سالمندی، روزهایی که با کرونا تلخ شد
یادداشتی به قلم زهرا جنت، کارشناس ارشد حقوق بشر، مولف
4 تیر 1399 ساعت: 17:4
یادداشتی به قلم زهرا جنت، کارشناس ارشد حقوق بشر، مولف
4 تیر 1399 ساعت: 17:4
برای همه ما پیش آمده است که وقتی عجله داشتهایم در راهی تنگ و یا راه پله، پیرمرد یا پیرزنی جلوی ما به سختی و آرام آرام در حال راه رفتن باشند و ما در حالی که دائم به ساعتمان نگاه میکنیم و یا با وجود اینکه عجله داشتهایم کمی صبر میکنیم تا مسیر باز شود یا اینکه از آنها میخواهیم به ما راه بدهند تا رد شویم و احتمالا اگر برگردیم و پشت سرمان را نگاه کنیم آنها را میبینیم که خسته و پر حسرت ما را نگاه میکنند و روزگار جوانی و شادابی خود را به یاد میآورند.
سالمندی دوره ای از زندگی است که همه ما اگر خوش شانس باشیم، آن را تجربه خواهیم کرد. زمینگیر شدن، کابوس هولناکی برای افراد سالمند است. سرزدن به دوستان و هم سن و سالهایی که محتاج پرستاری و مراقبت افراد دیگر هستند این کابوس را برای آنها واقعیتر میکند. از سویی دیگر، کم توانی و معلولیت خطری در کمین همه افراد است که به هزاران دلیل مثل بیماری، تصادف، بلایای طبیعی و عواملی از این دست، هر کدام از ما هر لحظه ممکن است دچار معلولیت گردیم.
هر کدام از این دو وضعیت، سختیها و مشکلات جسمی و روحی خاص خود را دارد و تلفیق این دو، می تواند روزهای سختی را در دوران پیری برای هر فردی رقم بزند. با آنکه ما جامعهای حرمت سالار هستیم و احترام و رسیدگی به بزرگترهای خانواده و فامیل، وظیفهای اخلاقی برای همه ما است که از کودکی آن را فرا گرفتهایم ولی گاهی دیدهها و شنیدههای ما از وضعیت سالمندان در جامعه، با این موضوع همراه و هم سو نیست.
بر اساس همین فرهنگ بزرگ سالار و حرمت داری سفید موها است که خیلی از سالمندان وقتی مورد بی مهری، آزار جسمی و روانی قرار می گیرند سعی در پوشیده نگه داشتن آن می کنند و واقعیت سالمند آزاری واقعیتی فراتر از آمارهایی است که در این زمینه وجود دارد.
سازمان بهداشت جهانی، سالمند آزاری را به عنوان عملی که ممکن است یک بار انجام شود یا بارها تکرار شود مورد شناسایی قرار میدهد و آزار و سوء استفاده از سالمندان را در غالب روابطی میداند که سالمند از آن انتظار برخورد شایسته و اعتماد دارد و وقتی با خلاف آن مواجه می شود دچار صدمه جسمی و روحی و پریشانی می گردد. آزار و سوء استفاده مالی، جسمی، روانی و حتی جنسی جزء این موارد ذکر شده است. کارشناسان این سازمان تاکید دارند که بی تفاوتی و بی توجهی به وضعیت سالمندان چه عمدی و چه بر اثر غفلت، از مصادیق آزار آنها محسوب میشود.
نکته ای که مورد تاکید سازمان بهداشت جهانی است را می توان اینگونه تشریح کرد که بسیاری از خانوادههایی که مسئولیت نگه داری از یک سالمند را بر عهده دارند به ظن خویش، بهترین و شایسته ترین مراقبت را از او به عمل میآورند. این خانواده ها اغلب خوراکی مناسب وضعیت جسمانی و بیماری او تهیه می کنند. نوبتهای معاینه و آزمایش او را سر وقت انجام میدهند و داروها را در کمترین زمان تهیه میکنند و توجه دارند که در ساعت مقرر مصرف شوند. مراقبتهای جسمی و بهداشتی را هم به نحو شایستهای انجام میدهند. همه این موارد که البته قسمت مهمی از نگهداری از سالمندان است می تواند این توهم را ایجاد کند که شرایط ایدهآل گذران سن پیری برای فرد مهیا شده است. در این مراقبتها، حفظ حریم شخصی فرد، استقلال مالی و حتی گاهی روابط آزاد فردی و اجتماعی شخص نادیده گرفته می شود.
اینها مواردی است که از لحاظ ظاهری رسیدگی خوبی به شرایط فرد سالمند می شود. سالمندان بسیاری هستند که علاوه بر ناتوانی و بیماری، با فقر ،تنهایی یا رفتار بد اطرافیان عمر میگذرانند و این شرایط حتی باعث افسردگی و خودکشی در آنها می شود. بررسی خاطرات و تجربیات کسانی که به عنوان پرستار سالمند کار می کنند می تواند روی ناخوش و اغلب پنهان زندگی سالمندانی که مشکلات جسمی دارند را بهتر نمایان کند.
کرونا علاوه بر تاثیری که بر سلامتی افراد دارد تاثیرات بسیاری را در زمینه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. در شرایط ویژهای که کرونا برای همه کشورها ایجاد کرد سالمندان به عنوان گروه سنی که بیش از بقیه مورد تهدید آسیب این بیماری بودند، وضعیت دشواری را در همه دنیا تجربه کردند.
سالمندانی که از لحاظ مالی یا جسمی خود به تنهایی، قادر به اداره خویش هستند هم به خاطر شرایط خودمراقبتی و قرنطینه خانگی، مجبور به ماندنهای طولانی مدت در خانه شدند که در کنار ترس و نگرانی به خاطر این بیماری، به خاطر انزوا و دوری از اجتماع، شرایط سختی را برای آنها ایجاد کرده است.
سالمندانی که بر اثر بیماری یا ناتوانی جسمی و بعضا روحی، نیاز به مراقبت دارند و افراد خانواده از آنها نگهداری میکنند، کمترین آسیبی که از این شرایط دیدند بی تحرکی و محرومیت از دیدار دوستان و تردد در اجتماع بود که با توجه به وضعیت فیزیکی و روحیه افراد در این سن، می تواند اثرات غیر مطلوبی بر سلامت جسم و روان آنها داشته باشد.
فقر به طور کلی یکی از عوامل زمینه ساز آزار سالمندان است در شرایط کرونایی که اغلب جوامع و خانواده ها دچار مشکلات مالی شدند، سالمندان علاوه بر اینکه در تهدید ابتلا و مرگ بر اثر بیماری هستند ممکن است مورد آزار و بدرفتاری به خاطر هزینه های نگه داری آنها در این شرایط سخت قرار گیرند، خصوصا در مواردی که افرادی برای مراقبت از آنها استخدام شده باشند و این افراد به خاطر جلوگیری از ابتلا به کرونا، فعلا مایل به ارائه خدمات نباشند یا دستمزد بیشتری بخواهند. در دو حالت فشار روانی و اقتصادی به این قبیل خانواده ها بیشتر میشود که در کمترین حالت باعث آزار زبانی برای سالمندان خواهد بود. در کمیته تصمیم گیرنده در امور کرونا، وضیعت سالمندان، خصوصا آنانی که متعلق به قشر آسیب پذیر جامعه هستند باید به دقت رسیدگی و برنامه ریزی شود وگرنه این افراد ممکن است بیشتر از قبل مورد آزار و غفلت خانواده یا مراقبین قرار بگیرند.
از سوی دیگر، به نظر می رسد بعضی از خانوادهها و بعضی از برنامه ریزان، در برخی از کشورها، سالمندان را از اولیت های برنامه ریزی و مراقبت کرونایی نمیدانند و به خاطر خطری که همه گیر است و برای همه افراد ایجاد مشکل جسمی و مالی کرده است ترجیح می دهند خدمات بیشتر به جوان ترها و قشر پیش برنده اقتصاد در دوران بعد از کرونا، تعلق بگیرد. گزارشهایی مبنی بر عدم پذیرش سالمندان بیمار در بعضی بیمارستانها در برخی از کشورها، یا رها کردن افراد سالمند در آسایشگاه ها و خانههای سالمندان در کشورهایی که داعیه رفاه و خدمات اجتماعی برای همگان دارند تصویری دردناک از وضعیت سالمندان ارائه کرد. این بیماری نه تنها خودش به تنهایی دشمنی برای سالمندان به حساب می آید که در برخی از موارد، افراد و سیاستهای کاری و مالی هم عرصه را بر سالمندان تنگ کرده است.
در جامعه ما، فرستادن بزرگترهای خانواده به خانه سالمندان، حتی اگر این مراکز بهترین خدمات را ارائه کنند، همواره بار منفی برای فرزندان به همراه داشته است. به خاطر تماس مستمر مراقبین با افراد زیادی در آسایشگاهها، خود این افراد می توانند باعث شیوع بیماری بین سالمندان گردند.
سیاست های سخت گیرانه این موسسات برای جلوگیری از ابتلای افراد، مبنی بر عدم خروج از آسایشگاه ها و لغو بازدیدهای خانوادهها و افراد داوطلب و نیکوکار میتواند صدمات روحی و جسمی غیر قابل جبرانی برای سالمندان به دنبال داشته باشد. سرپرستان این موسسات باید با کمک کارشناسان برنامههای جایگزینی همانند نرمش در تخت، ساعات پیاده روی با حفظ فاصله های مناسب، برنامه های تفریحی فرهنگی مثل فیلم و بازی و ارتباط های تصویری جمعی ایجاد کنند تا از خطرات جسمی و روحی شرایط قرنطینه کرونا کم کنند.
در نگاه افراد و دولت هایی که نگاه و سیاست صرفا سودانگارانه و مادی به مسائل سالمندان و کرونا دارند، اینکه این بیماری بیشترین قربانی را از این قشر گرفت، شاید آنقدر که باید دردناک جلوه نکند ولی برای جوامع اخلاقی و مذهبی چون جامعه ما، از دست دادن تعداد زیادی از سالمندان، می تواند اثرات جبران ناپذیری در فرهنگ باقی بگذارد، جامعه بدون سالمند، مثل ملت بدون گذشته و تاریخ است و دچار و خلا و بی هویتی می شود.
هر کدام از این دو وضعیت، سختیها و مشکلات جسمی و روحی خاص خود را دارد و تلفیق این دو، می تواند روزهای سختی را در دوران پیری برای هر فردی رقم بزند. با آنکه ما جامعهای حرمت سالار هستیم و احترام و رسیدگی به بزرگترهای خانواده و فامیل، وظیفهای اخلاقی برای همه ما است که از کودکی آن را فرا گرفتهایم ولی گاهی دیدهها و شنیدههای ما از وضعیت سالمندان در جامعه، با این موضوع همراه و هم سو نیست.
بر اساس همین فرهنگ بزرگ سالار و حرمت داری سفید موها است که خیلی از سالمندان وقتی مورد بی مهری، آزار جسمی و روانی قرار می گیرند سعی در پوشیده نگه داشتن آن می کنند و واقعیت سالمند آزاری واقعیتی فراتر از آمارهایی است که در این زمینه وجود دارد.
سازمان بهداشت جهانی، سالمند آزاری را به عنوان عملی که ممکن است یک بار انجام شود یا بارها تکرار شود مورد شناسایی قرار میدهد و آزار و سوء استفاده از سالمندان را در غالب روابطی میداند که سالمند از آن انتظار برخورد شایسته و اعتماد دارد و وقتی با خلاف آن مواجه می شود دچار صدمه جسمی و روحی و پریشانی می گردد. آزار و سوء استفاده مالی، جسمی، روانی و حتی جنسی جزء این موارد ذکر شده است. کارشناسان این سازمان تاکید دارند که بی تفاوتی و بی توجهی به وضعیت سالمندان چه عمدی و چه بر اثر غفلت، از مصادیق آزار آنها محسوب میشود.
نکته ای که مورد تاکید سازمان بهداشت جهانی است را می توان اینگونه تشریح کرد که بسیاری از خانوادههایی که مسئولیت نگه داری از یک سالمند را بر عهده دارند به ظن خویش، بهترین و شایسته ترین مراقبت را از او به عمل میآورند. این خانواده ها اغلب خوراکی مناسب وضعیت جسمانی و بیماری او تهیه می کنند. نوبتهای معاینه و آزمایش او را سر وقت انجام میدهند و داروها را در کمترین زمان تهیه میکنند و توجه دارند که در ساعت مقرر مصرف شوند. مراقبتهای جسمی و بهداشتی را هم به نحو شایستهای انجام میدهند. همه این موارد که البته قسمت مهمی از نگهداری از سالمندان است می تواند این توهم را ایجاد کند که شرایط ایدهآل گذران سن پیری برای فرد مهیا شده است. در این مراقبتها، حفظ حریم شخصی فرد، استقلال مالی و حتی گاهی روابط آزاد فردی و اجتماعی شخص نادیده گرفته می شود.
اینها مواردی است که از لحاظ ظاهری رسیدگی خوبی به شرایط فرد سالمند می شود. سالمندان بسیاری هستند که علاوه بر ناتوانی و بیماری، با فقر ،تنهایی یا رفتار بد اطرافیان عمر میگذرانند و این شرایط حتی باعث افسردگی و خودکشی در آنها می شود. بررسی خاطرات و تجربیات کسانی که به عنوان پرستار سالمند کار می کنند می تواند روی ناخوش و اغلب پنهان زندگی سالمندانی که مشکلات جسمی دارند را بهتر نمایان کند.
کرونا علاوه بر تاثیری که بر سلامتی افراد دارد تاثیرات بسیاری را در زمینه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. در شرایط ویژهای که کرونا برای همه کشورها ایجاد کرد سالمندان به عنوان گروه سنی که بیش از بقیه مورد تهدید آسیب این بیماری بودند، وضعیت دشواری را در همه دنیا تجربه کردند.
سالمندانی که از لحاظ مالی یا جسمی خود به تنهایی، قادر به اداره خویش هستند هم به خاطر شرایط خودمراقبتی و قرنطینه خانگی، مجبور به ماندنهای طولانی مدت در خانه شدند که در کنار ترس و نگرانی به خاطر این بیماری، به خاطر انزوا و دوری از اجتماع، شرایط سختی را برای آنها ایجاد کرده است.
سالمندانی که بر اثر بیماری یا ناتوانی جسمی و بعضا روحی، نیاز به مراقبت دارند و افراد خانواده از آنها نگهداری میکنند، کمترین آسیبی که از این شرایط دیدند بی تحرکی و محرومیت از دیدار دوستان و تردد در اجتماع بود که با توجه به وضعیت فیزیکی و روحیه افراد در این سن، می تواند اثرات غیر مطلوبی بر سلامت جسم و روان آنها داشته باشد.
فقر به طور کلی یکی از عوامل زمینه ساز آزار سالمندان است در شرایط کرونایی که اغلب جوامع و خانواده ها دچار مشکلات مالی شدند، سالمندان علاوه بر اینکه در تهدید ابتلا و مرگ بر اثر بیماری هستند ممکن است مورد آزار و بدرفتاری به خاطر هزینه های نگه داری آنها در این شرایط سخت قرار گیرند، خصوصا در مواردی که افرادی برای مراقبت از آنها استخدام شده باشند و این افراد به خاطر جلوگیری از ابتلا به کرونا، فعلا مایل به ارائه خدمات نباشند یا دستمزد بیشتری بخواهند. در دو حالت فشار روانی و اقتصادی به این قبیل خانواده ها بیشتر میشود که در کمترین حالت باعث آزار زبانی برای سالمندان خواهد بود. در کمیته تصمیم گیرنده در امور کرونا، وضیعت سالمندان، خصوصا آنانی که متعلق به قشر آسیب پذیر جامعه هستند باید به دقت رسیدگی و برنامه ریزی شود وگرنه این افراد ممکن است بیشتر از قبل مورد آزار و غفلت خانواده یا مراقبین قرار بگیرند.
از سوی دیگر، به نظر می رسد بعضی از خانوادهها و بعضی از برنامه ریزان، در برخی از کشورها، سالمندان را از اولیت های برنامه ریزی و مراقبت کرونایی نمیدانند و به خاطر خطری که همه گیر است و برای همه افراد ایجاد مشکل جسمی و مالی کرده است ترجیح می دهند خدمات بیشتر به جوان ترها و قشر پیش برنده اقتصاد در دوران بعد از کرونا، تعلق بگیرد. گزارشهایی مبنی بر عدم پذیرش سالمندان بیمار در بعضی بیمارستانها در برخی از کشورها، یا رها کردن افراد سالمند در آسایشگاه ها و خانههای سالمندان در کشورهایی که داعیه رفاه و خدمات اجتماعی برای همگان دارند تصویری دردناک از وضعیت سالمندان ارائه کرد. این بیماری نه تنها خودش به تنهایی دشمنی برای سالمندان به حساب می آید که در برخی از موارد، افراد و سیاستهای کاری و مالی هم عرصه را بر سالمندان تنگ کرده است.
در جامعه ما، فرستادن بزرگترهای خانواده به خانه سالمندان، حتی اگر این مراکز بهترین خدمات را ارائه کنند، همواره بار منفی برای فرزندان به همراه داشته است. به خاطر تماس مستمر مراقبین با افراد زیادی در آسایشگاهها، خود این افراد می توانند باعث شیوع بیماری بین سالمندان گردند.
سیاست های سخت گیرانه این موسسات برای جلوگیری از ابتلای افراد، مبنی بر عدم خروج از آسایشگاه ها و لغو بازدیدهای خانوادهها و افراد داوطلب و نیکوکار میتواند صدمات روحی و جسمی غیر قابل جبرانی برای سالمندان به دنبال داشته باشد. سرپرستان این موسسات باید با کمک کارشناسان برنامههای جایگزینی همانند نرمش در تخت، ساعات پیاده روی با حفظ فاصله های مناسب، برنامه های تفریحی فرهنگی مثل فیلم و بازی و ارتباط های تصویری جمعی ایجاد کنند تا از خطرات جسمی و روحی شرایط قرنطینه کرونا کم کنند.
در نگاه افراد و دولت هایی که نگاه و سیاست صرفا سودانگارانه و مادی به مسائل سالمندان و کرونا دارند، اینکه این بیماری بیشترین قربانی را از این قشر گرفت، شاید آنقدر که باید دردناک جلوه نکند ولی برای جوامع اخلاقی و مذهبی چون جامعه ما، از دست دادن تعداد زیادی از سالمندان، می تواند اثرات جبران ناپذیری در فرهنگ باقی بگذارد، جامعه بدون سالمند، مثل ملت بدون گذشته و تاریخ است و دچار و خلا و بی هویتی می شود.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد