رکورد جانباختگان بیماری کووید19 در یک شبانهروز، شکسته شد
162 نفر، 162 انسان و 162 هموطن تا دیروز در بین ما زندگی میکردند و امروز خبر جان باختن آنها، ضمن اینکه غمی بزرگ به دلمان گذاشت، زنگ خطر را با صدایی مهیب به گوشمان رساند.
162
چرا در دقیقه 90 گل خوردیم؟
10 تیر 1399 ساعت: 11:4
چرا در دقیقه 90 گل خوردیم؟
10 تیر 1399 ساعت: 11:4
162 نفر، 162 انسان و 162 هموطن تا دیروز در بین ما زندگی میکردند و امروز خبر جان باختن آنها، ضمن اینکه غمی بزرگ به دلمان گذاشت، زنگ خطر را با صدایی مهیب به گوشمان رساند.
از نخستین روزهای اسفند 98 که ایران یکپارچه رنگ و بوی مقابله با کرونا به خود گرفت، کمکم سطح آگاهیهای عمومی افزایش یافت و تجهیزات و امکانات بهتری هم در اختیار کادر درمان قرار گرفت ولی این باعث نشد که هر روز با داغ عدهای از عزیزانمان روبهرو نشویم و کویید19 بیش از پیش خودنمایی نکند. شهرها یکی پس از دیگری درگیر میشدند و مراجعه مردم به مراکز درمانی بیشتر و بیشتر میشد. کادر درمانی کشور هم که شجاعانه در خط مقدم مبارزه با کرونا ازخودگذشتگی میکردند، از ترکشهای این جنگ بیولوژیک امان نداشتند و هر روز که میگذشت، ابتلا یا مرگ یکی از پزشکان و پرستاران و پرسنل زحمتکش بیمارستانها، چشمانمان را اشکبار میکرد.
این وضعیت در شروع سال 99 هم ادامه داشت و هر روز بر شمار مبتلایان و جانباختگان افزوده میشد. اما رفتهرفته هم مردم واکنش مناسبی به آموزشها نشان دادند و حتیالمقدور در خانهها ماندند و سطح تعاملات اجتماعی خود را به طور چشمگیری کاهش دادند و هم مسئولینی که انگار در نخستین روزهای شروع اپیدمی، آنطور که باید و شاید مسئله را جدی نگرفته بودند، به خود آمدند و با وضع محدودیتهایی در ترددها و مسافرتها و فعالیت بسیاری از صاحبان مشاغل، موفق شدند شیوع بیرویه بیماری را تا حد ممکن کنترل کنند تا جایی که از نیمه فروردین 99، همه شاخصهای مربوط به بیماری ازجمله آمار مبتلایان و جانباختگان، رو به کاهش گذاشت.
خبر خوبی بود ولی معمولا پس از شنیدن اخبار خوب، باید مراقب اسیر شدن در دام غرور و غفلت هم بود. کمکم مصاحبهها آغاز شد و مدیران یکی پس از دیگری، حماسه به زانو درآوردن دیو سرکش کرونا را نقل میکردند و سرخوش از پیشتازی ایران در بین کشورهای جهان، به انتقال تجربیات گرانبهای خود به دیگر ساکنین این کره خاکی میاندیشیدند.
همزمان، محدودیتها یکی پس از دیگری برداشته شد. دولتمردان اعلام کردند که نمیتوان نسبت به اقتصاد کشور بیتفاوت بود و مردم میتوانند با رعایت اصول بهداشتی و پروتکلهایی که برای مشاغل آنها درنظر گرفته شده، کسبوکار خود را از سر بگیرند. اما پزشکان و مدیران دولتی و غیردولتی نظام سلامت، نظر دیگری داشتند و پا گذاشتن بیمهابا در این مسیر را آغازی برای از دست دادن وضعیتی میدانستند که برای رسیدن به آن، مدافعان سلامت از جان مایه گذاشته بودند. ولی گویا تذکرات موثر نبود و این تصمیمات، بار دیگر مردم را به بیرون از خانهها کشاند؛ کمکم خیلیها باورشان شد که کرونا را شکست دادهایم. مردم هم دیگر مثل ماههای اول رعایت نمیکردند. اتوبوسها و متروها مملو از مردمی شد که دوشادوش هم ایستاده بودند؛ درحالی که نه ماسکی به صورت داشتند و نه کوچکترین فاصله اجتماعی را رعایت کرده بودند.
در طرف مقابل، صاحبنظران و دلسوزان حوزه بهداشت و درمان، هرکدام با ایراد سخنرانی و نوشتن نامه و انجام مصاحبه تلاش میکردند که وقوع فاجعهای محتمل را گوشزد کنند.
سعید نمکی وزیر بهداشت به صراحت اعلام کرد که نگران گل خوردن کشور در دقیقه 90 است.
محمدرضا ظفرقدی رئیس کل سازمان نظام پزشکی که با مشارکت ایرج فاضل و مصطفی معین نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشته بودند، در مصاحبه با روزنامه سپید ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به عادیسازی وضعیت کار و زندگی مردم و عدم نظارت و رعایت پروتکلهای بهداشتی گفت: «درست است که نان شب مردم مهم است و نمیشود درآمد و زندگی مردم را کلا تعطیل کرد، ولی موضوع این است که همه بازگشاییها و عادیسازیهایی که انجام شده، مربوط به اقتصاد مردم نبوده است. بازکردن بوستانها و پارکها، بازکردن رفتوآمدهای جمعی و مسافرتهای غیرضروری و... واقعا ربطی به نان شب و اقتصاد ندارد. درحال حاضر بعضی جاها با شرایطی مواجه میشویم که میبینیم واقعا بعضی از بازکردنها ضرورت نداشته است.
بنابراین اولا برای بازگشاییها باید به ضرورت آن بازگشایی دقت شود و دوم اینکه اگر بازگشایی صورت گرفت، حتما باید نظارت کامل انجام شود که پروتکلهای بهداشتی رعایت شوند. ولی اگر نظارتهای جدی و کافی انجام نشود، آن وقت رعایت پروتکلها از 80 درصد به 20 درصد میرسد و امروز این مسئله در سطح شهر کاملا مشهود است که رعایت پروتکلها کنار گذاشته شده و بدون تردید این وضعیت هم به خود مردم و هم به جامعه پزشکی آسیب میزند و کادر درمان را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.»
حتی مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با مسئولین قضایی کشور، نسبت به کسانی که مسئله کرونا را «تمام شده» میپندارند انتقاد کرده و ضمن توصیه به همه مردم و مسئولین برای جدی گرفتن پروتکلها و توصیههای بهداشتی، گفتند: «در صورت بیتوجهی و شیوع گسترده بیماری [کرونا] مشکلات اقتصادی هم بیشتر خواهد شد.»
اما در نهایت شد آنچه نباید میشد. گزارش روز دوشنبه نهم تیرماه سخنگوی وزارت بهداشت حاکی از ابتلای 2536 نفر به بیماری کووید 19 و جانباختن 162 نفر طی 24 ساعت قبل بود. رکوردی از تعداد جانباختگان که حتی در نخستین روزهای فروردین که بدترین وضعیت را تجربه میکردیم هم ثبت نشده بود.
آیا این رکورد قابل پیشبینی بود؟
مسعود مردانی، فوق تخصص بیماریهای عفونی و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا درواکنش به جانباختن 162 نفر از هموطنان، اظهار داشت که چنین وضعیتی را پیشبینی میکرده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار سپید، چندین سوال استفهامی را به این شرح مطرح کرد: «آیا شما انتظار چنین رکوردی در آمار را نداشتید؟ آیا در تعطیلیهایی که در این سهچهار هفته گذشته وجود داشت، میلیونها اتومبیل عازم نواحی شمالی کشور نشدند؟ آیا سفر آنها منطبق با اصول فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی بود؟ آیا اعتقادی که مردم به فاصلهگذاری اجتماعی داشتند، مانند سه ماه پیش است؟ آیا ترس مردم از کرونا به اندازه قبل است؟ آیا مردم مانند قبل نسبت به شستوشوی دستهایشان اهتمام دارند؟ آیا مردم همانند قبل، نسبت به شرکت در میهمانیها و عزاداریها و عروسیها حساس هستند؟»
طبیعتا پاسخ همه این سوالات استفهامی، «خیر» بود. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: «اگر پاسخ به این سوالات «خیر» است، پس چرا نباید منتظر چنین روزی میبودیم؟ ویروس کرونا در چنین شرایطی به سرعت منتقل میشود و انتقال بیشتر ویروس هم مساوی است با مبتلایان بیشتر و مبتلایان بیشتر، جانباختگان بیشتری را هم به جای خواهد گذاشت.»
وی تصریح کرد: «البته مطمئن باشید که آمار ابتلا، بسیار بیشتر از چیزی است که اعلام شده. بالاخره وزارت بهداشت براساس شواهد قطعی و آزمایشگاهی اعلام کرده است که 2536 مبتلای جدید در 24 ساعت گذشته شناسایی شدهاند و 1461 نفر از آنها بستری شدهاند. البته اعتقاد من این است که موارد ابتلا بسیار بالاتر از این عدد است. اما همین تعداد افراد بستری شده، به ما نشان میدهد که عمق فاجعه چقدر است.»
مردانی در پاسخ به این سوال که چرا همه سوالات استفهامی شما درباره رفتار مردم بود و تصمیمگیران در تحلیل شما هیچ جایی نداشتند گفت: «دولتمردان از قلم نیفتادهاند. اتفاقا به نظر من یک مسابقه رقابتی در بازگشایی ادارات، شرکتها، کارخانهها، پاساژها، مهدکودکها، سالنهای پذیرایی، رستورانها، کلاسهای زبان و ... به راهافتاده است. حتی قلیانفروشیها هم کار خود را آغاز کردهاند. معلوم بود که اینها برای کشور مشکل ایجاد میکند.»
وی افزود: «دبیر سازمان جهانی بهداشت با صراحت اعلام کرد که کشورهایی که در بازگشاییها تعجیل کنند، با فاجعه روبهرو خواهند شد. او عین واژه «فاجعه» را به کار برد. من هم معتقدم که بازگشاییها در کشور ما به صورت «افسارگسیخته» انجام شده و حساب و کتاب ندارد.»
عضو کمیته کشوری کرونا راه حل جلوگیری از بدتر شدن شرایط را «بازگشت به عقب» عنوان کرد و گفت: «به عقیده من مردم باید دیدگاه خود را عوض کنند؛ مردم باید دوباره از کرونا بترسند و دوباره اصول فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند. در یک کلام اینجا جایی است که اتفاقا باید به عقب برگردیم.»
وی اضافه کرد: «خوشبختانه یکی از تصمیمات خوب دولت این است که از پانزدهم تیر، استفاده از ماسک را اجباری کرده است. این هم که بعضیها میگویند چرا از همین فردا یا همین امروز استفاده از ماسک را اجباری نمیکنند، به این علت است که بعدا کسی نگوید من فرصت نداشتم ماسک تهیه کنم یا داروخانه ماسک نداشت و...»
مردانی درباره مفید فایده بودن یا نبودن «قرنطینه» هم گفت: «قرنطینه در این شرایط به هیچ عنوان گزینه مناسبی نیست و اصلا جواب نمیدهد.»
وی افزود: «قرنطینه برای زمانی مفید بود که کرونا در قم شیوع پیدا کرد. لازم بود آن زمان قم را قرنطینه میکردند که اصفهان و تهران و گیلان و مازندران آلوده نشوند. الان که همه شهرها درگیر کرونا هستند که قرنطینه معنا ندارد. البته خدا را شکر کشورهای دیگر کل کشور ما را قرنطینه کردهاند و هرکس میخواهد به کشوری سفر کند، به محض اینکه میفهمند ایرانی است، 14 روز او را قرنطینه میکنند. من هم از این بابت خوشحالم که لااقل در تعطیلیها مردم به آنتالیا و دیگر شهرهای توریستی خارج کشور نمیروند.»
این متخصص بیماریهای عفونی در بخش پایانی گفتوگو در پاسخ به این سوال که وضعیت فعلی، پیک دوم بیماری است یا ادامه همان پیک اول، اظهار داشت: «در استانهایی مثل خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان، ما با همان پیک اول مواجه هستیم. شما ببینید در سه ماه اول شیوع اپیدمی کرونا، کمتر از یک درصد از مردم خوزستان به این بیماری مبتلا شدند و 99 درصد سالم بودند. وقتی که بعد از دو سه ماه ویروس وارد این استان میشود، به یکباره آمار مبتلایان افزایش مییابد. این همان موج اول بیماری است. چون هنوز بیماری در آن استان به اوج خود نرسیده بود و پیک اول هنوز تمام نشده بود. البته اگر در استانهایی مثل قم، گیلان و مازندران مجددا موارد ابتلا افزایش چشمگیری پیدا کند، این پیک دوم است.»
وی افزود: «به احتمال زیاد کسانی که در موج اول بیماری مبتلا شدهاند، در موج دوم دیگر مبتلا نخواهند شد ولی چون هنوز به درستی نمیدانیم محافظت این آنتیبادی چگونه است، نمیشود به اطمینان در این مورد صحبت کرد ولی به نظر من چنین افرادی دیگر نخواهند گرفت.»
آخرین سوال خبرنگار سپید از مسعود مردانی این بود که اگر بخواهید یک مشورت به رئیسجمهور بدهید یا توصیهای بکنید، چه میگویید. وی اینطور پاسخ داد: «از رئیسجمهور میخواهم به اساتید و افرادی که کار تخصصی و حرفهای خودشان را بلدند، اعتماد بیشتری کند و بهای بیشتری بدهد.»
این وضعیت در شروع سال 99 هم ادامه داشت و هر روز بر شمار مبتلایان و جانباختگان افزوده میشد. اما رفتهرفته هم مردم واکنش مناسبی به آموزشها نشان دادند و حتیالمقدور در خانهها ماندند و سطح تعاملات اجتماعی خود را به طور چشمگیری کاهش دادند و هم مسئولینی که انگار در نخستین روزهای شروع اپیدمی، آنطور که باید و شاید مسئله را جدی نگرفته بودند، به خود آمدند و با وضع محدودیتهایی در ترددها و مسافرتها و فعالیت بسیاری از صاحبان مشاغل، موفق شدند شیوع بیرویه بیماری را تا حد ممکن کنترل کنند تا جایی که از نیمه فروردین 99، همه شاخصهای مربوط به بیماری ازجمله آمار مبتلایان و جانباختگان، رو به کاهش گذاشت.
خبر خوبی بود ولی معمولا پس از شنیدن اخبار خوب، باید مراقب اسیر شدن در دام غرور و غفلت هم بود. کمکم مصاحبهها آغاز شد و مدیران یکی پس از دیگری، حماسه به زانو درآوردن دیو سرکش کرونا را نقل میکردند و سرخوش از پیشتازی ایران در بین کشورهای جهان، به انتقال تجربیات گرانبهای خود به دیگر ساکنین این کره خاکی میاندیشیدند.
همزمان، محدودیتها یکی پس از دیگری برداشته شد. دولتمردان اعلام کردند که نمیتوان نسبت به اقتصاد کشور بیتفاوت بود و مردم میتوانند با رعایت اصول بهداشتی و پروتکلهایی که برای مشاغل آنها درنظر گرفته شده، کسبوکار خود را از سر بگیرند. اما پزشکان و مدیران دولتی و غیردولتی نظام سلامت، نظر دیگری داشتند و پا گذاشتن بیمهابا در این مسیر را آغازی برای از دست دادن وضعیتی میدانستند که برای رسیدن به آن، مدافعان سلامت از جان مایه گذاشته بودند. ولی گویا تذکرات موثر نبود و این تصمیمات، بار دیگر مردم را به بیرون از خانهها کشاند؛ کمکم خیلیها باورشان شد که کرونا را شکست دادهایم. مردم هم دیگر مثل ماههای اول رعایت نمیکردند. اتوبوسها و متروها مملو از مردمی شد که دوشادوش هم ایستاده بودند؛ درحالی که نه ماسکی به صورت داشتند و نه کوچکترین فاصله اجتماعی را رعایت کرده بودند.
در طرف مقابل، صاحبنظران و دلسوزان حوزه بهداشت و درمان، هرکدام با ایراد سخنرانی و نوشتن نامه و انجام مصاحبه تلاش میکردند که وقوع فاجعهای محتمل را گوشزد کنند.
سعید نمکی وزیر بهداشت به صراحت اعلام کرد که نگران گل خوردن کشور در دقیقه 90 است.
محمدرضا ظفرقدی رئیس کل سازمان نظام پزشکی که با مشارکت ایرج فاضل و مصطفی معین نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشته بودند، در مصاحبه با روزنامه سپید ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به عادیسازی وضعیت کار و زندگی مردم و عدم نظارت و رعایت پروتکلهای بهداشتی گفت: «درست است که نان شب مردم مهم است و نمیشود درآمد و زندگی مردم را کلا تعطیل کرد، ولی موضوع این است که همه بازگشاییها و عادیسازیهایی که انجام شده، مربوط به اقتصاد مردم نبوده است. بازکردن بوستانها و پارکها، بازکردن رفتوآمدهای جمعی و مسافرتهای غیرضروری و... واقعا ربطی به نان شب و اقتصاد ندارد. درحال حاضر بعضی جاها با شرایطی مواجه میشویم که میبینیم واقعا بعضی از بازکردنها ضرورت نداشته است.
بنابراین اولا برای بازگشاییها باید به ضرورت آن بازگشایی دقت شود و دوم اینکه اگر بازگشایی صورت گرفت، حتما باید نظارت کامل انجام شود که پروتکلهای بهداشتی رعایت شوند. ولی اگر نظارتهای جدی و کافی انجام نشود، آن وقت رعایت پروتکلها از 80 درصد به 20 درصد میرسد و امروز این مسئله در سطح شهر کاملا مشهود است که رعایت پروتکلها کنار گذاشته شده و بدون تردید این وضعیت هم به خود مردم و هم به جامعه پزشکی آسیب میزند و کادر درمان را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.»
حتی مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با مسئولین قضایی کشور، نسبت به کسانی که مسئله کرونا را «تمام شده» میپندارند انتقاد کرده و ضمن توصیه به همه مردم و مسئولین برای جدی گرفتن پروتکلها و توصیههای بهداشتی، گفتند: «در صورت بیتوجهی و شیوع گسترده بیماری [کرونا] مشکلات اقتصادی هم بیشتر خواهد شد.»
اما در نهایت شد آنچه نباید میشد. گزارش روز دوشنبه نهم تیرماه سخنگوی وزارت بهداشت حاکی از ابتلای 2536 نفر به بیماری کووید 19 و جانباختن 162 نفر طی 24 ساعت قبل بود. رکوردی از تعداد جانباختگان که حتی در نخستین روزهای فروردین که بدترین وضعیت را تجربه میکردیم هم ثبت نشده بود.
آیا این رکورد قابل پیشبینی بود؟
مسعود مردانی، فوق تخصص بیماریهای عفونی و عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا درواکنش به جانباختن 162 نفر از هموطنان، اظهار داشت که چنین وضعیتی را پیشبینی میکرده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار سپید، چندین سوال استفهامی را به این شرح مطرح کرد: «آیا شما انتظار چنین رکوردی در آمار را نداشتید؟ آیا در تعطیلیهایی که در این سهچهار هفته گذشته وجود داشت، میلیونها اتومبیل عازم نواحی شمالی کشور نشدند؟ آیا سفر آنها منطبق با اصول فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی بود؟ آیا اعتقادی که مردم به فاصلهگذاری اجتماعی داشتند، مانند سه ماه پیش است؟ آیا ترس مردم از کرونا به اندازه قبل است؟ آیا مردم مانند قبل نسبت به شستوشوی دستهایشان اهتمام دارند؟ آیا مردم همانند قبل، نسبت به شرکت در میهمانیها و عزاداریها و عروسیها حساس هستند؟»
طبیعتا پاسخ همه این سوالات استفهامی، «خیر» بود. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: «اگر پاسخ به این سوالات «خیر» است، پس چرا نباید منتظر چنین روزی میبودیم؟ ویروس کرونا در چنین شرایطی به سرعت منتقل میشود و انتقال بیشتر ویروس هم مساوی است با مبتلایان بیشتر و مبتلایان بیشتر، جانباختگان بیشتری را هم به جای خواهد گذاشت.»
وی تصریح کرد: «البته مطمئن باشید که آمار ابتلا، بسیار بیشتر از چیزی است که اعلام شده. بالاخره وزارت بهداشت براساس شواهد قطعی و آزمایشگاهی اعلام کرده است که 2536 مبتلای جدید در 24 ساعت گذشته شناسایی شدهاند و 1461 نفر از آنها بستری شدهاند. البته اعتقاد من این است که موارد ابتلا بسیار بالاتر از این عدد است. اما همین تعداد افراد بستری شده، به ما نشان میدهد که عمق فاجعه چقدر است.»
مردانی در پاسخ به این سوال که چرا همه سوالات استفهامی شما درباره رفتار مردم بود و تصمیمگیران در تحلیل شما هیچ جایی نداشتند گفت: «دولتمردان از قلم نیفتادهاند. اتفاقا به نظر من یک مسابقه رقابتی در بازگشایی ادارات، شرکتها، کارخانهها، پاساژها، مهدکودکها، سالنهای پذیرایی، رستورانها، کلاسهای زبان و ... به راهافتاده است. حتی قلیانفروشیها هم کار خود را آغاز کردهاند. معلوم بود که اینها برای کشور مشکل ایجاد میکند.»
وی افزود: «دبیر سازمان جهانی بهداشت با صراحت اعلام کرد که کشورهایی که در بازگشاییها تعجیل کنند، با فاجعه روبهرو خواهند شد. او عین واژه «فاجعه» را به کار برد. من هم معتقدم که بازگشاییها در کشور ما به صورت «افسارگسیخته» انجام شده و حساب و کتاب ندارد.»
عضو کمیته کشوری کرونا راه حل جلوگیری از بدتر شدن شرایط را «بازگشت به عقب» عنوان کرد و گفت: «به عقیده من مردم باید دیدگاه خود را عوض کنند؛ مردم باید دوباره از کرونا بترسند و دوباره اصول فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند. در یک کلام اینجا جایی است که اتفاقا باید به عقب برگردیم.»
وی اضافه کرد: «خوشبختانه یکی از تصمیمات خوب دولت این است که از پانزدهم تیر، استفاده از ماسک را اجباری کرده است. این هم که بعضیها میگویند چرا از همین فردا یا همین امروز استفاده از ماسک را اجباری نمیکنند، به این علت است که بعدا کسی نگوید من فرصت نداشتم ماسک تهیه کنم یا داروخانه ماسک نداشت و...»
مردانی درباره مفید فایده بودن یا نبودن «قرنطینه» هم گفت: «قرنطینه در این شرایط به هیچ عنوان گزینه مناسبی نیست و اصلا جواب نمیدهد.»
وی افزود: «قرنطینه برای زمانی مفید بود که کرونا در قم شیوع پیدا کرد. لازم بود آن زمان قم را قرنطینه میکردند که اصفهان و تهران و گیلان و مازندران آلوده نشوند. الان که همه شهرها درگیر کرونا هستند که قرنطینه معنا ندارد. البته خدا را شکر کشورهای دیگر کل کشور ما را قرنطینه کردهاند و هرکس میخواهد به کشوری سفر کند، به محض اینکه میفهمند ایرانی است، 14 روز او را قرنطینه میکنند. من هم از این بابت خوشحالم که لااقل در تعطیلیها مردم به آنتالیا و دیگر شهرهای توریستی خارج کشور نمیروند.»
این متخصص بیماریهای عفونی در بخش پایانی گفتوگو در پاسخ به این سوال که وضعیت فعلی، پیک دوم بیماری است یا ادامه همان پیک اول، اظهار داشت: «در استانهایی مثل خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان، ما با همان پیک اول مواجه هستیم. شما ببینید در سه ماه اول شیوع اپیدمی کرونا، کمتر از یک درصد از مردم خوزستان به این بیماری مبتلا شدند و 99 درصد سالم بودند. وقتی که بعد از دو سه ماه ویروس وارد این استان میشود، به یکباره آمار مبتلایان افزایش مییابد. این همان موج اول بیماری است. چون هنوز بیماری در آن استان به اوج خود نرسیده بود و پیک اول هنوز تمام نشده بود. البته اگر در استانهایی مثل قم، گیلان و مازندران مجددا موارد ابتلا افزایش چشمگیری پیدا کند، این پیک دوم است.»
وی افزود: «به احتمال زیاد کسانی که در موج اول بیماری مبتلا شدهاند، در موج دوم دیگر مبتلا نخواهند شد ولی چون هنوز به درستی نمیدانیم محافظت این آنتیبادی چگونه است، نمیشود به اطمینان در این مورد صحبت کرد ولی به نظر من چنین افرادی دیگر نخواهند گرفت.»
آخرین سوال خبرنگار سپید از مسعود مردانی این بود که اگر بخواهید یک مشورت به رئیسجمهور بدهید یا توصیهای بکنید، چه میگویید. وی اینطور پاسخ داد: «از رئیسجمهور میخواهم به اساتید و افرادی که کار تخصصی و حرفهای خودشان را بلدند، اعتماد بیشتری کند و بهای بیشتری بدهد.»
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد