمی برای ممانعت وجود ندارد.
در این میان، آنچه از رسانه ملی نمایش داده میشد هم گاهی همچون هیزمی بود که آتش غفلت و بیتوجهی را شعلهورتر میکرد. از یک سو وزارت بهداشت اعلام میکرد که اگر راهی نیست که تماممدت در خانه بمانید و ناگزیر هستید که گاهی برای انجام کارهای واقعا ضروری از منزل خارج شوید، حداقل از ماسک استفاده کنید اما از سوی مقابل، مردم به چشم میدیدند که بسیاری از چهرههای رسانهای و مجریان تلویزیونی و حتی مدیران دولتی که میهمان برنامههای شبکههای مختلف میشوند، از ماسک استفاده نمیکنند. گاهی برخی از جلسات دستگاههای مختلف از تلویزیون پخش میشد که نشان میداد نه فاصله بین شرکتکنندگان در جلسات رعایت شده است و نه کسی از ماسک استفاده میکند.
اینجا بود که سعید نمکی در حاشیه آیین اجرای کشوری طرح هر خانه یک پایگاه سلامت، هشدار آخر را با صراحت اعلام کرد و گفت: «عادی شدن وضعیت، خطرناک است. حتی در برخی از دستگاههای دولتی به غلط تصور میکنند که خطر کرونا تمام شده و همه چیز به حالت عادی برگشته است. این طور نیست، کرونا تمام نشده و هر لحظه ممکن است با یک خطر جدید و اوج دوباره این بیماری مواجه شویم. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، دستاوردی که بعد از سه ماه خون دل در مهار کرونا به دست آوردهایم از بین میرود.»
وی تاکید کرد: «کوچکترین غفلت، میتواند موفقیت را از بین ببرد و اگر غفلت کنیم دقیقه ۹۰ از ویروس کرونا گل میخوریم.»
آن اما و اگر، امروز رنگ قطعیت به خود گرفته و حریف چغر بدبدنمان، ما را به زمین زده و میرود که ضربهفنیمان کند. تا چند روز پیش نگران شکسته شدن رکورد مرگ و میر در اثر کرونا بودیم و فوت 162 و 163 هموطن جانباختهمان، عزادارمان کرده بود؛ امروز در رسای از دست دادن 200 نفر طی 24 ساعت نمیدانیم اشک حسرت بباریم یا انگشت حیرت بگزیم یا سر به زانوی ندامت فرود آوریم.
اما خبر خوش این است که هنوز برای برخاستن از خاک حریف فرصت هست.
میدانیم که بسیاری از مردم با مشکلات عدیده اقتصادی دست به گریبانند. دولت هم باید بداند و به هرنحوی که میشود، راهی برای حل مشکلات معیشتی قشر ضعیف جامعه پیدا کند ولی تا آن روز، نمیشود برای آنکه شکم خود را سیر کنیم، جانمان را از دست بدهیم.
فعلا پیشگیری و رعایت اصول بهداشتی، تنها نسخه نجاتبخش ماست. وقتی همه سازمانهای سلامتمحور جهان یکصدا میگویند که استفاده صحیح از ماسک میتواند ما را تا 90 درصد بیمه کند، پس چرا اهمال کنیم؟
برای شکست بیماری، یه یک عزم جدی دوباره نیاز داریم. شدنی است. فقط باید بخواهیم.
ماجرای غزوه احد و غفلتی که پس از به دستآوردن یک پیروزی موقت، سرنوشت جنگ را دگرگون کرد و به وارد آمدن تلفاتی سهمگین به سپاه اسلام منجر شد، از این دسته عبرتهای تاریخی است. اما نباید گمان برد که این فقط سرنوشت انسانهای تاریخی و اساطیری و مردمان دوران قدیم است. بلکه سرانجامی است که در هر زمان و مکان بیهیچ شک و شبههای به وقوع خواهد پیوست. سرانجامِ غفلت، شکست است و پشیمانی.
امروز همه کشورها با بحرانی عالمگیر دستبه گریبانند. ویروسی که به تعبیر بسیاری از صاحبنظران و پزشکان و ویروسشناسان، یکی از خطرناکترین و مرموزترین ویروسهایی است که بشر تاکنون با آن مواجه شده است. اخیرا هم دانشمندان با صراحت اعلام کردهاند که کروناویروس، نه فقط دستگاه تنفسی و گوارشی را درگیر میکند، بلکه توان آسیب وارد کردن به همه اعضای بدن را دارد و میتواند همه بافتهای بدن را درگیر کرده و حتی تا سکتههای مغزی و قلبی هم پیشروی کند. حالا دیگر مشاهده هیچ عارضه و علامتی از بیماری کووید19، تعجبانگیز نیست.
بدیهی است که در مقابله با چنین دشمن قهاری، برای آنکه همه هست و نیستمان را از دست ندهیم، باید تغییراتی را در سبک زندگیمان ایجاد کنیم و آنطور که لازمه این رویارویی است، صفآرایی کنیم. کمااینکه در دو سه ماه اول شیوع کووید19 در کشورمان، علیرغم اینکه شناخت درستی از بیماری نداشتیم و درعینحال با مشکلات فراوان و تحریمها و نبود تجهیزات و امکانات هم دست به گریبان بودیم، اما از یک جایی به بعد، توصیههای موکد تولیت سلامت کشور و در راس آن وزیر بهداشت که نقشی محوری در ستاد ملی مقابله با کرونا ایفا میکرد، از سوی دولت و حاکمیت شنیده شد، قوانین و مقررات محدودکنندهای که لازمه ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی بود وضع گردید، شکست بیماری به خواست عمومی مردم بدل شد و در نوک پیکان این عزم ملی هم کادر درمان، شجاعانه و ایثارگرانه ایستادند و با جانفشانی و از خودگذشتگی، بیماری را چند گام به عقب راندند.
اما این نقطه اوج، متاسفانه آغازی شد بر پای گذاشتن در همان راهی که سرانجامی جز شکست ندارد. برخی از دولتمردان به این نتیجه رسیدند که این ویروس آنقدرها هم که گفته میشد، سرکش و عصیانگر نیست و تصور کردند که شاید سران کشورهای دنیا از پشت کوه آمدهاند که نتوانستهاند موفقیت چشمگیری به دست آورند. آنان میدیدند که بسیاری از کشورهای توسعهیافته و مدعی عالم، در مدیریت اوضاع کشورشان درمانده شده و مردمشان در فروشگاهها بر سر چند بسته دستمال تنظیف با یکدیگر کشمکش دارند. و مگر حس توهم و غرور از کجا منشاء میگیرد؟
برخی دیگر، جنگ را پایانیافته تلقی کرده و مشغول برنامهریزی برای مرخص کردن سپاهیان و بازگشت به شرایط عادی زندگی شدند. گروهی از آنها هم همزمان با صدایی بلند، به نقل این فتحالفتوح خود پرداخته و در نهان و آشکار این پیروزی بزرگ را به یکدیگر تبریک میگفتند. آنقدر که دیگر صدای سپیدپوشان درمانگر کشور به گوش نمیرسید. درمانگرانی که یکی پس از دیگری، به مردم و مسئولین هشدار میدادند که اگر اصول پیشگیری از بیماری و پروتکلهای بهداشتی نادیده گرفته شوند، وادار به پرداخت تاوانی سنگین خواهیم شد. اما این باور غلط در دولتمردان و به تبع آنها در مردم ایجاد شده بود که سر غول قطع شده و چیزی به از پای درآمدنش نمانده است. از این رو، به سرعت در مسیر بازگشاییها قرار گرفتیم. آن هم نه فقط بازگشایی همراه با اصول و ضوابط مشاغلی که با نیازهای حیاتی مردم مرتبط هستند، بلکه بازگشاییهایی که برخی از آنها حتی در دوران پیش از کرونا هم توجیه آنچنانی ندشتند. درواقع نهتنها علیرغم مخالفتهای جدی وزارت بهداشت و هشدارهای پیدرپی وزیر و دیگر مدیران ارشد این وزارتخانه، طرح ترافیک برداشته شد و انبوه مردم بار دیگر دوشادوش و رودرروی هم به شکلی متراکم به نقل مکان با مترو و اتوبوس روی آوردند، و نه فقط سالنهای پذیرایی و رستورانها و کافیشاپها و آموزشگاهها و ... کسب و کار خود را از سر گرفتند، بلکه قهوهخانهها و قلیانسراها و استخرهای سرباز و برخی اماکن تفریحی و ... هم چونان زمانی که اثری از ویروس و بیماری نبود، به فعالیت خود پرداختند. راهها باز شدند و سفرهای غیرضروری و تفریحی دوباره آغاز شدند. عکسها و ویدئوهایی که از سواحل دریاهای کشور در فضای مجازی دست به دست میشود، به خوبی نمایانگر این واقعیت هستند که نه تنها متاسفانه بخشی از مردم فراموش کردهاند که در بیمارستانها چه خبر است و هموطنان و کادر درمان چگونه فوجفوج اسیر این ویروس منحوس میشوند، بلکه در مسئولین و مدیران کشوری و محلی هم عزمی برای ممانعت وجود ندارد.
در این میان، آنچه از رسانه ملی نمایش داده میشد هم گاهی همچون هیزمی بود که آتش غفلت و بیتوجهی را شعلهورتر میکرد. از یک سو وزارت بهداشت اعلام میکرد که اگر راهی نیست که تماممدت در خانه بمانید و ناگزیر هستید که گاهی برای انجام کارهای واقعا ضروری از منزل خارج شوید، حداقل از ماسک استفاده کنید اما از سوی مقابل، مردم به چشم میدیدند که بسیاری از چهرههای رسانهای و مجریان تلویزیونی و حتی مدیران دولتی که میهمان برنامههای شبکههای مختلف میشوند، از ماسک استفاده نمیکنند. گاهی برخی از جلسات دستگاههای مختلف از تلویزیون پخش میشد که نشان میداد نه فاصله بین شرکتکنندگان در جلسات رعایت شده است و نه کسی از ماسک استفاده میکند.
اینجا بود که سعید نمکی در حاشیه آیین اجرای کشوری طرح هر خانه یک پایگاه سلامت، هشدار آخر را با صراحت اعلام کرد و گفت: «عادی شدن وضعیت، خطرناک است. حتی در برخی از دستگاههای دولتی به غلط تصور میکنند که خطر کرونا تمام شده و همه چیز به حالت عادی برگشته است. این طور نیست، کرونا تمام نشده و هر لحظه ممکن است با یک خطر جدید و اوج دوباره این بیماری مواجه شویم. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، دستاوردی که بعد از سه ماه خون دل در مهار کرونا به دست آوردهایم از بین میرود.»
وی تاکید کرد: «کوچکترین غفلت، میتواند موفقیت را از بین ببرد و اگر غفلت کنیم دقیقه ۹۰ از ویروس کرونا گل میخوریم.»
آن اما و اگر، امروز رنگ قطعیت به خود گرفته و حریف چغر بدبدنمان، ما را به زمین زده و میرود که ضربهفنیمان کند. تا چند روز پیش نگران شکسته شدن رکورد مرگ و میر در اثر کرونا بودیم و فوت 162 و 163 هموطن جانباختهمان، عزادارمان کرده بود؛ امروز در رسای از دست دادن 200 نفر طی 24 ساعت نمیدانیم اشک حسرت بباریم یا انگشت حیرت بگزیم یا سر به زانوی ندامت فرود آوریم.
اما خبر خوش این است که هنوز برای برخاستن از خاک حریف فرصت هست.
میدانیم که بسیاری از مردم با مشکلات عدیده اقتصادی دست به گریبانند. دولت هم باید بداند و به هرنحوی که میشود، راهی برای حل مشکلات معیشتی قشر ضعیف جامعه پیدا کند ولی تا آن روز، نمیشود برای آنکه شکم خود را سیر کنیم، جانمان را از دست بدهیم.
فعلا پیشگیری و رعایت اصول بهداشتی، تنها نسخه نجاتبخش ماست. وقتی همه سازمانهای سلامتمحور جهان یکصدا میگویند که استفاده صحیح از ماسک میتواند ما را تا 90 درصد بیمه کند، پس چرا اهمال کنیم؟
برای شکست بیماری، یه یک عزم جدی دوباره نیاز داریم. شدنی است. فقط باید بخواهیم.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد