مصائب و مشکلات مصدومان شیمایی سردشت
برخی حوادث هستند که تا سالها اثر آنها بر مردم همچنان باقی است و شاید نسلهای مختلف را درگیر خود کند. از جمله این حوادث، جنگها هستند که تلفات انسانی زیادی بر جای میگذارند. حال اگر جنگها شهروندان غیرنظامی را نیز هدف قرار دهد، تاثیرات آن به مراتب بیشتر خواهد شد.
دردی که 33 سال است درمان نشده است
11 تیر 1399 ساعت: 11:4
11 تیر 1399 ساعت: 11:4
برخی حوادث هستند که تا سالها اثر آنها بر مردم همچنان باقی است و شاید نسلهای مختلف را درگیر خود کند. از جمله این حوادث، جنگها هستند که تلفات انسانی زیادی بر جای میگذارند. حال اگر جنگها شهروندان غیرنظامی را نیز هدف قرار دهد، تاثیرات آن به مراتب بیشتر خواهد شد.
بیش از سه دهه از تهاجم ارتش بعثی عراق به سرزمین ایران میگذرد، اما هنوز جانبازن زیادی هستند که ویلچر، همراه همیشگی آنها است. چه بیشمار افرادی که ترکش خمپاره یا توپهای مهاجمان را در بدن خود به یادگار نگه داشتهاند. بسیارند افرادی که سینههایشان هنوز در اثر بمبهای شیمیایی و میکروبی خسخس میکند. میبینیم افرادی راه رفتنشان با کپسول اکسیژن است و هفته به هفته و ماه به ماه باید دیالیز شوند. اگرچه تقریبا همه رزمندگانی که در آن سالها به دفاع از سرزمین خود پرداختند، هر یک نشانی از آن روزها را بر تن و روح خود دارند. اما دشمن خونخوارتر از آن بود که به افراد نظامی قانع شود و لذا شهرها را مورد هدف قرار داد. خرمشهر، قصر شیرین، مهران و .. اشغال شدند و دیگر شهرها حتی کلانشهری چون تهران در مرکز و تبریز در شمال غربی موشکباران شدند و بسیاری شهید و جانباز شدند. اما تنها این نبود. بمباران شیمیایی شهرها، آخرین تیر چله کمان رژیمی بود که خود را در قهقرا میدید. سردشت، نودشه، زرده، پیرانشهر، ایلام، حاج عمران، سومار، طلائیه، بانه، باباجانی، شیخ صله و دودان نقاطی بودند که مورد حملات شیمایی و میکروبی رژیم عراق قرار گرفتند. البته صدام شهروندان خود را نیز از این حملات بینصیب نگذاشت و حلبچه را با این شیوه قتل عام کرد.
اما فاجعهای که هنوز اثرات آن باقی است، بمباران سردشت در تیر ماه سال ۶۶ بود. هواپیماهای عراقی چهار نقطه پر ازدحام شهر را با بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار دادند. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و بیش از 8 هزار تن در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند. حملهای که مردم آن به درستی نمیدانستند چه گازی را استنشاق کردهاند و آنچه طی چند دقیقه رخ داده، طی دهها سال چه بر سر آنها و فرزندانشان خواهد آورد. چندین هزار نفر گاز خردل را استنشاق کردند؛ بویی شبیه لیمو؛ و در میان آنها چندین هزار نفر، بانوان بارداری بودند که بچههایی بیمار به دنیا آورند و تاسفبارتر اینکه دختربچههایی که آن زمان شیمیایی شدند، با سقط جنینهای مکرر یا به دنیا آوردن بچههایی بیمار مواجه شدند.
به گزارش خبرنگار سپید، این روزها که مصادف با سالگرد بمباران شیمایی سردشت است، معاونت زنان ریاستجمهوری برنامهای را به صورت ویدیو کنفراس برای پاسداشت یاد شهدای این بمباران با حضور برخی بانوان مصدوم سردشتی و فرماندار این شهر برگزار کرد و وضعیت سلامت آنان را پس از 33 سال از این فاجعه مورد بررسی قرار داد.
تغییر رویکرد درمانی بیماران شمیایی
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری با تاکید بر اینکه درد و رنج بیماران شیمیایی را هیچکس نمیتواند عمیقاً درک کند، گفت: «مشکل این عزیزان را میشناسم، چراکه پایاننامه دوره کارشناسی ارشد من در خصوص گاز خردل و تاثیر آن بود و اولین مقاله در این خصوص را منتشر کردهام. همچنین در پژوهشی حضور داشتم که پنج هزار نفر از مصدومان شیمیایی در آن مورد مطالعه قرار گرفتند و نتایج این مطالعه موجب تغییر رویکرد درمانی در خصوص این بیماران شد.»
ابتکار با بیان اینکه رئیسجمهور به سعید اوحدی، رئیس جدید سازمان بنیاد شهید دستور داده است تمام تلاشش را برای پرداخت همه حقوق جانبازان به کار گیرد، تصریح کرد: «پیشنهاد میکنم مشکلات سردشت در قالب دو نامه خطاب به رئیس بنیاد شهید و وزیر بهداشت تهیه و ارائه شود.» وی قول داد شخصاً این دو نامه را پیگیری کند.
ابتکار در خصوص افرادی که هنوز به عنوان جانباز شیمیایی شناسایی نشدهاند و یا دفترچه بیمه آنها تمدید نشده است نیز قول همکاری داد و گفت: «این مشکلات نیز به صورت مکتوب اعلام شود تا آنها را پیگیری کنم.»
وی برای رفع مشکل اشتغال بانوان سردشتی نیز یادآور شد: «تشکلهای بانوان ثبت شده این شهر، پیشنهادها و طرحهای خود را که در راستای اهداف معاونت از جمله در زمینه اشتغال زنان سرپرست خانوار، تقویت بنیان خانواده، ارتقای تابآوری و... است در پرتال معاونت امور زنان بارگذاری کنند. ضمن اینکه قول میدهم به محض دریافت طرحها و پیشنهادهای ارائه شده از سوی بانوان سردشتی، حمایتهای لازم را برای تحقق این طرحها به عمل آورم.»
یک کلینیک درمانی برای ۸ هزار جانباز شیمیایی
عثمان مزین، دبیر کمیته حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت، در این برنامه ضمن انتقاد از عدم پیگیری وضعیت جانبازان شیمیایی این شهر گفت: «در سالروز بمباران شیمیایی سردشت به یاد این قربانیان میافتیم و بعد آنها را تا سال آینده فراموش میکنیم. ۳۳ سال قبل این اتفاق افتاد. اگر قبول داریم که این فاجعه بزرگ است، نباید قربانیان آن را فراموش کنیم. اگر این کار را کردیم با گذشتگانی که برای این افراد کاری نکردهاند، فرقی نداریم. باید از مسئولانی که با افتخار میگویند در فاجعه سردشت حضور داشتند، بپرسیم که چه کردهاند؟»
وی تصریح کرد: «بسیاری از قربانیان شهر سردشت به حدی بیمهری دیدهاند که این شهر را ترک کردهاند. در سردشت فقط یک کلینیک برای بیماران شیمیایی وجود دارد که از امکانات لازم هم برخوردار نیست و تاکنون پنج بار افتتاح شده است.
این کلینیک با تعدادی از پزشکان قرارداد امضا میکند و به دلیل عدم پرداخت حقوق این پزشکان تعطیل شده و وقتی قرار است مسئولی از تهران بیاید دوباره افتتاح میشود. برای هشت هزار مصدوم شیمیایی سردشت یک کلینیک کافی نیست.»
مزین با تاکید بر اینکه قربانیان شیمیایی سردشت نیاز به کمک فوری دارند، گفت: «بیماران شیمیایی گلایه دارند که حق بیمه آنها پرداخت نمیشود و چون پول شرکتهای بیمه پرداخت نمیشود، آنها قرارداد بیمه دفترچههای این مصدومان را تمدید نمیکنند. بسیاری از مصدومان شیمیایی نیز دفترچه ندارند و هزینههای خود را به صورت آزاد پرداخت میکنند.»
این وکیل پایه یک دادگشتری با بیان اینکه داروخانه کلینیک مصدومان شیمیایی سردشت در آستانه تعطیل شدن است و اظهار کرد: «وقتی با مسئولان صحبت میکنیم، میگویند امکانات ما در همین حد است. اما ما به اندازه امکانات از آنها انتظار نداریم. براساس حق و حقوق و شرایط این قربانیان از مسئولان توقع داریم. قربانیان شیمیاییای وجود دارند که شناسایی نشده و مورد حمایت قرار نگرفتهاند و به کولبری مشغولند. متاسفانه تنها ۲۰ درصد مصدومان شیمیایی سردشت شناسایی شدهاند و فقط به پنج درصد آنها خدمات ارائه میشود.»
اقصی نقشیپور، فرماندار سردشت هم در رابطه با وضعیت کلینیک درمانی مصدومان شیمیایی سردشت از شبانهروزی شدن این کلینیک خبر داد و اظهار کرد: «به شکل جدی پیگیر شناسایی مصدومان شیمیایی و شبانه روزی شدن خدمات این کلینیک هستیم.»
در ادامه این مراسم، بانوان جانباز شیمیایی سردشت بخشی از مطالبات و نیازهای خود را با معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در میان گذاشتند. تعدادی از این بانوان هم خود جانباز شیمایی بودند و هم اینکه فرزندانشان جزء بیماران شیمیایی بودند.
نیاز به متخصص زنان برای بانوان باردار شیمیایی
حضور پزشک زنان متخصص در سردشت به دلیل مشکلات و بیماریهای زنان، سقطهای مکرر و بارداریهای خطرناک بانوان شیمیایی، تامین داروهای مورد نیاز بانوان شیمیایی، تکمیل پارک ویژه بانوان در سردشت که بودجه آن تامین شده بود اما نیمه کاره رها شده است، حمایت از بانوان سردشتی برای ایجاد اشتغال، حمایت از بانوان تحصیلکرده سردشتی که به دلیل نبود امکانات و شغل خانهنشین شدهاند و تامین فضای مناسب آموزشی مطالباتی بود که توسط این بانوان که سالها است بیماریهای ناشی از استنشاق گاز شیمیایی را تحمل میکنند مطرح شد. در این راستا مسئول کلینیک سردشت نیز از پزشکان متخصص برای حضور در این کلینیک و کمک به بیماران شیمیایی سردشت دعوت کرد.
در این مراسم همچنین فیلم «سپیدهدمی که بوی لیمو میداد» ساخته آزاده بیزار گیتی که روایت زندگی پنج بانوی شیمیایی سردشت است، نیز به نمایش درآمد.
برای قربانیان جنگ چه کردهایم؟
آزاده بیزار گیتی، کارگردان این فیلم، گفت: «من به عنوان یک فیلمساز حرفهایم را با آثارم میزنم. دلیل اصلی من در ساخت این فیلم، روحیه پرسشگرانه من بود تا بپرسم در برابر قربانیان جنگ چه کردهایم؟ من زنان و مردان زیادی را دیدهام که فاقد درصد جانبازی هستند و از نظر قانون به عنوان جانباز شناخته نمیشوند و باید هزینه دارو و درمانشان را خودشان بپردازند.»
وی تصریح کرد: «به رسمیت شناخته شدن تمام افرادی که در سردشت شیمیایی شدهاند توسط قانون و تجهیز بیمارستان سردشت برای درمان این افراد، کمترین تسلی است که میتوان به آنها داد. قانون باید چتر حمایت خود را بر سر همه مصدومان جنگ بگستراند.»
جنگ برای بیماران شیمیایی ادامه دارد
بیزار گیتی ادامه داد: «با ساخت این فیلم تلاش داشتم سیاستمداران و مردم را برانگیزم تا دیگر حوادث مشابهی رخ ندهد و به صلحی پایدار برسیم. روزی که این مستند را ساختم تلاش کردم صدای بیصدای مردم سردشت باشم و نشان دهم جنگ شاید به نوعی تمام شود اما در زندگی مشقتبار جانبازان اعصاب و روان، شیمیایی و درد و اندوه انسانهایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، ادامه پیدا میکند. میخواهم فیلم من مبارزه علیه فراموشی و دعوتی برای صلح باشد، چراکه جهانی بدون جنگ را آرزو میکنم؛ جهانی پر از صلح، مهر و آرامش.»
تاولهای چرکی، سرفههای خشک و زخمهای کهنهای که هر روز سرباز میزد نزدیک چهار دهه است مردم محروم و مرزنشین این شهرستان را تحت تاثیر قرار میدهد. زخمهایی که بیتوجهی و غفلت رسیدگی مسئولان درد مضاعف و بغض کهنهای بر دل اهالی نخستین شهر شیمیایی جهان شده است. بر اساس اعلام کارشناسان، خردل ماندگاری ۱۰۰ تا ۱۸۰ سال را دارد که بر اساس این ادعا، تمام مردم سردشت آلوده به این گازها هستند و تا سه نسل دیگر هم در این شهر، امکان آلودگی وجود دارد و کودکان ناقصی از پدران و مادران مصدوم متولد میشوند. با گذشت این سالها از این حادثه تنها هزار و 600 نفر از مصدومان حادثه شناسایی شدهاند و پرونده جانبازی دارند در حالیکه حدود 8 هزار تا هزار و 200 نفر خود را از مصدومان این بمباران معرفی میکنند. پزشکانی نیز که در آن سال از سردشت بازدید کرده و شهروندان را معاینه کردهاند، تعداد مصدومان را بالغ بر هشت هزار نفر اعلام کردهاند که این آمار به وسیله مقامات رسمی آن زمان هم تایید شد.
مهر نوشته است سرهنگ «علو پانین» که از کارشناسان تسلیحات شیمیایی سازمان ملل بود، در بازدید از سردشت، تعداد هشت هزار و ۶۰۰ نفر را به عنوان قربانی این حادثه تایید کرده و این آمار را در اختیار سازمان ملل قرار داده است اما این اسناد کمکی به اثبات ادعای مردم این شهر نکرده است. رحیم واحدی عضو هیئت رئیسه انجمن مصدومان شیمیایی سردشت این زمینه معتقد است: «در سردشت از گاز اعصاب و خردل استفاده شد در حالی که در حلبچه از گاز سیانور، گاز خردل همیشه در محیط و بدن مصدوم باقی میماند، موردی سراغ نداریم که مصدومین شیمیایی با گاز خردل، بهبود یافته باشند. عوارض این گاز عفونت ریوی، پوست و چشم است، چشم التهاب پیدا میکند و کم سو میشود، پوست خارش میگیرد و ریه نیز آسیب دیده و موجب تنگی نفس میشود. این فاجعهای است که در سردشت اتفاق افتاده است. در حلبچه با توجه به اینکه گاز سیانور استفاده شد، تعداد تلفات زیاد است ولی آثار این گاز آنی است و باقی نمیماند. از این جهت است که عمق فاجعه سردشت بیشتر از حلبچه است.»
نبود بیمارستان تخصصی، مرکز تحقیقات ویژه شیمیایی، نبود پزشکان متخصص، کمبود داروهای ویژه مصدومان شیمیایی، فراهم نبودن زیرساختهای اولیه از جمله کوچه و خیابانهای خاکی، مشکل ریزگردها، نبود امکانات تفریحی و نبود فضای سبز مناسب، علیرغم گذشت ۳۳ سال، مهمترین مطالبات و خواستههای مردمی است که سوزش گازهای شیمیایی در بدن آنان، هنوز همچون تیرماه 66 است.
اما فاجعهای که هنوز اثرات آن باقی است، بمباران سردشت در تیر ماه سال ۶۶ بود. هواپیماهای عراقی چهار نقطه پر ازدحام شهر را با بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار دادند. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و بیش از 8 هزار تن در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند. حملهای که مردم آن به درستی نمیدانستند چه گازی را استنشاق کردهاند و آنچه طی چند دقیقه رخ داده، طی دهها سال چه بر سر آنها و فرزندانشان خواهد آورد. چندین هزار نفر گاز خردل را استنشاق کردند؛ بویی شبیه لیمو؛ و در میان آنها چندین هزار نفر، بانوان بارداری بودند که بچههایی بیمار به دنیا آورند و تاسفبارتر اینکه دختربچههایی که آن زمان شیمیایی شدند، با سقط جنینهای مکرر یا به دنیا آوردن بچههایی بیمار مواجه شدند.
به گزارش خبرنگار سپید، این روزها که مصادف با سالگرد بمباران شیمایی سردشت است، معاونت زنان ریاستجمهوری برنامهای را به صورت ویدیو کنفراس برای پاسداشت یاد شهدای این بمباران با حضور برخی بانوان مصدوم سردشتی و فرماندار این شهر برگزار کرد و وضعیت سلامت آنان را پس از 33 سال از این فاجعه مورد بررسی قرار داد.
تغییر رویکرد درمانی بیماران شمیایی
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری با تاکید بر اینکه درد و رنج بیماران شیمیایی را هیچکس نمیتواند عمیقاً درک کند، گفت: «مشکل این عزیزان را میشناسم، چراکه پایاننامه دوره کارشناسی ارشد من در خصوص گاز خردل و تاثیر آن بود و اولین مقاله در این خصوص را منتشر کردهام. همچنین در پژوهشی حضور داشتم که پنج هزار نفر از مصدومان شیمیایی در آن مورد مطالعه قرار گرفتند و نتایج این مطالعه موجب تغییر رویکرد درمانی در خصوص این بیماران شد.»
ابتکار با بیان اینکه رئیسجمهور به سعید اوحدی، رئیس جدید سازمان بنیاد شهید دستور داده است تمام تلاشش را برای پرداخت همه حقوق جانبازان به کار گیرد، تصریح کرد: «پیشنهاد میکنم مشکلات سردشت در قالب دو نامه خطاب به رئیس بنیاد شهید و وزیر بهداشت تهیه و ارائه شود.» وی قول داد شخصاً این دو نامه را پیگیری کند.
ابتکار در خصوص افرادی که هنوز به عنوان جانباز شیمیایی شناسایی نشدهاند و یا دفترچه بیمه آنها تمدید نشده است نیز قول همکاری داد و گفت: «این مشکلات نیز به صورت مکتوب اعلام شود تا آنها را پیگیری کنم.»
وی برای رفع مشکل اشتغال بانوان سردشتی نیز یادآور شد: «تشکلهای بانوان ثبت شده این شهر، پیشنهادها و طرحهای خود را که در راستای اهداف معاونت از جمله در زمینه اشتغال زنان سرپرست خانوار، تقویت بنیان خانواده، ارتقای تابآوری و... است در پرتال معاونت امور زنان بارگذاری کنند. ضمن اینکه قول میدهم به محض دریافت طرحها و پیشنهادهای ارائه شده از سوی بانوان سردشتی، حمایتهای لازم را برای تحقق این طرحها به عمل آورم.»
یک کلینیک درمانی برای ۸ هزار جانباز شیمیایی
عثمان مزین، دبیر کمیته حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت، در این برنامه ضمن انتقاد از عدم پیگیری وضعیت جانبازان شیمیایی این شهر گفت: «در سالروز بمباران شیمیایی سردشت به یاد این قربانیان میافتیم و بعد آنها را تا سال آینده فراموش میکنیم. ۳۳ سال قبل این اتفاق افتاد. اگر قبول داریم که این فاجعه بزرگ است، نباید قربانیان آن را فراموش کنیم. اگر این کار را کردیم با گذشتگانی که برای این افراد کاری نکردهاند، فرقی نداریم. باید از مسئولانی که با افتخار میگویند در فاجعه سردشت حضور داشتند، بپرسیم که چه کردهاند؟»
وی تصریح کرد: «بسیاری از قربانیان شهر سردشت به حدی بیمهری دیدهاند که این شهر را ترک کردهاند. در سردشت فقط یک کلینیک برای بیماران شیمیایی وجود دارد که از امکانات لازم هم برخوردار نیست و تاکنون پنج بار افتتاح شده است.
این کلینیک با تعدادی از پزشکان قرارداد امضا میکند و به دلیل عدم پرداخت حقوق این پزشکان تعطیل شده و وقتی قرار است مسئولی از تهران بیاید دوباره افتتاح میشود. برای هشت هزار مصدوم شیمیایی سردشت یک کلینیک کافی نیست.»
مزین با تاکید بر اینکه قربانیان شیمیایی سردشت نیاز به کمک فوری دارند، گفت: «بیماران شیمیایی گلایه دارند که حق بیمه آنها پرداخت نمیشود و چون پول شرکتهای بیمه پرداخت نمیشود، آنها قرارداد بیمه دفترچههای این مصدومان را تمدید نمیکنند. بسیاری از مصدومان شیمیایی نیز دفترچه ندارند و هزینههای خود را به صورت آزاد پرداخت میکنند.»
این وکیل پایه یک دادگشتری با بیان اینکه داروخانه کلینیک مصدومان شیمیایی سردشت در آستانه تعطیل شدن است و اظهار کرد: «وقتی با مسئولان صحبت میکنیم، میگویند امکانات ما در همین حد است. اما ما به اندازه امکانات از آنها انتظار نداریم. براساس حق و حقوق و شرایط این قربانیان از مسئولان توقع داریم. قربانیان شیمیاییای وجود دارند که شناسایی نشده و مورد حمایت قرار نگرفتهاند و به کولبری مشغولند. متاسفانه تنها ۲۰ درصد مصدومان شیمیایی سردشت شناسایی شدهاند و فقط به پنج درصد آنها خدمات ارائه میشود.»
اقصی نقشیپور، فرماندار سردشت هم در رابطه با وضعیت کلینیک درمانی مصدومان شیمیایی سردشت از شبانهروزی شدن این کلینیک خبر داد و اظهار کرد: «به شکل جدی پیگیر شناسایی مصدومان شیمیایی و شبانه روزی شدن خدمات این کلینیک هستیم.»
در ادامه این مراسم، بانوان جانباز شیمیایی سردشت بخشی از مطالبات و نیازهای خود را با معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در میان گذاشتند. تعدادی از این بانوان هم خود جانباز شیمایی بودند و هم اینکه فرزندانشان جزء بیماران شیمیایی بودند.
نیاز به متخصص زنان برای بانوان باردار شیمیایی
حضور پزشک زنان متخصص در سردشت به دلیل مشکلات و بیماریهای زنان، سقطهای مکرر و بارداریهای خطرناک بانوان شیمیایی، تامین داروهای مورد نیاز بانوان شیمیایی، تکمیل پارک ویژه بانوان در سردشت که بودجه آن تامین شده بود اما نیمه کاره رها شده است، حمایت از بانوان سردشتی برای ایجاد اشتغال، حمایت از بانوان تحصیلکرده سردشتی که به دلیل نبود امکانات و شغل خانهنشین شدهاند و تامین فضای مناسب آموزشی مطالباتی بود که توسط این بانوان که سالها است بیماریهای ناشی از استنشاق گاز شیمیایی را تحمل میکنند مطرح شد. در این راستا مسئول کلینیک سردشت نیز از پزشکان متخصص برای حضور در این کلینیک و کمک به بیماران شیمیایی سردشت دعوت کرد.
در این مراسم همچنین فیلم «سپیدهدمی که بوی لیمو میداد» ساخته آزاده بیزار گیتی که روایت زندگی پنج بانوی شیمیایی سردشت است، نیز به نمایش درآمد.
برای قربانیان جنگ چه کردهایم؟
آزاده بیزار گیتی، کارگردان این فیلم، گفت: «من به عنوان یک فیلمساز حرفهایم را با آثارم میزنم. دلیل اصلی من در ساخت این فیلم، روحیه پرسشگرانه من بود تا بپرسم در برابر قربانیان جنگ چه کردهایم؟ من زنان و مردان زیادی را دیدهام که فاقد درصد جانبازی هستند و از نظر قانون به عنوان جانباز شناخته نمیشوند و باید هزینه دارو و درمانشان را خودشان بپردازند.»
وی تصریح کرد: «به رسمیت شناخته شدن تمام افرادی که در سردشت شیمیایی شدهاند توسط قانون و تجهیز بیمارستان سردشت برای درمان این افراد، کمترین تسلی است که میتوان به آنها داد. قانون باید چتر حمایت خود را بر سر همه مصدومان جنگ بگستراند.»
جنگ برای بیماران شیمیایی ادامه دارد
بیزار گیتی ادامه داد: «با ساخت این فیلم تلاش داشتم سیاستمداران و مردم را برانگیزم تا دیگر حوادث مشابهی رخ ندهد و به صلحی پایدار برسیم. روزی که این مستند را ساختم تلاش کردم صدای بیصدای مردم سردشت باشم و نشان دهم جنگ شاید به نوعی تمام شود اما در زندگی مشقتبار جانبازان اعصاب و روان، شیمیایی و درد و اندوه انسانهایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، ادامه پیدا میکند. میخواهم فیلم من مبارزه علیه فراموشی و دعوتی برای صلح باشد، چراکه جهانی بدون جنگ را آرزو میکنم؛ جهانی پر از صلح، مهر و آرامش.»
تاولهای چرکی، سرفههای خشک و زخمهای کهنهای که هر روز سرباز میزد نزدیک چهار دهه است مردم محروم و مرزنشین این شهرستان را تحت تاثیر قرار میدهد. زخمهایی که بیتوجهی و غفلت رسیدگی مسئولان درد مضاعف و بغض کهنهای بر دل اهالی نخستین شهر شیمیایی جهان شده است. بر اساس اعلام کارشناسان، خردل ماندگاری ۱۰۰ تا ۱۸۰ سال را دارد که بر اساس این ادعا، تمام مردم سردشت آلوده به این گازها هستند و تا سه نسل دیگر هم در این شهر، امکان آلودگی وجود دارد و کودکان ناقصی از پدران و مادران مصدوم متولد میشوند. با گذشت این سالها از این حادثه تنها هزار و 600 نفر از مصدومان حادثه شناسایی شدهاند و پرونده جانبازی دارند در حالیکه حدود 8 هزار تا هزار و 200 نفر خود را از مصدومان این بمباران معرفی میکنند. پزشکانی نیز که در آن سال از سردشت بازدید کرده و شهروندان را معاینه کردهاند، تعداد مصدومان را بالغ بر هشت هزار نفر اعلام کردهاند که این آمار به وسیله مقامات رسمی آن زمان هم تایید شد.
مهر نوشته است سرهنگ «علو پانین» که از کارشناسان تسلیحات شیمیایی سازمان ملل بود، در بازدید از سردشت، تعداد هشت هزار و ۶۰۰ نفر را به عنوان قربانی این حادثه تایید کرده و این آمار را در اختیار سازمان ملل قرار داده است اما این اسناد کمکی به اثبات ادعای مردم این شهر نکرده است. رحیم واحدی عضو هیئت رئیسه انجمن مصدومان شیمیایی سردشت این زمینه معتقد است: «در سردشت از گاز اعصاب و خردل استفاده شد در حالی که در حلبچه از گاز سیانور، گاز خردل همیشه در محیط و بدن مصدوم باقی میماند، موردی سراغ نداریم که مصدومین شیمیایی با گاز خردل، بهبود یافته باشند. عوارض این گاز عفونت ریوی، پوست و چشم است، چشم التهاب پیدا میکند و کم سو میشود، پوست خارش میگیرد و ریه نیز آسیب دیده و موجب تنگی نفس میشود. این فاجعهای است که در سردشت اتفاق افتاده است. در حلبچه با توجه به اینکه گاز سیانور استفاده شد، تعداد تلفات زیاد است ولی آثار این گاز آنی است و باقی نمیماند. از این جهت است که عمق فاجعه سردشت بیشتر از حلبچه است.»
نبود بیمارستان تخصصی، مرکز تحقیقات ویژه شیمیایی، نبود پزشکان متخصص، کمبود داروهای ویژه مصدومان شیمیایی، فراهم نبودن زیرساختهای اولیه از جمله کوچه و خیابانهای خاکی، مشکل ریزگردها، نبود امکانات تفریحی و نبود فضای سبز مناسب، علیرغم گذشت ۳۳ سال، مهمترین مطالبات و خواستههای مردمی است که سوزش گازهای شیمیایی در بدن آنان، هنوز همچون تیرماه 66 است.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد